سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
برخی اعمال باعث میشود که نماز قبول نشود که برخی ذکر میشود:
1-ایمان نداشتن به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: "کسی که به وجود امام زمانش اعتقاد نداشته باشد نمازش قبول نمیگردد" (کافی، ج1، ص449)
2-سبک شمردن نماز :
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: "چه بسا شخصی پنجاه سال نماز میخواند ولی یک نمازش قبول نمیشود؛ چون نمازش را سبک میگیرد و نمازی که سبک شمرده شود قبول نمیگردد". ( کافی، ج 3، ص 269)
3- نداشتن حضور قلب:
امام صادق(علیه السلام) فرمود:همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می شود و آن مقداری از نماز که توجّه قلبی داشته باشد بالا برده می شود.»( بحارالانوار، ج 84، ص 238)
4-.ریا و خودنمایى در نماز
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: "در روز قیامت بندهاى را مىآورند که اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا میکند. به او مىگویند: تو برای آن نماز خواندی که تو را ستایش کنند؛ پس به فرشتگان دستور مىرسد او را به سوى آتش ببرند، پیامبر(ص) فرمودهاند: کسى که براى خودنمایى نماز بخواند، مشرک است. (تفسیر قرطبى ، ج 10، ص 71)
5- مردانی که زنانشان را آزار دهند و زنانی که شوهرانشان را آزار می دهند نمازشان قبول نمیشود(وسائل،ج 20 ،ص 163)
البته این بدان معنا نیست که شخص چه نماز بخواند و چه نخواند، فرقی نداشته باشد؛ در واقع اگر چنین کسی نماز را نیز ترک کند دو گناه بزرگ را انجام داده است؛ یکی شرابخواری و دیگری ترک نماز؛ بلکه این روایت به این معناست که ارزش و تأثیر آن نماز پایین آمده است.
خداوند اعمال ما را به کرمش قبول بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم از امام باقر علیه السلام روایت شده که می فرمایند: إِنَّ الزَّلَازِلَ وَ الْکُسُوفَیْنِ... مِنْ عَلَامَاتِ السَّاعَةِ فَإِذَا رَأَیْتُمْ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ فَتَذَکَّرُوا قِیَامَ السَّاعَةِ
زلزله ها و خورشید و ماه گرفتگی از نشانه های رستاخیزند، هنگامی که یکی از اینها را مشاهده کردید به یاد روز رستاخیز بـیفتید. (وسائل الشیعة؛ ج7، ص: 487)
با توجه به خورشیدگی امروز چند نکته کوتاه رو یادآوری می کنم:
1. یکی از مواردی که به سبب آن نماز آّیات واجب می شود، خورشیدگرفتگی است. وقت واجب شدن نماز آیات در خورشید گرفتگی از زمانی است که خورشید شروع به گرفتن می کند و به نظر برخی مراجع از جمله امام خامنه ای بنابر احتیاط واجب باید نماز را تا قبل از شروع به باز شدن خورشید بخواند.(1)
2. کسی که هنگام گرفتن ماه یا خورشید اصلاً مطلع نشود و بعد از باز شدن آن بفهمد، درصورتی که گرفتگی کامل بوده، باید قضای نماز آیات را بخواند ولی اگر فقط مقداری از آن گرفته بوده، قضا بر او واجب نیست.
3. کسی که از خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی در وقت آن مطلع شده ولی نماز آیات را (هر چند بر اثر فراموشی) نخوانده، باید قضای آن را بخواند، هر چند تمام آن نگرفته باشد.
خداوند بلاهای آسمانی و زمینی را از همه دور بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد.
(1)به نظر تعداد زیادی از مراجع از جمله ایات عظام سیستانی، مکارم، زنجانی، فاضل... تا زمانی که خورشید به حالت طبیعی برنگشته است وقت باقی است.توضیح المسائل مراجع م 1495
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام باقر علیه السلام برای افزایش عمر می فرمایند:اَلْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ یَنْفیانِ الْفَقْرَ وَ یَزیدانِ فِى الْعُمْرِ وَ یَدْفَعانِ عَنْ صاحِبِهِما سَبعینَ میتَةَ سوءٍ:کار خیر و صدقه، فقر را مى بَرند، بر عمر مى افزایند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى کنند.(ثواب الاعمال ، ص ۱۴۱)
در روایات راههایی برای افزایش عمر بیان شده است که برخی ذکر میشود:
1-صدقه: صدقه شامل دادن واجبات و مستحبات مالی از سوی شخص است و اختصاص به زکات و خمس ندارد. هر کسی به هر میزان که صدقه به ویژه به سائل و محروم دهد، از برکات آن بهرهمند خواهد شد که از جمله آنها افزایش عمر است. امام باقر(علیه السلام) فرمود: کار خیر و صدقه، فقر را میبرد، بر عمر میافزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور میکند. (ثواب الاعمال، ص 141)
2- اجتناب از غضب الهی: اجتناب از گناه و عوامل ایجاد غضب الهی از دیگر راههای افزایش عمر است؛ زیرا اگر موجبات غضب تحقق یابد، باعث کاهش عمر میشود. در همین رابطه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: مرگ انسانها در نتیجه گناهان، بیشتر از مرگ آنها در نتیجه فرا رسیدن اجل است و زنده ماندن انسانها در نتیجه نیکیهایشان، بیشتر از زندگی کردنشان به خاطر باقی بودن عمر است(مکارم الاخلاق، ص 362)
3-شکرنعمت: امام علی (علیه السلام) فرمودند: شکرگزاری فراوان ، عمر را زیاد می کنند و بر مُهلت زندگی می افزایند(غررالحکم،ح9306)
4- شستن دست پیش و پس از غذا خوردن: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: دستهایتان را قبل و بعد از غذا خوردن بشوئید، که فقر را میبرد و بر عمر میافزاید.(محاسن، ج 2، ص 202)
خدواند عمر با برکت به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم از امام باقر علیه السلام روایت شده که می فرمایند: إِنَّ الزَّلَازِلَ وَ الْکُسُوفَیْنِ... مِنْ عَلَامَاتِ السَّاعَةِ فَإِذَا رَأَیْتُمْ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ فَتَذَکَّرُوا قِیَامَ السَّاعه
. زلزله ها و خورشید و ماه گرفتگی از نشانه های رستاخیزند، هنگامی که یکی از اینها را مشاهده کردید به یاد روز رستاخیز بـیفتید. (وسائل الشیعة؛ ج7، ص: 487)
با توجه به خورشیدگی امروز چند نکته کوتاه رو یادآوری می کنم:
1. یکی از مواردی که به سبب آن نماز آّیات واجب می شود، خورشیدگرفتگی است. وقت واجب شدن نماز آیات در خورشید گرفتگی از زمانی است که خورشید شروع به گرفتن می کند و به نظر برخی مراجع از جمله امام خامنه ای بنابر احتیاط واجب باید نماز را تا قبل از شروع به باز شدن خورشید بخواند.(1)
2. نماز آیات دو رکعت است که در هر رکعتی پنج رکوع دارد و آسان ترین روش خواندن نماز ایات این است که انسان در رکعت اول بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد، یک سوره کامل را به پنج قسمت تقسیم کند و بعد از هر قسمتی به رکوع رود (امام خامنه ای سیستانی : به احتیاط واجب به بسم الله الرحمن الرحیم اکتفا نکند) مثلا سوره قدر را با خواندن بسم الله و ایه اول به رکوع رود و سپس سر بردارد آیه دوم را بخواند و سپس به رکوع برود و به همین شکل تا پایان ادامه دهد و رکعت دوم را به همین صورت بخواند..(رساله مراجع م 1507 ،1508عروه الوثقی فصل فی صلاه الایات م1 )
3. کسی که هنگام گرفتن ماه یا خورشید اصلاً مطلع نشود و بعد از باز شدن آن بفهمد، درصورتی که گرفتگی کامل بوده، باید قضای نماز آیات را بخواند ولی اگر فقط مقداری از آن گرفته بوده، قضا بر او واجب نیست.
(1)به نظر تعداد زیادی از مراجع از جمله ایات عظام سیستانی، مکارم، زنجانی، فاضل... تا زمانی که خورشید به حالت طبیعی برنگشته است وقت باقی است.توضیح المسائل مراجع م 1495
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن درباره جهاد کبیر میفرماید: «فَلَاتُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ جَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا» «ای پیامبر! پس از کافران پیروی نکن و بهوسیله آن با آنها به جهادی بزرگ بپرداز»(آیه 52 فرقان)
«جهاد کبیر» یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن در میدانهای مختلف؛ مثل میدان سیاست، میدان اقتصاد، میدان فرهنگ و هنر. جهاد کبیر به معنای قطع رابطه با دنیا نیست؛ بلکه هویّت و شخصیّت اصلی خودشان را از یاد نبرند؛ و مثل نماینده نظام اسلامی حرکت بکنندو سخن بگویند وهضم قدرتها (فرهنگی،اقتصادی، هنر و...) نشوند.
وقتی از دشمن تبعیت نشود ممکن است هزینه هایی داشته باشد، اما وظیفه این است که:وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ وَ کَفی بِاللهِ وَکیلا؛ در مقابل همه این فشارها به خدا تکیه کن؛ توکّل معنایش این نیست که کار را رها کنید بنشینید تا خدا بیاید عوض شما کار را انجام بدهد؛ بلکه توکّل این است که شما راه بیفتیدو تلاش کنید، آنوقت یقین داشته باشیم که خدای متعال ما را کمک خواهد کردو یقینا پیروزیم وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین.(آیه 69 عنکبوت)
بر اساس معارف قرآن کریم، دشمنان اسلام هرگز از مسلمانان راضی نخواهند شد مگر آنکه مسلمین اسلام را رها کنند و پیرو کافران شوند؛ در نتیجه فرمان الهی این است که هرگز نباید در برابر آنان کوچکترین نرمشی انجام دهید و باید در برابرشان محکم و استوار همچون کوه باشید و مقاومت کنید و تسلیم ناپذیر باشید. در قرآن کریم آمده است«وَ لَنْ تَرْضی عَنْک الْیهُودُ وَ لا النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ (آیه 120 بقره)
خداوند توفیق جهاد در راه خدا به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایت است از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که فرموده اند: ...فَلایَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یَتَصَرَّفَ فِی مَالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إِذْنِه... .
براى هیچ کس حلال نیست که بدون اذن صاحب مال، در مال او تصرّف کند. (کمال الدین و تمام النعمه ج2 ص: 521)
دو نکته کوتاه شرعی درباره اموال بچه نابالغ:
1. اختیار اموال بچه نابالغ با پدر و پدر بزرگ پدری است و میتوانند در اموال بچه به شرطی که به ضررش نباشد، تصرف کنند مثلا اموالش را در محلی مطمئن سرمایه گذاری کنند یا نیازهای بچه را با آن تامین کنند.(1)
2.اگر پدر و پدربزرگ پدری فوت کرده باشند در صورتی که آنها شخصی را به عنوان وصی و سرپرست بچههای نابالغ برای بعد از خودشان انتخاب کرده باشند همان شخص سرپرستی بچهها را به عهده میگیرد ولی اگر انتخاب نکرده باشند باید ورثه به حاکم شرع مراجعه کرده تا برای بچه های نابالغ قیم انتخاب نماید.
3.قیم و وصی فقط در صورتی میتوانند در مال طفل تصرف کنند که مصلحت و منفعت طفل رعایت شود. بنابر این اگر مادر یا هر فرد دیگری با اجازه حاکم شرع به عنوان قیم انتخاب شده است فقط در مواردی میتواند اموال کودک را مصرف کند که به مصلحت کودک باشد.(2)
خداوند انشاالله به همه ما توفیق اداء تکالیفمان را عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
منابع:
(مشهور عدم المفسده را کافی میدانند ولی،"آیه الله وحید آیت الله مکارم بنا بر احتیاط": لازم است مصلحت و نفع طفل رعایت شود، رساله مراجع مساله 2087، رساله آیه الله وحید 2115)
(رسالهمراجعمساله 2078)
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق(علیه السلام) برای افزایش طول عمر می فرمایند: صَدَقه وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ یَزِیدَانِ فِی الْأَجل :نیکی به پدر و مادر و صله رحم موجب ازدیاد عمرند.(بحار، ج71، ص 83)
در روایات راههایی برای افزایش عمر بیان شده است که برخی ذکر میشود:
1-نیکی به والدین و صلهرحم: صلهرحم تا جایی نقش دارد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید حتی زمانی که قومی به جای نیکی، به فجور و گناه ورزی روی میآورند به سبب آنکه صلهرحم را به جا میآوردند، دارای عمر طولانی خواهند شد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره میفرماید: مردمی که گناهکارند و نه نیکوکار، به صلهرحم، اموالشان زیاد و عمرشان طولانی میشود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد!؟ (کافی، ج 2، ص 155)
2- خوش اخلاقی: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانهها را آباد و عمرها را طولانی میکنند. (کافی، ج 2، ص 100) واین طبیعی است، چون با اخلاق خوش استرس کم شده و بیماریها کم میشود.
3- زیارت امام حسین(علیه السلام): در این باره امام صادق(علیه السلام) فرموده است: زیارت امام حسین(علیه السلام) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزیات را زیاد میکند و زندگیات را همراه با سعادت میکند (کامل الزیارات، ص 286)
4- نیکی به خانواده: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: هر کس به شایستگی در حق خانوادهاش نیکی کند، خداوند بر عمرش میافزاید. (کافی، ج 8، ص 219، ح 269)
خدواند عمر با برکت به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیماز پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم روایت شده که حضرت فرمودند: أَکْثِرْ مِنَ الطَّهُورِ یَزِدِ اللَّهُ فِی عُمُرِک
. همواره با طهارت باش تا خدا عمرت را زیاد کند.(امالی مفید ص60 ح5)
اما مسئله شرعی:
چند نکته کوتاه درباره وضوی جبیره:
1. کسی که دستش شکسته و داخل گچ است، یا زخم شده و باند پیچی است، باید وضوی جبیره بگیرد و اگر تمام دست یا صورت بسته باشد، اگر علاوه بر وضوی جبیره تیمم هم انجام دهد به فتوای همه مراجع تقلید به وظیفهاش عمل کرده است. (1)
2. وضوی جبیره مانند وضوی معمولی است با این تفاوت که به نظر اکثر مراجع از جمله امام خامنه ای باید روی باند یا گچ دست مرطوب بکشد.
3.در مواردی که وظیفه شرعی مکلف انجام وضو یا غسل جبیره ای است انجام تیمم صحیح نیست و اگر با اینکه تکلیفش وضوی جبیره بوده کسی فقط با تیمم نماز خوانده، نمازش باطل است و باید دو مرتبه نماز را بخواند.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام تقلید خاصه امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و ال محمد.
منابع و نکات توضیحی:
(1) (بنابر احتیاط تیمم هم نماید. مکارم، صافی، گلپایگانی، وحید، بهجت، خوئی، تبریزی)
(2) (مشهور. مکارم: احتیاط مستحب روی جبیره را مسح کند.) (رساله مراجع م329 و 330 ؛ عروه الوثقی احکام الجبائرم2 و توضیح المسائل مکارم م348
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام علی(علیه السلام) گناه را از عوامل سلب آرامش می داند و می فرمایند: کَم مِن شَهوَةِ ساعَةٍ اَورَثَت حُزناً طَویلاً؛. چه بسیار خواهش های نفسانی لحظه ای، که اندوه طولانی و درازی را در پی دارد.( کافی، ج 2 ، ص 451 )
بعضی از عوامل از بین رفتن آرامش که در روایات بدان ها اشاره شده است عبارت اند از:
1-دلبستگی به دنیا: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: "رغبت و علاقه به دنیا موجب غم و حزن انسان است و زهد و بی رغبتی به دنیا موجب راحتی قلب و بدن است(بحار، ج 73، ص 91)
امام خمینی (ره) نیز با توجه به روایات به فرزندشان حاج سید احمد فرمودند: «... من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف نمودم، به این نتیجه رسیده ام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنج های درونی و روانی و روحیشان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگر خراش تر است... آنچه مایه نجات انسان ها و آرامش قلوب است، وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دایمی خدای تعالی حاصل می شود(نامه 26/4/1363)
2- طمع و چشم داشت به مال مردم: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: "کسی که به مال دیگران طمع و چشم داشت، داشته باشد حزن و اندوهش طولانی خواهد شد(بحار، ج 77، ص 172)
3- حسادت: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: "غیر از حسود ظالمی را ندیدم که شبیه ترین کس به مظلوم باشد؛ زیرا دارای قلبی غصه دار و حزنی پیوسته است"( بحار، ج 73، ص 256)
4- چشم و هم چشمی: وقتی می بینند کسی چیزی دارد، آنها هم سعی می کنند آن چیز را تهیه کنند و داشته باشند و نداشتن آن چیز موجب نگرانی و ناراحتی آنان می گردد و احساس کمبود می کنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در امور دنیا به کسانی که وضع زندگیشان پایین تر از تو می باشد بنگر، نه به کسانی که وضع مالی آن ها از تو بهتر و برتر است(جامع السعادات، ج6، ص105)
خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن راهکار آرامش را یاد خدا میداند و میفرماید: أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: همانا با یاد الاهی قلب ها آرام می شود (آیه 28 رعد)
برخی عوامل رسیدن به آرامش عبارتند از:
1-یادخدا: طبق آیه تلاوت شده یادخداباعث آرامش است،یعنی این که انسان همیشه توجه و یقین داشته باشد که هیچ موجودی در عالم نمی تواند مستقل و جدای از «الله» منشأ اثر باشد وتمام قدرت و ملک و هستی از او است وعزت و ذلت بندگان نیز به دست او است؛ او بر همه چیز توانا است؛ اگر انسان واقعا با تمام وجودش باور داشته باشد که هیچ دگرگونی و قدرتی در عالم نیست مگر این که وابسته به خداوند بزرگ است و آن گاه با زبان بگوید: «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم»، دیگر دغدغه و اضطرابی ندارد.
2- توکل به خدا: توکل یعنی این که انسان وظیفه خود را در حد توانایی انجام داده و نتیجه کارها را به خداوند واگذار نماید. قرآن مجید می فرماید: "کسی که بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می کند"(آیه 3 طلاق) چون رزق از ناحیه خداوند تعالی ضمانت شده وخداوند قادر است که از عهده ضمانت خود برآید.
3- رضایت به خواست الهی: اگر انسان باور داشته باشد که خداوند متعال همیشه خیر خواه بندگان خود است و به خواست الاهی گردن نهد هیچ دغدغه ای نخواهد داشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) دراین زمینه فرمود: هرکس اطمینان کند که آنچه خداوند برای او مقدر کرده، از او فوت نمی شود، قلبش راحت و آرام می گردد. (غررالحکم، ح 8763)
خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلامعلیکم.بسماللهالرحمنالرحیمخداوند متعال در قران مجید در مورد اهمیت وفایبه عهد می فرماید: وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا
و به عهد (خود) وفا کنید، چرا که از عهد و پیمان سؤال مى شود. (اسرا آیه 34)
اما مساله شرعی:
چند نکته کوتاه درباره عهد و قسم:
در عهد شرعی هم مانند نذر برای واجب شدن عمل به آن باید صیغه عهد بر زبان جاری شود ، ولی لازم نیست صیغۀ آن به عربی باشد؛ مثلا بگوید با خدا عهد مىکنم یا خدایا با تو عهد میکنم که فلان عمل را انجام دهم یا فلان عمل را ترک نمایم کافی است.(رساله مراجع 2668)
اگر انسان برای انجام کاری به نام خدای متعال و صفات مخصوصش قسم یاد کند و آنرا بر زبان جاری کند و بقیه شرایط قسم وجود داشته باشد عمل به آن واجب می شود اما قسم به نام ائمه یا قرآن یا پیامبران چیزی را بر انسان واجب نمی کند.(رساله مراجع 2671)
اگر زمان عمل به قسم یا عهد مشخص باشد و فرد عمدا به قسم یا عهدش عمل نکند علاوه بر ارتکاب معصیت، باید کفاره عهد و قسم پرداخت کند.(رساله مراجع 2670 و 2669)
خداوند متعال به همه ما توفیق عمل به وظایف شرعی را عنایت فرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
خدواند در قرآن درباره علم غیب می فرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ؛ و هیچ احدی بر غیب خدا اطلاع ندارد؛ مگر کسی که خدا از او راضی باشد (آیه 26و27جن)
آیات قرآن درباره علم غیب سه گونه است:
1-برخی آیات علم غیب را مخصوص خدا میداند(آیه 59 انعام)
2-برخی آیات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) علم غیب را از خود نفی میکند(آیه 188 اعراف)
3-برخی آیات گوید که برخی از رسولان و برگزیدگان نیز علم غیب دارند(آیه 27 جن)
راه جمع این است که بگوئیم:
علم غیب ذاتا ومستقلا مخصوص خداست و معصومین علیهم السلام از جانب خدا علم دارند؛ازاین جهت هرجا در قرآن آمده که علم غیب مخصوص خداست(آیه 59 انعام) منظور علم غیب ذاتی و استقلالی وبالفعل است وهرجا گوید برخی دیگر که خدا بخواهد به آنها میدهد(آیه 27 جن)،منظور غیر مستقل است و ازجانب خدا وبا اذن اوست وبالفعل معصومین ندارند،ولی بالقوه دارند که اگر بخواهند خدا به آنها میدهد؛ ازطرفی برخی علوم مثل روز قیامت فقط مختص خداست .
خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلامعلیکم بسمالله الرحمن الرحیم در روایت است از رسول گرامی صلی الله علیهوآله که فرمودند: مَن ِاقْتَصَدَ فِی مَعِیشَتِه ِرَزَقَهُ اللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّه.
. کسی که در خرج زندگی میانه روی را رعایت کند ، خداوند روزی او را زیاد گرداند و کسی که اسراف نموده و مالش را بیهوده مصرف کند،خداوند او را از نعمتهایش محروم می سازد. (وسائلالشیعه، ج 15، ص 277 چاپ قم آل بیت)
چند نکته درباره اسراف و تبذیر:
اسراف وتبذیر از گناهان کبیره است و باید از آن پرهیز شود، مصرف کردن مال بیش از حد و اندازه نیاز و زیاده روی به نحو غیر متعارف را اسراف میگویند و مصرف کردن مال در کار بیهوده و ناشایست تبذیر مینامند.
اسراف و تبذیر مصادیق فراوانی دارد که تشخیص آن به عهده خود مکلف است و یکی از موارد اسراف حرام، زیادی روی در مصرف آب یا برق یا دور ریختن میوه یا مواد غذایی در صورتی که به اندازهای باشد که استفاده از آن عرفاً ممکن است - هرچند برای تغذیۀ حیوانات - جایز نمیباشد؛
مقدار مالی را که اسراف شده، مکلف علاوه بر اینکه گناه کرده است، باید خمس آن پرداخته شود.
خداوند متعال همه ما را از شاکرین نعمت هایش قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
منابع:
(صافی جامع الاحکام ج 1/205 س 736- مکارم استفتائات ج1/101س 316-بهجت سوال3810-استفتائات تبریزی ج2 سوال1024) توضیح المسائل (محشى - امام خمینى)؛ ج2، ص: 607.(آیت الله سیستانی، مسائل منتخبه ص16ش30) (رساله وحید م2077)
سلام علیکم
-بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق(علیه السلام) درمورد علم غیب ائمه(علیهم السلام) می فرمایند: إِذَا أَرَادَ اَلْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِک: زمانی که امام اراده کند،چیزی را بداند،خدا او را آگاه می کند(کافی، ج1،ص 258 )
گاهی سوال میشود چرا ائمه(علیهم السلام) ازعلم غیب خود برای کشته نشدن، استفاده نکردند؟ باید گفت:
1-دوگونه علم وجود دارد(طبیعی-غیب) و انسان در برابرعلم طبیعی تکلیف دارد؛ ولی علمی که از ناحیه غیب به دست آمده، تکلیف نمیآورد؛ چون علم غیب در حقیقت علم امام، آگاهی بر قضای حتمی الاهی است که تغییر ناپذیر است؛ در نتیجه، هیچ تکلیفی ندارد; زیرا تکلیف در جایی معنا دارد که انجام یا ترک چیزی در اختیار مکلف باشد . امر و نهی درباره قضای حتمی بیهوده و بی اثر است; زیرا اراده انسانی در آن تاثیر ندارد
2-معصومین علیهم السلام مکلف به زندگی به شیوه عادی بودند تا از الگو بودن نیفتند،چون برای هدایت بشر آمده اند ؛ واگر ازعلم غیب بهره گیرند، هرگز شکست نمی خوردند و نمی توانند الگوی مناسبی برای مردم باشد; زیرا در غم و رنج و مصیبت و مشکل انسان های عادی شریک نیست که خلاف طبیعت است. البته گاه برای حفظ و عزت دین از علم غیب به دستور خدا استفاده می کنند; ولی قانون واساس بر این است که در جریان امور ظاهری از علوم عادی بهره گیرند
3-طبق برخی روایات(کافی، ج1،ص 258 ) ،علم غیب براى پیامبر و امامان شأنى است؛ یعنى، چنان نیست که این علم همواره، هر چیزى را در اختیار آنان قرار دهد. بر این اساس، ممکن است نسبت به نحوه شهادت خود با همه جزئیات آن علم نداشته باشد چون اراده نکرده که بداند.
4-معصومین علیهم السلام نیز باید امتحان شوند و سنت الهی این است و ازطرفی عمل به غیب موجب برهم خوردن قوانین طبیعی است.
خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم. «پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی می فرمایند:مَن مَدَّ عَیْنَیْهِ الی ما فی أیدیِ النّاسِ مِن دُنیاهُم طالَ حُزنُهُ
.کسی که همواره به دارایی و دنیای مردم چشم میدوزد غم و اندوه او طولانی خواهد بود. (تحفالعقول، ص ٥١)
چند نکته کوتاه درباره حکم مال پیدا شده:
بر انسان لازم نیست مال پیدا شده را بردارد بلکه برداشتن شیئی که پیدا شده مثل پول، کفش، طلا و گوشی کراهت دارد و بهتر است انسان برندارد. (صرفا جهت اطلاع: آیت الله سیستانی: کراهت در جایی است که احتمال اینکه صاحب مال دنبال آن بیاید باشد).
اگر مالی را که برداشته ارزشش به مقدار دو و نیم گرم نقره یا بیشتر می باشد و دارای نشانه ای هست که بواسطه آن صاحبش قابل شناسایی هست، باید تا یکسال در محل پیدا شده و محل عمومی، اطلاع رسانی کند تا صاحبش پیدا شود.
مال گمشدهای را که انسان یافته و برداشته است، نوعی «امانت» به حساب میآید؛ پس چنانچه از بین برود یا خسارت ببیند، اگر در وظیفۀ خود نسبت به آن کوتاهی نکرده و در آن تصرّف غیر مجاز ننموده، ضامن نیست، وگرنه ضامن و بدهکار میباشد.
خداوند توفیق انجام وظیفه شرعی به همه ما عنایت فرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد
منابع:
(رساله مراجع م2564-2574؛ منهاج الصالحین سیستانی ج 2م643، تحریر م5. (منهاج: ج2م766 و تحریر القول فی لقطه غیر الحیوان م 5. منهاج خویی و وحید م 643)
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: علیکُمْ بقیام الّلیل فَإِنَّهُ تکفیرُ السَّیئاتِ:بر شما باد به قیام در شب(نماز شب)، چرا که موجب پوشاندن و بخشش گناهان است.(بحار، ج ۸۷، ص ۱۲۳)
در روایات اثرات اخروی مختلفی برای نماز شب ذکر شده است که به برخی اشاره میشود:
1-پاک شدن گناهان: یکی از آثار نماز شب پاکی روح از آلودگی گناه میباشد .پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: انسانی که سحرخیز باشد و نماز شب بخواند، آن گناهانی که در روز انجام داده ،پاک میشود. نمازشب حسنه ای است که در دل های مومنین وارد شده و آثار معصیت و تیرگی هایی که دلهایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین می برد.
2-قبولی اعمال: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نماز شب باعث قبولی عبادات و اعمال است.«(بحار، ج87، ص161)
3- استجابت دعا: امام صادق علیه السلام میفرماید: «کسی که در قنوت نمازوتر, چهل مومن و سپس برای خود دعا کند خداوند دعاهای وی را مستجاب میگرداند(وسائل الشیعه، ج4، باب 45)
4-رضایت خدا: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: نماز شب سبب کسب رضایت پروردگار است.( بحار ، ج. ۸۷، ص. ۱۶۰)
خداوند توفیق نمازشب به همه عنایت فرماید به برکت صلوات برمحمد وآل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. از امام کاظم علیه السلام روایت شده است که میفرمایند: اَفضَلُ ما یتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به،الصَلوةُ
. بهترین چیزى که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به در گاه الهى تقرب پیدا مىکند، نمازاست. (تحفالعقولص455)
چند نکته کوتاه درباره احکام نماز احتیاط:
1. برخی از شکیات نماز سبب واجب شدن نماز احتیاط می شود مثلا نمازگزاری که در هر حالتی از نماز شک کند سه رکعت خوانده یا چهار رکعت باید بنا را برچهار بگذارد یعنی آن را رکعت چهارم خودش حساب کند. و بعداز اتمام نماز بلافاصله بدون اینکه حالت نماز بهم بخورد یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته بجا بیاورد. (مشهور، مخالف: شبیری بنابر احتیاط واجب دو رکعت نشسته بجا بیاورد) (رساله مراجع م 1199)
2. اما کیفیت نماز احتیاط: اگر نمازگزار بخواهد یک رکعت نماز احتیاط بخواند باید فورا بعد از سلام نماز نیت نماز احتیاط کند و سپس تکبیر بگوید وحمد را بخواند و به رکوع برود و دو سجده نماید و بعد از دو سجده تشهد و سلام را بخواند .(رساله مراجع 1215)
3. نماز احتیاط، سوره و قنوت ندارد و نباید نیت نماز احتیاط را به زبان بیاورد و باید حمد حتی بسم الله آن را آهسته بخواند(3)
خداوند ما را با اقامه کنندگان نماز محشور بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و اله محمد.
منابع:(3) .(مشهور(بنابر فتوا یا احتیاط) آهسته خواندن حمد و بسم الله مخالف:سیستانی بنابر احتیاط حمد اهسته خوانده شود اما بسم الله احتیاط مستحب اهسته خوانده شود )رساله مراجع م 1216
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
خدواند در قرآن دستور میدهد: اگر نمىدانید از اهل ذکر (یعنى علما و دانشمندان هر امت) سؤال کنید. فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (آیه 43 نحل)
دلایل عقلی و نقلی برای تقلدی وجود دارد که اشاره میشود:
1-طبق آیه نقل شده، وقتی که مطلبی را نمی دانیم باید از اهل علم و دانشمندان سوال کرد.
2-سیره و روش عقلاء در اموری مختلف وبرای حل مشکلات ومسایل روز مره زندگی خودشان چنین است و به افرادی که بهتر میدانند، مراجعه میکنند و حال آنکه قطعا مساله ای مهمتر از این که حکم خدا چیست پیدا نمیشود ، بنابراین باید به کسانی که به اصطلاح مجتهد گفته می شود، مراجعه کرد. مانند: رجوع به پزشک در معالجه بیمارى.
3-ائمه طاهرین علیهم السّلام شاگردانى تربیت مىکردند و به اطراف مىفرستادند؛ یا افرادى مىآمدند و از آن بزرگواران تعلیم مىگرفتند، و به وطن خود بر مىگشتند، سپس مشغول تدریس و تعلیم در بین مردم مىشدند. و شیعیان به آنان مراجعه مىکردند.
به عنوان نمونه یونس بن عبد الرّحمَن که از بزرگان أصحاب است، در مسجد کوفه مىنشست مردم، مَسائلشان را سؤال مىکردند او نیز فتوى مىداد و موارد اختلافی را حل و فصل می کرد، وقتی از حضرت امام رضا علیه السلام سؤال شد:
«آیا یونس بن عبد الرّحمن، مورد اطمینان است تا من از او معالم دینم را أخذ کنم؟ حضرت فرمودند: بله، معالم دین را از او أخذ کن» این در حالى است که حضرت رضا(علیه السلام) مدینه شرف حضور دارند و یونس در کوفه بود. ( وسایل الشیعه ج27 ص 147 ح33). نکته: از این روایت فهمیده می شود دسترسى به إمام معصوم در زمان خودشان هم براى همۀ مردم امکان پذیر نبود
4-عقل می گوید، مخالفت با حکم خدای متعال استحقاق عقوبت را در پی خواهد داشت لذا از باب دفع ضرر محتمل و امان بودن از عقاب یا باید خود عالم شوی و مجتهد یا به عالم رجوع کنی و تقلید نمایی و یا احتیاط کنید. (موسوعه آیه الله خویی ج1 ص2)
خداوند توفیق عمل به دستورات دینی را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم. امام محمدباقر(علیهالسلام) در روایتی می فرمایند:مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهلِهِ زیدَ فیعُمُرهِ.
کسی که با اهل و خانوادهاش خوشرفتار باشد عمر طولانی خواهد داشت. (تحفالعقول، ص ٣٠٥)
اما مساله شرعی :
زن و شوهر نسبت به یکدیگر حقوق واجب و مستحبی دارند که به برخی از آنها اشاره می شود:
مرد در زندگی مشترک واجب است که طبق آیات قرآن با همسرش معاشرت نیکو و پسندیده داشته باشد. بنابراین، نباید به همسرش ظلم کند یا او را مورد اذیّت و آزار قرار دهد یا کتک بزند یا با وی با تندی و خشونت رفتار کند یا پرخاشگری و بداخلاقی و تند زبانی کند یا او را رها کند به گونهای که زن، نه شوهردار محسوب شود و نه مطلّقه.طبیعتا بر زن هم حرام است که به همسرش ظلم کند یا او را مورد اذیت و آزار قرار دهد یا به او ناسزاگویی داشته باشد.
خانه داری کردن زن یک عمل مستحب و دارای اجر و پاداش فراوان است و در اهمیت این کار مقدس همین بس که بر اساس روایاتی از اهل بیت اگر زنی لیوان آبی به دست همسرش بدهد ارزش آن از اینکه یکسال روزهایش را روزه بگیرد و شبهایش را به عبادت سپرى کند، بهتر است.
زن و شوهر هر چه با یکدیگر موافق باشند مورد سفارش اسلام است اما زن و شوهر نباید در معصیت از یکدیگر اطاعت کنند.مثلا اگر شوهر از همسرش می خواهد که حجاب شرعی را رعایت نکند، نباید از او اطاعت کند.
خداوند متعال الفت و صمیمت را میان خانواده ها قرار بدهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد
منابع:
تحریر الوسیله، کتاب النکاح، فصل فی النشوز و الشقاق، توضیح المسائل جامع ج4،مسئله 272،270،
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم—
«خداوند در قرآن می فرماید:لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ... «آنچه آنان بخواهند در آنجا برایشان آماده است». (آیه 35 ق)،
اهل بهشت هیچ گاه از زندگی ابدی و نعمتهای آن خسته نمیشوند؛ چون :
اولا: فطرت انسان بدنبال کمال نامحدود است و به اندک، قانع نمیشود. تنها خداست که تشنگی کمالجویی انسان را برطرف میکند و با او قلبش آرام میگیرد: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»(آیه 28 رعد)
اما اگر بجای خدا به چیزهای فانی، محدود، متناهی و زودگذر دل ببندد و دنبال آنها باشد، مثلاً به اشتباه خانه و ماشین و چیزهای دیگر را معشوق خود قرار دهد تا چند وقت ممکن است او را به خود مشغول کند اما بعد از مدتی دلش از آن زده میشود و برایش تکراری و خستهکننده میشود.
بنابراین عامل اصلی خستگی، کسالت و دلزدگی در دنیا، محدودیت و زودگذر بودن چیزهایی است که به آنها دل میبندیم. اما اگر محبوب حقیقیمان را پیدا کنیم در همین دنیا نیز در کمال آرامش و لذت خواهیم بود.
ثانیا: در همین جهان نیز نعمتهایی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمیشود؛ مثلاً اگر صدها سال عمر کنیم باز هم نوشیدن آب گوارا و استنشاق هوای تازه برایمان لذتبخش است. حال، چه رسد به نعمتهای بهشتی!
ثالثا:هر روز نعمتهای بهشت حالت نو و جدیدی پیدا میکنند وبنا به درخواست خود فرد جدید میشود (لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ.)
امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «خداوند هر صبحگاه بهشت ویژهای را مىگشاید و مىگوید: بوى خوشت را افزون کن و نسیمت را بیفزا(روح المعانی ،ج27،ص96)
و نکتهچهارم: بزرگترین نعمت و لذت بهشت، لقاءالله است. در همین دنیا نیز ما هیچگاه از دیدن محبوبمان خسته نمیشویم و دوست داریم که هر لحظه پیش معشوق خود باشیم چه برسد به دیدار خدا و زیارت انبیا و ائمه در بهشت!
خداوند بهشت برین را نصیب همه ما بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد