سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید: الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَه: خدا کسی است که هر چه را آفرید،نیکو آفرید(آیه 7 سجده)
درباره فلسفه خلقت شیطان چند نکته ذکر میشود:
1. اولا خدا شیطان را شیطان نیافرید بلکه جن خوبی بود که 6 هزار سال خدا را عبادت کرد و در مقام فرشتگان واقع شد و آنجا با اختیار خود کبر ورزید و به دستور خدا درباره سجده به حضرت آدم گوش نکرد و رانده شد.
2. وجود شیطان نه تنها زیانبخش نیست، بلکه وسیلهای برای پیشرفت و تکامل اوست. چون پیشرفت و شکوفایی استعدادها همواره در میان تضادها صورت میگیرد. و شیطان از بیرون و نفس اماره از درون باعث آبدیده شدن انسان و قدرت روحی او میگردند.
3. اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد و به تعبیر قرآن فقط میل به تقوا در انسان باشد ، ولی میل به بدی در او نباشد ، آن تقوا، تقوا نیست زیرا تقوا وقتی تقواست که فرد در حالی که میل به زشتی و دعوت به زشتی در او هست، تقوا را انتخاب کند.؛بر این اساس اگر شیطان و دعوت به بدی نباشد، عمل صالح نیز ارزش ندارد.
4. وجود ابلیس برای امتحان بندگان ضرورت دارد تا افراد خود را بشناسد که اگر بین دو راه خیر و شر قرار گیرند، کدام راه را انتخاب میکنند؛ راه مستقیم و خیر یا راه شیطانی؟
5. شیطان تسلطی بر انسان ندارد و فقط دعوت و وسوسه به کار بد می کند.
خداوند ما را از شر وسوسه های شیطانی نجات دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند درباره حجاب می فرماید: وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا: ( زنان با ایمان):زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آن چه طبعاً از آن پیداست(آیه 31 نور)
ام سلمه نقل مى کند که بعد از نزول آیه «یدنین علیهن من جلابیبهن» زنان انصار از منازلشان با پوشش هاى مشکى خارج مى شدند به گونه اى که به نظر مى رسید بر سر ایشان کلاغى نشسته است. (الدر المنثورسیوطی، ج 5، ص 221)
از تاریخ استفاده میشود که در صدر اسلام حتی یهودی و نصاری هم نوعی حجاب داشتند. البته حجابهای آنان با حجابهای مسلمین فرق داشته است.
برای اثبات حجاب اجباری استدلال میشود که :
1. اصل وجوب حجاب در آیه نقل شده( 31 نور) و دهها روایت نقل شده است.
2. امر به معروف ونهی از منکر نیز واجب است .
3. نهی از منکر عملی از وظایف حکومت اسلامی است (اَلَّذینَ إن مَکَّناهُم فِی الأرضِ ... اَمَروا بِالمَعروفِ و نَهَوا عَنِ المُنکَرِ : کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم .. به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای ناپسند باز می دارند )
بنابراین چون بدحجابی منکر است، مبارزه با بی حجابی و داشتن حجاب اجباری است.
4. از طرفی عمل به قوانین هر جامعه ای لازم است و در جمهوری اسلامی حجاب در قانون اساسی آمده است(مثل : عمل به قوانین رانندگی)
خداوند حجاب فاطمی به زنان ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
کفار و مخالفین،دستورات دین را افسانه و خرافه میدانند که در این باره خداوند می فرماید: إِذَا قِیلَ لَهُمْ مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ : چون به آنان گفته شود پروردگارتان چه چیز نازل کرده است مى گویند افسانه هاى پیشینیان است(آیه 24 نحل)
برخی از دلایل دین گریزی عبارتند از :
1. خواسته های نفسانی: عده ای از آن جهت که آموزه های پیامبران با بی بند وباری و ولنگاری ایشان ناهمخوان است و بر زیاده خواهی ها و آزادی های جنسی ایشان قید و بند می زند مخالف دین هستند. (ارأیت من اتّخذ إلهه هواه: فرقان/43)
2. مشکلات اقتصادی و فقر: فقر و مشکلات اقتصادی عاملی برای مخالفت با دین شده است؛ چون گاهی مشکلات گروهی از مسولین و مردم را به دین نسبت میدهد و ضعف اقتصادی را به دین ربط داده و با مقایسه با کشورهای بی دین،اشکال را از دین دانسته و این فقر بهانه ای برای دین گریزی میشود ودر روایات نیز گفته شده که فقر گاهی باعث بی دینی میشود.
البته این نکته نیز لازم است که ثروت زیاد نیز موجب بی دینی و طغیان میشود که مقابل اکثر پیامبران،ثروتمندان قرار گرفته اند
3. سخت گیری زیاد: فشار زیاد و سخت گیری اثر معکوس دارد و خدا از هرکس به اندازه توانش خواستار است(لاَ یُکَلِّفُ اللهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا)
4. دین را مخالف عقل و علم پنداشتن: ناسازگار دیدن دین با علم از عوامل مهم دین گریزی است؛مثلا موضوعاتی مثل فرشته و جن، تفاوت زن و مرد در موضوعاتی مثل ارث،دیه،قضاوت و... باعث این پندار میشود که باید این موضوعات برایشان درست تحلیل شود.
5. عملکرد غلط برخی متولیان دین: با مشاهده کسانی که قول و عملشان یکی نیست و در عین حال، دعوت به دین داری می کنند، از خود می پرسند: اگر اسلام خوب و ارزشمند است، چرا مدعیان آن بدان عمل نمی کنند؟ چون نمی توانند لغزش افراد را به حساب خود آنها بگذارد نه دین و مذهبشان، به محض دیدن خلاف و اشتباه در اعمال الگوها و کسانی که به طرف دین دعوت می کنند، آن را به حساب دین می گذارند
خداوند ما را جزء عالمان و عاملان به دینش قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام در مورد جوانان فرمودند: لَسْتُ اُحِبُّ اَنْ اَرَى الشّابَّ مِنْـکُمْ اِلاّ غادیاً فى حالَیْنِ : اِمّا عالِماً اَوْمُتَعَلِّما ...
دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببینم: دانشمند یا دانش اندوز،(و در ادامه فرمودند:) اگر جوانى چنین نکند، کوتاهى و گناه کرده و دوزخ نشین خواهد شد. (امالی طوسی، ص303)
خصوصیات جوانان در روایات عبارتند از:
1. تغییرپذیری: جوانی زمان تغییرگرایی است و جوان دوستدار تغییرات است؛ و هنوز چیزی در آن شکل نگرفته تا تثبیت شده باشد. ازین رو امام علی علیه السلام میفرماید: دل جوان، مانند زمین کشت ناشده است. آنچه در آن افکنده شود، میپذیرد. از اینرو، پیش از آنکه دلت سخت گردد و عقل و خردت سرگرم شود، به تربیت تو همت گماشتم. (نهجالبلاغه، نامه31)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز در تحلیل گرایش جوانان به اسلام نسبت به پیران میفرماید: شما را به نیکی با جوانان سفارش میکنم، چرا که آنان، دلهای رقیقتری دارند، به راستی که خداوند، مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده برانگیخت، جوانان با من همپیمان شدند و پیران با من به مخالفت برخاستند. (سفینه البحار، ج2، ص176)
2. ماندگاری آموزش و تربیت: آموزش و پرورش در جوانی و بویژه در نوجوانی، بهتر و مفیدتر است؛ زیرا ماندگارتر است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: هر کس در جوانیاش بیاموزد، آموختهاش مانند نقش بر سنگ است و هر کس در بزرگسالی بیاموزد، مانند نوشتن بر روی آب است. (نوادر راوندی، ص132، ح169)
3. اسرع در خیر: امام صادق علیه السلام در اینباره میفرماید: جوانان را دریاب، زیرا که آنان سریع تر به کارهای خیر روی میآورند. (کافی، ج8، ص93، ح66)
4. تیزهوشی و تیزحدسی: امام علی علیه السلام میفرماید: هرگاه به مشورت نیازمند شدی، نخست به جوانان مراجعه کن، زیرا آنان ذهنی تیزتر و حدسی سریعتر دارند. سپس (نتیجه) آن را به نظر میانسالان و پیران برسان تا پیگیری نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب کنند، چرا که تجربه آنان بیشتر است. (شرح نهجالبلاغه ابنابی الحدید، ج20، ص337، ح866)
خداوند توفیق عفت و غیرت به جوانان ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند درباره فلسفه حجاب می فرماید: یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً: ای پیغمبر با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادرهای خود فروپوشند که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت آزار نکشند(آیه 59 احزاب)
قرآن در این آیه فلسفه حجاب را شناخته شدن زنهای مومن از بقیه زنها و نیز اذیت نشدن میداند.
حجاب فلسفه هایی دارد که به برخی اشاره میشود:
1. آرامش روانی: وقتی بین زن و مرد حریم نباشد; میل و غریزه ای که در طرفین است افزایش می یابد. غریزه جنسی به گونه ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود; سرکش تر می شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می گردد.
2. پایداری خانواده: اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد; عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد; زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.
3. استواری جامعه: اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند; چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می دهند
4. حفظ ارزش و مقام زن: چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند می بینند; اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد; ارزش و احترامش بهتر محفوظ می ماند.
خداوند حجاب فاطمی به زنان عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
برخی اعمال باعث میشود که نماز قبول نشود که برخی ذکر میشود:
1. غیبت مرد یا زن مسلمان، مگر این که غیبت شونده او را ببخشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : هر کس غیبت مرد یا زن مسلمانی را بکند تا چهل روز نمازش قبول نمیشود مگر اینکه آن شخص او را ببخشد. (جامع السعادات، ج ۲، ص ۲۳۴)
2.قطع رابطه با برادر دینی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به ابوذر فرمودند: "ای ابوذر مبادا با برادر دینیات قطع رابطه کنی که در این صورت هیچ عملی از تو پذیرفته نمیشود". (مکارم الاخلاق، ص ۵۵۴)
3. نگاه تند و خشم آلود به والدین
امام صادق علیه السلام : هر کس به پدر و مادرش از روی غضب نگاه کند، خدا هیچ نمازی را از او قبول نمیکند، اگر چه آنها در حق او ستم نیز کرده باشند. (کافى ، ج 2 ، ص349)
4. کسی که (عمداً) لقمه حرام بخورد، تا چهل شب نماز او قبول نمی شود. (بحارالانوار، ج 66، ص 313)
5. نماز آدم شرابخوار تا چهل روز پذیرفته نیست. (بحارالانوار، ج 84، ص 317)
البته این بدان معنا نیست که شخص چه نماز بخواند و چه نخواند، فرقی نداشته باشد؛ در واقع اگر چنین کسی نماز را نیز ترک کند دو گناه بزرگ را انجام داده است؛ یکی شرابخواری و دیگری ترک نماز؛ بلکه این روایت به این معناست که ارزش و تأثیر آن نماز پایین آمده است.
خداوند اعمال ما را به کرمش قبول بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
برخی اعمال باعث میشود که نماز قبول نشود که برخی ذکر میشود:
1. ایمان نداشتن به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
امام باقر علیه السلام فرمودند: "کسی که به وجود امام زمانش اعتقاد نداشته باشد نمازش قبول نمیگردد" (کافی، ج1، ص449)
2. سبک شمردن نماز :
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: "چه بسا شخصی پنجاه سال نماز میخواند ولی یک نمازش قبول نمیشود؛ چون نمازش را سبک میگیرد و نمازی که سبک شمرده شود قبول نمیگردد". ( کافی، ج 3، ص 269)
3. نداشتن حضور قلب:
امام صادق علیه السلام فرمود:همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می شود و آن مقداری از نماز که توجّه قلبی داشته باشد بالا برده می شود.»( بحارالانوار، ج 84، ص 238)
4. ریا و خودنمایى در نماز
امام صادق علیه السلام فرمودند: "در روز قیامت بندهاى را مىآورند که اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا میکند. به او مىگویند: تو برای آن نماز خواندی که تو را ستایش کنند؛ پس به فرشتگان دستور مىرسد او را به سوى آتش ببرند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: کسى که براى خودنمایى نماز بخواند، مشرک است. (تفسیر قرطبى ، ج 10، ص 71)
5- مردانی که زنانشان را آزار دهند و زنانی که شوهرانشان را آزار می دهند نمازشان قبول نمیشود(وسائل،ج 20 ،ص 163)
البته این بدان معنا نیست که شخص چه نماز بخواند و چه نخواند، فرقی نداشته باشد؛ در واقع اگر چنین کسی نماز را نیز ترک کند دو گناه بزرگ را انجام داده است؛ یکی شرابخواری و دیگری ترک نماز؛ بلکه این روایت به این معناست که ارزش و تأثیر آن نماز پایین آمده است.
خداوند اعمال ما را به کرمش قبول بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام باقر (علیه السلام) فرمودند:... وإن من علاماتِ خروجِه خروجُ السفیانیِّ من الشام وخروجُ الیمانیِّ [من الیمن] و منادٍ ینادی مِن السماءِ: از نشانه های خروج امام مهدی (عجّل الله فرجه) خروج سفیانی از شام وخروج یمانی [از یمن] وندادهنده ای است که از آسمان ندا می دهد( کمال الدین، ص۳۲۸، باب۳۲، ح۷)
برای ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف 2 گونه علامت وجود دارد:علائم غیرمتصل و غیر حتمی ظهور (حدود هزار علامت) ؛ و علائم متصل و حتمی ظهور (5 علامت)؛ که یکی از مهمترین علائم ظهور، قیام سیدیمانی از یمن(صنعاء) در همان سال ظهور(9ماه تا 15 ماه قبل ظهور) است که به ظهور پیوسته است .
نکاتی درباره سید یمانی:
1. سید یمانی از یمن (صنعاء) است نه از عراق، افغانستان و ایران (کمال الدین، ص۳۳۱+ مختصر اثبات الرجعه، ص455+ الفتن، ص۱۷۴)
2. یمانی قیامش متصل به ظهور است و فقط چند ماه با ظهور همگانی امام فاصله دارد نه اینکه مثلا 20 سال فاصله باشد(الغیبه نعمانی، ص۳۱۶)
3. قیام یمانی و سید خراسانی (که هر دو طرفدار امام هستند) و خروج سفیانی از شام (دشمن امام) همزمان و نزدیک به هم و پیوسته است نه اینکه فاصله داشته باشد(الغیبه للنعمانی، ص۲۶۲ باب۱۴، ح۱۳+ الغیبه للطوسی، ص۴۴۶+ کمال الدین، ص۳۲۸، باب۳۲، ح۷.)
4. یمانی سید است (نه کسی که سید نباشد و به دروغ عمامه سیاه ببندد) و از نسل زید بن علی (فرزند امام سجاد) است و از طرفی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از نسل امام باقر علیه السلام برادر زید هست و مطمئنا فرزند امام عجل الله تعالی فرجه الشریف، نمیتواند فرزند زید باشد( فلاح السائل، ص۱۷۱)
5. اسم یمانی در روایات (منصور،حسین) است نه اسم دیگری مثل احمد -البته قطعی نیست-(بحار، ج۵۱، ص۱۶۲ و معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۲۷۵)
خداوند ما را از فتنه های آخرالزمان نجات دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند درباره خمس می فرماید: وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیل إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ: بدانید که هر غنیمتی به دست شما رسید یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه در روز فرقان بر رسولش نازل کرد ایمان دارید(آیه 41 انفال)
1. در این آیه تأکیدهای ادبی متعددی وجود دارد: واعلموا، انّما، مِن شیءٍ، فَإنّ، لِلّه، إن کنتُم آمَنتُم که اهمیت بالای خمس را میرساند.
2. معنای لغوی «غُنم» هر سود و منفعتی است که به دست انسان برسد، چه منفعت کسب باشد چه غنیمت جنگی یا هر سود دیگری.( مفردات، ج1، ص615؛ التحقیق، ج7، ص271.)
3. برخلاف آنچه احیاناً گمان مى شود این غنیمت تنها غنیمت جنگى نیست، گرچه آیه خمس در ضمن آیات جنگ آمده، زیرا اولًا لغت غنیمت تمام بهره ها را در بردارد، و ثانیا آیاتى مانند( فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَة) غنیمتهایى بسیارى را هم از طرف خدا مقرر داشته، و آیا خدا هم جنگ مى کند تا غنیمتى جنگى داشته باشد؟! ومثلا :امام علی علیه السلام از کلمه غنیمت استفاده کرده و فرموده است: اغتنم المهل : فرصت ها و مهلت ها را غنیمت بشمارید(خطبه 76 نهج البلاغه) و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خمس از هر چه انسان مالک شود اخراج میگردد(جامع الاحادیث، ج 8، ص 546)
4. علت خمس: امام صادق علیه السلام میفرماید: به راستی خداوندی که خدائی جز او نیست چون زکات را برای ما حرام کرده خمس را برای ما قرار داده است پس زکات را بر ما حرام کرده و خمس را برای ما (دادن خمس به ما) واجب کرده است(وسائل، ج 6، ص 337)
5.فلسفه خمس: امام رضا علیه السلام فرمود: «انَّ الْخُمْسَ عَوْنُنا عَلى دینِنا وَ عَلى عَیالاتِنا وَ عَلى مَوالینا؛ همانا خمس کمکى بر دین (و اهداف دینى)، خاندان و دوستان ماست»(جامع احادیث الشیعه، ج 8، ص 581)
6. مصرف خمس: در راه مصالح مسلمانان، توسعه و ترویج فرهنگ و معارف اسلامى، مصرف کند. از این رو، اداره شئون مقام ولایت و رهبرى، تقویت مراکز دینى و اسلامى، تقویت بنیه اقتصادى حکومت اسلامى، تضمین استقلال آن، رفع محرومیت ها و نیازمندى هاى جامعه (به ویژه سادات) و... از آثار و برکات خمس خواهد بود
خداوند توفیق عمل به دستورات دین را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
1. خداوند در داستان اصحاب کهف فرموده: ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیانًا» (آیه ۲۱ کهف)برخی گفتند:مقبره و بنایی برایشان بسازید و برخی گفتند مسجدی بسازید(لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِدًا)»»» خدا رد نکرده.
2. وقتی منی و عرفات که سنگ و گل هستند، بخاطر ارتباط با آئین دینی حج از شعائر(علامات) الهی هستند،امامان و حرمشان(ساخت و تعمیر و حفظ حرم) ازمهمترین نشانه های خدا هستند و بزرگداشت شعائر الهی، تقواست (مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ-آِیه 32 حج)
3. بنای قبر و گنبد و تعمیر آن، نوعی اظهار محبّت به ذی القربی و ائمه علیهم السلام است وخدا مزد رسالت پیامبر را مودت به اهل بیت دانسته: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى-آیه 23 شوری)
4. بنای قبر وگنبد، مصداق ترفیع خانه هایی است که خداخواسته آنها رفعت داشته باشند (فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ-آیه36نور) و طبق احادیث اهل سنت و شیعه، خانه امام علی و حضرت زهرا واهل بیت مهمترین خانه هایی است که رفعت دارد (الدر المنثور،
ج5، ص50)
خداوند توفیق عمل به دستورات دین را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
علت اصلی عدم «قصاص» پدر در قتل فرزند ؛روایات است(وسائل الشیعه، ج19 ص56-58) و همه دستورات خدا، علت دارد، ولو ما ندانیم؛ اما حکمتها و فواید احتمالی عبارتند از:
انگیزه های مجازاتهای قرادادی مثل قصاص چند حالت دارد:
1. تشفی خاطر: مظلوم دلش آرامش پیدا کند»»{{ اینجا خود قاتل از اولیای دم است، پس نه تنها موجب تسلّی خاطر خانواده مقتول نخواهد شد، بلکه داغ دیگری میشود و بعدا احتمالا پشیمان شده و دچار عذاب روحی میشوند}}
2. اصلاح شخص مجرم: مثل دانش آموز تنبل»»{{اصلا در مورد کیفر اعدام قاتل، قابل تصور نیست چون مجرم با اعدام دیگر وجود ندارد تا اصلاح گردد}}
3. احقاق حق مظلوم : »»{{ اینجا خود قاتل از اولیای دم است، پس معنا نمیدهد}}
4. پیشگیری و بازدارندگی: »»{{ علاقه و عطوفت غریزی پدر، خود بهترین عامل بازدارندگی است و قتل فرزند امری کاملاً نادر است }}
5. همانطور که صاحب مال نسبت به اتلاف آن مجازات نمیشود طبق حدیث «انت و مالک لابیک»،فرزند نیز مال پدر است و قصاص نمیشود.
6. قصاص تنها راه نیست بلکه در سایر موارد قصاص غیر نوع فرزند پدری نیز اختیاری است وخدا سفارش به عفو میکند.
نکته مهم: پدر رکن خانواده است،از این جهت برای حفظ موقعیت پدر و دوام خانواده و برای اینکه سایر اعضای خانواده بتوانند از این تشکیلات استفاده کرده و در سایه آن به زندگی گرم خود ادامه دهند، اسلام تخفیف ویژه ای برای پدر قرار داده است.
خداوند توفیق عمل به دستورات دین را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایت است از حضرت صادق علیه السلام که فرمودند: مَنْ زَوَّجَ أَعْزَباً کَانَ مِمَّنْ یَنْظُرُ اللَّهُ عزوجل إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
کسى که مجردى را تزویج کند (امکان ازدواج او را فراهم نماید) از کسانى است که در قیامت خداوند به آنان نظر لطف مى کند. (وسائل الشیعه، ج20، ص: 45)
چند نکته کوتاه درباره احکام ازدواج:
1. یکی از مستحباتی که بسیار بر آن تاکید شده است واسطه گری در امر ازدواج است که دارای اجر فراوانی می باشد. (عروه الوثقی، ابتدای کتاب النکاح و م1 و م13)
2. خواستگاری کردن و درخواست ازدواج با زنی که شوهردار است، حرام است؛ و فرقی ندارد همسر دائم داشته باشد یا موقت، یا در شرف جدایی باشند یا نباشند، همچنین در حرام بودن فرقی ندارد به صورت صریح درخواستش را مطرح کند یا با کنایه مطرح کند. اما نسبت به حکم خواستگاری کردن از خانمی که در حال سپری کردن عده است، حکمش به تفاوت اقسام عده و نظرات مراجع مختلف است که عزیزان این قسمت را چنانچه مورد سوال باشد، پیگیری فرمایند. (منهاج الصالحین ج3 م199 ؛ سایت مکارم، استفتائات ازدواج و طلاق، احکام عده، عده عقد موقت؛ سایت زنجانی، استفتائات س1048)
3. ازدواج کردن با برخی از بانوان حرام است مثلا ازدواج با زنی که در حال سپری کردن عده می باشد، فرقی ندارد عده طلاق باشد یا عده وفات یا عده دیگری، ازدواج کردن حرام است و در برخی از موارد چنانچه زن و مرد در عده ازدواج کنند، به یکدیگر حرام ابدی شده و هیچگاه نمی توانند با یکدیکر ازدواج کنند. (رساله مراجع م2384 ؛ عروه، کتاب النکاح، فصل فی التزویج فی العده)
خداوند متعال مشکلات ازدواج همه جوانان را برطرف فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر (صلی الله علیه و آله ) در اهمیت محیط زیست و حفظ زمین می فرمایند: تحفّظوا من الارض فانّها اُمُّکم و انّه لیس من اَحَدٍ عاملٍ علیها خیراً او شراً الاّ و هی مخبرة به: در نگهداری زمین بکوشید و به آن حرمت نهید که مادر شماست. هرکس بر روی آن کار نیک و یا بدی انجام دهد گزارش خواهد کرد(. ترجمه نهج الفصاحه ؛شماره 1130 ) ؛پس زمین در این نگاه مقدس است مانند مادر و مقدس است و از این چشم انداز به طبیعت نگریستن یعنی خود را نیازمند آن دانستن مانند نیاز فرزند به مادر.
در اسلام محیط زیست اهمیت زیادی دارد که به برخی اشاره میشود:
1. گوارایی زندگی در گروی محیط زیست خوب : امام جعفر صادق (علیه السلام ) فرموده اند:« زندگی بدون داشتن سه چیز بر انسان گوارا نیست: هوای تمیز، آب فراوان و گوارا، و زمین حاصلخیز که داشتن این 3 امر حیاتی در زندگی کاملا به عملکرد ساکنان سیاره زمین وابسته است».(بحار؛ ج 75،ص234)
2. عذاب الهی بخاطر آتش زدن و نابود کردن درختان: در احادیث متعددی، از قطع درختان و از بین بردن مزارع و گیاهان و آتش زدن آنها نهی و نکوهش شده (بحار، ج 76،ص319) و نیز کسانی که درختان مفید و میوه دار را نابود کنند، به عذاب الهی تهدید شده اند (وسائل الشیعه، ج 19، ص 39.) حتی رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) به مجاهدان اسلام سفارش و تأکید می کرد که از قطع کردن درختان، و سوزاندن مزارع شدیدا اجتناب نمایند.(وسائل الشیعة، ج 15، ص 58 )
3. در اسلام، قضای حاجت در کنار نهرهای جاری و زیر درختان میوه دار مکروه و ناپسند شمرده شده است.(المقنع، شیخ صدوق، ص 8)
4. در اسلام تاکید شده است که زباله ها مانند مو، خون و ناخن دفن شوند(بحارالانوار، ج 37، ص 123 )
5. ملعون شدن کسی که محیط را آلوده کند: در حدیثی می فرمایند:سه گروهند که با کار خود مورد لعنت خداوند قرار می گیرند :
1- کسانی که اماکن عمومی، سایه بان ها و محل پیاده شدن مسافران را آلوده می کنند؛ 2- کسانی که آب عمومی (آب نوبتی) غصب می کنند؛ 3- کسانی که سد معبر می کنند و مانع عبور عابران می شوند ».( سنن ابن ماجه، ج1،ص119)
6. افزایش نور چشم و از بین رفتن غمها با سبزه: در روایات اسلامى وارد شده که سبزه چشم را نیرو مى دهد و غم و اندوه را مى زداید( نهج الفصاحه، شماره 1291.)
7. کاشت درخت در اسلام همسنگ تلاوت و آموزش قرآن بر شمرده شده است و تا قیامت برای فردی که کاشته ثواب صدقه می نویسند(بحار 64/100)
خداوند توفیق حفظ و نگه داری سالم محیط زیست به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایتی حضرت عسکری علیه السلام می فرمایند: اِتَّقُوا اللهُ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لا تَکُونُوا شَیْناً، جُرُّوا إلَیْنا کُلَّ مَوَّدَه، وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلُّ قَبیح ... .
تقوای الهی را رعایت کنید، و زینت بخش ما باشید نه مایه ننگ ما، و سعی کنید افراد را به محبّت و علاقه ما جذب کنید و زشتیها را از ما دور نمائید ... . بحارالأنوار، ج. ۷۵، ص. ۳۷2
چند نکته کوتاه درباره تقلید:
1. هیچ مسلمانی نمی تواند در اصول دین مثل توحید یا معاد یا نبوت و مانند اینها تقلید نماید بلکه باید آنها را از روی دلیل به فراخور حال خویش اعتقاد پیدا کند ولی در احکام و دستورات شرعی در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اگر خودش مجتهد نیست و نمی تواند احکام را از منابع دینی بدست بیاورد، باید از یک مرجع اعلمی تقلید کند همان گونه که مردم در تمام اموری که تخصص و اطلاعی ندارند به اهل اطلاع مراجعه می کنند و از آنها پیروی می نمایند و همچنین می تواند میان نظرات مراجع احتیاط کند.
2. اگر کسی مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد و سپس مرجع تقلید انتخاب کند در صورتی که اعمال گذشته اش مطابق با نظر همین مرجع تقلید باشد، اعمال گذشته اش صحیح است و در غیر این صورت نظر مرجع خود را درباره هر موردی سوال کند و مطابق با نظر مرجع تقلیدش عمل کند. (رساله مراجع م 14)
3. اگر کسی می خواهد مرجع تقلید انتخاب کند نمی تواند مرجع فوت شده ای را انتخاب کند و همچنین اگر مرجع تقلید انسان فوت کند، دیگر نمی توان از او تقلید کرد مگر اینکه مرجع زنده اعلمی را طبق روش صحیح شرعی انتخاب کند در صورتی که مرجع زنده باقی ماندن بر تقلید میت را اجازه دهد، می توان از مرجع میت تقلید کرد. (رساله مراجع م 9)
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سلامتی مراجع عظام خاصه امام خامنه ای به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام می فرماید: مَنْ کانَ مِنْکمْ مِمَّن قَد رَوَى حَدیثَنَا وَنَظَرَ فِى حَلاَلِنَا وَحَرَامِنَا وَعَرَفَ اَحْکامَنَا فَلْیَرْضوْا بِهِ حَکماً فَاِنِّى قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیکمْ حَاکماً فَاِذَا حَکمَ بِحُکمِنَا فَلَم یقبل مِنْهُ فَاِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکمِ الله وَعَلَیْنَا رَدَّ وَالرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادّ عَلَى الله وَهُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْک بِاللَّهِ؛: هرکس از شما که راوی حدیث ما باشد و در حلال و حرام ما بنگرد و صاحبنظر باشد و احکام ما را بشناسد، او را به داوری بپذیرید. همانا من وی را حاکم بر شما قرار دادم. پس هرگاه حکمی کرد و از او قبول نکردند، حکم خدا را سبک شمردهاند و ما را رد کردهاند و آنکس که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و ردکردن خدا در حد شرک به اوست. (وسائل ، ج18، ص98)
عبارت (قَد رَوَى حَدِیثَنَا وَنَظَرَ فِى حَلاَلِنَا وَحَرَامِنَا)را جز بر شخصی که فقیه و مجتهد در احکام و مسائل دین باشد، نمیتوان تطبیق داد و قطعاً منظور امام علیه السلام ، فقها و علمای دین هستند که آن حضرت، ایشان را حاکم بر مردم معرفی کرده، و حکم فقیه را مانند حکم خویش دانسته است. پس اطاعت از حکم فقیه نیز واجب و الزامی است و ردکردن و نپذیرفتن حاکمیت و حکم فقیه، بهمنزلة نپذیرفتن حاکمیت امام معصوم علیه السلام و کوچکشمردن حکم ایشان است که گناهی بزرگ و نابخشودنی بهشمار میآید.
در اینجا امام از واژة «قاضیا»استفاده نکردند و (جعلته علیکم حاکماً ) عمومیت و اطلاق واژة حاکم، همة موارد حکومت و حاکمیت را شامل میشود نه فقط قضاوت را.
خداوند توفیق ولایتپذیری را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایتی نقل شده است که حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در مورد فوائد پرداخت خمس اینطور فرموده اند: ... فَإنَّ إخرَاجَهُ مِفتَاحُ رِزقِکُم .... .
پرداخت خمس کلید رزق و روزی شماست. (کافی (ط - دار الحدیث)، ج2، ص: 738)
یکی از واجبات مالی خمس است. پرداخت خمس نه تنها باعث کم شدن مال نمی شود بلکه طبق روایاتی که از معصومین علیهم السلام داریم مثل همین روایتی که عرض شد باعث برکت و زیادی مال می شود. به هر فردی که در تاریخ سر سال خمسیش بخشی از درآمدهایش باقی بماند، با شرایطی باید خمس آن درآمد باقی مانده را پرداخت کند اما جهت اطلاع عزیزان عرض می شود که به برخی از اموال خمس تعلق نمی گیرد که در این فرصت مختصر به برخی از آنها اشاره می شود:
1. ارثیه: مالی که به واسطه ارث به انسانها برسد. البته اگر ارثیه از بستگان نزدیک نباشد یا میت خمس مالش را نداده حکمش متفاوت است که در صدد بیان این قسمت نمی باشم.(رساله مراجع مساله1754)
2. مهریه. (مخالف: بهجت: بنابر احتیاط، رساله م1378)
3. دیه: مثلا اگر در حادثه ای به کسی صدمه ای وارد شود و بخاطر این صدمه دیهای تعلق بگیرد اولا این دیه حلال است و ثانیا خمس هم ندارد. (تحریرالوسیله، ج1،ص356 م5؛ تبریزی: المسائل المنتخبه، مساله1385 ص211؛ رهبری: استفتاآت جامعه الزهرا؛ خوئی، اسیتفتاآت ص125 س407؛ سیستانی: ندارد مطلقا: المسائل المنتخبه ص256 السابع؛ نوری ندارد: استفتاآت ج1 س289؛ فاضل: جامع المسائل ج1س862؛ مکارم: ندارد: استفتاآت ج1 س318-دیه جرح: اکثرمراجع؛ مخالف: بهجت، اراکی: جرح خمس دارد بنا بر احتیاط واجب: استفتاآت ص67 س2؛ آیه الله سیستانی، سایت؛ بهجت، استفتائات ج3ص82 س 3655، استفتائات از محضر آیت الله اراکی ص67 س1و2؛ دیه قتل: مشهور: ندارد)
4. هدیه و جایزه و سوغاتی و مانند اینها توجه شود به نظر حضرت امام و مقام معظم رهبری خمس ندارد هر چند به نظر اکثر فقها هدیه و جایزه و سوغاتی و مانند اینها چنانچه تا سرسال خمسی باقی بماند و هزینه زندگی نشود خمس دارد.(رساله مراجع مساله 1753: هدیه خمس ندارد: امام خمینی، مقام معظم رهبری، نوری همدانی. هدیه خمس دارد: فتوی: سیستانی، گلپایگانی، صافی، خوئی، اراکی (تبریزی، وحید: اگر هدیه قابل توجه باشد)؛ احتیاط واجب: بهجت، مکارم، فاضل).
تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام سلامتی مراجع عظام خاصه مقام معظم رهبری صلوات بر محمد و آل محمد.
خداوند در قرآن می فرماید: قُل إنَّما أَعِظُکُم بِواحِدَة أَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُردی…؛بگو ای پیامبر!: شما را تنها به یک چیز اندرز می دهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر و یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید…» (سوره سباء، آیه 46)
حدود ۴۰۰آیه در رابطه با جهاد و قیام نازل شده است. قیام بهمعنی آمادگی،داشتن انگیزه، اراده، تصمیم و اقدام برای انجام کار است.
آنچه قیام برای خداوند را دارای ارزش میکند قیام برای خداست(تَقُومُوا لِلّهِ) تفاوت اصلی قیام لله و لنفس این است که در قیام لله دعوت از سوی قیام کننده به سوی خدا و در قیام به نفس دعوت به خود است.
آثار قیام برای خدا:
رزمنده در حال شکست یا پیروزی خود را برنده میدان میداند، و هرگز احساس باختن و خسارت نمیکند و از این جهت چهره سیدالشهداء در روز عاشورا هر چه به ظهر عاشورا نزدیکتر میشد، بر افروخته تر می شد. انسان در قیام برای خدا دنبال سهم خواهی نیست، ولی اگر نیت سهم خواهی باشد برای نفس است، مثل طلحه و زبیر که بعد از قیام و قدرت دنبال سهم خواهی برای خود بودند و برخی در انقلاب اسلامی ما نیز دنبال سهم خواهی هستند.
وقتی انگیزه خدایی باشد سیاست و رفتار و حکومت مطابق دین و رضای الهی است، ولی اگر نیت فرد غیر خدایی باشد( به فرموده مقام معظم رهبری)، دین را سیاسی می کند و دین را بازیچه قدرت و سیاست قرار می دهد.قیام انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی یکی از مصادیق مهم قیام در راه خداست که یکی از عوامل آن قیام 17 شهریور بود که یاد شهدای آن روز را گرامی میداریم.-
خداوند نیات و اعمال ما را برای خودش و در راه رضای خودش قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمنالرحیم. در روایتی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: لا تَضمَنْ ما لا تَقِدرُ على الوَفاءِ بِه.
چیزی را که از عهده انجام آن بر نمی آیی ضمانت نکن. (غرر الحکم و درر الکلم ص743)
چند نکته در مورد احکام ضمانت:
1. یکی از اقسام ضمانت این است که فردی ضامن دیگری می شود به این منظور که اگر بدهکار در دادن بدهی کوتاهی کرد یا نتوانست آن را بپردازد، طلبکار طلب خود را از ضامن بگیرد که به نظر اکثر مراجع عظام تقلید چنین ضمانتی صحیح بوده و در صورت عدم پرداخت بدهکار، ضامن باید بدهی بدهکار را بپردازد مثل غالب ضمانت های بانکی و غیر بانکی. (رهبری، سیستانی، مکارم، زنجانی،فاضل، خوئی: صحیح است. مخالف: صافی= فتوا. حضرت امام و وحید= احتیاط واجب.) (رساله مراجع م 2310-2312 ؛ عروه الوثقی، ضمان، شرط هفتم ؛ منهاج، سیستانی ج2 ص349 ؛ اجوبه الاستفتائات س1683 ؛ جامع المسائل فاضل ج1 ص293 س1104)
2. چنانچه ضمانت به درخواست یا با اجازه بدهکار باشد، ضامن می تواند بعد از اداء دین مقدار مالی را که داده پس بگیرد و گرنه چنانچه انسان دین شخصی را بدون اجازه اش ادا کند بعد از ادا دین نمی تواند مقدار مالی را که داده پس بگیرد. مثل این که پدری دین فرزندش را بدون اجازه فرزند ادا کند نمیتواند مقدار پرداختی دین را از فرزند دریافت کند مگر اینکه فرزند با رضایت خاطر باز هم پرداخت کند. (رساله مراجع م2321)
خداوند متعال به همه ما توفیق کسب روزی حلال عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند: َامّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةِ فارْجِعُوا فیهَا اِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فاِنَّهُمْ حُجَّتِى عَلَیکمْ وَاَنَا حُجَّةُ الله عَلَیهِمْ« اما رخدادهایی که پیش میآید، پس به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان هستم»( بحار،ج53، ص181)
کلمة (حوادث واقعه)، بههیچوجه ازنظر لغت و دلالت وضعی بهمعنای احکام شرعی نیست، بلکه معنای بسیار وسیعتری دارد که شامل مسائل و مشکلات و رخدادهای اجتماعی نیز میشود
مراد از( راویان حدیث)، آن کسی نیست که فقط احادیث و روایاتی را از کتب روایی انتخاب کند و بر مردم بخواند؛ بلکه کسی بخواهد حدیثی از معصومی نقل کند، حتماً باید بتواند براساس یک حجت و دلیل شرعی معتبر آن را به ایشان نسبت دهد. واضح است که چنین نقل حدیثی، نیاز به تخصص دارد و تخصص آنهم مربوط به علم پزشکی یا مهندسی و دیگر علوم نیست، بلکه مربوط به علم فقه است، و فقیه کسی است که چنین تخصصی دارد. بنابراین مقصود از راویان حدیث، همان فقها و علمای دین هستند.
در 2 روایت دیگر:علما را حاکم بر مردم میداند(العُلَماءُ حُکّامٌ عَلَى النّاسِ) (مستدرک ، باب 11 از ابواب صفات قاضی، ح 33) و در روایت دیگری از امام حسین علیه السلام نقل شده که فرمود:): مَجاری الامور والاحکام علی اَیدی العلماء باللّه): مجاری امور یعنی امور سیاسی، امور اجتماعی، امور عمومی و احکام و در جاهایی که نیاز به حکم است وفرمان و دستور میخواهد، حل مشکلات، همگی؛ به دست علماء است (تحف العقول، ص237 ) و امام حسین علیه السلام در مقام تحریک علماء است که قیام علیه ظلم و ظلمه نمایند.
خداوند توفیق ولایتپذیری را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن بزرگداشت سالروز رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمه الله علیه. حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در روایتی می فرمایند: ...وأَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فیها إِلى رُواةِ حَدیثِنا، فَإِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَأَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْهِمْ... .
و اما در رخدادهایی که پیش می آید، به راویان حدیث ما (علما) رجوع کنید. آنان، حجت من بر شمایند و من، حجّت خدا بر آنانم. ( وسائل الشیعة، ج27، ص140، ح33424)
چند نکته درباره ولایت فقیه:
1. ولایت فقیه یعنی حکومت و ادارهى جامعه اسلامى، توسط مجتهد جامع الشرایط.
2. فقیه در سه مورد صاحب اختیار می باشد:الف: قضاوت. ب: فتوا دادن و استخراج حکم خداوند از آیات و احادیث ج: اجرای دستورات الهی و اداره امور جامعه.
3. اطاعت از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین بر هر مکلفی و لو فقیه باشد واجب است، اما در مسائلی که مربوط به اداره امور جامعه نبوده و مربوط به مسائل فردی می باشد مثل نماز و روزه و خمس، هر مکلفى باید از فتواى مرجع تقلیدش پیروى نماید. (اجوبه س52 و56 و 59 و62 و63 و65 ، فاضل جامع المسائل ج1 ص225س910 و 911 و912و 913 -مکارم استفتائات ج3 س19 ، صحیفه امام ج10ص58). بهجت استفتائات ج1 س57، عروةالوثقی الاجتهاد والتقلید م57، تبریزی استفتائات ج2س48منهاج م 26تقلید).
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام تقلید خصوصا مقام معظم رهبری صلوات بر محمد و آل محمد.