سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر خدا صلی الله علیه و اله در روایتی چند عنصر سعادت و خوشبختی در زندگی را برای انسان بیان می کنند که هر کسی این موارد را دارا بود برای خودش سعادتی بداند و آن را حفظ کند و اگر دارا نیست دنبالش باشد. خب این موارد چیست؟
مورد اول: اَلْخُلَطَاءُ اَلصَّالِحُونَ
کسانی که انسان با آنها در زندگی رفت و آمد دارد، مردمان صالحی باشند. اگر شما در محیطی هستید که دوستان و معاشرین شما، کسانی که با شما رفت و آمد خانوادگی یا دوستانه یا در محیط کار دارند، مردمان صالحی هستند، این جزء سعادت های شماست. اگر ندارید، دنبال این باشید و اگر هم دارید، حفظ کنید.
مورد دوم: اَلْوَلَدُ اَلْبَارّ
دومین عنصر سعادت، فرزندی داشته باشید که نسبت به والدین خودش، نیکی کند. و اگر فرزند شما اینگونه نیست، والدین مقدماتی را فراهم کنند تا فرزند نیکی به والدین کند.
مورد سوم: اَلْمَرْأَةُ اَلْمُؤَاتِیَةُ
همسر سازگار داشته باشید. اگر سازگاری بین زن و شوهر باشد؛ محیط خانواده، محیط امن و امانی خواهد بود و زن و شوهر باید برای استحکام محیط خانواده تلاش کنند.
البته این سه مورد سعادتهای زندگی معمولی و ساده انسان را تأمین میکند، سعادتهای معنوی و الهی و اخروی هم با امور دیگر تأمین میشود.
سلامتی و نذر تعجیل و سلامتی امام خامنه ای حفظه الله صلوات
متن اصلی:
عن امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، عن رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) انّه قال: أربعة من سعادة المرء: الخلطاء الصالحون، و الولد البارّ و المرأة المؤاتیة و أن تکون معیشته فی بلده».
چهار چیز است که هر کسی این چهار تا را داراست، آن را برای خودش سعادتی بداند. و چون این چهار چیز جزء اموری است که انسان باید سعادت خود بداند لذا اوّلاً: اگر داشت آن را حفظ کند و قدر آن را بداند، ثانیاً: در مقام ارزشگذاریِ داشتهها و نداشتههای خود، تقدیر و تقویم صحیح داشته باشد و دنبال این چیزها باشد که جزء عناصری است که سعادت انسان را تشکیل میدهد. چهار چیز عبارتند از: 1- کسانی که انسان با آنها در زندگی، آمیزش اجتماعی و رفت و آمد و اُفت و خیز دارد، مردمان صالحی باشند. اگر شما در محیطی هستید که دوستان و معاشرین شما، کسانی که با شما رفت و آمد خانوادگی یا دوستانه یا محیط کار دارند، مردمان صالحی هستند، این جزء سعادتهای شماست. اگر ندارید، دنبال این باشید و اگر هم دارید، حفظ کنید. 2- دومین عنصر سعادت، فرزندی که نسبت به والدین، بارّ باشد، برّ به والدین داشته باشد. نیکی فرزند، غیر از صلاح فرزند است. صالحبودن یک نعمت دیگری است. صِرف همینکه فرزند نیکی کند، این معنا را قدر بدانید و حفظ کنید و اگر ندارید دنبال آن باشید و مقدمات آن را فراهم کنید که فرزند، بِرّ به شما داشته باشد. 3- سوّم زن سازگار. اگر ناسازگار باشد، خیلی سخت است. محیط خانواده، محیط اَمن و امانی است اگر سازگاری بین زن و شوهر باشد. البته اینجا «مرأۀ مواتیه» گفتند: برای خانمها هم «المرء المواتی»، «البعل المواتی»، شوهر سازگار هم سعادت است. 4- یکی دیگر از جمله سعادتهای انسان این است که زندگی او، معیشت او، کسب و کار او، در شهر خودش باشد. این چهار نعمت سعادتهای زندگی معمولی و ساده انسان را تأمین میکند. سعادتهای معنوی و الهی و اخروی هم با امور دیگر تأمین میشود. النوادر، صفحۀ 110
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.یکی از رموز عزت و سربلندی برای یک ملت مقاومت در برابر دشمن است و توجه به خداست لذا قرآن می فرماید: الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۚ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا.همان کسانی که کافران را به جای مؤمنانْ سرپرست و دوست خود می گیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان می طلبند؟ یقیناً همه عزت و قدرت فقط برای خداست.
مقاومت در برابر در برابر دشمن چنانچه با شرایطش باشد حتما اثربخش و خدا یاری می کند، اما در این فرصت به برخی از شرایط مقاومت اشاره می کنم:
عدم سستی و ترس در راه خدا و مقاومت: لذا خدا در مذمت برخی از اهل ایمان می فرماید مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ ای اهل ایمان! شما را چه عذر و بهانه ای است هنگامی که به شما گویند: برای نبرد در راه خدا باشتاب [از شهر و دیارتان] بیرون روید؛ به سستی و کاهلی سوق پیدا می کنید.
حفظ وحدت. لَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ. با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید، که سست و بد دل می شوید، و قدرت و شوکتتان از میان می رود.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی امام خامنه ای حفظه الله صلوات
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم . ضمن تسلیت ایام . امام حسین علیه السلام در وصیتی به فرزندشان می فرمایند: یا بُنَىَّ اِیّاکَ وَظُلْمَ مَنْ لایَجِدُ عَلَیْکَ ناصِراً اِلاَّ اللّه َ. فرزندم! بپرهـیز از سـتم بر کسى که غیر از خدا یاورى در مقابل تو ندارد. [بحارالانوار، ج 75، ص 308 ـ اعیان الشیعة، ج 1، ص 620.]
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. ظلم کردن در همه موارد حرام و بازتاب دارد و دامن گیر ظالم می شود اما ظلم کردن به کسی که هیچ پشتیبان و یاوری جز خدا ندارد بیشتر باید پرهیز کرد، چرا که عقوبت چنین ظلمی سریعتر دامنگیر می شود. افراد از ظلم به شخصی که یاور و پشتیبان دارد میترسند امّا کسی که ناصر و کمکی ندارد، متاسفانه افراد پست از ظلم به او هراسی ندارند. اما خداوند ظلم به افرادی که یاوری ندارند، عقوبت ظالم را سریعتر قرار داده است.
2. ظلم یعنی تعدی و تجاوز به حق یا مال یا آبروی دیگران.ظلم گاهی ظلم مالی است، مثل اینکه مال دیگری را به ناحق تصرف می کند وغصب می کند، گاهی ظلم آبروئی است،مثل اینکه با غیب یا اهانت یا تمسخر آبروی شخصی از بین برود و گاهی ظلم جانی و بدنی است، مثلا فردی شخصی را به ناحق بزند یا به ناحق به قتل برساند و گاهی ظلم روحی است، مثلا او را اذیت کند و روحاً انسانی را آزرده کند.
3. اینکه انسان به دیگران ظلم می کند علتهای مختلفی دارد مثل الف) حرص و طمع
ب) جهالت چرا که ظالم از پایان ظلم خود خبر ندارد.
ج) تکبر و خود بزرگبینی
د) حسادت به این معنا که ظالم توان بزرگتر از خود دیدن را ندارد.
ه) ترس از اینکه مبادا مظلوم از او انتقام بگیرد.
و) شهوت و نفس امّاره که اختیار عقل را به دست میگیرد.
جهت سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و علمای اسلام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات
متن اصلی:ثبوت دعوی القتل«الاقرار»جلسه 203، 1381/7/21
رُوی عن أبی جعفر(علیهالسلام) قال:«لمّا حضرت علی بن الحسین(علیهالسلام) الوفاة ضمّنی الی صدره، ثمّ قال: یا بُنیّ! اوصیک بما أوصانی به أبی(علیهالسلام) حین حضرته الوفاة و بما ذکر أن أباه أوصاه به، یا بُنیّ! إیّاک و ظلم مَن لایَجد علیک ناصراً الّا الله ».
(خصال شیخ صدوق، باب الواحد، حدیث 59)
ظلم فی نفسه گناه بزرگی است امّا بالخصوص از ظلم به انسانی که یاوری جز خدا ندارد، تحذیر شده است؛ زیرا انگیزههای ظلم در این مورد بیشتر است چون افراد از ظلم به شخصی که یاور و پشتیبان دارد میترسند امّا کسی که ناصر و کمکی ندارد افراد لئیم از ظلم به او هراسی ندارند. به علاوه گرچه ظلم به طور کلّی بازتاب دارد و دامنگیر ظالم میشود امّا عقوبت چنین ظلمی سریعتر دامنگیر او میگردد. لذا امام باقر(علیهالسلام) میفرمایند: پدرم در هنگام وفات به من فرمود: همان وصیتی را که پدرم هنگام وفات به من نمود، به تو وصیت مینمایم که: از ظلم نسبت به شخصی که یاوری به جز خداوند ندارد، برحذر باش!
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.خدای متعال در قرآن مکرر به موضوع فتح و پیروزی در مقابل دشمنان اشاره کرده است یکی از از آیات کلیدی این آیه شریفه قرآن هست که می فرماید:
بَلَىٰ ۚ إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَٰذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُسَوِّمِینَ.آری، اگر شکیبایی ورزید و پرهیزکاری کنید و دشمنان در همین لحظه، جوشان و خروشان بر شما تهاجم کنند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشان دار یاری می دهد.آل عمران آیه 25
در آیات شریفه قرآن سه عامل مهم برای پیروزی بیان می کند:
اول:صبر کردن یعنی در مسیر حرکت به هدف انسان استقامت داشته باشد و توقف نکند.. امیرالمومنین علیه السلام در اهمیت صبر می فرماید:الصبر من الایمان بمنزله الراس من الجسد.
دوم:تقوا. تقوا این است که انسان رفتار و گفتارش حتی پندارش از طریق حق و صراط مستقیم خارج نشود و از آن مراقبت کند. مثل فردی که در جاده باریکی حرکت می کند و مراقب است که از جاده هیچ انحرافی نداشته
سوم:توکل بر خدا. توکّل یعنی اعتماد کردن به خدا، به وعدۀ الهی اعتماد کنیم، به حکم و تکلیف الهی اعتماد کنیم، به قدرت الهی اعتماد کنیم .
لذا خدا می فرماید: إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ. اگر خدا شما را یاری کند، هیچ کس بر شما چیره و غالب نخواهد شد.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی امام خامنه ای حفظه الله صلوات
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض تسلیت به مناسبت شام غریبان عزای سید الشهدا علیه السلام . در روایتی امام صادق علیه السلام می فرمایند: هر کس که خداوند نسبت به او خیر را اراده کند، در دلش محبت امام حسین علیه السلام و زیارتش را قرار می دهد. (کامل الزیارات ؛ النص ؛ ص142)
مناسب است برخی از خصوصیات و فضائل امام حسین علیه السلام که در ضمن مسائل شرعی بیان شده، اشاره کنم:
1.برای سجده بهتر از هر چیزی، تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام میباشد البته توجه شود سجده بر هر خاکی و نیز سنگ و چوب و مانند اینها صحیح است.
2.مستحب است که تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها با تسبیحی که از تربت حضرت سید الشهدا علیه السلام است، گفته شود.
3.رساندن مقداری از آب فرات و تربت سید الشهداء به کام نوزاد مستحب است.(تحریر الوسیله فی احکام الولاده م 2
4. خوردن کمی از تربت حضرت سید الشهدا برای شفاء به اندازه یک نخود متوسط یا کمتر که از قبر مطهر حضرت یا از اطراف آن برداشته باشند، اشکال ندارد.ولی بهتر است تربت را در مقداری آب حل نمایند که از بین برود و بعدا آن آب را بنوشند.(انتخاب این عبارت مطابق نظر همه مراجع است هر چند حضرت امام خوردن خاک را در هر صورت جایز می دانند.) تحریر الوسیله القول فی غیر الحیوان م 11 و 12 رساله مراجع 2628
تعجیل درفرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت به مناسبت عاشورای حسینی. حضرت رضا علیه السلام در روایتی می فرمایند:«مَن کانَ عاشورا یَوم مُصیبَته و بُکائه جَعَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ یَومَ القیامَة، یَومَ فَرَحه وَسُروره» هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار می دهد.بحار الانوار، ج 44، ص .284
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. در زندگی حسینبنعلی علیهالسّلام، یک نقطهی برجسته، مثل قلهای که همهی دامنهها را تحتالشعاع خود قرار میدهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶
2. اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر میافتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسینبنعلی ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰
3. عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس میدهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس میدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس میدهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار میگیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
خداوند ما را قدردان نعمت عاشورا و عزای سید الشهدا علیه السلام قرار بدهد به برکت صلوات
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.ضمن عرض تسلیت به مناسبت عاشورای حسینی. یکی از شبهایی که به بیداری آن و مشغول شدن به عبادت و خواندن نمازهای فراوان سفارش شده، شب عاشورا هست که نباید از این شب غافل شد. علاوه بر امشب برای فردا نیز اعمالی سفارش شده است که به برخی از آنها اشاره می کنم:
1. مستحب است افراد در مراسم عزاداری شرکت کرده است و مشغول عزاداری شوند و همچون کسی که عزیزترین فرد خویش را از دست داده، غم زده و اندوهگین باشند.و کار کردن در روز عاشورا هر چند حرام نیست اما شایسته است شیعیان در این روز مشغول کسب و کار غیر ضروری نشوند.
2. شیعیان در این روز به یکدیگر تسلیت بگویند و چه بهتر است که با این جمله باشد عظم الله اجورنا بمصابنا الحسین علیه السلام.
3. بر قاتلان حضرت هزار مرتبه لعن سفارش شده است یعنی بگوید اللهم اللعن قتله الحسین علیه السلام.
4. در روز عاشورا شایسته است زیارت عاشورا قرائت شود و ثواب فراوانی دارد که می توان از راه دور و از راه نزدیک این زیارت را خواند.
5. سفارش شده در روز عاشورا بدون قصد روزه از خوردن و آشامیدن خودداری شود و در وقت عصر مختصری غذا و آب استفاده شود.
خداوند همه ما را مشمول عنایت خاص سید الشهدا علیه السلام قرار دهد به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
منبع مفاتیح نوین.
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.ضمن عرض تسلیت به مناسبت عاشورای حسینی. یکی از شبهایی که به بیداری آن و مشغول شدن به عبادت و خواندن نمازهای فراوان سفارش شده، شب عاشورا هست که نباید از این شب غافل شد. علاوه بر امشب برای فردا نیز اعمالی سفارش شده است که به برخی از آنها اشاره می کنم:
1. مستحب است افراد در مراسم عزاداری شرکت کرده است و مشغول عزاداری شوند و همچون کسی که عزیزترین فرد خویش را از دست داده، غم زده و اندوهگین باشند.و کار کردن در روز عاشورا هر چند حرام نیست اما شایسته است شیعیان در این روز مشغول کسب و کار غیر ضروری نشوند.
2. شیعیان در این روز به یکدیگر تسلیت بگویند و چه بهتر است که با این جمله باشد عظم الله اجورنا بمصابنا الحسین علیه السلام.
3. بر قاتلان حضرت هزار مرتبه لعن سفارش شده است یعنی بگوید اللهم اللعن قتله الحسین علیه السلام.
4. در روز عاشورا شایسته است زیارت عاشورا قرائت شود و ثواب فراوانی دارد که می توان از راه دور و از راه نزدیک این زیارت را خواند.
5. سفارش شده در روز عاشورا بدون قصد روزه از خوردن و آشامیدن خودداری شود و در وقت عصر مختصری غذا و آب استفاده شود.
در پایان نکاتی را درباره آداب زیارت خدمت شما خوبان یادآوری کنم؛ آن هم این است که من و شما وقتی که به یک مهمانی مهمی دعوت میشویم سعی میکنیم بهترین آداب و لباس را انتخاب کنیم، هنگام تشرف به زیارت امام رضا علیهالسلام، باید بدانیم که به مهمانی شخصیتی قدم گذاشته ایم، که بر اساس باور ما، امامی زنده، شاهد و ناظر بر ماست. لذا اینجا نیز:
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم . ضمن تسلیت ایام . امام حسین علیه السلام در وصیتی به فرزندشان می فرمایند: یا بُنَىَّ اِیّاکَ وَظُلْمَ مَنْ لایَجِدُ عَلَیْکَ ناصِراً اِلاَّ اللّه َ. فرزندم! بپرهـیز از سـتم بر کسى که غیر از خدا یاورى در مقابل تو ندارد. [بحارالانوار، ج 75، ص 308 ـ اعیان الشیعة، ج 1، ص 620.]
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. ظلم کردن در همه موارد حرام و بازتاب دارد و دامن گیر ظالم می شود اما ظلم کردن به کسی که هیچ پشتیبان و یاوری جز خدا ندارد بیشتر باید پرهیز کرد، چرا که عقوبت چنین ظلمی سریعتر دامنگیر می شود. افراد از ظلم به شخصی که یاور و پشتیبان دارد میترسند امّا کسی که ناصر و کمکی ندارد، متاسفانه افراد پست از ظلم به او هراسی ندارند. اما خداوند ظلم به افرادی که یاوری ندارند، عقوبت ظالم را سریعتر قرار داده است.
2. ظلم یعنی تعدی و تجاوز به حق یا مال یا آبروی دیگران.ظلم گاهی ظلم مالی است، مثل اینکه مال دیگری را به ناحق تصرف می کند وغصب می کند، گاهی ظلم آبروئی است،مثل اینکه با غیب یا اهانت یا تمسخر آبروی شخصی از بین برود و گاهی ظلم جانی و بدنی است، مثلا فردی شخصی را به ناحق بزند یا به ناحق به قتل برساند و گاهی ظلم روحی است، مثلا او را اذیت کند و روحاً انسانی را آزرده کند.
3. اینکه انسان به دیگران ظلم می کند علتهای مختلفی دارد مثل الف) حرص و طمع
ب) جهالت چرا که ظالم از پایان ظلم خود خبر ندارد.
ج) تکبر و خود بزرگبینی
د) حسادت به این معنا که ظالم توان بزرگتر از خود دیدن را ندارد.
ه) ترس از اینکه مبادا مظلوم از او انتقام بگیرد.
و) شهوت و نفس امّاره که اختیار عقل را به دست میگیرد.
در پایان نکاتی را درباره آداب زیارت خدمت شما خوبان یادآوری کنم؛ آن هم این است که من و شما وقتی که به یک مهمانی مهمی دعوت میشویم سعی میکنیم بهترین آداب و لباس را انتخاب کنیم، هنگام تشرف به زیارت امام رضا علیهالسلام، باید بدانیم که به مهمانی شخصیتی قدم گذاشته ایم، که بر اساس باور ما، امامی زنده، شاهد و ناظر بر ماست. لذا اینجا نیز:
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.ضمن تسلیت ایام. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَیُهَوَّلُ عَلَیْهِ فِی مَنَامِهِ فَتُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ إِنَّهُ لَیُمْتَهَنُ فِی بَدَنِهِ فَتُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ. همانا مؤمن خواب هولناک مى بیند و به سبب آن گناهانش بخشوده مى شود و آسیب بدنى مى بیند و بدان سبب گناهانش آمرزیده مى شود .
چند نکته کوتاه در توضیح حدیث شریف:
1.در این حدیث شریف اشاره به یک مطلب مهمی دارد که معادله و ترازوی دنیا و آخرت، یک ترازوی عادلانه است. هر مومنی که در دنیا به هر جهتی در حالی ایمان دارد، و سختی بکشد، در آخرت پاداش این سختیکشیدن را خواهید دید لذا اگر مومنی در دنیا بیماری سختی دارد یا حوادث خانوادگی دشواری دارد بدون پاداش نمی ماند؛ هر چند این مطلب مجوزی برای کم کاری دیگران در انجام وظایفشان برای کمک و حل مشکلات از مومنین نمی شود. لذا در روایتی حضرت می فرمانید اگر پای مؤمن به یک سنگی گیرکند، سپس بلغزد و بیفتد؛ خدای متعال بخاطر همین، یک اجری به او میدهد.
2. اگر انسان در زندگی، هیچگونه رنجی، ناراحتیای نداشته باشد که البته چنین چیزی کم اتفاق میافتد، در آخرت از برخی از دستاوردهایی که افراد رنجکشیده دارند، محروم خواهد بود. البته اگر این امکانات از راه حرام باشد علاوه بر اینکه از اجر محروم هستند، به عذاب الهی هم دچار می شوند.
3.این حدیث شریف یک جهابینی ارزشمندی را به انسان عرضه می کند که اگر با این نگاه پیش برویم، بسیاری از حسادتها و دعواها و غصهها و حرامخوریها از بین میرود. زیرا مثلا اگر خدای متعال برای شخصی فقر را مقدر کرده، نگاه فقیر این باشدکه خدا در آخرت که حیات و زندگی اصلی اجری و پاداشی می دهد که برای ثروتمند در دنیا مایۀ حسرت است، دیگر وجهی ندارد به شخص ثروتمند در دنیا، حسادت کند
در پایان نکاتی را درباره آداب زیارت خدمت شما خوبان یادآوری کنم؛ آن هم این است که من و شما وقتی که به یک مهمانی مهمی دعوت میشویم سعی میکنیم بهترین آداب و لباس را انتخاب کنیم، هنگام تشرف به زیارت امام رضا علیهالسلام، باید بدانیم که به مهمانی شخصیتی قدم گذاشته ایم، که بر اساس باور ما، امامی زنده، شاهد و ناظر بر ماست. لذا اینجا نیز:
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از خصلتهای برجسته خوبان، زاهد بودن نسبت به دنیاست؛ از شاگردان امام صادق علیه السلام از حضرتش درباره زهد در دنیا سوال کرد؛
حضرت در جواب فرمودند: : قَد حَدَّ اللهُ«عزّوجلّ» ذلک فی کتابِه.خدای متعال در قرآن زهد را مشخص و مرز بندی کرده است. در آنجایی که فرمود: ، فَقالَ : «لِکَیْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَاکُمْ» برای آنچه از دست دادهاید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید.
چند نکته پیرامون حدیث شریف:
1. معنای زهد طبق حدیث شریف، دل بسته نبودن به امکانات و نعمتهای دنیوی است و معنای زهد این نیست انسان از دنیا و آنچه نِعَم دنیوی است، بهره مند نشود و خود را محروم کند.
2. طبق این حدیث شریف و آیه قرآن اگر برای امور دنیوی چنانچه تلاشی کرد و به آن دست نیافت یا مالی را از دست داد، تاسف خوردن ناپسند است، آری آنچه هر چه انسان غصه بخورد، جا دارد، غصه خوردنش هم ثواب دارد. مربوط به امور اخروی است مثلا اگر یک شب نماز شب را نتوانستید بجا بیاورید، و صبح که بیدار شدید تأسف خوردید که چرا بیدار نشدم، این غصه خوردن، ثواب دارد.
3. طبق حدیث شریف و آیه شریفه قرآن، اظهار فرح و شادمانی در برابر چیزهایی که بدست می آوریم، با زهد منافات دارد و ناپسند است. منظور از این اظهار فرح ناپسند، شامل آن شادمانی می شود که انسان از خود بی خود و بی اختیار شود یعنی حالت مست و مغروری و تکبری به او دست بدهد.
جهت شادی ارواح طیبه شهدای جنگ تحمیلی رژیم اشغالگر صهیونی صلوات
متن اصلی:
الشرط السابع: ان لایکون ممّن اتّخذ السفر عملاً و شغلاً کالمکاری
جلسه 201، 1395/11/10
حدیث:
عن حفص بن غیاث النخعی القاضی، از عامّه است، لکن مرید و شاگرد امام صادق«علیه الصلاةوالسلام» و ثقه است. قال: قلتُ للصادق جعفر بن محمد«علیهماالسلام»: مَا الزّهدُ فی الدنیا؟ یکی از ارزشهایی که مسلّماً در شرع مقدس، در معارف الهی بر آن ترغیب شده است، زهد است. می پرسد: زهد چیست؟ چطور زهد را معنا کنیم تا بتوانیم بر طبق آن، درست عمل کنیم؟
حضرت در جواب می فرمایند: قَد حَدَّ اللهُ«عزّوجلّ» ذلک فی کتابه؛ خداوند«عزّوجلّ» در قرآن زهد را مشخص کرده، مرزبندی کرده، آنجایی که فرمود: «لِکَی لاتأسَوا علی ما فاتَکم و لاتَفرحوا بما آتاکم»[1]. زهد، این است. خیلی ها تصوّرشان از زهد این است که انسان از دنیا و آنچه نِعَم دنیوی است، بهره مند نشود، خود را محروم کند. این یک ریاضتی است، یک جاهایی هم آثار بسیار خوبی دارد. چیزی را که انسان به آن مشتاق است و نفس او، او را به آن تحریض می کند و به سمتِ آن می کشاند، از آن دست بکشد. این، امر مطلوبی است. البته نه در همه جا، در مواردی قطعاً مطلوب است و آثار خوبی هم دارد، لکن این، زهد نیست. زهد، بی رغبتی است، دلبسته نبودن است؛ «و شَروه بثمنٍ بخسٍ دراهمَ معدودة و کانوا فیه من الزاهدین»[2]، فروشندگان یوسف بی رغبتی نشان دادند. می شد یوسف را به قیمت گرانتری بفروشند، اما با دراهم معدوده ای فروختند، زهد به خرج دادند! زهد یعنی بی رغبتی. خصوصیت بی رغبتی، در این آیۀ شریفه بیان شده است: «لکی لاتَأسوا علی ما فاتکم»؛ آن چیزی که بدست نیاوردی، یا از شما فوت شده است، از زینت و زخارف دنیوی، بر آن تأسف نخورید! دل انسان، انسان را به سوی جلوه های مادّیِ دنیا می کشاند؛ خانۀ خوب، اتومبیل کذائی، پولِ آنچنانی، مقام کذائی. «ذلک متاعُ الحیاة الدنیا»، اینها زیورهای دنیاست، کالاهای دنیا اینهاست. اگر توانستید دلِ خودتان را قانع کنید که نسبت به اینها رغبت نداشته باشد، این، زهد است. «و لاتَفرحوا بما آتاکم»، اگر هم بدست آوردید، فَرح به خرج ندهد. فرَح، غیر از مسرّت است،
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.ضمن تسلیت ایام عزاداری. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: ما ضَعُفَ بَدَنٌ عمّا قَوِیَت علَیهِ النِّیَّةُ. هیچ بدنى در انجام آنچه نیّتِ بر آن قوى باشد، ناتوان نیست.
چند نکته کوتاه در توضیح حدیث شریف:
1. امام صادق علیه السلام در این حدیث شریف به یک نکته روانشناسی اشاره می کنند و آن هم این است که اگر انسان بر یک هدف ممکنی تصمیم راسخ و قوی و استوار بگیرد، بدن و جسم او نسبت به آن توانمند می شود و طاقت می آورد. مثلا در یک روز گرمِ تابستان، اگر تصمیم و عزمِ راسخ پیدا کردید که روزه بگیرید، بدانید که بدن شما با شما همراهی خواهد کرد.
2. خاصیت عزم راسخ و تصمیم قوی این است که بدن را به کار میگیرد، نیروهای خفتۀ در بدن را بیدار میکند، به او نیرو میبخشد. لذا کسانی که در حال معمولی، راه رفتن معمولی هم برایشان آسان نیست، اما وقتی خطر مرگی وجود دارد، میبینید مثل جوانها میدوند! بدن همراهی میکند چون این عزم، راسخ و قوی است.
3. در موارد فراوانی که جسم ما توانایی و کارایی لازم را ندارد باید علتش را در نیت و اراده و تصمیم خودمان جستجو کنیم و طبیعتا برای رسیدن هدف باید تصمیم و اراده قوی داشته باشیم.مثلا اگر کسی نسبت به نماز یا هر کار خیر دیگری سستی و تنبلی را در خودش مشاهده می کند نتیجه نداشتن یک تصمیم قوی و اراده قوی هست.
خداوند توفیق اراده قوی و تصمیم راسخ را در کارها به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
متن اصلی:
الشرط الثالث: استمرار القصد- درس 109
جلسه 109، یک شنبه 1394/10/13
حدیث:
عن فضیل بن یسار قال: قال الصادقُ جعفر بن محمد«علیهماالسلام»: ما ضَعُفَ بدنٌ عَمّا قَوِیَت علیه النِیَّة. میفرماید: هر آن هدفی و هر آن کاری که نیّت شما، عزم شما بر آن، راسخ و قوی باشد، بدن شما نسبت به آن ضعیف نخواهد بود. انسان نسبت به بعضی از امور، عزم راسخ پیدا نمیکند. مثلاً انسانِ عاقل تصمیم بر پرواز نمیگیرد؛ چون امرِ محالی است. لکن نسبت به امور ممکنۀ عالم اگرچه دشوار است، نیّتِ شما متمرکز میشود. میفرماید: در این موارد، اگر نیّتِ شما قوی بود یعنی عزمِ راسخ داشتید، بدن شما در راه نخواهد ماند، طاقت خواهد آورد. فرض کنید در یک روز گرمِ تابستان، اگر تصمیم و عزمِ راسخ پیدا کردید که روزه بگیرید، بدانید که بدن شما با شما همراهی خواهد کرد. تأثیر نیّت، تأثیر عزم در جوارح و اعضای انسان، این را شاید روانشناسها و کسانی که در مسائل مربوط به روان و اعصاب انسان کار میکنند، امروز شاید تصدیق کنند، شاید با مقدمات علمی این را ثابت کنند. عزم راسخ انسان، بدن را به کار میگیرد، نیروهای خفتۀ در بدن را بیدار میکند، به او نیرو میبخشد. لذا کسانی که در حال معمولی، راه رفتن معمولی هم برایشان آسان نیست، اما وقتی خطر مرگی وجود دارد، میبینید مثل جوانها میدوند! بدن همراهی میکند چون این عزم، راسخ و قوی است. این، درس است. در موارد فراوانی که ما میبینیم نمیتوانیم، جسمِ ما کارائیِ لازم را ندارد، بگردیم منشأش را در نیت خودمان، در عزم خودمان پیدا کنیم، عزم و ارادهمان را قوی کنیم. امالی، صفحۀ 408.
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت ایام. امام حسین علیه السلام ر یک روایت نورانی می فرمایند : مَنْ سَرَّهُ أَنْ یُنْسَأَ فِى أَجَلِهِ وَیُزادَ فى رِزْقِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ. [عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 48 ـ بحارالانوار، ج 74، ص 91.]
امام حسین علیه السلام فرمود: اگر کسى بخواهد با تاخیر افتادن اجلش و زیاد شدن رزقش خوشحال شود باید صله ارحام بجا بیاورد.
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1.یکی از سفارشات حضرت حفظ ارتباط با نزدیکان و خویشاوندان است و یکی از اسرار ماندگاری فرهنگ اسلامی و تبادل نسل به نسل معارف الهی، مسأله صله رحم است. یعنی کانون گرم خویشاوندی و خانوادگی باید باقی بماند، که بهترین وسیلة ارتباط تفکرات صحیح و سُنَن صحیح اسلامی به نسلهای بعد همین محیطهای خانوادگی است. لذا یکی از علل و حِکَم توصیه به صله رحم است.
2.توصیه اکید دین است اگر از خویشان کسی قطع ارتباط کرده است باز هم شما قطع ارتباط نکنید یعنی اگر از طرف مقابل پاسخ مناسبی داده نمیشود، اما تو ارتباط را قطع نکن! ارتباط را حفظ کن! شاید رازش این است که بالأخره در اکثر موارد این ارتباط یک جانبه به ارتباط دوجانبه خواهد انجامید.
3. صلۀ رحم به هر قدری میسّراست، انجام بگیرد. گاهی با ارتباط تلفنی یا سلامرساندن و از این قبیل ارتباطات جزئی، صلۀ رحم محقّق میشود.
خداوند برکات آسمانی خودش را بر همه ما نازل بفرماید به برکت صلوات بر محمد و ال محمد
با استفاده از متون ذیل:
قال ابوذر«رضیاللّهعنه»: … قُلت: یا رسولَ اللّه زِدنی! قال«صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم»: صِل قرابتک و إن قطعوک! و أحبّ المساکین! و أکثِر مَجالِسَتُهم!([1])
در ادامه درخواست ابوذر برای بیشتر دانستن، حضرت(صلّیاللّهعلیهوآله) میفرمایند: با نزدیکان و خویشاوندان خود ارتباط خود را محفوظ بدار! یکی از اسرار ماندگاری فرهنگ اسلامی و تبادل نسل به نسل معارف الهی، مسأله صله رحم است. یعنی کانون گرم خویشاوندی و خانوادگی باید باقی بماند، بهترین وسیلة ارتباط تفکرات صحیح و سُنَن صحیح اسلامی به نسلهای بعد همین محیطهای خانوادگی است. این یکی از علل و حِکَم توصیه به صله رحم است که قطع رحم از محرّمات است. «و إن قطعوک» هرچند از طرف مقابل پاسخ مناسبی داده نمیشود، اما تو ارتباط را قطع نکن! ارتباط را حفظ کن! شاید رازش این است که بالأخره در اکثر موارد این ارتباط یک جانبه به ارتباط دوجانبه خواهد انجامید، البته حِکَم و منافع گوناگون دیگری هم میشود تصور کرد. المسألة السادسة: التُّنجیم جلسه 165، 1386/2/4 حدیث اخل
عن امیر المؤمنین(علیهالسلام)، عن رسول الله(صلّیاللهعلیهوآله): لاتخُن مَن خانک، فتکن مثله! و لاتقطع رحمک و إن قطعک.پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) میفرمایند: در باب خیانت، جای مقابلۀ به مثل نیست؛ فلذا اگر کسی به شما خیانت کرد، شما به او خیانت نکنید، که اگر این کار را بکنید، شما هم مثل او خائنید! پیوند خانوادگی و خویشاوندی را قطع نکنید، ولو خویشاوند شما، این رابطه را قطع کند. این فقرۀ حدیث در واقع تخصیص در آیۀ شریفۀ «فإن عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به» میباشد، یعنی صلۀ رحم، فقط برای آن مواردی نیست که رحم هم با انسان در ارتباط است بلکه اگر قاطع رحم است، شما قطع رحم نداشته باشید. البته این صلۀ رحم به قدر میسّراست. گاهی با ارتباط تلفنی یا سلامرساندن و از این قبیل ارتباطات جزئی، صلۀ رحم محقّق میشود. النوادر صفحۀ 96. امر پنجم: بررسی روایت تحفالعقول»جلسه14، 1383/9/30حدیث اخلاقی
بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت ایام.
به نقل از کتاب شریف عیون اخبار الرضا علیه السلام، حضرت رضا علیه السلام در روایتی نورانی در اهمیت عزاداری و مجالس عزاداری سه اثر مهم را بیان می فرمایند:
1. مَن تَذَکَّرَ مُصابَنا و بَکى لِمَا ارتُکِبَ مِنّا کانَ مَعَنا فی دَرَجَتِنا یَومَ القِیامَةِ. هر کس مصائب ما را به یاد آورد و به خاطر ستمهایى که بر ما رفته است بگرید، روز قیامت با ما در یک درجه باشد.
نکته: از کتابهای معتبر که مصائب سیدالشهدا را بازگو می کند کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» است که که اگر انسان از روی آن بخواند، برای بیننده و شنونده گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را به وجود مىآورد.
2. و مَن ذَکَرَ بِمُصابِنا فَبَکى و أبکى لَم تَبکِ عَینُهُ یَومَ تَبکِی العُیونُ . و هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید و بگریاند، در آن روزى که چشمها مى گریند چشم او نگرید.
3. و مَن جَلَسَ مَجلِسًا یُحیی فیهِ أمرَنا لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوبُ. هر کس در مجلسى بنشیند که یاد و نام ما در آن زنده مى شود در آن روزى که دلها مى میرند دل او نمیرد.
نکته: مجلس عزای سید الشهدا سه ویژگی باید وجود داشته باشد: ۱. پیوندی عاطفی و علقه و ارتباط دلی را نسبت به امام حسین بن علی علیهما السلام و خاندان پیغمبر(علیهم السلام) بیشتر کند. ۲. نسبت به حادثهی عاشورا، باید دیدِ روشن و واضحی به مستمع بدهد. ۳. نسبت به معارف دین، هم ایجاد معرفت و هم باورهای دینی را تقویت کند.
عیون أخبار الرضا علیه السلام : 1 / 294 / 48 ، مکارم الأخلاق : 2 / 93 / 2663
خداوند متعال توفیق عزاداری با معرفت را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات
پیام :
پیروی از ولی و فداکاری در خدمت به جامعه نیاز روز جامعه
سوالات اساسی و چالشهای ذهنی مخاطب :
آیا در شرایط کنونی، ولایتمداری و ایثار میتوانند همچنان ابزارهای مؤثری برای مقابله با فساد و نابرابریهای اجتماعی باشند یا نیاز به بازنگری دارند؟
چرا همیشه باید در جامعه عده ای از خودگذشتگی کنند و عده ای دیگر بهره اش را ببرند و مال مردم خوری کنند؟
تبیین :
ولایتمداری از جایگاه بلندی در اعتقادات دینی برخوردار است و مفهومی عمیق و گسترده دارد که به سرچشمههای حقیقت و فیض الهی مرتبط میشود. این مفهوم بهطور کلی به معنای پذیرش رهبری و هدایت الهی است که از طریق ولیالله تجلی مییابد و تمامی جهان هستی، اعم از تکوین و تشریع، تحت سیطره و هدایت این ولایت قرار دارد. در حقیقت، ولایتمداری نهتنها به معنای پیروی از ولی فقیه در عرصههای اجتماعی و سیاسی است، بلکه در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسانها باید در نظر گرفته شود. این پیروی از ولی، هم در راستای کمال فردی و معنوی انسان است و هم موجب ایجاد نظم و عدالت در جامعه میشود.
در کنار ولایتمداری، ایثار یکی از مفاهیم کلیدی است که باید در زندگی هر مسلمان جاری باشد. ایثار به معنای فداکاری و گذشت از منافع شخصی برای حفظ مصالح عمومی و منافع دیگران است. در دورانهایی که نیاز به فداکاری برای حفظ جامعه و آرمانهای دینی است، ایثار بهعنوان یک رفتار ضروری مطرح میشود. رزمندگان دفاع مقدس نمونههای روشن و بارز ایثار را به نمایش گذاشتند. آنان با پذیرش سختترین شرایط جنگی و با ایثار جان خود، در راستای دفاع از میهن و ارزشهای اسلامی گام برداشتند. ایثار در زندگی روزمره نیز بهطور گستردهای قابل اعمال است، چه در خانواده، چه در محیط کار و چه در برخورد با دیگران. این ویژگی، همانند ولایتمداری، بر پایه ارزشهای انسانی و دینی استوار است.
در نهایت، ولایتمداری و ایثار دو ویژگی مکمل هستند که در تمامی شئون زندگی انسانها باید تجلی یابند. ولایتمداری، بهعنوان یک اصل اعتقادی، باعث میشود که فرد همواره در مسیر درست و الهی حرکت کند و در برابر مشکلات از هدایت ولی تبعیت کند. ایثار نیز بهعنوان یک اصل اخلاقی، فرد را به سمت فداکاری برای دیگران هدایت میکند و در مواقع ضروری، از منافع شخصی خود چشمپوشی میکند. ترکیب این دو ویژگی در زندگی فردی و اجتماعی، موجب ایجاد جامعهای متحد، پیشرفته و اخلاقی میشود که در آن عدالت، همبستگی و رشد همگانی تضمین میشود.
مستندات :
آیات قرآن
• سوره مبارکه مائده/ 56: وَمَن یَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ
• سوره مبارکه کهف/ 44: هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا
• سوره مبارکه بقره/ 207 : وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد
• سوره مبارکه بقره/ 262: ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ثُمَّ لَا یُتۡبِعُونَ مَآ أَنفَقُواْ مَنࣰّا وَلَآ أَذࣰىۙ لَّهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ
روایات
• عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی حَدِیثٍ قَالَ: ذِرْوَةُ اَلْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ اَلْأَشْیَاءِ وَ رِضَى اَلرَّحْمَنِ اَلطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلاً قَامَ لَیْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِیعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یَعْرِفْ وَلاَیَةَ وَلِیِّ اَللَّهِ فَیُوَالِیَهُ وَ یَکُونَ جَمِیعُ أَعْمَالِهِ بِدَلاَلَتِهِ إِلَیْهِ مَا کَانَ لَهُ عَلَى اَللَّهِ حَقٌّ فِی ثَوَابِهِ وَ لاَ کَانَ مِنْ أَهْلِ اَلْإِیمَانِ. ( کافی، ج1، ص185)
امام باقر علیه السلام فرمود: بلندی و کوهان و کلید و دَرِ همه چیز و خرسندی خدای رحمان تبارک و تعالی، اطاعت امام است بعد از معرفت او، سپس فرمود: خدای تبارک و تعالی میفرماید: هر که اطاعت پیغمبر نماید، اطاعت خدا کرده و هر که رو گرداند(او را رها کن، زیرا) ما تو را نگهبان او نفرستاده ایم.
• عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، فی حدیث قال: و اللّه، لو أنّ إبلیس، لعنه اللّه، سجد للّه بعد المعصیة و التّکبّر عمر الدّنیا، ما نفعه ذلک و لا قبله اللّه ما لم یسجد لآدم کما أمره اللّه عزّ و جلّ أن یسجد له، و کذلک هذه الأمّة العاصیة المفتونة بعد ترکهم الإمام الّذى نصبه نبیّهم لهم، فلن یقبل اللّه لهم عملا و لکن یرفع لهم حسنة حتّى یأتوا اللّه من حیث أمرهم و یتولّوا الإمام الّذی أمرهم اللّه بولایته و یدخلوا من الباب الّذی فتحه اللّه و رسوله لهم.( وسائلالشیعه، ج1، ص120)
از حضرت صادق علیه السلام: روایت کرده که
فرمود: «به خدا سوگند، ابلیس- نفرین خدا بر او باد- اگر پس از آن نافرمانى و تکبرى که کرد (سجده نکردن بر آدم) به مدت عمر دنیا خدا را سجده می آورد، مادام که سجده بر آدم نکرد چنانکه خدایش بدان فرمان داده بود، آن عبادتش سود نمىکرد و خدا از وى نمىپذیرفت. و همچنین است حال این امت عصیان آور فریفته شده که ترک اطاعت امامى کردهاند که پیامبرشان نصب فرموده، پس خداوند عمل ایشان نپذیرد و نیکى ایشان برنکشد، مگر آنکه به سوى خدا باز آیند از همان راه، که فرمانشان داده، و ولایت امامى را سر نهند که خداوند به ولایت او سفارش فرموده، و از همان درى وارد شوند که خدا و رسولش بر ایشان گشودهاند.
• الإمامُ زینَ العابدینُ علیه السلام : طاعَةُ وُلاةِ الأمرِ تَمامُ العِزِّ. ( تحف العقول ، 283)
امام زین العابدین علیه السلام : فرمان بردن از فرمانروایان [الهى] کمال عزّت است.
• قال الامام علی علیه السلام: الإِیثارُ أعلى مَراتِبِ الکَرَمِ ، و أفضَلُ الشِّیَمِ.( غرر الحکم ، ۱۴۱۹)
ایثارگرى ، عالى ترین مرتبه بزرگوارى و برترین خوى و خصلت است.
منابع مطالعاتی برای مخاطب:
• صبوحی طسوجی، علی، کتاب ولایتپذیری در مسیر جهاد علیه کافران، محل نشر: انتشارات طلیعه سبز، 1398
• بابایی، علی، بصیرت افزایی رمز و راز ولایت پذیری وسعادت، محل نشر: نشر دارخوین، 1395
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام عزاداری حضرت سید الشهدا علیه السلام. در روایتی حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ حُبَّ زِیَارَتِه ... .هر کس که خداوند خیر او را بخواهد، در دلش محبت امام حسین علیه السلام و محبت زیارت امام حسین علیه السلام را قرار می دهد. (کامل الزیارات ؛ النص ؛ ص142)
چند نکته درباره ماه محرم:
✔️1.برای شب اول ماه محرم اعمالی ذکرشده مثل احیاء و شب زنده داری و نمازهای مستحبی با دستور العمل خاص که در مفاتیح نیز ذکر شده.
✔️2.روزه گرفتن روز اول و سوم و هفتم محرم مستحب است البته انسان در صورت داشتن روزه قضا نمی تواند روزه مستحبی بگیرد و همچنین کسی که در مسافرت است و نمازش شکسته است نمیتواند روزه واجب یا مستحبی بگیرد و اعمال دیگری نیز مثل نماز اول ماه وارد شده است که به مفاتیح مراجعه شود.(عروه الوثقی،اقسام الصوم.(مشهور) رساله مراجع مساله 1563)
✔️3.از بهترین اعمال این ماه بویژه دهه اول محرم برگزاری مجالس عزای امام حسین علیه السلام میباشد که مشتمل است بر بیان احکام و مواعظ و ذکر مصائب و مناقب اهل البیت علیهم السلام و پوشیدن لباس سیاه در محرم و ایام عزای اهل بیت علیهم السلام و البته باید توجه داشت از هرکاری که سبب وهن مذهب است اجتناب شود. (نشریه پیام دین، جزوه عزاداری)
خداوند توفیق عزاداری خالصانه را در این ماه به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و ال محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از مهمترین مسائل حیات انسان مساله سعادت و شقاوت است که مومن دائما نگران است که در کدام گروه قرار می گیرد و در آثار اسلامی هم به این مطلب توجه زیادی شده است به همین مناسبت در یک روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله به برخی از نشانه ها و عوامل شقاوت اشاره شده است تا هر کسی حال خودش را بررسی کند البته باید بدانیم که این عوامل با انتخاب نادرست انسان ایجاد می شود و اگردر شخصی وجود داشته باشد نباید مأیوس گردد چون با مراقبت و دقت در اعمال خود میتواند آنها را برطرف و به مسیر سعادت قدم بگذارد. . عواملی که پیامبر خدا بیان می کنند عبارتند از:
عامل اول: جمود العین. خشکبودن چشم و نبود حالت تضرّع و گریه به درگاه الهی، گریه در پیشگاه خدا، خواه ناشی از خشت و ترس از عظمت خداست و خواه ناشی از محبت و شکر در برابر نعمتهای خدا که نعم الهی را به یاد آورده و حقارت و کوچکی خود را متذکر شود، امری محبوب و پسندیده است و نبود آن نشانۀ شقاوت میباشد.
عامل دوم :قسوة القلب. قساوت قلب؛ که انسان در برابر حوادث و مصائبی که برای دیگران پیش میآید بیتفاوت باشد.
عامل سوم:شدّة الحرص فی طلب الرزق . در طلب روزی، شدت طمع و حرص داشته باشد.
عامل چهارم: الاصرار علی الذنب. اصرار و پافشاری بر گناه داشته باشد.
تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام سلامتی مراجع عظام خاصه امام خامنه ای صلوات ختم فرماید.
(متن اصلی درس خارج حضرت آقا جهت مطالعه)
الفصل الرابع:
«فی کیفیة استیفاء القصاص»
جلسه 306، 1383/2/7
عن جعفر بن محمد(علیهماالسلام)، عن ابیه، عن آبائه(علیهمالسلام)، عن علیّ(علیهالسلام) قال: قال رسول الله(صلیاللهعلیهوآله):
«من علامات الشقاء: جمود العین و قسوة القلب و شدّة الحرص فی طلب الرزق و الاصرار علی الذنب».
(خصال شیخ صدوق، باب الاربعة)
سعادت و شقاوت، مهمترین مسأله در حیات انسان است، لذا فرد مؤمن دائماً در نگرانی و تشویش به سر میبرد که آیا در زمرۀ سعداء یا در گروه اشقیاء است.
در آثار اسلامی نیز به این مطلب توجه زیادی شده است، در دعاء وارد شده است که: اللهم ان کنت عندک فی امّ الکتاب شقیّاً فاجعلنی سعیداً.
در این روایت بعضی از نشانهها و عوامل شقاوت بیان شده تا هر کس بتواند خود را بیازماید و البته باید دانست که این عوامل جبری نبوده و با سوء اختیار خودِ انسان حاصل میشود و اگر در شخصی وجود داشته باشد نباید مأیوس گردد چون با مراقبت و دقت در اعمال خود میتواند آنها را زدوده و به مسیر سعادت گام نهد. این عوامل عبارتند از:
1- خشکبودن چشم و نبود حالت تضرّع و گریه به درگاه الهی، گریه در پیشگاه خدا، خواه ناشی از خشیت و خوف در مقابل صفات جلال او باشد و خواه ناشی از محبت و شکر در برابر صفات جمال وی که انسان، نعم الهی را به یاد آورده و حقارت و کوچکی خود را متذکر شود، امری محبوب و پسندیده است و نبود آن نشانۀ شقاوت میباشد.
2- قساوت قلب؛ که انسان در برابر حوادث و مصائبی که برای دیگران پیش میآید بیتفاوت باشد.
3- در طلب روزی، شدت طمع و حرص داشته باشد.
4- اصرار و پافشاری بر گناه داشته باشد.
پیام:
پایداری در مسیر حق، لازمه حقگرایی
سؤالات اساسی و چالشهای فکری مخاطب:
• چرا هرکسی که در مسیر حق پایدار بوده، به سرانجام کار خود نرسیده است یا از بین رفته است؟
تبیین موضوع و پیام:
استقامت و پایبندی به حق، پایهای اساسی برای دیانت و حقیقت است. ادعای پیروی از حق بدون استقامت، صرفاً یک سخن بیپایه است. خداوند انسان را در رنج آفریده و بر اساس سنن الهی، در مسیر حق، موانع و چالشهای زیادی وجود دارد که میتواند برای مؤمنان دشواریهایی ایجاد کند؛ بنابراین، بدون صبر و تلاش، پیشرفت و اعتلای پرچم حق ممکن نخواهد بود.
امیرالمؤمنین علی در موقعیتهای مختلف به اهمیت این اصل در زندگی اسلامی و مبارزات سیاسی اشاره و تأکید کردهاند که باید همیشه با حق بود، حتی اگر همراهی اندک و دشمنی زیاد وجود داشته باشد. نتایج استقامت نیز نهفته در پیروزی حق است که هم در قرآن و هم در کلام حضرت علی به آن اشاره شده: «پایان شب سیه سپید است».
مستندات:
• سوره مبارکه هود / 112: فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ
• سوره مبارکه احقاف / 35: فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ ۚ
• سوره مبارکه فصلت / 30: إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ
• امیرالمؤمنین علی : أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیلٌ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا فَقَالَ سُبْحَانَهُ فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ فَمَا کَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّکَّةِ الْمُحْمَاةِ فِی الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ سَلَکَ الطَّرِیقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ وَ مَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِی التِّیهِ (نهج البلاغه، خطبه 201)؛ اى مردم، در راه هدایت از کمى اهل آن وحشت نکنید، که مردم بر سر سفرهای گرد آمدهاند که زمان سیرى آن اندک و مدت گرسنگى آن طولانى است. اى مردم، جز این نیست که خشنودى و خشم است که مردم را بر محورى جمع میکند. غیر این نبود که ناقه ثمود را یک نفر پى کرد، اما عذاب خداوند همه را گرفت چون همگان به آن برنامه رضایت دادند، خداوند سبحان فرمود: «همه آن را پى کردند، پس همه پشیمان شدند». آنگاه سرزمین آنان بر اثر فرورفتن صدا کرد مانند صداى فرورفتن آهن داغ در زمین نرم و هموار. اى مردم، هر که راه راست و روشن را به پیماید به آب رسد و هر که بیراهه رود در بیابان به سرگردانى افتد.
• امیرالمؤمنین علی : مَا شَکَکْتُ فِی الْحَقِّ مُذْ [مُنْذُ] أُرِیتُهُ (نهج البلاغه، حکمت 184)؛ از زمانى که حق به من ارائه شد، در آن شک نکردم.
منابع مطالعاتی برای مخاطب:
1. فلاح بابلی، حسن، صبر و استقامت دو پشتوانه انقلاب، قم: دفتر انتشارات انقلاب اسلامی، 1365ق.
2. مظاهری، حسین، صبر کیمیای سعادت انسان، اصفهان: موسسه فرهنگی مطالعاتی الزهرا، 1383.
پیام شناسه:
آنها(ابرقدرتها) تظاهر به اقتدار میکنند، برای اینکه با ابهت و چهرهی اخمآلودِ خودشان ملتها را بترسانند؛ اما اینطور نیست که آنها واقعاً قدرتی داشته باشند. (۱۳۸۴/۰۲/۰۶)
سوالات اساسی و چالشهای فکری مخاطب:
چطور میشود این همه تجهیزات و ادوات جنگی و نظامی پیشرفته امریکا و اسرائیل را دید و از دشمنی با آنها پرهیز نکرد؟
مگر نه اینکه ترس یک واکنش طبیعی است و دوری از خطر یک حکم عقلی است؟ پس چرا قرآن و نهج البلاغه توصیه می کنند که از دشمن نترسید؟
تبیین موضوع و پیام محوری:
«فلا تَخافوهُم وَ خافونِ اِن کُنتُم مُؤمِنین» که دنبالهی آن آیهی «اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ اَولِیاءَه» است، که آمدند گفتند «علیه شما دارند توطئه می کنند، بترسید»، [مسلمانان را] میترساندند. قرآن میفرماید که نخیر، از آنها نترسید، از من بترسید؛ خدای متعال را عبادت بکنید، اعتماد به خدا بکنید، در مقابل دشمن محکم بِایستید و میتوانید دشمن را به عقب برانید. خودِ این ترسانندهی از افراد ظالم که به انسان میگوید از این و از آن بترسید، از این قدرتها بترسید و ملاحظه کنید، شیطان است؛ که ما در طول تاریخ هم مشاهده میکنیم کسانی که از این قدرتها ترسیدهاند، دچار آزمونهای سخت و تلخ زندگی شدهاند. امروز قدرتهای اسلامی، دولتهای اسلامی ملاحظهی قدرتهای ظالم دنیا را میکنند، از آنها میترسند و قدرت خودشان را ندیده میگیرند؛ نتیجه این میشود که تو سرشان می خورد.۱۳۹۹/۰۲/۰۶
مستندات:
• آل عمران 2 : ۱۷۵ إِنَّما ذٰلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ أَولِیاءَهُ فَلا تَخافوهُم وَخافونِ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ
• احزاب: 22 وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه وَ ما زادَهُم اِلّا ایمانًا وَ تَسلیمًا
• آل عمران 2 : 173 قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم ... وَ قالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَ نِعمَ الوَکیلُ
• وَ جَاهِدْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ لَا تَأْخُذْکَ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ وَ خُضِ الْغَمَرَاتِ لِلْحَقِّ حَیْثُ کَانَ (نهج البلاغه، نامه 31) در راه خدا جهاد کن جهدى کامل، و ملامت ملامت کنندگان تو را از جهاد در راه خدا باز ندارد. به راه حق هر جا که باشد در مشکلات و سختىها فرو شو.
• إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَمْ یَکُنْ نَصْرُهُ وَ لَا خِذْلَانُهُ بِکَثْرَةٍ وَ لَا بِقِلَّةٍ وَ هُوَ دِینُ اللَّهِ الَّذِی أَظْهَرَهُ وَ جُنْدُهُ الَّذِی أَعَدَّهُ وَ أَمَدَّهُ حَتَّى بَلَغَ مَا بَلَغَ وَ طَلَعَ حَیْثُ طَلَعَ، وَ نَحْنُ عَلَى مَوْعُودٍ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ مُنْجِزٌ وَعْدَهُ وَ نَاصِرٌ جُنْدَهُ ... وَ أَمَّا مَا ذَکَرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ، فَإِنَّا لَمْ نَکُنْ نُقَاتِلُ فِیمَا مَضَى بِالْکَثْرَةِ وَ إِنَّمَا کُنَّا نُقَاتِلُ بِالنَّصْرِ وَ الْمَعُونَةِ. (نهج البلاغه، خطبه 146) پیروزى و شکست اسلام، به فراوانى و کمى طرفداران آن نبود، اسلام دین خداست که آن را پیروز ساخت، و سپاه اوست که آن را آماده و یارى فرمود، و رسید تا آنجا که باید برسد، در هر جا که لازم بود طلوع کرد، و ما بر وعده پروردگار خود امیدواریم که او به وعده خود وفا مى کند، و سپاه خود را یارى خواهد کرد. ... امّا آنچه از فراوانى دشمن گفتى، ما در جنگ هاى گذشته با فراوانى سرباز نمى جنگیدیم، بلکه با یارى و کمک خدا مبارزه مى کردیم.
• وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ بِعَیْنِ اللَّهِ وَ مَعَ ابْنِ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ، فَعَاوِدُوا الْکَرَّ وَ اسْتَحْیُوا مِنَ الْفَرِّ فَإِنَّهُ عَارٌ فِی الْأَعْقَابِ وَ نَارٌ یَوْمَ الْحِسَابِ، وَ طِیبُوا عَنْ أَنْفُسِکُمْ نَفْساً وَ امْشُوا إِلَى الْمَوْتِ مَشْیاً سُجُحاً، وَ عَلَیْکُمْ بِهَذَا السَّوَادِ الْأَعْظَمِ وَ الرِّوَاقِ الْمُطَنَّبِ، فَاضْرِبُوا ثَبَجَهُ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ کَامِنٌ فِی کِسْرِهِ وَ قَدْ قَدَّمَ لِلْوَثْبَةِ یَداً وَ أَخَّرَ لِلنُّکُوصِ رِجْلًا، فَصَمْداً صَمْداً حَتَّى یَنْجَلِیَ لَکُمْ عَمُودُ الْحَقِّ، «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ (نهج البلاغه، خطبه66) و بدانید که دیده لطف خدا شما را پناه است و پسر عموى رسول وى با شما همراه. پس پیاپى بستیزید و شرم کنید از آنکه بگریزید، که گریز براى بازماندگان مایه ننگ است و ملامت، و آتشى است براى روز قیامت. خود را خرّم و سرخوش دارید، و با آسانى و سبک جانى به سوى مرگ گام بردارید. این لشکر انبوه فراهم، و این خیمه هاى طناب افکنده درهم را هدف حمله خود سازید. به قلب آن حمله برید و از کارش بیندازید که شیطان در چین و شکن آن خانه گرفته است، دستى پیش براى حمله و ستیز، و پایى در پس براى گریز. پس استوار باشید و پایدار، تا
حقّ براى شما روشن گردد و پدیدار، که «شما برترید و خدا با شماست، و از پاداش کردارتان نخواهد کاست
کتاب:
1. دشمنشناسی و دشمنستیزی از دیدگاه امام خمینی (ره)، عبدالحسین فرهودیمقدم، علی عباسی، تهران: دانشگاه افسری امام علی (ع)، 1393.
2. دشمن شناسی، مقام معظم رهبری، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران: دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای، انتشارات انقلاب اسلامی، 1397.
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن آرزوی پیروزی و سربلندی برای مجاهدین و ملت ایران در برابر رژیم سفاک و خونخوار صهیونی و امریکا. خداوند در قرآن عزیز می فرمانید:
وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ. چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچگاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان میرسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامتکنندگان را دوست دارد.آل عمران 146
دو نکته کوتاه پیرامون آیه شریفه:
1. ربیون در حقیقت مردانی هستند که منسوب به پروردگارند. یعنی هر چند در جنگ سختی ها و مشکلاتی پیش آید، دو صفت سست نشدن و ناتوان نشدن در جنگ آنقدر مهم است که سبب می شود چنین افرادی مردان خدا محسوب شوند.
2. این آیه شریفه بعد از جنگ احد و درتجلیل از رشادت های امیر المؤمنین در آن جنگ نازل شد. آقایی که به تنهایی به دفاع از رسول الله برخاست و با دشمن مقابله کرد و مانند بسیاری پا به فرار نگذاشت هرچند جراحات سنگینی برداشته بودند.لذا مردان خدا رهبر دینی خدا را در بدترین شرایط و سخترین لحظات جنگ تنها نمی گذارند و با تمام وجود حمایت می کنند. لذا با اینکه در همین جنگ احد امیرالمومنین جراحت های فراوان برداشته بود و مجدد دشمن به نبرد برخاست، امیرالمومنین به رسول خدا فرمود: پدر و مادرم به فدایت به خدا قسم اگر بر روی دست مردان باشم تو را تنها نخواهم گذاشت.( البرهان جلد 1 صفحه701)
جهت سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی رهبر عزیزمان امام خامنه ای حفظه الله صلوات