سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت هادی علیه السلام در روایتی می فرمایند: اِیّاکَ وَالْحَسَـدَ فَاِنَّهُ یَبینُ فیکَ وَلایَعْمَـلُ فـى عَـدُوِّکَ. از حسد بپرهیز چون آثار آزاردهنده آن در تو ظاهر مىشود و کارى با دشمن تو ندارد (یعنی حسد به انسان ضرر مىزند و او را اذیّت مىکند، در حالى که دشمن حسود سر جاى خود و برنامه خود است و با او کارى ندارد.) . بحارالأنوار، ج 78 ص 370
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. حسد یعنی انسان بر نعمتی که دیگری از آن برخوردار است تحمل نکند و زوال آن را برای او بخواهد. مثل کسی که نعمتی را در دیگری می بیند و خودش هم به آن نرسیده آروز می کند که از دیگری هم زائل شود که این حسد است و آفت اخلاقی بسیار بزرگی است اما اگر انسان یک امر نیکی را، یک امتیازی را در کسی ببیند و آن را برای خودش هم بخواهد و آرزو کند، نه اینکه زوال آن را از آن طرف طلب کند. این عیب محسوب نمی شود، این حسد نیست، زیرا فرد طالب زوال این نعمت از آن طرف مقابل نیست. این، غَبطه است.
2. یکی از آثار صفت حسد این است که روابط عاطفی انسان با خویشاوندان یا دوستان و خلاصه هر فردی که نسبت به او حسد میورزد، رابطۀ ناسالمی باشد و در نتیجه محبتها و صمیمیتها و همکاریها بین افراد از بین برود. حسد کننده همیشه از محسود بدگویی میکند و در کار او کارشکنی مینماید و لذا روابط اجتماعی مطلوب که در یک جامعۀ سالم مورد نظر است، بهم میخورد.
3. حال چکار کنم حسادتم درمان شود: اولا حسود باید با تقویت اعتقاد و ایمان به عدل خداوند و حکمتش، حسادت خود را درمان کند. زیرا حسادت، ناشی از ضعف شخصیت و خواری نفس اوست. دوما: در مرحله عمل هم ولو با زحمت و تکلف با محبتکردن به شخص مورد حسادت و خوشرویی و تجلیل از او و ذکر نکات مثبتش، به نفس خودش بفهماند، نعمتی که نصیب فرد شده از ناحیه خداوند است و شاید بخاطر لطف و توفیقی بوده.
خداوند توفیق دوری از رذائل اخلاقی را به همه عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم .امیرالمومنین علیه السلام در روایتی می فرمایند:هر کس چهار صفت را از خود دور کند،هیچگاه حادثه و واقعۀ ناخوشایندی متوجّه او نخواهد شد.
قِیلَ وَ مَا هُنَّ قَالَ: اَلْعَجَلَةُ
مورد اول را حضرت فرمودند عجله کردن یعنی فردی بدون فکر و دقّت، درباره کاری تصمیمگیری کند یا کاری را اجرا نماید، بنابراین عجله غیر از سرعت در عمل است.
مورد دوم:َ اَللَّجَاجَةُ. یکی از مسائل خطرناک و بلاهای دامنگیر، اصرار و پافشاری ناحق در مسألهای است که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعی اتّخاذ کرده حاضر نیست عقبنشینی کند ولو خلاف آن ثابت شود.
مورد سوم: اَلْعُجْبُ. مغرورشدن و خودپسندی، که انسان نقصها و ضعفهای خود را ندیده علاوه بر این خوبی هایش را بزرگ شمارد.
مورد چهارم: اَلتَّوَانِی. کاهلی و سستی، کار امروز را به فردا افکندن و تأخیرانداختن.
تجربه های فراون ثابت کرده است که ضرر و زیانهایی که متوجّه جامعه شده است، در اثر دوری نکردن این امور بوده است.
خداوند انشاءالله ما را با مجاهدت خودمان و با توفیق خودش از این صفات دور بدارد.
متن اصلی:
مراتب تسبیب
مرتبۀ اولی
صورت ثالثه (4)
جلسه 40، 1378/11/17
من مواعظ علیّ(علیهالسلام):
من استطاع ان یمنع نفسه من اربعة اشیاء فهو خلیق بأن لاینزل به مکروهٌ ابداً. قیل: و ما هنَّ یا امیرالمؤمنین؟ قال: العجلة و اللجاجة و العجب و التّوانی.
(تحف العقول، صفحۀ 222)
هر کس این چهار صفت را از خود دور کند؛ خواه فرد باشد، خواه مجموعۀ دستاندرکاران و رؤسای جامعه، هیچگاه حادثه و واقعۀ ناخوشایندی متوجّه او نخواهد شد.
1- عجله. بدون تأنّی و دقّت، تصمیمگیری کند یا کاری را اجرا نماید (عجله غیر از سرعت در عمل است).
2- لجاجت. یکی از مسائل خطرناک و بلاهای دامنگیر، اصرار و پافشاری ناحق در مسألهای است که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعی اتّخاذ کرده حاضر نیست عقبنشینی کند ولو خلاف آن ثابت شود.
3- مغرورشدن و خودشگفتی، که انسان نقصها و ضعفهای خود را ندیده و احیاناً محسناتش را بزرگ شمرد.
4- کاهلی و سستی، کار امروز را به فردا افکندن و تأخیرانداختن.
بنده، در اثر تجربیاتی که در سالهای متمادی پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که این سخن علی(علیهالسلام) واقعاً حکمت تمامی است و همۀ ضرر و زیانهایی که متوجّه جامعه شده است، در اثر این امور بوده.
خداوند انشاءالله ما را با مجاهدت خودمان و با توفیق خودش از این صفات دور بدارد
امام باقر علیهالسلام در روایتی میفرمایند: زمانی که رسول خدا در مسجد حضور داشتند، مردی وارد مسجد شد و شروع به نماز خواندن کرد، اما هنگام سجده به درستی سجده نمیکرد و کمتر از مقدار لازم و شایسته سجده کرد؛ چرا که حکم شرعی آن است که هنگام سجده باید پیشانی بر محل سجده قرار گیرد و بدن آرام بگیرد و ذکر سجده نیز از ابتدا تا انتهای آن در حالت آرامش بدن ادا شود.
وقتی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم این صحنه را مشاهده کردند، فرمودند: "نَقرٌ کَنقرِ الغراب لو ماتَ علی هذا مات علی غیر دینِ محمدٍ صلیاللهعلیهوآله"، یعنی "مثل نوک زدن کلاغ، نوک میزند. و اگر این فرد با چنان نمازی بمیرد، مرگ او مرگِ بر دینِ ما نیست!" یعنی، نمازش نماز نیست.
نکتهای کوتاه پیرامون این حدیث شریف عرض کنم:
برای اینکه انسان از نماز بهره کامل ببرد نیاز به حضور قلب در نماز دارد و حضور قلب در نماز وابسته به دو عامل است:
عامل اول، توجه قلبی است، یعنی دل انسان باید متوجه باشد که در نماز مخاطبی دارد به نام خدای متعال، و در پیشگاه او حضور یافته است. انسان باید از اول تا آخرِ نماز سعی کند این احساس در او زنده بماند که در مقابل شخصیتی بسیار باعظمتی قرار دارد و با خدای متعال سخن میگوید. و اگر این احساس و حالت در انسان به وجود آمد - البته به تمرین نیاز دارد - حتی اگر معانی کلمات را هم نداند، باز هم فضیلت نماز را خواهد برد. جوانان عزیز، چنانچه در جوانی این ویژگی را تمرین کنند، ایجاد و ماندگاری حالت توجه آسانتر خواهد بود.
عامل دوم، انجام درست و کامل واجبات نماز است. انسان نمیتواند با سجده یا رکوع ناقص، حضور قلب داشته باشد. لذا رکوع با همه واجباتش از جمله آرامش بدن هنگام ذکر رکوع و قیام و ایستادن بعد از رکوع همراه با لحظهای آرامش بدن، و سجده با همه واجباتش از جمله قرار دادن اعضای هفتگانه بر زمین و گفتن ذکر سجده در حالت آرامش بدن و همچنین رعایت نشستن بدن میان دو سجده همراه با لحظهای آرامش بدن. لذا برای حضور قلب باید به این دو عامل توجه شود.
جهت سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و رهبری عزیزمان امام خامنه ای حفظه الله صلوات
یکشنبه: 20-7-404 ظهر وعصر موضوع: استخاره
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از موضوعات مورد احتیاج برخی مومنین استخاره کردن است که در این زمینه چند نکته رو اشاره می کنم:
1.استخاره در لغت به معنای طلب خیر نمودن است و یک نوع دعا محسوب می شود و مستحب است انسان برای هر کار مهمی دعا کند که خداوند خیرش را در آن قرار دهد. مثلا بگوید:اَسْتَخیرُاللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فی عافِیَةٍ
2.نوع دیگر استخاره، استخاره با تسبیح و قرآن است که برای برطرف شدن تحیر و شک انجام می دهد که در این مورد ابتدا انسان نسبت به تصمیم گیری در امور مختلف مثل سفر، خرید و فروش باید فکر و تحقیق و دقت و مشورت با افراد مطمئن و با تجربه داشته باشد و هنگامی که به خوب یا بد بودن آن مطمئن شد عمل میکند و اگر با مشورت و تحقیق به نتیجه نرسید میتواند به روش مرسوم و مصطلح با قرآن یا تسبیح برای برطرف شدن شک و تحیر استخاره کند.
3.استخاره برای برخی از کارها درست نیست:
الف: برای پیش بینی آینده مثلا آیا مسافر از سفر برمی گردد یا نه؛ یا اینکه در امتحانش موفق می شود یا نه.
ب: برای انجام کار حرام مثلا برای خودکشی یا سقط جنین.
ج: برای ترک واجب مثلا قطع رحم و یا قهر کردن با والدین.
د: پیدا کردن گم شده.
ه. بعد از تحقیق و مشورت و اثبات خوبی یا بدی عمل.
(العروه الوثقی، کتاب حج، آداب سفر؛ مفاتیح نوین ص1111، مسائل جدید ج4 ص161)
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سلامتی مراجع عظام خاصه امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و آل محمد
شنبه 19- 7-404 مغرب و عشا
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی میفرمایند: چهار چیز است که دل را میمیراند، یعنی دل انسان نسبت به توجه به خدا و لذت معنوی بینشاط میگردد:
مورد اول: اَلذَّنْبُ عَلَى اَلذَّنْبِ. گناه روی گناه. توجه شود: انسان از خطا و گناه خالی نیست، اما گاهی بعد از گناه توبه میکند، اما گاهی از انجام آن پشیمان نمیشود که در این صورت است که دل میمیرد.
مورد دوم: کَثْرَةُ مُنَاقَشَةِ اَلنِّسَاءِ یَعْنِی مُحَادَثَتَهُنَّ. گفتگوی زیاد با زنان بیگانه که خالی از لغزشهای اخلاقی نیست.
مورد سوم: مُمَارَاةُ اَلْأَحْمَقِ. مشاجره و بحث بیفایده با افراد نادان و احمق. و امیرالمومنین میفرمایند: احمق کسی است که هر دم به رنگی در میآید یا عیبهای دیگران را ببیند و آنها را زشت شمارد اما همان عیبها را در خود بپسندد.
مورد چهارم: مُجَالَسَةُ اَلْمَوْتَى. نشست و برخاست با مردگان. منظور از مردگان، ثروتمندانی است که غرق در مادیات و مفاسد ناشی از آناند.
خداوند دلهای ما را به نور و ایمان منور بگرداند به برکت صلوات
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.یکی از مستحباتی که سفارش زیارت اهل قبور است که در این زمینه به چند نکته درباره زیارت اهل قبور خدمت شما خوبان یاد آوری می کنم:
1. زیارت اهل قبور در تمام ایام سفارش شده و در صبح روز شنبه و روز دوشنبه و پنجشنبه و خصوصا عصر پنجشنبه بیشتر سفارش شده است.
2. مستحب است دست را روی قبر بگذارد و رو به قبله هفت مرتبه سوره قدر بخواند همچنین قرائت سوره های یس ، حمد ، معوذتین (سوره های ناس و فلق) و آیه الکرسی مستحب است .
3. یک از کارهایی که در هنگام زیارت قبور اجری ندارد بلکه ممکن است مصداق اسراف باشد، آبپاشی بر روی قبور است خصوصا برای افرادی که از فوت آنها چندین سال گذشته است. آیا میدانید که در همین بهشت رضا روزانه یک میلیون و دویست هزار لیتر برای شستشوی قبرها هدر می رود؟ که مطابق با مصرف روزانه ده هزار شهروند است
همچنین دعا کردن و حاجت خواستن نزد قبر پدر و مادر مستحب است و باید توجه داشته باشیم که بهترین راه احسان به اموات ، انجام واجباتی است که از آنها قضا شده مثل نماز و روزه ، دادن بدهکاری های میت و پرداخت رد مظالم که رد مظالم در جایی است که می دانیم به کسی بدهکار بوده ولی به طلبکار دسترسی نداریم و بعد از انجام واجبات میت انجام خیرات مثل ساختن مسجد ، مدرسه علمیه ، بیمارستان و وقفیات ... که باقی می ماند از کارهای بسیار خوب است. (العروه الوثقی، مستحبات الدفن35 و احکام الاموات مساله2 ؛ رساله مراجع م 2719 و 272-2722
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: لا تَغتَبْ فتُغتَبُ ، و لا تَحفِرْ لِأخِیکَ حُفرَةً فَتَقَعَ فیها ؛ فإنَّکَ کما تَدینُ تُدانُ.
غیبت نکن، که اگر غیبت کردی از تو غیبت مى شود. و براى برادرت چاه مکن که خود در آن مى افتى؛ زیرا به هر دست بدهى، با همان دست پس مى گیرى.
چند کوتاه درباره حدیث شریف:
1. یکی از مسائل مهم و اساسی این است که باید بدانیم که آنچه ما در دنیا انجام می دهیم علاوه بر آثار اخروی و معنوی، عکس العملهایی در همین دنیا دارد و در زندگی روز مره ما تاثیر گذار است. این جهان کوه است و فعل ما ندا.مثلا اگر اهل بدگویی از دیگران شدید، مطمئنا شما هم مورد بدگویی واقع می شوید. اگر زمینه آبرو ریزی دیگران را فراهم کنید، زمینه آبرو ریزی شما هم پیش می آید.خلاصه اینکه همانطور که با دیگران رفتار میکنی، همانطور با تو رفتار خواهد شد.
2. علت این عکس العمل اعمال چیه؟ واضح است من و شما جزو اجزاء یک مجموعه به نام جامعه هستیم، اجزاء این جامعه روی هم اثر میگذارد، یک گناه وقتی از فردی از جامعه سربزند، آن بخشی از جامعه که از گناه اطلاع پیدا می کنند سبب می شود گناه در چشم آنها کوچک شمرده شود و دیگران هم به این گناه تشویق می شوند و گناه هنگامی که عادی شد بلایش همه را دامن گیر می شود. و اگر بخواهیم در جامعه امنیت اخلاقی باشد،همین حلال ها و حرام ها تعیین کننده مرز امنیت اخلاقی است که اگر رعایت نشود، ناامنی اخلاقی رخ می دهد.
جهت قبول زیارت و سلامتی همه زائرین صلواتی را عنایت بفرمایید
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: روزی رسول خدا بر بالین جوانی که در حالت احتضار بودند حاضر شدند، پیامبر به این جوان" لااله الا الله" را تلقین دادند زبانش بند آمد حضرت به مادرش فرمودند: آیا تو نسبت به این جوان ناراحتی؟ مادرش گفت شش سال است که با او صحبت نکردم. در این زمان حضرت درخواست کردند که از فرزندش راضی شود، مادرش قبول کرد، همین که مادر اظهار رضایت کرد. زبان جوان باز شد.
دو نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. اهمیت رضایت پدر و مادر خصوصا مادر فوق العاده است، همه باید سعی کنند رضایت پدر و مادر را بدست بیاورند. اگر شخصی پدر و مادرش از دنیا رفته است، سعی کند با طلب مغفرت، با فرستادنِ خیرات برای او رضایت او را جلب کند.
2. طبق این حدیث شریف متوجه شدیم که ناراحتی مادر سبب گرفته شدن زبان جوان در هنگام احتضار شد و روشن است که عملکرد مثبت یا منفی در آینده انسان تاثیر گذار است. لذا تاثیرات دستورات شرعی و معارف و آداب شرع، در عملکرد انسان مورد توجه قرار بگیرد. مثلا گاهی اوقات فردی میخواهد یک کارِ خیری را انجام بدهد اما توفیقش بدست نمیآید. علّتش چیست؟ وقتی دقت می شود می بیند، در جایی خطایی از او سرزده، آن است که نمیگذارد که انسان توفیق پیدا کند. بنابر این گاهی اوقات خطاها و اشتباهاتی از انسان سر میزند که مانع حرکت کردن در صراط مستقیم می شود.
خداوند متعال توفیق قدر شناسی از مقام والدین برای همه ما روزی بفرماید به برکت صلوات
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت رضا علیه السلام در روایتی می فرمایند: أحسِنوا جِوارَ النِّعَمِ ؛ فإنّها وَحشِیَّةٌ ما نَأَت عَن قَومٍ فعادَت إلَیهِم.
با نعمتهای الهی برخورد شایسته و نیکو داشته باشید، یعنی شاکر بوده و بر طبق اقتضای آنها عمل نمایید؛ زیرا اگر شکر نِعَمت آنطور که شایسته است بجا آورده نشود خداوند متعال آنها را سلب مینماید؛ «و لئن کَفرتم إنّ عذابی لشدید»
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. شکر نعمت مرکب از سه بخش است:
اول: شناختن نعمت و توجه پیدا کردن به آن است.یکی از آفتهای ما انسانها این است که به نعمت توجه نمیکنیم؛ نعمت امنیت را جز بعد از دچار شدن به ناامنی نمیفهمیم. مردم کوفه، وقتی نعمت امیرالمؤمنین را فهمیدند، که حجاج بالای سرشان آمد.
دوم: این است که نعمت را از خدا بداند.
سوم: نعمت را درجای خود درست مصرف کرد.
2. شکر گذاری فواید متعددی دارد و یکی از فایده مهم شکر گذاری این است که انسان را متوجه خدا می کند و ذکر او را در دل انسان زنده می کند.
خداوند ما را شاکر نعمت ولایت قرار دهد به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.امیر المومنین علیه السلام به مالک اشتر می فرماید که با مردم با احترام رفتار کن چرا که " اِمّا اَخٌ لَکَ فی دینِک اَو شَبیهٌ لَکَ فی خَلقِک" زیرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دینى تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش مى باشند.
چند نکته کوتاه در توضیح و پیرامون حدیث شریف:
1. سیاست ملت ایران با همه ملت های دنیا طبق این حدیث شریف بر اساس احترام است.
2. همان طوری که امیرالمومنین علیه السلام سفارش به مهربانی با مردم و ملتها می کند، از طرفی در وصیت خود می فرماید با ظالم خصم و دشمن باش.خصم صرف دشمنی نیست بلکه دشمنی همراه با ابراز دشمنی است. یعنی انسان خصومت و دشمنی خودش را با ظالم نشان دهد و مدعی باشد و هر وقت فرصت پیش آمد گریبان ظالم را بگیرد
3. ملت ایران طبق همین دو سفارش حضرت، با متعرض و تجاوزکننده به حقوق ملت، برخورد پشیمانکننده دارد، و آنچنان سیلیای به متعرّض خواهد زد که هرگز فراموش نکند. لذا در مقابل رژیم صهیونیستی و شبکهی سرمایهداری صهیونیستی خودش را موظّف به پاسخ میداند. چرا که به تعبیر مقام معظم رهبری رژیم صهیونیستی در واقع یک رژیمی است که پایههای آن بشدّت سست و محکوم به زوال است؛ و رژیم صهیونیستی یک رژیم تحمیلی و با حرکتِ زور بهوجود آمده است و این را بدانید که هیچ پدیدهای و موجودی که با زور بهوجود آمده باشد قابل دوام نیست و این هم قابل دوام نیست.
۱۳۹۲/۰۸/۲۹
خداوند متعال رزمندگان اسلام را یاری فرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
متن اصلی:
برخورد قاطع با متعرّض علیرغم روابط دوستانه با همه ملتها
ملّت ایران با همهی ملّتهای دنیا «اِمّا اَخٌ لَکَ فی دینِک اَو شَبیهٌ لَکَ فی خَلقِک»(۱) است، احترام میگذارد؛ امّا برخورد ملّت ایران با متعرّض، برخورد پشیمانکنندهای است؛ آنچنان سیلیای به متعرّض خواهد زد که هرگز فراموش نکند. در مقابل رژیم صهیونیستی، در مقابل شبکهی سرمایهداری صهیونیستی خودشان را موظّف میدانند که گاهی یک حرفی بپرانند، یک چیزی بگویند که این هم مایهی وهن و ذلّت آنها است. رژیم صهیونیستی در واقع یک رژیمی است که پایههای آن بشدّت سست است، رژیم صهیونیستی محکوم به زوال است؛ رژیم صهیونیستی یک رژیم تحمیلی است، با حرکتِ زور بهوجود آمده است، هیچ پدیدهای و موجودی که با زور بهوجود آمده باشد قابل دوام نیست و این هم قابل دوام نیست.۱۳۹۲/۸/۲۹
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امیر المومنین علیه السلام در روایتی می فرمایند: " قِوَامُ اَلدِّینِ بِأَرْبَعَةٍ " پایدارى دین با چهار نفر است:
اول: بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ. عالمی که به علم خویش عمل نماید.
دوم: بِغَنِیٍّ لاَ یَبْخَلُ بِفَضْلِهِ عَلَى أَهْلِ دِینِ اَللَّهِ. ثروتمندی که بخل نورزیده و از مال خود به نیازمندان متدیّن انفاق کند.
سوم: بِفَقِیرٍ لاَ یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ. فقیری که دین خود را به دنیا نفروشد.
چهارم: بِجَاهِلٍ لاَ یَتَکَبَّرُ عَنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ. کسی که نمی داند و از یادگرفتن دانش، تکبّر نورزیده و دنبال تحصیل علم باشد.
پس اگر عالم دانش خویش را کتمان کند و ثروتمند انفاق نکند و فقیر دین خود را به دنیا بفروشد و کسی که نمی داند در صدد فراگیری دانش نباشد، جامعه دچار رکود و عقبگرد شده و معارف دین در آن اجتماع در انزوا قرار می گیرد. پس کثرت مساجد و زیادی اهل مسجد ، شما را فریب ندهد بلکه باید چهار گروه فوق به تکلیف خود عامل باشند تا دین خدا قائم باشد.
خشنودی قلب نازنین حضرت رضا علیه السلام صلوات
جهت مطالعه متن اصلی:
الفصل الرابع:
«فی کیفیة استیفاء القصاص»
جلسه 289، 1382/10/28
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : قِوَامُ اَلدِّینِ بِأَرْبَعَةٍ بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ وَ بِغَنِیٍّ لاَ یَبْخَلُ بِفَضْلِهِ عَلَى أَهْلِ دِینِ اَللَّهِ وَ بِفَقِیرٍ لاَ یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ وَ بِجَاهِلٍ لاَ یَتَکَبَّرُ عَنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ فَإِذَا کَتَمَ اَلْعَالِمُ عِلْمَهُ وَ بَخِلَ اَلْغَنِیُّ بِمَالِهِ وَ بَاعَ اَلْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ وَ اِسْتَکْبَرَ اَلْجَاهِلُ عَنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ رَجَعَتِ اَلدُّنْیَا إِلَى وَرَائِهَا اَلْقَهْقَرَى فَلاَ تَغُرَّنَّکُمْ کَثْرَةُ اَلْمَسَاجِدِ وَ أَجْسَادُ قَوْمٍ مُخْتَلِفَةٍ قِیلَ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ کَیْفَ اَلْعَیْشُ فِی ذَلِکَ اَلزَّمَانِ فَقَالَ خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّةِ یَعْنِی فِی اَلظَّاهِرِ وَ خَالِفُوهُمْ فِی اَلْبَاطِنِ لِلْمَرْءِ مَا اِکْتَسَبَ وَ هُوَ مَعَ مَنْ أَحَبَّ وَ اِنْتَظِرُوا مَعَ ذَلِکَ اَلْفَرَجَ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. (خصال شیخ صدوق، باب الاربعة، حدیث5)
قوام و پابرجایی دین به این چهار طایفه بستگی دارد (معنای روایت این نیست که حتماً تمام این چهار وصف باید در جامعه وجود داشته باشند و گر نه دین الهی ناقض خواهد بود، بلکه مقصود این است که اگر این چهار دسته که طبعاً در اجتماع وجود دارند و وظیفۀ خود که در این روایت ذکر شده عمل کنند دین قوام پیدا خواهد کرد؛
1- عالمی که علم خود را ابراز کند و ساکت نباشد و خود نیز به علم خویش عمل نماید.
2- ثروتمندی که بخل نورزیده و از مال خود به نیازمدان متدیّن انفاق کند.
3- فقیری که دین خود را به دنیا نفروشد.
4- جاهل و نادانی که از یادگرفتن دانش، تکبّر نورزیده و دنبال تحصیل علم باشد.
بنابراین، اگر عالم دانش خویش را کتمان کند و ثروتمند انفاق ننموده و فقیر دین خود را به دنیا فروخته و نادان در صدد فراگیری دانش نباشد، جامعه دچار رکود و عقبگرد شده و معارف دین در آن اجتماع مهجور میشود. پس کثرت مساجد و زیادی ترددکنندگان در آن، شما را نفریبد بلکه باید چهار گروه فوق به تکلیف خود عامل باشند تا دین قائم باشد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امیر المومنین علیه السلام در روایتی می فرمایند: " قِوَامُ اَلدِّینِ بِأَرْبَعَةٍ " پایدارى دین با چهار نفر است:
اول: بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ. عالمی که به علم خویش عمل نماید.
دوم: بِغَنِیٍّ لاَ یَبْخَلُ بِفَضْلِهِ عَلَى أَهْلِ دِینِ اَللَّهِ. ثروتمندی که بخل نورزیده و از مال خود به نیازمندان متدیّن انفاق کند.
سوم: بِفَقِیرٍ لاَ یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ. فقیری که دین خود را به دنیا نفروشد.
چهارم: بِجَاهِلٍ لاَ یَتَکَبَّرُ عَنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ. کسی که نمی داند و از یادگرفتن دانش، تکبّر نورزیده و دنبال تحصیل علم باشد.
پس اگر عالم دانش خویش را کتمان کند و ثروتمند انفاق نکند و فقیر دین خود را به دنیا بفروشد و کسی که نمی داند در صدد فراگیری دانش نباشد، جامعه دچار رکود و عقبگرد شده و معارف دین در آن اجتماع در انزوا قرار می گیرد. پس کثرت مساجد و زیادی اهل مسجد ، شما را فریب ندهد بلکه باید چهار گروه فوق به تکلیف خود عامل باشند تا دین خدا قائم باشد.
خشنودی قلب نازنین حضرت رضا علیه السلام صلوات
جهت مطالعه متن اصلی:
الفصل الرابع:
«فی کیفیة استیفاء القصاص»
جلسه 289، 1382/10/28
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : قِوَامُ اَلدِّینِ بِأَرْبَعَةٍ بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ وَ بِغَنِیٍّ لاَ یَبْخَلُ بِفَضْلِهِ عَلَى أَهْلِ دِینِ اَللَّهِ وَ بِفَقِیرٍ لاَ یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ وَ بِجَاهِلٍ لاَ یَتَکَبَّرُ عَنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ فَإِذَا کَتَمَ اَلْعَالِمُ عِلْمَهُ وَ بَخِلَ اَلْغَنِیُّ بِمَالِهِ وَ بَاعَ اَلْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ وَ اِسْتَکْبَرَ اَلْجَاهِلُ عَنْ طَلَبِ اَلْعِلْمِ رَجَعَتِ اَلدُّنْیَا إِلَى وَرَائِهَا اَلْقَهْقَرَى فَلاَ تَغُرَّنَّکُمْ کَثْرَةُ اَلْمَسَاجِدِ وَ أَجْسَادُ قَوْمٍ مُخْتَلِفَةٍ قِیلَ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ کَیْفَ اَلْعَیْشُ فِی ذَلِکَ اَلزَّمَانِ فَقَالَ خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّةِ یَعْنِی فِی اَلظَّاهِرِ وَ خَالِفُوهُمْ فِی اَلْبَاطِنِ لِلْمَرْءِ مَا اِکْتَسَبَ وَ هُوَ مَعَ مَنْ أَحَبَّ وَ اِنْتَظِرُوا مَعَ ذَلِکَ اَلْفَرَجَ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. (خصال شیخ صدوق، باب الاربعة، حدیث5)
قوام و پابرجایی دین به این چهار طایفه بستگی دارد (معنای روایت این نیست که حتماً تمام این چهار وصف باید در جامعه وجود داشته باشند و گر نه دین الهی ناقض خواهد بود، بلکه مقصود این است که اگر این چهار دسته که طبعاً در اجتماع وجود دارند و وظیفۀ خود که در این روایت ذکر شده عمل کنند دین قوام پیدا خواهد کرد؛
1- عالمی که علم خود را ابراز کند و ساکت نباشد و خود نیز به علم خویش عمل نماید.
2- ثروتمندی که بخل نورزیده و از مال خود به نیازمدان متدیّن انفاق کند.
3- فقیری که دین خود را به دنیا نفروشد.
4- جاهل و نادانی که از یادگرفتن دانش، تکبّر نورزیده و دنبال تحصیل علم باشد.
بنابراین، اگر عالم دانش خویش را کتمان کند و ثروتمند انفاق ننموده و فقیر دین خود را به دنیا فروخته و نادان در صدد فراگیری دانش نباشد، جامعه دچار رکود و عقبگرد شده و معارف دین در آن اجتماع مهجور میشود. پس کثرت مساجد و زیادی ترددکنندگان در آن، شما را نفریبد بلکه باید چهار گروه فوق به تکلیف خود عامل باشند تا دین قائم باشد.
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایتی را نقل می کنند: مَن کان مُسلِماً فلایَمکُر و لایَخدَع قال: فإنّی سمعتُ جبرئیل علیهالسلام یقول: إنّ المکرَ و الخدیعةَ فی النار. مسلمان در روابط خودش با دیگران اهل نیرنک و فریب نمی باشد و اهل مکر و فریب و نیرنگ اهل آتش است.
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1.روابط بین انسانها در جامعۀ اسلامی باید بر اساس صداقت، رفاقت، دلسوزی و خیرخواهی باشد، نه بر اساس فریبکاری و اینکه بخواهند یکدیگر را فریب بدهند.
2.فریب و نیرنگ در معاملات و قراردادهای مالی مصادیق و روش های مختلفی دارد که به هر شکلی باشد حرام است بنابراین در جایی که خریدار به فروشنده اعتماد دارد که عیب کالا را مخفی نمی کند ولی فروشنده سوء استفاده می کند و عیب کالا را از مخفی می کند حرام است یا اینکه متاسفانه گاهی اوقات جنسی را بجای جنسی دیگر می فروشند مثل اینکه ریشه زعفران را رنگ می گنند و به عنوان زعفران می فروشند همه اینها فریب و نیرنگ و در معامله حرام است.
تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و آل محمد
متن اصلی:
المسألة الخامسة عشر: مبدء حساب المسافة- درس 79
جلسه 79، دوشنبه 1394/2/28
حدیث:
عن ابی الحسن علی بن موسی الرضا«علیهماالسلام»، عن ابیه، عن آبائه«علیهمالسلام» قال: قال رسول الله«صلیاللهعلیهوآله»: مَن کان مُسلِماً فلایَمکُر و لایَخدَع. روابط بین انسانها در جامعۀ اسلامی باید بر اساس صداقت، رفاقت، دلسوزی و خیرخواهی باشد، نه بر اساس فریبکاری و اینکه بخواهند یکدیگر را فریب بدهند! اگر فرض کنیم در جامعۀ اسلامی این صفات رذیله وجود داشته باشد، به همان اندازه جامعۀ اسلامی از آنچه مطلوب است و اقتضای این اسم است، دور خواهد شد. حال، ملاحظه کنید گاهی فریب و مکر در مسائل مربوط به معاملات و تجارت و بازار پیش میآید، که نقل شده است امیرالمؤمنین در مسجد کوفه فرمودند: طرفِ چپ مکر است. ظاهراً طرف چپ، بازار بود، محل داد و ستد بود که در کاسبی، این کارها انجام میگیرد. البته بد است، لکن زیانِ آن به قدرِ همان پولی است که بر اثر فریب و مکر جابجا میشود. فرض بفرمایید یک جنسی را که قیمتش فلان مقدار است، به دو برابرِ قیمت بفروشد. یک مقدار پول ضایع شد و به ناحق تصرف شد، این البته بد است. گاهی اوقات این مکر دائرۀ اوسعی پیدا میکند، اوّلاً خدعۀ به یک نفر نیست، خدعۀ به یک جمع است، به یک جماعت است؛ ثانیاً آنچه از دست میرود، ده تومان و صدتومان و هزار تومان نیست، گاهی دین از دست میرود! گاهی مسائل عمده از دست میرود! لذا در روابط اجتماعی، در کارهای بزرگ، بالخصوص در کارهای مملکتی، در کارهای سیاسی، در کارهای گروهی، در کارهای مربوط به تبلیغات دینی، باید خیلی مراقبت کرد که صفا و صداقت حاکم باشد نه مکر و خدعه. فرمود: فإنّی سمعتُ جبرئیل«علیهالسلام»، پیغمبر فرمودند: از جبرئیل شنیدم که یقول: إنّ المکرَ و الخدیعةَ فی النار، مکر و فریب در آتش است. مکر در آتش است؛ یعنی آن کسی که متلبّس به این مبدأ اشتقاق است، متلبّس به این صفت است و دارای این عنوان است، جای این فرد درون آتش است. جامعۀ اسلامی جامعهای است که انسان را از آتش دور میکند، پس نمیتواند با مکر و فریب سازگار باشد. این معنا را هم در رفتار خودمان بایستی رعایت کنیم، هم در نصایحی که به این و آن میکنیم، در نظر بگیریم.[1] امالی، صفحۀ 344.
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش از رسول خدا روایتی را نقل می کنند: مَن کان مُسلِماً فلایَمکُر و لایَخدَع قال: فإنّی سمعتُ جبرئیل علیهالسلام یقول: إنّ المکرَ و الخدیعةَ فی النار. مسلمان در روابط خودش با دیگران اهل نیرنک و فریب نمی باشد و اهل مکر و فریب و نیرنگ اهل آتش است.
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1.روابط بین انسانها در جامعۀ اسلامی باید بر اساس صداقت، رفاقت، دلسوزی و خیرخواهی باشد، نه بر اساس فریبکاری و اینکه بخواهند یکدیگر را فریب بدهند.
2.فریب و نیرنگ در معاملات و قراردادهای مالی مصادیق و روش های مختلفی دارد که به هر شکلی باشد حرام است بنابراین در جایی که خریدار به فروشنده اعتماد دارد که عیب کالا را مخفی نمی کند ولی فروشنده سوء استفاده می کند و عیب کالا را از مخفی می کند حرام است یا اینکه متاسفانه گاهی اوقات جنسی را بجای جنسی دیگر می فروشند مثل اینکه ریشه زعفران را رنگ می گنند و به عنوان زعفران می فروشند همه اینها فریب و نیرنگ و در معامله حرام است.
.
تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و آل محمد
متن اصلی:
المسألة الخامسة عشر: مبدء حساب المسافة- درس 79
جلسه 79، دوشنبه 1394/2/28
حدیث:
عن ابی الحسن علی بن موسی الرضا«علیهماالسلام»، عن ابیه، عن آبائه«علیهمالسلام» قال: قال رسول الله«صلیاللهعلیهوآله»: مَن کان مُسلِماً فلایَمکُر و لایَخدَع. روابط بین انسانها در جامعۀ اسلامی باید بر اساس صداقت، رفاقت، دلسوزی و خیرخواهی باشد، نه بر اساس فریبکاری و اینکه بخواهند یکدیگر را فریب بدهند! اگر فرض کنیم در جامعۀ اسلامی این صفات رذیله وجود داشته باشد، به همان اندازه جامعۀ اسلامی از آنچه مطلوب است و اقتضای این اسم است، دور خواهد شد. حال، ملاحظه کنید گاهی فریب و مکر در مسائل مربوط به معاملات و تجارت و بازار پیش میآید، که نقل شده است امیرالمؤمنین در مسجد کوفه فرمودند: طرفِ چپ مکر است. ظاهراً طرف چپ، بازار بود، محل داد و ستد بود که در کاسبی، این کارها انجام میگیرد. البته بد است، لکن زیانِ آن به قدرِ همان پولی است که بر اثر فریب و مکر جابجا میشود. فرض بفرمایید یک جنسی را که قیمتش فلان مقدار است، به دو برابرِ قیمت بفروشد. یک مقدار پول ضایع شد و به ناحق تصرف شد، این البته بد است. گاهی اوقات این مکر دائرۀ اوسعی پیدا میکند، اوّلاً خدعۀ به یک نفر نیست، خدعۀ به یک جمع است، به یک جماعت است؛ ثانیاً آنچه از دست میرود، ده تومان و صدتومان و هزار تومان نیست، گاهی دین از دست میرود! گاهی مسائل عمده از دست میرود! لذا در روابط اجتماعی، در کارهای بزرگ، بالخصوص در کارهای مملکتی، در کارهای سیاسی، در کارهای گروهی، در کارهای مربوط به تبلیغات دینی، باید خیلی مراقبت کرد که صفا و صداقت حاکم باشد نه مکر و خدعه. فرمود: فإنّی سمعتُ جبرئیل«علیهالسلام»، پیغمبر فرمودند: از جبرئیل شنیدم که یقول: إنّ المکرَ و الخدیعةَ فی النار، مکر و فریب در آتش است. مکر در آتش است؛ یعنی آن کسی که متلبّس به این مبدأ اشتقاق است، متلبّس به این صفت است و دارای این عنوان است، جای این فرد درون آتش است. جامعۀ اسلامی جامعهای است که انسان را از آتش دور میکند، پس نمیتواند با مکر و فریب سازگار باشد. این معنا را هم در رفتار خودمان بایستی رعایت کنیم، هم در نصایحی که به این و آن میکنیم، در نظر بگیریم.[1] امالی، صفحۀ 344
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.ضمن تبریک مجدد ولادت امام حسن عسکری علیه السلام . رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی میفرمایند: «مَا اِصْطَحَبَ اِثْنَانِ إِلَّا کَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَى اللهِ تَعَالَى أَرْفَقُهُمَا بِصَاحِبِهِ». هنگامی که دو نفر با یکدیگر همراه میشوند، اجر آن کسی پیش خدا بیشتر و نزد خدا محبوبتر است که رفاقت و همراهی و سازگاری او بیشتر باشد.
دو نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. این حدیث شریف یک قانون عمومی را برای همزیستی بین انسانها بیان میکند و آن اینکه هر فردی که در رفتارهای خانوادگی یا محیط کار یا رفتار با بالادست خود یا زیردست یا با مردم کوچه و بازار با نرمی و سازش بیشتری همراه باشد و با ملایمت رفتار کند، چنین کسی نزد خدا محبوبتر و اجرش بیشتر است.
2. اقتضای رفتار ملایم و نرم این نیست که انسان از حق خودش کوتاه بیاید یا اینکه بر گناه دیگران چشم بپوشد، بلکه همه این کارهای واجب انجام شود اما با مدارا و نرمی و بدون خشونت و بدون اقدام بر رفتارهای نامناسب. برخی افراد در محیط کار با همکاران یا در امور خانوادگی بنای کارشان بر ناسازگاری است و در امور ایرادگیر و عیبجو و بداخلاق و همراه با انواع ناسازگاریها هستند که این روش مبغوض و ناپسند است و مطلوب نزد خدای متعال رفتار نرم و مدارا با دیگران است.
نثار روح مقدس حضرت عسکری علیه السلام صلوات
بسمالله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تبریک ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام. حضرتش در حدیثی نورانی میفرمایند: «اَلْغَضَبُ مِفتاحُ کُلِّ شَرّ»؛ خشم، کلید هر بدی و زشتی است. (تحفالعقول، ص ۴۸۸)
چند نکته کوتاه دربارهی این حدیث شریف:
۱. یکی از حالتهایی که در روایات بهشدت نکوهش شده و بهنوعی نشانهای از نادانی و رفتارهای ناپسند دوران جاهلیت شمرده شده، حالت خشم و غضب است. بسیاری از جرائم، جنایتها و اختلافات خانوادگی از همین خشمهای مهارنشده ناشی میشود. البته باید توجه داشت که خشم در برابر دشمنان خدا، خشم شایستهای است.
۲. برای مهار خشم راهکارهایی بیان شده که میتوان آنها را برای مدیریت این حالت به کار بست:
الف) دوری از موقعیتهای خشمآفرین: زمانی که طرف مقابل - مانند همسر یا دوست - خسته یا بیحوصله است، زمان مناسبی برای انتقاد نیست. در چنین لحظاتی، همانطور که در روایات توصیه شده، بهتر است سکوت کنیم و به گفتوگو نپردازیم. یا اگر شخص مقابل آغاز به صحبت کرد، از واکنش نشان دادن بپرهیزیم.
ب) ترک موقعیت: چنانچه حس کردید شرایط برای عصبانیت در حال شکلگیری است، از آن مکان فاصله بگیرید. حتی رفتنِ کوتاهمدت و قدم زدن در فضایی آرام و تنفس عمیق، میتواند کمککننده باشد. اگر امکان ترک محیط نبود، میتوان به توصیههای بعدی عمل کرد.
توجه به این نکته ضروری است که درمان ریشهای خشم، نیازمند اصلاح زمینههای روحی و اخلاقی آن است؛ چرا که عصبانیت ریشه در ویژگیهای درونی ما دارد. برای مثال، خودبرتربینی، زورگویی یا کوچک شمردن دیگران، از دلایل مهم بروز خشم هستند. (برگرفته از شرح چهل حدیث امام خمینی، ص ۱۴۱ و ۱۴۲)
نثار روح مقدس امام حسن عسکری علیه السلام صلوات
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تبریک ولادت امام حسن عسکری علیه السلام در روایتی می فرمایند: أعْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَأشَدُّهُمْ قَضاءً لَها، أعْظَمُهُمْ عِنْدَاللهِ شَأناً. آن که به حقوق برادران خود آشناتر باشد و در رعایت کردن آنها کوشاتر ، نزد خداوند ارجمندتر است. احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۵۱۷، ح ۳۴۰ .
برادران و خواهر دینی بر عهده یکدیگر حقوق واجب و لازمی دارند که باید رعایت شود که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. اگر فردی از یک مسلمانی غیبت و بدگویی می کند و معایب او را بیان می کند بر شنونده نهی از منکر با شرایط لازم است.
2. واجب است از ترساندن خواهر و برادر ایمانی به ناحقّ و ایجاد رعب و وحشت پرهیز شود؛ مانند اینکه فردی به ناحقّ دیگری را تهدید نماید که ضرر جانی یا مالی یا آبرویی به او یا خانوادهاش میرساند و این امر موجب ترس و هراس وی گردد.(2)
3. واجب است از استخفاف مؤمن و کوچک شمردن برادر و خواهر ایمانی- خصوصاً اگر فقیر باشد – پرهیز شود بلکه از هر کاری اهانت و تحقیر او محسوب می شود باید خودداری شود.(3)
تعجیلدرفرج امام زمان علیه السلام وسلامتی مراجع عظامخاصه امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روایتی میفرمایند: "اَلصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ وَ اَلْقَرْضُ بِثَمَانِىَ عَشَرَةَ وَ صِلَةُ اَلْإِخْوَانِ بِعِشْرِینَ وَ صِلَةُ اَلرَّحِمِ بِأَرْبَعٍ وَ عِشْرِینَ" صدقه از جانب خداوند به ۱۰ برابر حساب میشود. امّا اگر به کسی قرض دهید، خداوند ۱۸ برابر حساب میکند و پاداش میدهد. اگر به دوستان خود کمک کنید، ۲۰ برابر و اگر پول و کمکی را به خویشاوند دهید، ۲۴ برابر محاسبه میشود که از همه بالاتر است.
دو نکته کوتاه پیرامون این روایت:
1. ثواب قرض دادن در این روایت بیشتر از صدقه بیان شده است زیرا وقتی کسی صدقه میگیرد، خیالش راحت است که پولی به دست آورده ولی منتظر است تا پول بعدی به دستش برسد. امّا وقتی قرض میگیرد، چون باید قرض را ادا کند، تلاش میکند. و برتری ثواب قرض به خاطر تشویق به کار و کوشش است.
2. بالاتر بودن ثواب کمک به خویشان و نزدیکان به این دلیل است که اسلام به ارتباط با خویشان اهمیت میدهد و میخواهد این ارتباط از دلها و عاطفهها واقع شود و ایمان پشتوانه این امر باشد. به همین دلیل در روایت آمده است: نگاه محبتآمیز فرزند به والدین یا بالعکس، مستحق ثواب میشود، برخلاف جوامع غربی که پیوند خانوادگی از هم پاشیده است. (النوادر، صفحه ۹۵)
جهت پیروزی ملت ایران وجبهه مقاومت در برابر کفر و استکبار صلوات
متن اصلی جهت مطالعه:
«امر پنجم: بیان قواعد کلیه در باب معاملات»
جلسه12، 1383/9/24
حدیث اخلاقی
عن امیرالمؤمنین(علیهالسلام) عن رسول الله(صلّیاللهعلیهوآله): الصدقة بعشرٍ و القرض بثمانی عشر و صلة الاخوان بعشرین و صلة الرّحم باربع و عشرین.
پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلّیاللهعلیهوآله) میفرمایند: صدقه بدهید که از جانب خدای متعال به 10 برابر محاسبه میشود، و بر اساس آن به شما پاداش میدهد. امّا اگر به کسی قرض بدهید، خداوند 18 برابر برای شما حساب میکند و پاداش میدهد. و این به خاطر این است که طرف مقابل وقتی صدقه گرفت، خیالش آسوده است که پولی گیرش آمده و میگوید: خداوند برکت بدهد و منتظر است تا پول بعدی بدستش برسد. امّا وقتی قرض بگیرد، چون باید قرض را ادا کند، لذا تلاش میکند و زحمت میکشد. و این افزونی محاسبه در قرض، به خاطر تشویق به کار و تلاش است. و اگر چنانچه همین پول را به دوستان و برادران بدهید، ثواب آن 20 برابر میشود؛ چون هم کمک به کسی است که نیاز به این پول دارد و هم استحکام پیوندهای دوستی است، و میبینید که چقدر در اسلام به پیوندهای دوستی توجّه میشود. حال، اگر این پول را به رحم و خویشاوند خودتان بدهید، 24 برابر محاسبه میشود که از همه بالاتر است. این نوع محاسبه، اهمیّتداشتن پیوند بین نزدیکان است و پیوندها از جاهای دوردست شروع میشود و مورد توجّه و التفات شارع است و هر چه به داخل سلولهای اجتماعی نزدیکتر و محدودتر، نزدیک میشود، این پیوندها باید مستحکمتر شود. اساس، خانواده است. کسی که نمیتواند روابط خانوادگی خود را حفظ کند و روابط خانوادگی او سست باشد، رابطۀ خویشاوندی برای چنین شخصی، بیمعنی است. امروزه در جوامع غربی و به برکت تمدّن صنعتی غرب و دور از اخلاق، پیوند خانوادگی گسسته است! در آنجا برای اینکه همدیگر را ببینند و دور هم جمع شوند، با هم قرار میگذارند و رأس ساعتی در یکجا جمع میشوند! اینطور جمع شدنی، مصنوعی و صنعتی است که اسلام با آن مخالف است. اسلام میخواهد ارتباطات از درون دلها و عاطفهها بجوشد و ایمان را پشتوانۀ این امر قرار میدهد، و به این سبب است که در روایت آمده: نگاه محبّتآمیز فرزند به والدین یا بالعکس، مستحقّ ثواب میشود. النوادر صفحۀ 95
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.
در آموزههای دینی برای ایمان واقعی نشانههایی ذکر شده است. در روایتی از امام صادق علیه السلام برای ایمان و مؤمن واقعی دو علامت و نشانه بیان شده است:
علامت اول: "أَنْ تُؤْثِرَ الْحَقَّ وَ إِنْ ضَرَّکَ عَلَى الْباطِلِ وَ إِنْ نَفَعَکَ." انسان، حق را حتی اگر به ضرر او باشد، بر باطل ترجیح دهد، هرچند آن باطل به نفع او باشد. البته حق و باطل مصادیق گوناگونی دارند که در تعاملات اجتماعی، کشمکشهای سیاسی، گزینش افراد و محاورات رایج پیش میآید. در همه این امور مؤمن حق را بر باطل ترجیح میدهد.
علامت دوم: "أنْ لا یَجُوزَ مَنْطِقُکَ عِلْمَکَ." اینکه بدون علم سخن نگوید. انسان باید در مسائل گوناگون، چه در امور دینی و چه در مسائل اجتماعی و سایر موارد، از روی جهل یا گمان صحبت نکند و تا اطمینان ندارد، اظهار نظر نکند. مثلاً در مورد یک رخداد اجتماعی چنانچه اطمینان ندارد، نباید به طور قطع اظهار نظر کند یا در مسائل فقهی و شرعی تا اطمینان ندارد، نباید اظهار نظر کند.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات
جهت مطالعه متن اصلی:
ثبوت دعوی القتل
«القسامة»
جلسه 227، 1381/10/30
عن أبی عبدالله(علیهالسلام): قَالَ إِنَّ مِنْ حَقِیقَةِ اَلْإِیمَانِ أَنْ تُؤْثِرَ اَلْحَقَّ وَ إِنْ ضَرَّکَ عَلَى اَلْبَاطِلِ وَ إِنْ نَفَعَکَ وَ أَنْ لاَ یَجُوزَ مَنْطِقُکَ عِلْمَکَ. (خصال شیخ صدوق، باب الإثنین، حدیث 70)
گاهی انسان ادعا میکند یا گمان میکند که مؤمن است اما وقتی پای امتحان به میان بیاید، معلوم میشود که ایمانِ او ایمان واقعی نیست و امر خیالی و موهوم بوده است. ایمان حقیقی آن است که شخص به معنای واقعی، مؤمن باشد. که در این روایت دو علامت برای آن بیان شده است:
یکی اینکه: انسان حق را ولو به ضرر او باشد بر باطل ترجیح دهد ولو آ« باطل به نفع او باشد.
البته حق و باطل مصادیق گوناگونی دارد که در تعاملهای اجتماعی، کشمکشهای سیاسی، در گزینش افراد و محاورات رائج پیش میآید، در همۀ این امور مؤمن حق را بر باطل ترجیح میدهد.
علامت دیگر اینکه بدون علم سخن نگوید؛ انسان باید در مسائل گوناگون چه در امور دینی و چه در مسائل اجتماعی و چه در سایر موارد از روی جهل و یا ظنّ، سخن نگوید
سلام علیکم. بسماللهالرحمنالرحیم. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در روایتی به امیرالمؤمنین میفرمایند: سزاوار است که مؤمن، هشت صفت داشته باشد که در این فرصت به برخی از آنها اشاره میشود:
اول: وِقارٌ عند الهَزائِز. در سختیها و تلاطمهای زندگی، سنگین باشد یعنی فرصت رسیدگی به حادثه را به خودش میدهد و سعی میکند که حادثه را بشناسد و از آن بهسلامت عبور بکند.
دوم: صبرٌ عند البلاء. بلاء که نازل شد، صبور باشد یعنی هدف زندگی خودش را با این حوادث سخت و دشوار گم نکند. که این بلاء هم اعم است از بلایای شخصی مثل بیماری یا بلا و حوادث خانوادگی یا بلاهای اجتماعی
سوم: شُکرٌ عند الرَّخاء، در زمان آسایش و خوشی، شکر کند، غفلت او را فرا نگیرد! که شکر از صبر اهمیتش کمتر نیست اگر بیشتر نباشد؛ چون زندگیهای راحت برخی انسانها را دچار غفلت و سقوط میکند. شکوربودن، یعنی دائم متذکّرِ نعمت خدا بودن.
چهارم: قُنوعٌ بِما رَزَقَه الله عزّوجلّ. قانع باشد به آنچه خدای متعال به او داده است. نه اینکه دنبال زندگی نباشد؛ یعنی زبان به شکایت و نارضایتی باز نکند که چرا فلان چیزم کم است؟ یا مثل فلانکس نیست؟ اینطور نباشد.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی امام خامنه ای حفظه الله صلوات