سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن کریم هدف ارسال رسولان را رفع اختلاف بین مردم با اجرای قانون و حکم می داند و می فرماید: (کانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکمَ بَینَ النَّاسِ فِیما اخْتَلَفُوا فِیه) (بقره/ 213)؛ «مردم، ملّتی یگانه بودند، و خدا، پیامبران را مژده آور و هشدار دهنده بر انگیخت؛ و با آنان کتاب [خدا] را، که به سوی حق دعوت می کرد، فرو فرستاد؛ تا میان مردم، در باره آنچه در موردش اختلاف داشتند، داوری کند».
اختلاف میان انسان ها امری طبیعی و قطعی است؛ و رفع اختلاف ها، امری ضروری برای ایجاد نظم در جامعه بشری و دوری از هرج و مرج است؛ لذا هیچ پیامبر صاحب شریعتی نیامده است مگر آنکه علاوه بر تبشیر و انذار، مسئله حاکمیت نظام حقوقی دین در جامعه را نیز مطرح نموده است. خدای سبحان در همین آیه نمی فرماید که پیامبران به وسیله تعلیم یا تبشیر و انذار، اختلاف جامعه را رفع می کنند، بلکه می فرماید، به وسیله «حکم »اختلافات آن را بر می دارند؛ زیرا حل اختلاف، بدون حکم و قانون امکان پذیر نیست.
امام محمد باقر «علیه السلام » فرمودند: اثرات اجتماعی که از اجراء یکی از حدود و مقررات کیفری الهی برای جامعه بشری عاید میگردد، بیشتر از نزول باران آسمانی است که چهل شبانه روز بر آنان فرود آید.( وسایل الشیعه ـ ج 18 ـ صفحه 308)
« نظم » ، بدون « قانون » تحقق نمی یابد و قانون صحیح ، قانونی است که همه جنبه های هستی انسان در آن ملحوظ گشته باشد
از دیدگاه قرآن تنها کسی که شرایط و صلاحیت لازم قانونگذاری را داراست، تنها خداوند حکیم و علیم است؛ از این رو، منشأ و اعتبار قانون نیز تنها اوست.در اسلام حق حاکمیت و ولایت اولاً و بالذات از آن خداست و ثانیاّ و بالعرض حق کسانی است که خداوند آنان را برگزیده و پیروی از ایشان را واجب کرده است؛ در نتیجه، قرآن و سنت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت او: کتاب زندگی و قانون اساسی بشر برای رسیدن به سعادت می باشد
هر جامعه ای برای آنکه بتواند به زندگی اجتماعی خویش ادامه دهد، به هدفهای والای انسانی دست یابد و به حقوق خویش برسد، در حرکت تکاملی خود نیازمند دو چیز است:
1. وجود قانون عادلانه و مترقی که پاسخگوی همه نیازهای مادّی و معنوی جامعه انسانی باشد.
2. وجود رهبر و نظام حکومتی قدرتمند که عهده دار اجرای قانون شود و بر مردم به عدالت، حکومت کند.
خداوند توفیق عمل به قوانین اسلام را به ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام در روایتی میفرمایند: ...أَعْدَلُ النَّاسِ مَنْ رَضِیَ لِلنَّاسِ مَا یَرْضَى لِنَفْسِهِ وَ کَرِهَ لَهُمْ مَا یَکْرَهُ لِنَفْسِه...
. عادل ترین مردم کسى است که براى مردم همان را بپسندد که براى خود مى پسندد و براى آنان نپسندد آنچه را براى خود نمى پسندد. (من لایحضره الفقیه، ج4 ص: 395)
به مناسبت روز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دو نکته کوتاه درباره حکم شرعی رعایت قوانین عرض کنم:
1. قوانینی که تخلف از آن، سبب اختلال در نظم جامعه میشود مانند قوانین راهنمایی و رانندگی یا سد معبر یا قوانینی که کیفیت استفاده از بیت المال و اموال را بیان میکند، رعایت چنین قوانینی شرعا (بنابر فتوا یا احتیاط واجب) واجب است. (1)
2. حتی اگر قانونی برای جلوگیری از اختلال در نظم نباشد یا برای کیفیتِ استفاده از بیت المال هم نباشد مثل قانون ممنوعیت از ماهواره باز هم به تصریح بیشتر مراجع تقلید از جمله امام خامنهای، تخلف از قوانین و مقررات و دستورات دولتِ اسلامى که به طور مستقیم توسط مجلس شوراى اسلامى تصویب شده و مورد تأیید شوراى نگهبان قرار گرفته، براى هیچکس جایز نیست. البته در برخی از موارد علاوه بر این که مخالفت قانون است، فرد شرعا بدهکار و مدیون هم میشود مانند کم کاری و رشوه گرفتن و استفادهی غیر قانونی از بیت المال و اموال عمومی مثل آب و برق و گاز و غیره. (2)
در پایان عرض کنم در آستان ملکوتی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در برخی از مسیرها در اماکن متبرکه میز خدمت پاسخگویی با حضور کارشناس آقا و خانم قرار داده شده که زائرین عزیز میتوانند سوالات دینیشان را بپرسند.
خدای رحمان، توفیق عمل به وظایف شرعی را به ما عنایت کند، به برکت صلوات بر محمدو آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (اجوبه الاستفتائات، س1983و س1987 و س1989 ؛ آیه الله سیستانی، فقه برای غرب نشینان س235 ، برگرفته از قوانین دولتی ؛ مسائل جدید جلد 3ص63 تبریزی: مخالفت با مقررات که مخل به نظام باشد جایز نیست. استفتائات ج2 ص499وس1039)
(2) (اجوبه الاستفتائات، س1249 و س1983و س1987 و س1989 ؛ آیه الله سیستانی، فقه برای غرب نشینان س235 ، برگرفته از قوانین دولتی ؛ مسائل جدید جلد 3ص63 تبریزی: مخالفت با مقررات که مخل به نظام باشد جایز نیست. استفتائات ج2 ص499وس1039 ؛ مکارم، استفتائات ج3 س1797و 1798 و 1801و1161و1583 ؛ بهجت استفتائات ج4 س6513 ؛ فاضل جامع المسائل ج1س917)
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید : فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا»
خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت میکرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند(آیه 213 بقره)
قانون گرایی در سیره امام علی ( علیه السلام ) در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی بروز یافته است که به برخی اشاره میشود:
1-جلوگیری از سوء استاده وابستگان و اطرافیان : از مواردی که معمولاً حریم قانون شکسته می شود موردی است که وابستگان و اطرافیان کسی که در رأس امور قرار می گیرد، از قدرت و مقام وی سوء استفاده نمایند.
یکی از دختران امام علی (علیه السلام) گردنبندی را با اجازه کلیددار از بیت المال به عاریت گرفت، تا در عید فطر به گردن نماید. حضرت وقتی از ماجرا باخبر شد کلیددار را مورد عتاب قرار داده، گردنبند را به بیت المال باز گرداند و خطاب به دخترش فرمود: اگر اجازه نمی گرفتی، دست تو اولین دستی بود که در بنی هاشم قطع می گردید (التهذیب شیخ طوسی ، ج 10، ص 151)
داستان عقیل که درخواست بیشتر از بیت المال کرده بود و امام آهن گداخته برایش آورد مشهور است(إرشاد القلوب ، ج۲، ص۲۱۶)
2- قانون گرایی در تقسیم بیت المال: امام علی ( علیه السلام ) در تقسیم بیت المال بین عرب و غیر عرب، سفید و سیاه و فقیر و غنی فرقی قایل نمی شد.
« وقتی طلحه و زبیر به این تقسیم اعتراض کردند فرمود: آیا سابقه شما بیش تر است یا من؟ آیا شما به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نزدیک ترید یا من؟ آنها گفتند شما، حضرت فرمود: به خدا سوگند من و کارگری که برای من کار می کند در سهم گرفتن از بیت المال یکسان هستیم.»( .بحار، ج 41، ص 116)
وقتی حضرت در تقسیم بیت المال بین غیر عرب(موالی) و عرب یکسان برخورد کرد و عده ای اعتراض کردند فرمود: «همه قرآن را خواندم و در آن برای فرزندان اسماعیل (عربها) بر فرزندان اسحاق (غیر عربها) به اندازه این چوب برتری نیافتم.( تاریخ یعقوبی، ص۸۲ )
3- قانون گرایی در قضاوت : در دین اسلام کسی که عهددار منصب قضاوت می شود، باید بین دو طرف دعوا از همه جهت مساوات را رعایت نماید. در اجازه ورود، در جواب سلام، در جایگاههای قرار گرفتن آنان، در سخن گفتن، در ادای احترام به آنان، در گوش دادن به سخنان آنان و حتی مستحب است که قلبا نیز آنها را مساوی بداند.
در دوران خلافت خلیفه دوم ، یک فرد یهودی علیه امیر مؤمنان (علیه السلام) شکایت کرد و کار به محکمه کشید. عمر بن خطاب، امام علی (علیه السلام) را در دادگاه با کنیه «ابوالحسن» خطاب قرار داد. حضرت از این گونه خطاب نسبت به خود ناراحت شد واعتراض کرد و فرمود: مرا با کنیه مورد خطاب قرار دادی [و بدین سبب مرا بر او ترجیح دادی] و رعایت مساوات میان من و مدعی را نکردی، در صورتی که مسلمان و یهودی در پیشگاه حق و از نظر قانون مساوی اند.»( النظام السیاسی فی الاسلام، ص ۲۱۰)
خداوند توفیق عمل به قوانین اسلام را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.
انس بن مالک از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم روایت کرده که آن حضرت فرمودند: أَکْثِرْ مِنَ الطَّهُورِ یَزِدِ اللَّهُ فِی عُمُرِک
. زیاد وضو بگیر تا خداوند متعال، بر عمرت بیفزاید (عمرت را زیاد کند). (امالی مفید ص60 ح5)
مسألهی امشب راجع به وضوی افراد معذور است. سوال این است: کسی که دستش شکسته و داخل گچ هست و یا دستش زخم است و باند پیچی شده و امکان باز کردن ندارد، چگونه وضو بگیرد؟
در پاسخ دو نکته عرض میکنم:
1. کسی که دستش شکسته و داخل گچ است یا زخم شده و باند پیچی شده، باید وضوی جبیره بگیرد و اگر تمام دست یا صورت بسته باشد، اگر علاوه بر وضوی جبیره، تیمم هم انجام دهد به فتوای همه مراجع تقلید به وظیفه اش عمل کرده (1)
2. وضوی جبیره به این شکل است که مثلا کسی که دست راستش شکسته و داخل گچ است ابتدا صورت را (با دست چپ یا با گرفتنِ زیر شیر یا فرو بردن در آب) بشوید و سپس دست راست را وضوی جبیره دهد، یعنی با دستِ مرطوب بر روی باند یا گچ مسح کند، بعد دست چپ را مانند صورت بشوید، آنگاه با رطوبتِ آن سر و روی پاها را مسح کند. (2)
نکات و مسائل شرعی دقیق و جزئی هستند، در برخی موارد هم در نظرات مراجع تفاوت است، که عزیزان لازم است مطابق نظر مرجع خودشان عمل کنند؛ سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 به صورت شبانه روزی آماده پاسخگویی و خدمت میباشد که میتوانید سوالات فقهی و اعتقادیتان را به صورت تلفنی مطرح کنید.
خدای رحمان، توفیق یادگیری و عمل به دستورات دین را به همه عنایت کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (بنابر احتیاط تیمم هم نماید. مکارم، صافی، گلپایگانی، وحید، بهجت، خوئی، تبریزی)
(2) (مشهور. مکارم: احتیاط مستحب روی جبیره را مسح کند.) (رساله مراجع م329 و 330 ؛ عروه الوثقی احکام الجبائرم2 و توضیح المسائل مکارم م348)
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن هدف از فرستادن انبیا را اجرای حق و قانون بیان کرده است و می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا «ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم تا به آنچه خداوند به تو آموخته در میان مردم قضاوت کنی و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی. ( آیه 105 نساء)
پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید: أتْقى النّاسِ مَن قالَ الحقَّ فیما لَهُ و عَلَیهِ : با تقواترین مردم کسى است که حقّ را بگوید، چه به سودش باشد چه به زیانش ( الأمالی صدوق : ۷۲/۴۱ )
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت پیامبر در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی قانون پذیری ایشان، و از محوری ترین اصول در سیره ایشان نیز تعبّد به قوانین الهی بود که مواردی ذکر میشود:
1-جلوگیری از سوء استفاده وابستگان و اطرافیان: وقتی کسی در رأس امور قرار می گیرد، اگرچه خود درست کار باشد ،اما خواه و ناخواه اطرافیان و وابستگانی دارد که ممکن است درصدد سوء استفاده از قدرت و مقام وی برآیند
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که وقتی آیه زکات نازل شد، چون یکی از مصارف زکات «عاملین علیها» (یعنی کسانی که به امر جمع آوری زکات می پردازند) می باشد، عده ای از بنی هاشم تقاضا نمودند که به خاطر خویشاوندی جمع آوری زکات را به آنان واگذار نماید تا در نتیجه، سهمی از زکات از آن آنان باشد. پیامبر فرمودند: «صدقه و زکات بر من و بر بنی هاشم حرام است.» در ادامه فرمودند: «آیا گمان می کنید من شما را بر دیگران ترجیح می دهم؟(کافی، ج4، ص 58)
2-تساوی انسان ها در برابر قانون: پیش از ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان، بر اساس سنّت های موهوم قبیلگی، داشتن ثروت، شخصیت قبیلگی، نژاد، رنگ و مانند آن مایه برتری انسانی بر انسان دیگر شناخته می شد و دارندگان این گونه امتیازات بدان ها تفاخر می کردند. اما با ظهور اسلام، پیامبر بر این گونه امتیازات خط بطلان کشید.
پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )در خطبه ای که پس از فتح مکّه ایراد نمودند فرمودند: ای مردم! آگاه باشید که پروردگارتان یکی است و پدرتان یکی است. بدانید که نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب، و نه سیاه بر سفید و نه سفید بر سیاه برتری دارد، مگر به تقوا. (میزان الحکمه ، ح 22396) آن حضرت همه انسان ها را، اعم از مخالف و موافق، در برابر قانون مساوی می دانست: «الناسُ امامَ الحقِ سواءٌ(بحار، ج 16، ص 262)
3-رعایت عدالت در اجرای قانون: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: «اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند؛ بدین سبب که در قانون تبعیض روا می داشتند؛ هرگاه یکی از طبقات بالا مرتکب جرم می شد او را از مجازات معاف می کردند، و اگر کسی از زیردستان به جرم مشابه آن مبادرت می ورزید او را مجازات می کردند. قسم به خدایی که جانم در قبضه اوست! در اجرای عدل درباره هیچ کس فروگذاری و سستی نمی کنم، اگرچه مجرم از نزدیکان من باشد.(تحف العقول ،ص29)
خداوند توفیق عمل به قوانین اسلام را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند : ما دُمتَ فی الصَّلاةِ فَإِنَّکَ تَقرَعُ بابَ المَلِکِ الجَبّار، وَ مَن یُکثِر قَرعَ بابِ المَلِکِ یُفتَح لَهُ.
تا زمانى که تو در حال نمازى، درِ خانه فرمان رواى جبّار را مىکوبى، و هر کس درِ خانه فرمان روا را بکوبد، برایش باز مى شود. (امالی طوسی: ص 529)
در چند مورد باید نماز را کامل بخوانیم و روزه صحیح است:
1. مورد اول نماز در وطن است البته تا وقتی اعراض نکرده باشد؛ اما اگر اعراض و ترک وطن کند یعنی بعد از خروج تصمیم بگیرد که دیگر برای زندگی به آنجا بر نگردد (یا به نظر تعدادی از مراجع بداند که دیگر نمی تواند به آنجا برگردد) در این صورت نماز و روزه در آنجا کامل نیست، اما اگر چنین تصمیمی نگرفته و احتمال بازگشت برای زندگی می دهد نماز و روزهاش کامل است. (1)
2. کسی که می داند یا تصمیم جدی دارد حداقل ده روز یا بیشتر در یک مکان بماند. محاسبه ده روز به این صورت است که اگر کسی شب و قبل از اذان صبح (2) برسد، 10 روز او غروب آفتاب روز دهم (به پایان میرسد، ولی اگر بین روز برسد باید 240 ساعت در مقصد بماند یعنی اتمام ده روز اقامت او روز یازدهم و همان ساعتِ ورودش است. مثلا: بنده ساعت 12 شب وارد مشهد شده ام، 10 روز من، غروب آفتاب روز دهم تمام می شود ولی اگر ساعت 9 صبح وارد مشهد شده باشم برای کامل خواندن نماز، باید قصد ماندن تا ساعت 9 روز یازدهم را داشته باشم. (3)
3. اگر بعد از یک نماز چهار رکعتی ادائی، از قصد خودش برگردد نمازهای قبلی او صحیح است و تا زمانی هم که در این مکان قرار دارد نمازش کامل است. (4)
زائرین و مجاورین گرامی میتوانید سوالات دینی خود را با ذکر نام مرجع تقلیدتان به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر همان مرجع دریافت نمایید.
تعجیل در فرج امام زمان و سلامتی مراجع عظام خاصه مقام معظم رهبری، صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (رساله مراجع، م 1334 و 1329 ؛ امام خامنهای، جزوه نماز مسافر، مساله 200 ؛ توضیح المسائل جامع، م 1609 ؛ جامع الاحکام، صافی، ج1، ص: 107، س: 383 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، ص: 76، س: 210 ؛ وحید، احکام مسافر، ص: 41، م36 ؛ تبریزی، استفتائات جدید، ج2، ص: 88، س: 397)
(2) امام خامنهای، خوئی، تبریزی: قبل از طلوع آفتاب)
(3) (رساله مراجع، مساله 1335 و 1336 ؛ سایت ادمین، سوالات سامانه جامع، احکام بانوان سوال شماره 1133743)
(4) صرفا جهت اطلاع: اگر چهار رکعت نماز قضا خوانده باشد و از قصد دهه منصرف شود، تفاوت فتوا وجود دارد. (توضیح المسائل مراجع، م 1342)
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن درباره ساخت بارگاه بر مدفن اصحاب کهف می فرماید: فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمُ بُنْیَاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الذَّینَ غَلَبُوا عَلی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً”: هنگامى که میان خود در کارشان با یکدیگر نزاع مىکردند، پس [عدهاى ]گفتند: «بر روى آنها ساختمانى بنا کنید، پروردگارشان به [حال] آنان داناتر است.» [سرانجام] کسانى که بر کارشان غلبه یافتند گفتند: «حتماً بر ایشان معبدى بنا خواهیم کرد.»(آیه 21 کهف)
برای ساخت بارگاه بر قبور بزرگان دلایلی نقل شده است ک به برخی اشاره میشود:
1-طبق آیه تلاوت شده، قرآن، ساخت بنا بر مدفن اصحاب کهف را از زبان گروهی نقل می کند، بدون اینکه آن را نقد کند، و این خود نشانه مشروع بودن آن است، زیرا در غیر این صورت، آن را نقد می کرد و این فرهنگ قطعى است.
2- دوستی پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و خاندان او از اصول سفارش شده اسلام است(لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی) و این مهر ورزیدن با روش های گوناگونی محقق مى شود؛ بنای یادبود بر قبور آنان یکى از جلوه هاى مهرورزى است .
3- حرم و بارگاه امام، نشانه دین خدا است و هر انسانى در آن مکان، احساس نزدیکى و قرب به خدا خواهد داشت و بدیهى است بزرگداشت و تعظیم آن مکان، نشانه تقواى الهى است. از این رو مىتوان این توجه به بنا و احترام به آن را مصداق این آیه دانست “ومن یعظم شعائر الله فهى من تقوى القلوب.”
4-سیره مسلمین نیز این بوده است که بارگاه بر قبور بزرگانشان می ساختند و بزرگان شیعه واهل سنت نیز این بوده است(مثل قبر ابوحنیفه و شافعی و یا قبوراهل بیت )
خداوند ما را با معارف حقیقی آشنا بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
امام رضا علیه السلام در روایتی میفرمایند: لَا یَسْتَحْیِی أَحَدُکُمْ إِذَا لَمْ یَعْلَمْ أَنْ یَتَعَلَّمَ... .
هیچ یک از شما از یادگیری و آموزش دیدن در اموری که نمیداند، شرم و حیا نکند. (عیون أخبار الرضا علیه السلام ؛ ج2 ؛ ص44)
در دین مقدس اسلام چند چیز نجس است، که یکی از آنها، خون است لذا چند مساله شرعی درباره احکام آن بیان میکنم:
1. خونی که از انسان و هر حیوانى که خون جهنده دارد، یعنى حیوانى که اگر رگِ آن را بِبرند، خون از آن جُستن مىکند، نجس است. پس خونِ حیواناتی مانند ماهى و پشه که خون جهنده ندارند، پاک است. (1)
2. اگر حیوان حلال گوشت را به دستورى که در شرع معین شده بکشند و خون آن به مقدار معمول بیرون بیاید، خونى که در بدنش مىماند پاک است. بنابراین خونی که در هنگام خرید گوشتِ مرغ یا گوسفند مشاهده می شود پاک است. (2)
3. خون که از لثه و لای دندانها می آید اگر به واسطهی مخلوط شدن در آب دهان از بین برود به فتوای مشهور مراجع تقلید پاک است و فرو بردن آبِ دهان در این صورت اشکال ندارد. (3)
عزیزان توجه داشته باشند به هدف امکان مراجعه حضوری و پرسش مستقیم از کارشناس؛ در برخی از مسیرها در اماکن متبرکه میز خدمت پاسخگویی با حضور کارشناس آقا و خانم قرار داده شده که زائرین میتوانند سوالات دینی خویش را بپرسند.
خدا توفیق ترک گناه را به همه عنایت کند، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (توضیح المسائل مراجع، م 96)
(2) (توضیح المسائل مراجع، م 97)
(3) (مکارم: عمداً خون را در آب دهان حل نکند. زنجانی، نوری: احتیاطا فرو ندهند.) (توضیح المسائل مراجع، م 100)
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن در مورد مشاوره می فرماید: شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ :در کارها ، با آنان مشورت کن!(آیه 159 آل عمران)
اگر چه مشورت در امور راه گشای مشکلات بسیاری است؛ اما اگر مشاور صلاحیتهای لازم را دارا نباشد، نه تنها مشورت کننده بهرهای از آن نخواهد برد، بلکه زیانهای آن بیش از منفعتش خواهد بود.
از اینرو اسلام، ویژگیهایی برای مشاور برمیشمرد تا مشورت ثمربخش باشد:
1- خدا ترسی: وجود این خصلت در مشاور او را مورد اعتماد قرار داده و از طرح راههایی که خشنودی خدا در آن نیست و یا در نظر گرفتن منافع خویش برحذر باشد و از سر نیک اندیشی و خیرخواهی او را راهنمایی کند.
امام صادق ( علیه السلام ) در این باره میفرماید: «در کار خویش با کسانی مشورت کن که پروای الهی دارند(بحار،ج 75، ص 98)
2- تجربه: مشاور میبایست در زمینه مورد مشورت، تجربه کافی، توانایی درک و تحلیل مشکل را داشته و با استفاده از تجارب گذشتگان، راه حلهای مناسب با شرایط زمانی و مکانی مشورت کننده به او ارائه دهد و به فرموده علی ( علیه السلام )؛ خداوندان اندیشه و خرد و تجربه و دوراندیشی بهترین افراد برای مشورتاند.( غرر الحکم، ج 1، ص 407)
3- علم و دانش داشتن: ژرف اندیش و واقعنگر و با روحیات مشورت کننده آشنا باشد و با احاطه کافی بر ابعاد گوناگون مشکلات وی و ارائه آگاهیهای نظری و عملی، بهترین راه حل را به مشورت کننده پیشنهاد کند.
امام علی ( علیه السلام ) فرمود: هر که استبداد ورزد نابود شود و هر که با بزرگان مشورت کند، در عقلشان شریک گردد (نهج البلاغه، ص۳۴۲، حکمت۱۶۱)
4- مشاور باید عاقل و آزاد اندیش باشد. همچنان که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرماید: با انسان عاقل مشورت کنید و از نظرش سرپیچی نکنید که پشیمان خواهید شد(بحار ، ج 75، ص 100)
البته از مشاوره با افراد ترسو،بخیل وحریص نهی شده است(نهج البلاغه؛ نامه 53، ص427.)
خداوند ما را از مشاوران واقعی بهره مند بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
امام کاظم علیه السلام میفرمایند: إِنَ الصَّلَاةَ فِی الصَّفِ الْأَوَّلِ کَالْجِهَادِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
نماز در صفِ اولِ جماعت، مانند جهاد در راه خداست. (من لایحضره الفقیه ج1 ص385 ح1140)
یکی از مستحبات که خیلی تاکید شده؛ خواندن نمازها به جماعت است و اینکه مؤمن مداومت بر نماز جماعت داشته باشد امروز چند مساله شرعی درباره احکام نماز جماعت، خدمتتان عرض میکنم:
1. در نماز جماعت، بعد از تکبیرِ امام، اگر صف جلو آمادهی نماز و تکبیر گفتنِ آنها نزدیک باشد، کسانى که در صف بعد ایستاده اند، مىتوانند تکبیر بگویند. (1)
2. کسی که مسافر است و یا دیر به جماعت رسیده، اگر بخواهد در رکعت سوم یا چهارم اقتدا کند، چنانچه در حالی که امام ایستاده، بخواهد اقتدا کند، باید حمد و سوره را آهسته بخواند، و اگر برای خواندن سوره وقت ندارد، باید حمد را تمام کند و به فتوای تعداد زیادی از مراجع تقلید از جمله امام خامنهای، در رکوع، خود را به امام جماعت برساند. (2)
3. اگر میداند که برای خواندن حمد، زمان کافی ندارد (بنا بر احتیاط واجب) باید صبر کند تا امام به رکوع برسد، بعد اقتدا کند لذا در حالیکه امام بعد از تکبیر در حال رفتن به رکوع است نیز اقتدا نکند. (3)
نکات و مسائل شرعی دقیق و جزئی هستند و در برخی موارد هم، نظرات مراجع متفاوت است که عزیزان لازم است مطابق نظر مرجع خودشان عمل کنند؛ سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 به صورت شبانه روزی آماده پاسخگویی و خدمت میباشد که میتوانید سوالات فقهی و اعتقادیتان را به صورت تلفنی مطرح کنید.
قبولی طاعات و عبادات، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (ولى احتیاط مستحب آن است که صبر کند تا تکبیر صف جلو تمام شود. مشهور؛ مکارم: انتظار کشیدن خلاف احتیاط است. بهجت: زودتر تکبیر گفتن بر خلاف احتیاط است.) (رساله مراجع م 1418 ؛ بهجت استفتائات ج2 س2672)
(2) (امام خامنهای، آیات عظام خوئی، بهجت، فاضل، تبریزی، سیستانی، مکارم، وحید: خودش را به رکوع برساند. آیت الله سیستانی: اگر برای تمام حمد وقت ندارد، حمد را قطع کند و با امام به رکوع برود.) (امام خامنهای، سایت ادمین، استفتاء شخصی ؛ رساله مراجع م1442)
(3) (رساله مراجع م 1441)
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن یکی از صفات مومنین را مشورت کردن می نامد و می فرماید:( وَ أَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُم : مومنان کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست (آیه 38 شوری)
در اسلام برای مشورت اهمیت و فواید زیادی قائل شده است که برخی را عرض می کنیم:
1-رشد و پیشرفت: امام علی ( علیه السلام ) میفرماید: «آن که از خرد دیگران بهره جست، درست را از خطا باز شناخت(نهج البلاغه، ترجمه شهیدی،حکمت 173، ص 392) هدایت شدن، یعنی حرکت کردن در راه راست و معمولا ، خرد جمعی در مقایسه با خرد فردی، درست ترین و بهترین ها را انتخاب می کند و به رشد نزدیک تر است.
2- رهایی از پشیمانی: اگر انسان در انجام دادن کارهای مهم با دیگران مشورت کند، حتی اگر در کاری شکست هم بخورد، کسی او را سرزنش نمی کند، چنان که امام علی علیه السلام فرمود: «هر کس مشورت کند، اگر درست عمل کرد، تحسین می شود و اگر اشتباه کرد، سرزنش نخواهد شد»( غرر الحکم ،ج1، ص 650)
3-کسب مهارتهای جدید : پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این باره فرمود: «هیچ قومی مشورت نکردند، جز آن که به بهترین امور هدایت شدند(الدرالنمثور، ج1، ص 90) و خود در جنگ احزاب به پیشنهاد سلمان فارسی، خندق را که از تاکتیکهای دفاعی ایرانیان بود و اعراب با آن آشنایی نداشتند با اصحاب حفر نمود(الکامل فی التاریخ؛ج2، ص 178)
4- از بین رفتن غرور کاذب: هنگامی که فردی با دیگری مشورت می کند، ناخواسته به این حقیقت اعتراف می کند که اندیشه هایی بالاتر از اندیشه های او نیز وجود دارد. در نتیجه، از دام غرور و خودرأیی رها می شود و فروتنی اختیار می کند. در نامه امام علی علیه السلام به محمد بن حنفیه آمده است: «کسی که خود را بی نیاز از نظر دیگران بداند، در معرض خطر واقع می شود و هرکس آرای دیگران را بپذیرد، خطرگاه ها را می شناسد».( ترجمه من لا یحضره الفقیه،، ج6، ص336.)
5- حل مشکلات با هزینههای مادّی و معنوی کمتر و در زمان کوتاه تر امکان پذیر خواهد بود.
خداوند ما را از مشاوران واقعی بهره مند بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمودند: جَاهِد هَوَاکَ کَمَا تُجَاهِدُ عَدُوَّک.
با هوای نفس خود مبارزه کن همانطور که با دشمنت مبارزه میکنی. (وسائل الشیعه، ج 15 ص: 280)
در شرعِ مقدس اسلام «هنر و حرفه» دارای دو قسم است:
الف: هنر و حرفه حلال؛ مانند کسی که فیلم، کتاب یا داستانی در راستای تقویت دین یا امید و نشاطِ صحیح در جامعه تدوین کند یا افراد نخبهای که برای تقویت نظام اسلامی اختراعی انجام دهند، مانند دانشمندان هستهای، پزشکی، اقتصادی
ب: هنر و حرفه حرام؛ مثل یادگیری موسیقی حرام و یادگیری رقص، آموزش دادن آنها، تألیف کتاب یا نرم افزاری که سبب سست شدن عقیدهی افراد به دین شود یا ایجاد ناامیدی در جامعه داشته باشد. و همچنین بازیگری زن و مردی که پوشش مناسب شرعی را رعایت نکند مثل اینکه با چهرهای آرایش شده و زینت کرده در برابر نامحرم اقدام به بازیگری کند.
نکات و مسائل شرعی، دقیق و جزئی هستند و در برخی موارد هم در نظرات مراجع تفاوت است که عزیزان لازم است مطابق نظر مرجع خودشان عمل کنند؛ سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 به صورت شبانه روزی آماده پاسخگویی و خدمت میباشد که میتوانید سوالات فقهی و اعتقادیتان را به صورت تلفنی مطرح کنید.
خدا توفیق عمل به وظایف شرعی به همه ما عنایت کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن در تشبیه همسر به لباس می فرماید :«هُنَّ لِباسٌ لَکمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن» «آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها( آیه 187 بقره)
در تشبیه همسر به لباس، نکات بسیاری نهفته است، از جمله:
1- باید لباس در طرح و رنگ و جنس، مناسب انسان باشد، همسر نیز باید هم کفو انسان و متناسب با شخصیت انسان باشد.
2-لباس مایۀ زینت و آرامش است، همسر و فرزند نیز مایۀزینت و آرامش خانواده اند(لتسکنوا الیها)
3-لباس عیوب انسان را می پوشاند، هریک از زن و مرد نیز باید عیوب و نارسایی های یکدیگر را بپوشانند.
4-لباس انسان را از خطر سرما و گرما حفظ می کند، وجود همسر نیز کانون خانواده را از آسیب ها حفظ و آن را گرم و زندگی را از سردی می رهاند.
5-لباس حریم انسان است و دوری از لباس، مایۀ رسوایی، دوری از ازدواج و همسر نیز سبب انحراف و رسوایی می شود
6-در هوای سرد لباس ضخیم و در هوای گرم لباس نازک استفاده می شود، هر یک از دو همسر نیز باید اخلاق و رفتار خود را متناسب با نیاز روحی طرف مقابل تنظیم کند؛ اگر مرد عصبانی است، زن با لطافت با او برخورد کند و اگر زن خسته است، مرد با او مدارا کند. (چهار صد نکته از تفسیر نور، ص 344)
خداوند زندگی سالم و با آرامش به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحیم
از امام صادق علیه السلام روایت است که میفرمایند: مَنْتَعلَّم ِلِلّهِ و عَمِلَ ِلله وَ عَلَّم ِلله دُعِیَ فی مَلکوتِ السّماواتِ عظیماً.
کسی که برای خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران نیز یاد بدهد، در آسمانها از او به بزرگی یاد میشود. (الامالی (للطوسی)، النص، ص: 47)
سوال پرسیدند که «اگر ببینیم کسی وضویش را اشتباه میگیرد یا در جهت قبله اشتباه ایستاده» آیا واجب است به او تذکر دهیم؟ در جواب عرض کنم که مساله دو صورت دارد:
الف: اگر فردی در موردی بیاطّلاع از حکم شرعی باشد و به علّت ندانستن مسأله شرعی، واجبی را ترک و یا حرامی را مرتکب شده، در صورتی که او جاهل، در صدد تعلّم و فراگیری است و احتمال تأثیر هم وجود داشته باشد، یاد دادن مسألهی شرعی به او واجب است؛ (مثل کسی که وضوی صحیح را بلد نیست) که به اصطلاح به این تذکرِ واجب «ارشاد جاهل» گفته میشود. چند مثال دیگر: کسی که نمیداند استفاده از انگشتر طلا بر مرد حرام است یا نمیداند گوش دادن به موسیقی لهوی و غنا حرام است یا نمیداند پوشش قدم پای زن در مقابل نامحرم واجب است و به علّت ندانستن حکم شرعی، این موارد را رعایت نمیکند، ارشاد او با وجودِ شرایط واجب است. (1) که با روش خوب یا بیانی زیبا، او را متذکر شویم.
ب: اما اگر کسی حکم شرعی را میداند، ولی از روی اشتباه و فراموشی موضوعی را به نادرستی مرتکب شده، در این صورت تذکر دادن واجب نیست. مثلا کسی که میداند خوردن و آشامیدن، روزه را باطل میکند و از روی فراموشی اقدام به خوردن کرده؛ در این مورد تذکر دادن به او واجب نیست. یا اگر کسی از روی اشتباه، قبله را رعایت نکرده، تذکر دادن واجب نیست. البته اگر موضوع از موضوعات بسیار مهم باشد تذکر دادن لازم است مانند ارشاد کسی که میخواهد با آدم بدحساب و خبیثی وارد معامله شود و همه اموال خود را از دست بدهد. (2)
زائرین و مجاورین عزیز میتوانید (در این وضعیت شیوع بیماری که توصیه شده افراد بیشتر در منازل بمانند) سوالات دینی خود را با ذکر نام مرجع تقلیدتان به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر همان مرجع دریافت نمایید.
خدا به همه ما توفیق علم و عمل نسبت به مسائل دینی عنایت کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
منابع و نکات توضیحی:
(1) (تحریر الوسیله، ج۱، کتاب امربهمعروف، القول فی شرائط وجوبهما، م 23 و 24 ؛ سایت ادمین، سوالات سامانه جامع امر به معروف و نهی از منکر، سوال شماره 1110130؛ توضیح المسائل جامع، م 2222 ؛ استفتائات سایت آیت الله مکارم، شرایط امر به معروف و نهی از منکر، ارشاد جاهل به حکم یا موضوع)
(2) (سایت ادمین، سوالات سامانه جامع امر به معروف و نهی از منکر، سوال شماره 1163165؛ توضیح المسائل جامع، م 2221)
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
نکاتی درباره بسم الله:
1- جمله بسم الله الرحمن الرحیم 114 بار بر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم )نازل شده است؛ در 113 سوره به عنوان سرفصل آمده و از آنجا که اول سورهٔ برائت بسم الله نازل نشده و در سورهٔ نمل 2 بار امده است
2-بسم الله نشان اسلام است و کار بدون بسم الله ابتر و ناقص است و برای حلیت قربانی نیز لازم است
2- (بسم الله الرحمن الرحیم) جزء سوره های قرآن است واگر کسی نخواند قرآن را ناقص خوانده است
3- اینکه به بشر دستور داده شده است که کارهایش را بنام خدا بنامد، برای این است که کارهای انسان جنبه قدس و عبادت پیدا کند و بنام او برکت یابد. چون آغاز کردن به نام کسی مفهومش این استکه او را موجودی قدوس و منزه از جمیع نقص ها و سرچشمه کمالات دانسته است
4-(الله) اسم خداست که حاوی تمام صفات خدا مثل(رحمان،غفور، خالق و...) است و یعنی ذات شایسته پرستش که کامل از جمیع جهات است.
5- فرق بین رحمان و رحیم این است که رحمانیت عام و همگانی است(حتی حیوانات و کفار)؛ولی (رحیم) مخصوص مومنین است.
خداوند ما را با معارف دین، آشنا بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
در روایتی از حضرت زهرا سلام الله علیها آمده که فرمودند: ... فَرَضَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکِبْر... .
خداوند ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی. (من لا یحضره الفقیه ؛ ج3 ؛ ص568)
یکی از مسائلی که گاهی برای نمازگزار پیش میآید، گمان در نماز است. گمان یعنی «احتمال بیشتر دادن».
مسالهای درباره گمان در رکعات، خدمت شما تقدیم کنم:
اگر کسی در حال نماز، نسبت به رکعاتِ نماز تردیدی برایش پیش آمد، مثلا نمیداند رکعت سوم است یا چهارم؟ و احتمال بیشتر و گمان داشته باشد که رکعت سوم است، وظیفه اش چیست؟
در جواب عرض کنم: چنانچه نمازگزار نسبت به رکعات نماز گمان داشته باشد، گمان در رکعات نماز، حکم یقین را دارد. مثلا کسی که احتمال بیشتر (اصطلاحاً گمان) به رکعت سوم میدهد لازم است بنا را بر 3 بگذارد. مانند کسی که یقین دارد رکعت سوم است و این گمان، حکمش با حکم شک در رکعات متفاوت است.
بنابراین عزیزان به دو نکته توجه کنند:
1. گمان در رکعات در حکم یقین است، فرقی هم بین نمازهای دو رکعتی، سه رکعتی یا چهار رکعتی ندارد. و همچنین فرقی ندارد در نمازهای واجب یومیه باشد یا در نمازهای واجب دیگر مثل نماز آیات.
2. درباره شک در نماز، اگر کسی در رکعات نماز شک کرد، نباید بلافاصله نمازش را به هم بزند، بلکه باید مقداری فکر کند تا شاید شکش برطرف شود و چنانچه مقداری فکر کرد و به یک طرف، احتمال بیشتر داد، بنا را بر همان طرف بگذارد. (1)
- در حد تذکر عرض کنم: حکم «گمان در افعال نماز» با حکم «گمان در رکعات» متفاوت است. آنچه عرض کردم درباره گمان در رکعات نماز بود.
زائرین و مجاورین گرامی میتوانید سوالات دینی خود را با ذکر نام مرجع تقلیدتان به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر همان مرجع دریافت نمایید.
خدای رحمان، به همه ما توفیق حضور قلب در نماز را عنایت کند به برکت صلوات بر محمد و ال محمد.
منابع و نکات توضیحی:
(1) (رساله مراجع م 1166 و م 1234)
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید: أن خَلَقَ لکُم مِن أنفسکُم أزواجاً لتسکُنُوا إلیها وَ جَعَل بینَکُم مَوَدَّه وَ رَحمَهً : از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان سکون و آرامش یابید و بین شما رحمت و صمیمیت قرار داد(آیه 21 روم)
یکی از اهداف اصلی اسلام سلامت جامعه است، و ازدواج فواید فردی و اجتماعی زیادی دارد که به برخی اشاره میشود:
1- ایجاد سکون و آرامش واقعی: امام سجاد ( علیه السلام ) می فرمایند: «حق همسر، این است که بدانی خدای، او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و بدانی که این خود نعمتی است از جانب خداوند به تو. پس او را گرامی بدار و با او مهربان باش.» (بحار، ج 74، ص 5)
2-افزایش ایمان: به عقیده بزرگان دین، کسی که ازدواج می کند ایمانش افزایش می یابد. امام صادق (علیه السلام): دو رکعت نمازی که متأهل بخواند برتر از هفتاد رکعتی است که فرد بیهمسر اقامه کند. (تهذیب، ج7، ص239)
3-تکامل فرد و تکمیل دین : پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: « هر کس در ابتدای جوانی ازدواج کند شیطان فریاد میزند: فریاد از او، فریاد از او، دو سوم دینش را از دستبرد من نگاه داشت.» (وسائل، ج 20، ص 17)
زمانی که افراد ازدواج می کنند از بسیاری از انحرافات و فسادهای اخلاقی در امان می مانند. همین امر آنها را در رسیدن به تکامل روحی و حفظ دین یاری می رساند.
4-افزایش روزی : پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند: «هرکس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستی ترک کند به خدا سوءظن برده است، زیرا خداوند می فرماید: اگر(زن و شوهر) فقیر باشند، خدا هرکدام را از کرم خود بی نیاز می کند. » ( وسائل، ج20، ص28)
5-تداوم نسل: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند: «ازدواج کنید که فردای قیامت به فراوانی شما بر دیگر امت ها افتخار کنم.» (مستدرک الوسایل، ج 14، ص149)
خدواند اسباب ازدواج را برای جوانان فراهم نماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
از امام کاظم علیه السلام درباره فضیلت زیارت فرزندشان حضرت رضا علیه السلام نَقل شده که فرمودند: فَمَنْ زَارَهُ مُسَلِّماً لِأَمْرِهِ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَشُهَدَاءِ بَدْرٍ.
کسی که فرزندم را زیارت کند در حالی که تسلیم امر او باشد و به حق او عارف باشد، مقام او نزد خدا، همانند شهیدانِ جنگ بدر خواهد بود. (کامل الزیارات، النص، ص: 305)
یکی از مستحبات بسیار با فضیلت، زیارت حضرت رضا علیه السلام است که حتی در برخی روایات، ثواب زیارت ایشان از ثواب زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام بیشتر است.
چند نکته کوتاه دربارهی آداب و احکام زیارت:
1. در روایات و احادیث اهل بیت علیهم السلام، سفارش شده که «زیارتِ با معرفت» داشته باشیم و معنای «معرفتِ به حق امام»، بنابر فرمایشی که از امام صادق علیه السلام رسیده (1) این است که باور داشته باشیم امام شاهد بر اعمال ماست و اطاعت از ایشان را در دستورات دینی لازم و واجب بدانیم. مثلا در نماز، در رعایت حقوق مردم، در پوشش شرعی، در کسب و کار و تجارت، در زندگی ... طبق دستور امام علیه السلام، عمل کنیم.
2. افرادی که عذرشرعی دارند (جنب و حائض) میتوانند به صحنها و رواقهای حرم مشرف شوند، اما توقف در مساجدِ حرم، مثل مسجد گوهرشاد و صحن آن حرام است. همچنین به فتوای بیشتر مراجع تقلید از جمله امام خامنهای توقف زیر گنبد مطهر هم حرام است. اما حرمامام زاده ها اگر مسجد نداشته باشد، این حکم را ندارد.
3. بیرون بردن اموال حرم مانند قرآن، مفاتیح و مُهر شرعاً حرام است هر چند برای مدت کوتاهی باشد یا به عنوان تبرک باشد. و اگر کسی اموال حرم را خارج کرد، باید فوراَ برگرداند.
زائرین و مجاورین عزیز میتوانید سوالات دینی خود را با ذکر نام مرجع تقلیدتان به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر همان مرجع دریافت نمایید.
خدای کریم، زیارت با معرفتِ معصومین علیهم السلام را نصیب همه ما بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
منابع و نکات توضیحی:
(1) (عیون اخبار الرضا، ج 2 ص: 259)
(2) (مشهور: توقف در حرم (فتوا یا احتیاط) حرام است. زنجانی، بهجت(فتوی)، گلپایگانی، صافی، وحید(بنابر احتیاط): ورود حرام است.) (توضیح المسائل مراجع مساله 355)
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید: هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ طینٍ ثُمَّ قَضى أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ)؛ «او کسی است که شما را از گِل آفرید، پس مدتی مقرّر داشت و اجل حتمی نزد اوست (و او از آن آگاه است) (آیه 2 انعام)
انواع اجل : اَجَل انسان در آیات قرآنی به دو بخش «اجل مسمّی» و «اجل معلّق» تقسیم شده است. هر موجود زندهای به حسب طبیعت و استعداد جسمى خود، تا مدّت معیّنى میتواند زنده بماند که اگر مانعی در ادامه حیات وی رخ ندهد، او تا پایان عمر طبیعی خود زنده میماند و حیات وی به گونه طبیعى پایان مییابد، اینگونه مرگ را «اجل مسمَّى» (اجل غیرقابل تغییر و تبدیل) گویند. اما اجل معلق تغییرپذیر است و به استناد علل ناقصه و مقتضیات، به وقوع میپیوندد؛ و بر اثر اعمال نادرست انسان ممکن است بسیار جلو بیفتد که عذابهای الهی یکی از آنها است و بر عکس بر اثر تقوا و نیکو کاری و تدبیر ممکن است بسیار عقب بیفتد.
بسیاری از موجودات از نظر ساختمان طبیعی و ذاتی استعداد و قابلیت بقا را برای مدتی طولانی دارند؛ ولی در اثنای این مدت ممکن است موانعی ایجاد شود که آنها را از رسیدن به حداکثر عمر طبیعی باز دارد، مثلاً یک چراغ نفت سوز، با توجه به مخزن آن ممکن است بیست ساعت استعداد روشنایی داشته باشد؛ اما وزش یک باد شدید و ریزش باران یا عدم مراقبت از آن سبب شود که خاموش شود.
مثال : اگر چراغ با هیچ مانعی برخورد نکند و تا آخرین قطره نفت آن بسوزد و سپس خاموش شود، به پایان مهلت تعیین شده (اجل حتمی و مسمّی) خود رسیده است؛ ولی اگر موانعی قبل از آن باعث خاموشی چراغ گردد، مدت عمر آن را اجل غیر حتمی، معلّق و مشروط میگوییم.
در مورد انسان نیز چنین است؛ اگر تمام شرایط برای بقای او جمع گردد و موانع کاملاً برطرف شود، ساختمان بدن و استعداد او ایجاب میکند که مدتی طولانی عمر کند؛ اما ممکن است بر اثر سوء تغذیه، مبتلا شدن به اعتیادهای مختلف یا ارتکاب گناهان و... خیلی زودتر از آن مدت بمیرد. مرگ را در صورت اول «اجل حتمی» و در صورت دوم «اجل غیر حتمی» یا معلق مینامند.
عوامل تاثیر گذار در طول عمر: به طور کلی گناه، مخصوصا ظلم، قطع رحم، نفرین و ناراحتی والدین در کوتاهی عمر موثرند و اطاعت، توبه، حسن خلق، خوشحال کردن پدر و مادر، انجام صله ارحام، عدل ،نیکوکاری ، دعا وصدقه و امثال اینها باعث طولانی شدن عمر میشوند.
خداوند عمر با برکت به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
از حضرت أمیرالمومنین علی علیه السلام روایت استکه میفرمایند: مَنْ أَحَبَّ اَلْمَکَارِمَ اِجْتَنَبَ اَلْمَحَارِمَ.
هر که بزرگواریها را دوست دارد (و میخواهد به آنها برسد) از محرمات اجتناب کند. (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج74، ص: 419)
در اسلام، سه راه برای ایجاد مَحرمیت بیان شده که عبارت است از «ولادت (نسب)، ازدواج و شیر خوردن با رعایت شرایط» و راه دیگری برای محرمیت وجود ندارد. لذا چند نکته کوتاه در ارتباط با محرمیت عرض میکنم:
1. اینکه بعضی در ارتباط با نامحرم ادعا میکنند ارتباط ما در قالبِ ارتباط خواهر و برادری است، منشأ شرعی نداشته و چیزی به نام صیغه خواهر و برادری که باعث ایجاد محرمیت شود در اسلام وجود ندارد. (1)
2. قبل از خوانده شدن صیغه عقد ازدواج، دختر و پسر با یکدیگر نامحرم هستند حتی اگر نامزد بوده و قصد ازدواج داشته باشند و فرقی با سایر نامحرمها ندارند.
3. خانمی که ازدواج دائم کرده، تا هنگامی که طلاق نگرفته و صیغه طلاق جاری نشده، شوهردار محسوب میشود هر چند ماهها و سالها از هم جُدا زندگی کنند یا در حال پیگیریِ طلاق باشند. (2)
زائرین و مجاورین محترم میتوانید سوالات دینی را با ذکر نام مرجع تقلید خود به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر مرجع تقلید خود دریافت کنید.
خدا توفیق بندگی و ارتباط سالم اجتماعی به ما و نسل ما عنایت کند، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
منابع و نکات توضیحی:
(1) (استفتائات بهجت ج4 س4960)
(2) (رساله مراجع قبل از مساله 2363 و 2464)