سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.امیرالمؤمنین«علیهالسلام» در روایت می فرمایند: پنج سخن از من بیاموزید که ارزش آنها به قدری است که اگر بر مرکب تیزپایی سوار شده و جهان را سیر کنید، مانند اینها را پیدا نمیکنید:
مورد اول : لا یَرجو اَحَدٌ اِلَّا رَبَّهُ. امیدی به غیر از خدا نداشته باشید. امید انسان به این عوامل ظاهری، یعنی به این جسمهای بیروح و این کالبدهای بیجان نباشد. انسان در همه چیز دنبال امید به خدا باشد؛ این، کار انسان را خیلی آسان و گوارا میکند.
مورد دوم: لا یَخافَنَّ اِلَّا ذَنبَهُ . از هیچ چیز جز گناه خود نترسید. گناه، آثار دنیوی و اخروی دارد، قرآن میفرماید: «ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم»، نقش این مطلب در زندگی این است که انسان مراقب رفتار و کردار و گفتار خود باشد که مبادا دچار گناه و انحراف نگردد.
مورد سوم: لا یَستَحیِی العَالِمُ اِذا لَم یَعلَم اَن یَتَعَلَّمَ. شخص ولو عالم و دانا باشد اگر چیزی را نمیداند از یادگرفتن و پرسیدن، حیا نکند.
مورد چهارم: لا یَستَحیی اِذا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ. اگر در مورد چیزی که به آن علم ندارید، از شما سؤال شود خجالت نکشید از اینکه بگویید: خدا دانا است.
مورد پنجم: اَنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَأسَ لَه. همه چیزِ ایمان صبر است. صبر یعنی تحمّل کردن، استقامت کردن، پای فشردن در راه صحیح؛ به این میگویند صبر، که پشتوانهی همهی حرکتها و تلاشهای انسان .صبر است.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
جهت قبول زیارات صلواتی را عنایت بفرمایید.
(متن درس اصلی درس خارج حضرت اقا جهت مطالعه)
عَن اَمیرِ المُؤمِنین (عَلَیهِ السَّلام) اَنَّهُ قالَ: خُذوا عَنّی کَلِماتٍ لَو رَکِبتُمُ المَطِیَّ فَاَنضَیتُموها لَم تُصیبوا مِثلَهُنَّ اَلا لا یَرجو اَحَدٌ اِلَّا رَبَّهُ وَ لا یَخافَنَّ اِلَّا ذَنبَهُ وَ لا یَستَحیِی العَالِمُ اِذا لَم یَعلَم اَن یَتَعَلَّمَ وَ لا یَستَحیی اِذا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقولَ اللهُ اَعلَمُ وَ اعلَموا اَنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَأسَ لَه.(۱)
خُذوا عَنّی کَلِماتٍ لَو رَکِبتُمُ المَطِیَّ فَاَنضَیتُموها لَم تُصیبوا مِثلَهُنَّ
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود که این پنج کلمه را، این پنج مطلب را، از من فرا بگیرید؛ پنج کلمهای که هر چه سِیر کنید در این دنیا، نخواهید توانست بهتر از این کلمات حکمتآمیز را پیدا کنید. تعبیر حضرت این است که «لَو رَکِبتُمُ المَطی»؛ «مطی» جمع «مطیّه» است؛ یعنی چهارپایان و مراکبِ آن روزِ دنیا؛ حالا شما بفرمایید هواپیما و اتومبیل. فَاَنضَیتُموها؛ یعنی فرسوده کنید؛ [یعنی اگر] آن قدر سواری بکشید از این شتر یا این اسب که از پا بیندازید او را؛ یعنی این قدر پیش بروید؛ راه بروید. خلاصه، کنایه از این معنا است که هر چه بگردید، نخواهید توانست مثل این کلمات را در حکمت پیدا کنید. این پنج کلمه [برای هر کس] این است:
اَلا لا یَرجو اَحَدٌ اِلَّا رَبَّه
[اوّل:] امیدی به غیر خدا نداشته باشد؛ پشت سر همهی عوامل مادّی، ارادهی الهی را ببیند. گاهی همهی وسایل مادّی هم فراهم است امّا نتیجهبخش نمیشود. همهی این سلسلهی علل و معالیلی که در این عالَم طبیعت گذاشته شده است، قوامش و تأثیرش به ارادهی الهی است. این را آدم بفهمد و امید او به خدا باشد؛ امید او به این عوامل ظاهری، یعنی به این جسمهای بیروح و این کالبدهای بیجان نباشد. همهی این علل و عوامل، بدون ارادهی الهی کالبدی هستند بیجان؛ جان آنها، روح آنها، حقیقت آنها عبارت است از ارادهی الهی. پس در همه چیز دنبال امید به خدا باشید؛ این، کار انسان را خیلی آسان و گوارا میکند.
وَ لا یَخافَنَّ اِلَّا ذَنبَه
[دوّم:] از هیچ چیز هم جز گناهِ خود نترسد. این گناه، آثار دنیوی و اخروی دارد. وَ ما اَصابَکُم مِن مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَت اَیدیکُم؛(۲) این همان گناهان ما است، خطاهای ما است؛ ما هستیم که با سوء تدبیر خودمان، با سوء عمل خودمان، با تنبلی خودمان، با دخالت دادن هواهای نفْسانی خودمان، کارها را خراب میکنیم و میوهی تلخ آن، کام ما را تلخ میکند. پس آنچه باید واقعاً از آن بترسیم، خطای خود ما، گناه خود ما، تخلّف خود ما است. این دوّمی موجب میشود که انسان مراقب باشد که در همهی امور زندگی خطا نکند، مواظب باشد که درست بیندیشد، درست فکر کند، درست عمل کند و خواستها و هواها را در تصمیمگیریهای گوناگون در زندگی خودش اثر ندهد. همین جور هم هست؛ در زندگیتان [اگر] نگاه کنید، خواهید دید همه چیز همین جور است.
وَ لا یَستَحیِی العَالِمُ اِذا لَم یَعلَم اَن یَتَعَلَّم
[سوّم:] شخصی که عالم است، خجالت نکشد از اینکه بیاموزد آن چیزی را که نمیداند. مرحوم کیوان سمیعی -مرد بافرهنگِ فرهیختهای بود به قول امروز؛ مرحوم کیوان سمیعی چند سال پیش فوت کرد- میگفت مرحوم حاج آقا حسین قمی در سفری که از عتبات آمده بود برای زیارت و برمیگشت، آمد کرمانشاه -مرحوم آقای حاج آقا حسین قمی مرجع تقلید بود آن وقت- یک مسئلهای در قبله محلّ اختلاف شد بین علما، مرحوم سردار کابلیِ معروف که اهل نجوم و این چیزها بود، آمد نشست برای حاج آقا حسین شرح داد؛ میگوید من در مجلس بودم، دیدم حاج آقا حسین وقتی فهمید که این مردِ واردی است، با اینکه سردار کابلی، هم سنّاً، هم رتبهی علمیاش و رتبهی حوزویاش خیلی پایینتر از مرحوم حاج آقا حسین بود -البتّه او هم عالم بود، فاضل بود- حاج آقا حسین مثل یک شاگرد گفت شما فردا هم تشریف بیاورید؛ فردا هم آمد برایش شرح داد مسئلهای را در باب قبله و تبیین کرد برای او. شما عالم هستید، امّا این مطلب را وقتی نمیدانید، از اینکه بروید یاد بگیرید شرم نکنید. آنچه حالا انسان میخواهد یاد بگیرد و بنا دارد که یاد بگیرد، نگویید «من بروم یاد بگیرم با این شأن و با این مقام و با این شهرت؟» ببینید این دایرهی علمآموزی و گسترش علم تا کجاها همین طور گسترده میشود! تمامشدنی نیست یاد گرفتنِ انسان.
وَ لا یَستَحیی اِذا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقولَ اللهُ اَعلَم
[چهارم:] یک چیزی هم که از شما پرسیدند، وقتی نمیدانید، خجالت نکشید از اینکه بگویید: من نمیدانم، خدا میداند. حالا در این روایت دارد «اللهُ اَعلَمُ»؛ در یک روایت دیگر با یک سند دیگری همین مطلب نقل شده که دارد «اَن یَقولَ لا اَعلَم». آدم چیزی را که نمیداند، خجالت نکشد از اینکه بگوید من نمیدانم آن را؛ علم را با جهل مخلوط نکنید. الان خیلیها از این کسانی که مدّعیانِ علم هستند در عرصههای مختلف ــ نه فقط عمامهایها؛ عمامهای و غیر عمامهای؛ دیگر حالا غیر عمامهایها شلوغتر کردهاند تا عمامهایها ــ اینها وقتی یک چیزی را نمیدانند، ننگشان میکند که بگویند نمیدانیم، رشتهی ما نیست، کار ما نیست، بلد نیستیم، تحقیق نکردهایم، درسش را نخواندهایم؛ ننگشان میکند که این را بگویند؛ یک چیزی حتماً در جواب افاده میکنند، افاضه میکند، غلط؛ یعنی جهل را میریزند در عرصه و سفرهی علم، مخلوط میکنند، علم را خراب میکنند.
وَ اعلَموا اَنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَأسَ لَه
[پنجم:] همه چیزِ ایمان صبر است. صبر یعنی تحمّل کردن، استقامت کردن، پای فشردن در راه صحیح؛ به این میگویند صبر، که پشتوانهی همهی حرکتها و تلاشهای انسان هم صبر است.۱۳۸۳/۰۳/۰۳ شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق(علیه السلام) برای افزایش طول عمر می فرمایند: صَدَقه وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ یَزِیدَانِ فِی الْأَجل :نیکی به پدر و مادر و صله رحم موجب ازدیاد عمرند.(بحار، ج71، ص 83)
در روایات راههایی برای افزایش عمر بیان شده است که برخی ذکر میشود:
1-نیکی به والدین و صلهرحم: صلهرحم تا جایی نقش دارد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرماید حتی زمانی که قومی به جای نیکی، به فجور و گناه ورزی روی میآورند به سبب آنکه صلهرحم را به جا میآوردند، دارای عمر طولانی خواهند شد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) در این باره میفرماید: مردمی که گناهکارند و نه نیکوکار، به صلهرحم، اموالشان زیاد و عمرشان طولانی میشود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد!؟ (کافی، ج 2، ص 155)
2- خوش اخلاقی: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانهها را آباد و عمرها را طولانی میکنند. (کافی، ج 2، ص 100) واین طبیعی است، چون با اخلاق خوش استرس کم شده و بیماریها کم میشود.
3- زیارت امام حسین(علیه السلام): در این باره امام صادق(علیه السلام) فرموده است: زیارت امام حسین(علیه السلام) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزیات را زیاد میکند و زندگیات را همراه با سعادت میکند (کامل الزیارات، ص 286)
4- نیکی به خانواده: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: هر کس به شایستگی در حق خانوادهاش نیکی کند، خداوند بر عمرش میافزاید. (کافی، ج 8، ص 219، ح 269)
خدواند عمر با برکت به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. . یکی از مهمترین مسائل حیات انسان مساله سعادت و شقاوت است که مومن دائما نگران است که در کدام گروه قرار می گیرد و در آثار اسلامی هم به این مطلب توجه زیادی شده است به همین مناسبت در یک روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به برخی از نشانه ها و عوامل شقاوت اشاره شده است تا هر کسی حال خودش را بررسی کند البته باید بدانیم که این عوامل با انتخاب نادرست انسان ایجاد می شود و اگردر شخصی وجود داشته باشد نباید مأیوس گردد چون با مراقبت و دقت در اعمال خود میتواند آنها را برطرف و به مسیر سعادت قدم بگذارد. . عواملی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیان می کنند عبارتند از:
عامل اول: جمود العین. خشکبودن چشم و نبود حالت تضرّع و گریه به درگاه الهی، گریه در پیشگاه خدا، خواه ناشی از خشت و ترس از عظمت خداست و خواه ناشی از محبت و شکر در برابر نعمتهای خدا که نعم الهی را به یاد آورده و حقارت و کوچکی خود را متذکر شود، امری محبوب و پسندیده است و نبود آن نشانۀ شقاوت میباشد.
عامل دوم :قسوة القلب. قساوت قلب؛ که انسان در برابر حوادث و مصائبی که برای دیگران پیش میآید بیتفاوت باشد.
عامل سوم:شدّة الحرص فی طلب الرزق . در طلب روزی، شدت طمع و حرص داشته باشد.
عامل چهارم: الاصرار علی الذنب. اصرار و پافشاری بر گناه داشته باشد.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام سلامتی مراجع عظام خاصه امام خامنه ای صلوات ختم فرماید.
(متن اصلی درس خارج حضرت آقا جهت مطالعه)
الفصل الرابع:
«فی کیفیة استیفاء القصاص»
جلسه 306، 1383/2/7
عن جعفر بن محمد(علیهماالسلام)، عن ابیه، عن آبائه(علیهمالسلام)، عن علیّ(علیهالسلام) قال: قال رسول الله(صلیاللهعلیهوآله):
«من علامات الشقاء: جمود العین و قسوة القلب و شدّة الحرص فی طلب الرزق و الاصرار علی الذنب».
(خصال شیخ صدوق، باب الاربعة)
سعادت و شقاوت، مهمترین مسأله در حیات انسان است، لذا فرد مؤمن دائماً در نگرانی و تشویش به سر میبرد که آیا در زمرۀ سعداء یا در گروه اشقیاء است.
در آثار اسلامی نیز به این مطلب توجه زیادی شده است، در دعاء وارد شده است که: اللهم ان کنت عندک فی امّ الکتاب شقیّاً فاجعلنی سعیداً.
در این روایت بعضی از نشانهها و عوامل شقاوت بیان شده تا هر کس بتواند خود را بیازماید و البته باید دانست که این عوامل جبری نبوده و با سوء اختیار خودِ انسان حاصل میشود و اگر در شخصی وجود داشته باشد نباید مأیوس گردد چون با مراقبت و دقت در اعمال خود میتواند آنها را زدوده و به مسیر سعادت گام نهد. این عوامل عبارتند از:
1- خشکبودن چشم و نبود حالت تضرّع و گریه به درگاه الهی، گریه در پیشگاه خدا، خواه ناشی از خشیت و خوف در مقابل صفات جلال او باشد و خواه ناشی از محبت و شکر در برابر صفات جمال وی که انسان، نعم الهی را به یاد آورده و حقارت و کوچکی خود را متذکر شود، امری محبوب و پسندیده است و نبود آن نشانۀ شقاوت میباشد.
2- قساوت قلب؛ که انسان در برابر حوادث و مصائبی که برای دیگران پیش میآید بیتفاوت باشد.
3- در طلب روزی، شدت طمع و حرص داشته باشد.
4- اصرار و پافشاری بر گناه داشته باشد.
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام علی(علیه السلام) گناه را از عوامل سلب آرامش می داند و می فرمایند: کَم مِن شَهوَةِ ساعَةٍ اَورَثَت حُزناً طَویلاً؛. چه بسیار خواهش های نفسانی لحظه ای، که اندوه طولانی و درازی را در پی دارد.( کافی، ج 2 ، ص 451 )
بعضی از عوامل از بین رفتن آرامش که در روایات بدان ها اشاره شده است عبارت اند از:
1-دلبستگی به دنیا: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: "رغبت و علاقه به دنیا موجب غم و حزن انسان است و زهد و بی رغبتی به دنیا موجب راحتی قلب و بدن است(بحار، ج 73، ص 91)
امام خمینی (ره) نیز با توجه به روایات به فرزندشان حاج سید احمد فرمودند: «... من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف نمودم، به این نتیجه رسیده ام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنج های درونی و روانی و روحیشان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگر خراش تر است... آنچه مایه نجات انسان ها و آرامش قلوب است، وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دایمی خدای تعالی حاصل می شود(نامه 26/4/1363)
2- طمع و چشم داشت به مال مردم: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: "کسی که به مال دیگران طمع و چشم داشت، داشته باشد حزن و اندوهش طولانی خواهد شد(بحار، ج 77، ص 172)
3- حسادت: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: "غیر از حسود ظالمی را ندیدم که شبیه ترین کس به مظلوم باشد؛ زیرا دارای قلبی غصه دار و حزنی پیوسته است"( بحار، ج 73، ص 256)
4- چشم و هم چشمی: وقتی می بینند کسی چیزی دارد، آنها هم سعی می کنند آن چیز را تهیه کنند و داشته باشند و نداشتن آن چیز موجب نگرانی و ناراحتی آنان می گردد و احساس کمبود می کنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: در امور دنیا به کسانی که وضع زندگیشان پایین تر از تو می باشد بنگر، نه به کسانی که وضع مالی آن ها از تو بهتر و برتر است(جامع السعادات، ج6، ص105)
خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.یکی از دستورات قرآن پوشش و حجاب است که خانم در برابر نامحرم باید بدن و موی خود را بپوشاند و زینتهای خود را نیز اشکار نکند، بنابراین خانمی که ناخن مصنوعی کاشته باید از نامحرم بپوشاند، اما سوالی که در اینجا شاید به ذهن شما برسد این است که آیا کاشت ناخن مصنوعی جایز است؟
در جواب سه نکته کوتاه عرض می شود:
1. کاشت ناخن ومژه مصنوعی در صورتی که برای زینت انجام می شود و خانم می داند که در زمان وضو و غسل امکان برطرف کردن آن را ندارد، جایز نیست.
2. کسی که ناخن یا مژه مصنوعی کاشته، لازم است برای وضو و غسل آن را برطرف کند هرچند هزینه داشته باشد و با توجه به امکان جدا سازی، چنانچه فرد بر ندارد و جدا نکند وضو و غسل صحیح نیست.
کسی که ناخن مصنوعی را با وجود امکان جدا سازی برندارد، وضو و غسل او باطل است و با توجه به ناقص بودن وضو و غسلش توقفش در مساجد و زیر گنبد حرم اما رضا علیه السلام جایز نیست و همچنین نماز فرد باطل و روزه های فرد دچار اشکال می شود و همچنین خانم که با این ناخن فوت کند غسل میت او نیز دچار اشکال می شود.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و اتحاد بین مسلمین صلوات بر محمد و آل محمد
خداوند در قرآن راهکار آرامش را یاد خدا میداند و میفرماید: أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: همانا با یاد الاهی قلب ها آرام می شود (آیه 28 رعد)
برخی عوامل رسیدن به آرامش عبارتند از:
1-یادخدا: طبق آیه تلاوت شده یادخداباعث آرامش است،یعنی این که انسان همیشه توجه و یقین داشته باشد که هیچ موجودی در عالم نمی تواند مستقل و جدای از «الله» منشأ اثر باشد وتمام قدرت و ملک و هستی از او است وعزت و ذلت بندگان نیز به دست او است؛ او بر همه چیز توانا است؛ اگر انسان واقعا با تمام وجودش باور داشته باشد که هیچ دگرگونی و قدرتی در عالم نیست مگر این که وابسته به خداوند بزرگ است و آن گاه با زبان بگوید: «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم»، دیگر دغدغه و اضطرابی ندارد.
2- توکل به خدا: توکل یعنی این که انسان وظیفه خود را در حد توانایی انجام داده و نتیجه کارها را به خداوند واگذار نماید. قرآن مجید می فرماید: "کسی که بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می کند"(آیه 3 طلاق) چون رزق از ناحیه خداوند تعالی ضمانت شده وخداوند قادر است که از عهده ضمانت خود برآید.
3- رضایت به خواست الهی: اگر انسان باور داشته باشد که خداوند متعال همیشه خیر خواه بندگان خود است و به خواست الاهی گردن نهد هیچ دغدغه ای نخواهد داشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) دراین زمینه فرمود: هرکس اطمینان کند که آنچه خداوند برای او مقدر کرده، از او فوت نمی شود، قلبش راحت و آرام می گردد. (غررالحکم، ح 8763)
خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.یکی از مهمترین وظایف دینی امر به معروف و نهی از منکر است برای اینکه این وظیفه را بتوانیم انجام دهیم، باید شیوه مناسب انتخاب شود، لذا به همین مناسبت به چند نکته کوتاه توجه شود:
1. در انجام این فریضه نباید خجالت کشید. افرادی که خجالتی هستند برای اینکه خجالتشون بریزه یه راهش به قول یکی از علما(آیت الله حائری شیرازی) این است که در جمع مثلا در خونه یا مسجد یا جای مناسب دیگری موقع اذان، اذان بگوید.
2. یکی از شرایط احتمال تاثیر هست ومعمولاتاثیرداره لذابه اینکه تذکر اثر دارد یا ندارد خیلی فکر نکنیم، کاری را که صحیح است انجام بدیم، خدا برکتش را عنایت می کند.
3. در هنگام انجام فریضه با محبت باشیم. به گونه ای که طرف مقابل حس کند، دستش را میگیرید نه مچش را و اینکه با عملش مشکل دارید نه با خودش.
4.محترمانه بگویید مثلا به خانم نامحرم بگویید: خانم محترم ...
5. در غالب موارد بگوییم و رد شویم و توضیح لازم نیست و به هیچ عنوان بگو و مگو و مشاجره انجام نگیرد ضمن اینکه در برخی مواقع لحظه اخر که ازمکان خارج میشویم، بگوییم.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
سلامتی همه مسافرین مخصوصا جمع حاضر صلواتی عنایت بفرمایید
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
خدواند در قرآن درباره علم غیب می فرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ؛ و هیچ احدی بر غیب خدا اطلاع ندارد؛ مگر کسی که خدا از او راضی باشد (آیه 26و27جن)
آیات قرآن درباره علم غیب سه گونه است:
1-برخی آیات علم غیب را مخصوص خدا میداند(آیه 59 انعام)
2-برخی آیات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) علم غیب را از خود نفی میکند(آیه 188 اعراف)
3-برخی آیات گوید که برخی از رسولان و برگزیدگان نیز علم غیب دارند(آیه 27 جن)
راه جمع این است که بگوئیم:
علم غیب ذاتا ومستقلا مخصوص خداست و معصومین از جانب خدا علم دارند؛ازاین جهت هرجا در قرآن آمده که علم غیب مخصوص خداست(آیه 59 انعام) منظور علم غیب ذاتی و استقلالی وبالفعل است وهرجا گوید برخی دیگر که خدا بخواهد به آنها میدهد(آیه 27 جن)،منظور غیر مستقل است و ازجانب خدا وبا اذن اوست وبالفعل معصومین ندارند،ولی بالقوه دارند که اگر بخواهند خدا به آنها میدهد؛ ازطرفی برخی علوم مثل روز قیامت فقط مختص خداست .
خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق(علیه السلام) درمورد علم غیب ائمه(علیهم السلام) می فرمایند: إِذَا أَرَادَ اَلْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِک: زمانی که امام اراده کند،چیزی را بداند،خدا او را آگاه می کند(کافی، ج1،ص 258 )
گاهی سوال میشود چرا ائمه(علیهم السلام) ازعلم غیب خود برای کشته نشدن، استفاده نکردند؟ باید گفت:
1-دوگونه علم وجود دارد(طبیعی-غیب) و انسان در برابرعلم طبیعی تکلیف دارد؛ ولی علمی که از ناحیه غیب به دست آمده، تکلیف نمیآورد؛ چون علم غیب در حقیقت علم امام، آگاهی بر قضای حتمی الاهی است که تغییر ناپذیر است؛ در نتیجه، هیچ تکلیفی ندارد; زیرا تکلیف در جایی معنا دارد که انجام یا ترک چیزی در اختیار مکلف باشد . امر و نهی درباره قضای حتمی بیهوده و بی اثر است; زیرا اراده انسانی در آن تاثیر ندارد
2-معصومین علیهم السلام مکلف به زندگی به شیوه عادی بودند تا از الگو بودن نیفتند،چون برای هدایت بشر آمده اند ؛ واگر ازعلم غیب بهره گیرند، هرگز شکست نمی خوردند و نمی توانند الگوی مناسبی برای مردم باشد; زیرا در غم و رنج و مصیبت و مشکل انسان های عادی شریک نیست که خلاف طبیعت است. البته گاه برای حفظ و عزت دین از علم غیب به دستور خدا استفاده می کنند; ولی قانون واساس بر این است که در جریان امور ظاهری از علوم عادی بهره گیرند
3-طبق برخی روایات(کافی، ج1،ص 258 ) ،علم غیب براى پیامبر و امامان شأنى است؛ یعنى، چنان نیست که این علم همواره، هر چیزى را در اختیار آنان قرار دهد. بر این اساس، ممکن است نسبت به نحوه شهادت خود با همه جزئیات آن علم نداشته باشد چون اراده نکرده که بداند.
4-معصومین علیهم السلام نیز باید امتحان شوند و سنت الهی این است و ازطرفی عمل به غیب موجب برهم خوردن قوانین طبیعی است.
خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
پیامبر خدا صلی الله علیه السلام در روایتی به امیر المومنین می فرمایند: سزاوار است که مؤمن ، هشت صفت داشته باشد که در این فرصت به برخی از آنها اشاره می شود:
اول: وِقارٌ عند الهَزائِز. در سختی ها و تلاطمهای زندگی، سنگین باشد یعنی فرصت رسیدگی حادثه را به خودش میدهد و سعی میکند که حادثه را بشناسد و از آن به سلامت عبور بکند.
دوم: صبرٌ عند البلاء. بلاء که نازل شد، صبور باشد یعنی هدف زندگی خودش را با این حوادث سخت و دشوار گم نکند. که این بلاء هم اعمّ است از بلایای شخصی مثل بیماری یا بلا و حوادث خانوادگی یا بلاهای اجتماعی
سوم: شُکرٌ عند الرَّخاء، در زمان آسایش و خوشی، شکر کند، غفلت او را فرا نگیرد! که شکر از صبر اهمیتش کمتر نیست اگر بیشتر نباشد؛ چون زندگیهای راحت برخی انسانها را دچار غفلت و سقوط می کند. شکوربودن، یعنی دائم متذکّرِ نعمت خدا بودن.
چهارم: قُنوعٌ بِما رَزَقَه الله عزّوجلّ. . قانع باشد به آنچه خدای متعال به او داده است. نه اینکه دنبال زندگی نباشد؛ یعنی زبان به شِکوه و نارضایتی باز نکند که چرا فلان چیزم کم است؟ یا مثل فلانکس نیست؟ اینطور نباشد.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خداوند همه مجاهدین در راه خدا خصوصا جبهه مقاومت در فلسطین را نصرت عطا فرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
متن اصلی برای مطالعه:
النوع الأول:«لاکتساب بالأعیان النجسة»
(بیع الخنزیر)
جلسه 62، 1384/8/30
حدیث اخلاقی
یا علیّ! یَنبغی أن یکون فی المؤمنِ ثَمانُ خصالٍ. از طرق مختلفی این روایت نقل شده است با عبارات نزدیک به یکدیگر.
وِقارٌ عند الهَزائِز، در بعضی از روایات، وَقورٌ عند الهزائز دارد. هزائز یعنی شدّتهای زندگی، جمع هَزَّ، یعنی تکانهای شدید زندگی. بعضی از روایات، هَزائِز دارد و بعضی از روایات هَزاهِز، که این نسخه از آن قبیل است، هر دو درست است. در شدّتها و تلاطمهای زندگی، دارای وقار باشد. وقار یعنی سنگینی. مثل پَرِ کاهی تکان نخورد! بعضی به مجرّد اینکه یک حادثهای پیش میآید یا در زندگیِ شخصی آنها یا در زندگی اجتماعی، همینطور سرگردان و حیران و مثل یک برگ پائیزی از درخت افتاده دستخوش باد میشوند! مؤمن اینطور نمیشود. مؤمن آرام، سنگین، فرصت رسیدگی حادثه را به خودش میدهد و سعی میکند که حادثه را بشناسد و از آن به سلامت عبور بکند.
و صبرٌ عند البلاء، بلاء که نازل شد، صبور باشد هنگام نزول بلاء، تحمّل کند، آن راه خودش، خط خودش، هدف زندگی خودش را با این حوادث سخت و دشوار گم نکند. که این بلاء هم اعمّ است از بلایای شخصی، بیماریهای سختی پیش میآید، حوادث خانوادگی پیش میآید، مشکلات پیش میآید، یا بلاهای اجتماعی؛ یک دفعه دشمن گردنکلفتِ عَنود خبیثی مثل امریکا در مقابلش پیدا میشود، تهدید میکند! صبور باشد.
و شُکرٌ عند الرَّخاء، یکی هم این است که در وقت رخاء و آسایش و خوشی، شکر کند، غفلت او را فرا نگیرد! که این به نظر من از آن صبر اهمیتش کمتر نیست اگر بیشتر نباشد؛ چون زندگیهای راحت، زندگیهای خوش، انسانها را دچار غفلت میکند و گاهی یک آدم مؤمنی یک دفعه میبینید که رفت آنجاهایی، آن دور دورها، و دچار شد به یک غفلتهایی، به یک انحرافهایی، به یک سقوطهایی، گاهی سقوط میکند! گاهی در تاریخ میبینیم، گاهی در جلوی چشم خودمان هم میبینیم کسانی را که اینها در وقت شدّت خوب بودند، ایستادگی داشتند، امّا وقتی رخاء شد، نتوانستند خودشان را حفظ کنند و رها کردند خود را و دچار غفلت شدند. شکوربودن، یعنی دائم متذکّرِ نعمت خدا و طبعاً متذکّر این راه.
و قُنوعٌ بِما رَزَقَه الله عزّوجلّ. قانع باشد به آنچه خدای متعال به او داده است. نه اینکه دنبال زندگی نباشد؛ یعنی زبان به شِکوه و نارضایتی باز نکند که چرا فلان چیزم کم است؟ یا مثل فلانکس نیست؟ اینطور نباشد.
و لایَظلِمُ الأعداء، به دشمنان ظلم نکند. دشمن شما هم وقتی در مقابل شما قرار گرفت ظلم به او نکنید! اگر گناهی کرده است، موظفید که آن گناه را بر طبق قانون رسیدگی کنید، امّا إعمال دشمنی نباید کرد! این خیلی درس عجیبی است که انسان به دشمنانش هم حق ندارد ظلم کند.
و لایَتَحامَل علی الأصدقاء، تحامل یعنی توقّع زیادی کردن و کسی را زیر فشار گذاشتن. میگویند: دوستان را مورد تحامل خودش قرار ندهد. بعضی هستند در مقابل دشمن که میرسند، جرأت نفس کشیدن هم ندارند! امّا وقتی به یک دوست و رفیق و هم جهت و هم خطی میرسند، توقّعات و تحاملات شروع میشود.
بَدنُه منه فی تعب، جسم او در تعب و زحمت است. یکسره به خودش کار میدهد، فشار میآورد، کار میکند. یکی از علائم مؤمن این است که به خودش زحمت بدهد برای کار. حال، یا آن کار عبادت است، عبادت متعارف، روزه میگیرد، نماز میخواند، نافله میخواند، دعا میخواند، یا اینکه تعب، همین کارهای اجتماعی و شخصی است، بدن خودش را به زحمت میاندازد از خودش.
و الناسُ منه فی راحة، امّا مردم از دست او در راحتی هستند؛ یعنی برای مردم درد سری درست نمیکند. النوادر، صفحۀ 320.
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: علیکُمْ بقیام الّلیل فَإِنَّهُ تکفیرُ السَّیئاتِ:بر شما باد به قیام در شب(نماز شب)، چرا که موجب پوشاندن و بخشش گناهان است.(بحار، ج ۸۷، ص ۱۲۳)
در روایات اثرات اخروی مختلفی برای نماز شب ذکر شده است که به برخی اشاره میشود:
1-پاک شدن گناهان: یکی از آثار نماز شب پاکی روح از آلودگی گناه میباشد.پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: انسانی که سحرخیز باشد و نماز شب بخواند، آن گناهانی که در روز انجام داده ،پاک میشود. نمازشب حسنه ای است که در دل های مومنین وارد شده و آثار معصیت و تیرگی هایی که دلهایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین می برد.
2-قبولی اعمال: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : نماز شب باعث قبولی عبادات و اعمال است.«(بحار، ج87، ص161)
3- استجابت دعا: امام صادق علیه السلام میفرماید: «کسی که در قنوت نمازوتر, چهل مومن و سپس برای خود دعا کند خداوند دعاهای وی را مستجاب میگرداند(وسائل الشیعه، ج4، باب 45)
4-رضایت خدا: رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: نماز شب سبب کسب رضایت پروردگار است.( بحار ، ج. ۸۷، ص. ۱۶۰)
خداوند توفیق نمازشب به همه عنایت فرماید به برکت صلوات برمحمد وآل محمد
یکی از مواردی که سبب حق الناس می شود، مسائل مرتبط با بیمه هست، که در این زمینه به چند نکته اشاره می شود:
1. بیمه یک نوع قرارداد شرعی است که بیمه کننده تعهد می دهد که به بیمه شونده بر اساس تعهدات توافق شده، خسارت و هزینه ای را پرداخت کند، بنابر این تنها کسی که می تواند از امتیازات و بیمه استفاده کند، همان بیمه شونده هست، و شخص دیگری حق استفاده ندارد و اگر استفاده شود و بیمه هم هزینه را پرداخت کند، استفاده کننده غیر قانونی علاوه بر اینکه گناه کرده به شرکت بیمه مدیون است.فرقی ندارد شرکت بیمه دولتی باشد یا خصوصی.
2. ارائه اطلاعات نادرست به شرکتهای بیمه و صحنه سازی های مصنوعی مانند آتش سوزی عمدی یا تصادف ساختگی و یا دریافت بیمه بیکاری با ترفند و پنهان کاری و مانند اینها حرام است و اگر از این طریق مالی را از شرکت بیمه بگیرد شرعا مدیون و ضامن است و باید به شرکت بیمه برگرداند.
3. شرکت بیمه هم واجب است بر اساس تعهداتی که در ضمن قرارداد پذیرفته، در اسرع وقت عمل کند و به بهانه واهی از تعهدات امتناع نکند و محاسبه هزینه بر طبق نظر اهل خبره و کارشناس عمل شود و سلیقه ای عمل نشود و گرنه شرکت بیمه مدیون است.
در پایان نکته ای مهم را درباره زیارت یادآوری کنم، باور ما این است که امام شاهد و ناظر است و اقتضای این باور این است که زائر با پوشش مناسب به زیارت مشرف شود و لازم است خواهران گرامی در همه مکانها خصوصا حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل و چادر حضور پیدا کنند و همچنین زائرین مناسب است در اطراف ضریح نورانی از بلند کردن صدا پرهیز کنند حتی از درخواست صلوات نیز پرهیز شود تا مزاحم حضور قلب زائر و اذیت زائرین نشود.
خداوند ما را مدیون احدی قرار ندهد به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
خدواند در قرآن دستور میدهد: اگر نمىدانید از اهل ذکر (یعنى علما و دانشمندان هر امت) سؤال کنید. فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (آیه 43 نحل)
دلایل عقلی و نقلی برای تقلدی وجود دارد که اشاره میشود:
1-طبق آیه نقل شده، وقتی که مطلبی را نمی دانیم باید از اهل علم و دانشمندان سوال کرد.
2-سیره و روش عقلاء در اموری مختلف وبرای حل مشکلات ومسایل روز مره زندگی خودشان چنین است و به افرادی که بهتر میدانند، مراجعه میکنند و حال آنکه قطعا مساله ای مهمتر از این که حکم خدا چیست پیدا نمیشود ، بنابراین باید به کسانی که به اصطلاح مجتهد گفته می شود، مراجعه کرد. مانند: رجوع به پزشک در معالجه بیمارى.
3-ائمه طاهرین علیهم السّلام شاگردانى تربیت مىکردند و به اطراف مىفرستادند؛ یا افرادى مىآمدند و از آن بزرگواران تعلیم مىگرفتند، و به وطن خود بر مىگشتند، سپس مشغول تدریس و تعلیم در بین مردم مىشدند. و شیعیان به آنان مراجعه مىکردند.
به عنوان نمونه یونس بن عبد الرّحمَن که از بزرگان أصحاب است، در مسجد کوفه مىنشست مردم، مَسائلشان را سؤال مىکردند او نیز فتوى مىداد و موارد اختلافی را حل و فصل می کرد، وقتی از حضرت امام رضا علیه السلام سؤال شد:
«آیا یونس بن عبد الرّحمن، مورد اطمینان است تا من از او معالم دینم را أخذ کنم؟ حضرت فرمودند: بله، معالم دین را از او أخذ کن» این در حالى است که حضرت رضا(علیه السلام) مدینه شرف حضور دارند و یونس در کوفه بود. ( وسایل الشیعه ج27 ص 147 ح33). نکته: از این روایت فهمیده می شود دسترسى به إمام معصوم علیه السلام در زمان خودشان هم براى همۀ مردم امکان پذیر نبود
4-عقل می گوید، مخالفت با حکم خدای متعال استحقاق عقوبت را در پی خواهد داشت لذا از باب دفع ضرر محتمل و امان بودن از عقاب یا باید خود عالم شوی و مجتهد یا به عالم رجوع کنی و تقلید نمایی و یا احتیاط کنید. (موسوعه آیه الله خویی ج1 ص2)
خداوند توفیق عمل به دستورات دینی را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
خداوند در قرآن می فرماید:لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ... «آنچه آنان بخواهند در آنجا برایشان آماده است». (آیه 35 ق)،
اهل بهشت هیچ گاه از زندگی ابدی و نعمتهای آن خسته نمیشوند؛ چون :
اولا: فطرت انسان بدنبال کمال نامحدود است و به اندک، قانع نمیشود. تنها خداست که تشنگی کمالجویی انسان را برطرف میکند و با او قلبش آرام میگیرد: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»(آیه 28 رعد)
اما اگر بجای خدا به چیزهای فانی، محدود، متناهی و زودگذر دل ببندد و دنبال آنها باشد، مثلاً به اشتباه خانه و ماشین و چیزهای دیگر را معشوق خود قرار دهد تا چند وقت ممکن است او را به خود مشغول کند اما بعد از مدتی دلش از آن زده میشود و برایش تکراری و خستهکننده میشود.
بنابراین عامل اصلی خستگی، کسالت و دلزدگی در دنیا، محدودیت و زودگذر بودن چیزهایی است که به آنها دل میبندیم. اما اگر محبوب حقیقیمان را پیدا کنیم در همین دنیا نیز در کمال آرامش و لذت خواهیم بود.
ثانیا: در همین جهان نیز نعمتهایی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمیشود؛ مثلاً اگر صدها سال عمر کنیم باز هم نوشیدن آب گوارا و استنشاق هوای تازه برایمان لذتبخش است. حال، چه رسد به نعمتهای بهشتی!
ثالثا:هر روز نعمتهای بهشت حالت نو و جدیدی پیدا میکنند وبنا به درخواست خود فرد جدید میشود (لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ.)
امام صادق(علیه السلام ) میفرمایند: «خداوند هر صبحگاه بهشت ویژهای را مىگشاید و مىگوید: بوى خوشت را افزون کن و نسیمت را بیفزا( روح المعانی ،ج 27 ، ص96)
و نکتهچهارم: بزرگترین نعمت و لذت بهشت، لقاءالله است. در همین دنیا نیز ما هیچگاه از دیدن محبوبمان خسته نمیشویم و دوست داریم که هر لحظه پیش معشوق خود باشیم چه برسد به دیدار خدا و زیارت انبیا و ائمه در بهشت!
خداوند بهشت برین را نصیب همه ما بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از اموری که در معنویت انسان تاثیر گذار است وباید مومنین توجه ویژه ای داشته باشند خوارکی و آشامیدنی است و از جهت شرعی خوارکی و آشامیدنی باید سه ویژگی داشته باشد:
الف: حلال باشد. بنابراین خوردن گوشت ماهی بدون پولک یا خرگوش و خرچنگ یا جوجه تیغی با توجه به اینکه از حیوانات حرام گوشت محسوب می شوند، جایز نمی باشد و حتی نسبت به حیوانات حلال گوشت هم برخی از قسمتهای بدن این حیوانات خوردنش حرام است مثلا خوردن دنبلان گوسفند حرام است.
ب: پاک باشد.لذا خوردن قطره ای شراب نیز با توجه به نجس بودنش حرام است هر چند مست کننده نباشد. البته کسی که مرتکب این گناه شده، باید توبه کند و عبادات خودش مثل نماز را بجا آورد.
ج: ضرر قابل توجهی برای بدن نداشته باشد. و بر همین اساس موارد مخدر با توجه به اینکه دارای ضرر قابل توجه می باشد، استفاده از آن حرام می باشد. (رساله مراجع ج1 م145 و ج2 م2615 و2617 و 2618 ، تحریر ج2 قول فی الصید م24 ، اجوبه س1093 ، استفتائات بهجت ج4 س5874 و مسائل جدید ج3 ص 147، جامع المسائل ج1 س 1362، بهجت ج4 س5882 (
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
جهت آمرزش اموات و گناهان صلوات
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میفرمایند: وَجهُ الاِنتِفاعِ بی فی غَیبَتی فَکَالاِنتفِاع بالشَّمسِ اِذا غَیّبَتها عَنِ الابصارِ السَّحابُ: بهره مندی از من در روزگار غیبتم، مانند سود بردن از خورشید است، آن گاه که ابرها، آنها را از چشمها پوشاندهاند.( احتجاج، ج ۲، ص ۵۴۲)
وجود امام غایب علیه السلام فواید فراوانی دارد که برخی را خدمت شما عرض میکنیم:
اولاً خیلی چیزها هستند که از چشم ما غایبند، اما فواید و آثار فراوانی در زندگی ما دارند. مثلاً نیروی جاذبه یا امواج مخابراتی.
ثانیاً امام غایب به معنای امام بیکار نیست. حضرت خضر(علیه السلام) نیز از چشم مردم مخفی بود و کسی او را نمیشناخت. اما قرآن چند مورد از خدمات اجتماعی ایشان را گزارش میکند.
ثالثا امام غایب، فواید بیشماری دارد ازجمله: امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) واسطه فیض میان خدا و خلق است و تمام برکات از طریق ایشان به ما میرسد. در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «خداوند بوسیله شما خلقت را آغاز و ختم کرد و بوسیله شما باران مىفرستد، آسمان را از سقوط حفظ مىکند، اندوهها را زایل و سختیها را برطرف مىسازد».(مفاتیح الجنان؛زیارت جامعه کبیره)
رابعا: جامعهشناسان معتقدند که وجود رهبر اثر مهمی در موفقیت جمعی دارد؛ حتی اگر آن رهبر غایب باشد، مثلاً در تبعید یا زندان به سر ببرد.
خامسا: امام غایب اثر تربیتى هم دارد؛ زیرا بر حسب آیات و روایات، ایشان نظارهگر اعمال و رفتار ما هستند (آیه 105 توبه)و اعمال ما در اوقات خاصی به محضرشان عرضه میشود. این نظارت باعث میشود منتظران بیشتر مراقب اعمال خود باشند.
سادسا: امام باعث دفع بلا میشود،در این زمینه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمود:خدای متعال به سبب وجود من، بلاها را از خاندان و شیعیانم دور میکند.( کمال الدین ، ج ۲، ص ۱۷۱)
خداوند در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) تعجیل بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از راههای اظهار محبت به خاندان پیامبر که با اجر و ثواب فراوانی همراه است زیارت قبور معصومین علیهم السلام است که در این زمینه به چند نکته اشاره می شود:
تلاش کنیم که زیارت همراه با آداب زیارت انجام شود تا بتوانیم از زیارتمان بهره بیشتری معنوی ببریم. آدابی همچون گام ها هنگام تشرف کوتاه برداشتن یا ذکر گفتن هنگام تشرف و قرائت قرآن در حرم و خواندن زیارت نامه و صحبت کردن دلی با حضرت و خواندن نماز زیارت ...
زیارت از خرافات بدور باشد مثل گرو برداشتن کتاب یا ادعیه و دیگر وسایل حرم که این کار علاوه بر خرافه بودن شرعا جایز نیست و برخی از کارها که افراد انجام می دهند مستند شرعی ندارد مثل بستن گره یا قفل به پنچره فولاد حرم یا بستن طناب به گردن بیمار و وصل کردن آن به پنجره فولاد.
در زیارت نکته ای که باید توجه بیشتری شود این است که از بلند صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام مخصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات.
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم—در مورد اینکه چرا امام حسن(علیه السلام) با معاویه صلح کردند، عللی وجود دارد که به برخی اشاره می کنیم:
1-روی گردانی مردم ازجنگ،وعدم حمایت از امام علیه السلام سستی مردم در حمایت از امام، از مهم ترین دلایل اقدام آن حضرت برای اتخاذ موضع جدید بود. هیچ کس نمی تواند مدعی شود که امام به جنگ با معاویه اعتقاد نداشته است. امام حسن(علیه السلام) فرمودند: به خدا سوگند، من از آن جهت کار را به او (معاویه) سپردم که یاوری نداشتم. اگر یاوری می داشتم شبانه روز با او می جنگیدم تا خداوند میان من و آنان حکم کند(بحار،ج44،ص147).
2- حفظ جان شیعیان: حفظ شیعه یکی از ضروریاتی بود که امام را وادار به پذیرش اقدامی کرد که انجام آن، رشادت خاص خود را می طلبید امام حسن(علیه السلام) فرمودند :من برای حفظ جان شیعیانمان، مصالحه کرد(اخبار الطوال دینوری، ص 220)
3- حفظ دین: امام حسن علیه السلام یکی از دلایل صلح خود را حفظ دین بیان کردند و فرمودند: «ترسیدم ریشه مسلمانان از زمین کنده شود و کسی از آنان باقی نماند؛ از این رو با مصالحهای که انجام گرفت، خواستم دین خدا حفظ شود ( حیاة الحسن شریف قرشی، ص۳۵)
زیرا جامعه اسلامی در شرایطی قرار داشت که ممکن بود جنگ با معاویه، اصل دین را از بین ببرد. جنگ با معاویه نه به نفع کوفیان بود و نه به نفع شامیان، بلکه زمینه حمله نظامی رومیان را به جهان اسلام فراهم میکرد.
خداوند توفیق اطاعت از امامان علیهم السلام را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحیم .رسول خدا صلی الله علیه و اله در روایتی می فرمایند:
عَجبٌ لِمَن یَحتَمِی مِن الطَّعام مَخافَةَ الداء. کَیف لایَحتَمی عن الذنوب مخافةَ النّار! (یَحتَمی از حِمیَه است یعنی پرهیزکردن.) تعجب است از کسى که به خاطر ترس از بیمارى، از خوردن غذا پرهیز مى کند، مثلا سرماخوردگی دارد، غذائی که برای او ضرر دارد یا احتمال ضرر میدهد، نمیخورد، پرهیز میکند. برای اینکه مبادا بیمار بشود. چطور از گناهان پرهیز نمیکند از ترس عذاب الهی؟! فردی که در مورد جسمش اینقدر مراقب و مواظبت و پرهیز داردچطور نسبت به آن آیندۀ دشوار، سخت، عذاب الهی، چرا مراقبت نمیکند؟
نکته مهم: این غفلت و بیمبالاتی ناشی از ضعف اعتقاد به خدا و قیامت است.همه ما به خدا و قیامت معتقد هستیم اما باید باورمان به گونه ای باشد که ما را به عمل وادار کند. آن باوری اثرگذار است که در اعماق دلِ انسان ریشه دوانده باشد و انسان به معنای حقیقیِ کلمه از بُنِ دندان آنرا قبول کرده باشد.
حال سوال این است که با چه راهکاری می توان باور را تقویت کرد؟
در جواب عرض می شود: این هم با توسل و توجه به خدا و تدبّر در آیات خداشناسی و قیامت شناسی در قرآن حاصل میشود. قرآن آیاتِ عجیبی در باب خدا شناسی و قیامت دارد، همین آیاتِ آغاز رسالت پیغمبر، آیات مکّه، بسیاری از اینها در باب خدا شناسی و قیامت است. همینها دلها را تکان داد، جانها را به حرکت درآورد، کسانی را متوجه به عاقبتشان کرد. اگر این آیات را یک قدری با تدبّر بخوانیم، انشاءالله اثر خواهد کرد. امالی، صفحۀ 247.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و آل محمد
متن اصلی:
ادلة وجوب القصر- درس 45
جلسه 45، یک شنبه 1393/11/12
حدیث:
عن اسماعیل بن مسلم، که همان اسماعیل بن ابی زیاد معروف به سکونی است، که از عامّه است و از اصحاب امام صادق است و به فرمایش شیخ طوسی، اصحاب به روایات او عمل کردند لکن از بعضی از نقلها استفاده میشود که ایشان شیعه بوده است و معتقد به ولایت ائمه«علیهمالسلام» بوده. "و الله العالم". عن الصادق جعفر بن محمد، عن ابیه، عن آبائه«علیهمالسلام» قال: قال رسول الله«صلیاللهعلیهوآله»: عَجبٌ لِمَن یَحتَمِی مِن الطَّعام مَخافَةَ الداء. یَحتَمی از حِمیَه است یعنی پرهیزکردن. و الحِمیةُ رأسُ کلِّ دَواء که در روایت وارد شده است، پرهیز غذائی است، میفرماید: شگفت است از کسی که از طعام پرهیز میکند، مَخافةَ الداء. سرماخوردگی دارد مثلاً، غذائی که برای او ضرر دارد یا احتمال ضرر میدهد، نمیخورد، پرهیز میکند. برای اینکه مبادا بیمار بشود. کَیف لایَحتَمی عن الذنوب مخافةَ النّار! چطور از گناهان پرهیز نمیکند از ترس عذاب الهی؟! شما که در مورد جسمتان اینقدر مراقبید، مواظبید، پرهیز میکنید، چطور نسبت به آن آیندۀ دشوار، سخت، عذاب الهی، چرا مراقبت نمیکنید؟ از گناه چرا پرهیز نمیکنید؟! البته این غفلت و بیمبالاتی ناشی از ضعف اعتقاد به قیامت است. ما از بعضی از بزرگان میشنیدیم در تعریف اشخاص پرهیزگاری، اشخاص مؤمنی، میگفتند: واقعاً به قیامت معتقد است. همهمان به قیامت معتقدیم، این، معنایش این است که باور قلبی در او آنچنان است که او را به حرکت و عمل وادار میکند. آن باوری اثرگذار است که در اعمال دلِ انسان ریشه دوانده باشد و انسان به معنای حقیقیِ کلمه از بُنِ دندان آنرا قبول کرده باشد. لذا در آن خطبۀ همّام، وقتی حضرت میفرمایند: کیف اصبحت؟ او میگوید: من کأنّه ناله و استغاثۀ اهل جهنّم را با گوشم میشنوم! یقینِ واقعی این است، باید سعی کرد این را در خودمان ایجاد کنیم. این هم با توسل و توجه و تدبّر در آیات قیامت در قرآن حاصل میشود. قرآن آیاتِ عجیبی در باب قیامت دارد، همین آیاتِ آغاز رسالت پیغمبر، آیات مکّه، بسیاری از اینها در باب قیامت است. همینها دلها را تکان داد، جانها را به حرکت درآورد، کسانی را متوجه به عاقبتشان کرد. اگر این آیات را یک قدری با تدبّر بخوانیم، انشاءالله اثر خواهد کرد.[1]
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم—
خداوند در قرآن می فرماید: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُون: در «زبور» بعد از ذکر(تورات)نوشتیم:«بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد(آیه 105 انبیاء)
برای ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) شرایطی نیاز است که باید فراهم شود.شرایط به امورى گفته مى شود که تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهورى در کار نخواهد بود.
چهار شرط برای ظهور لازم است که 2 عدد از این شرایط فراهم است و باید 2 شرط دیگر را ما فراهم کنیم. دو شرطی که فراهم است،یکی: وجود رهبرمقتدر و توانمند است که خود وجود مقدس امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و دومین شرط، داشتن برنامه اى جامع براى مبارزه با مشکلات و تغییر وضع موجود است که حضرت این برنامه را از جانب خدا دارا هستند.
اما دو شرطی که مردم باید فراهم کنند:
اول: وجود یارانى فداکار است که با آشنایى نسبت به برنامه ها و اهداف و اعتقاد به آنها تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست بر ندارند و آماده هر گونه فداکارى باشند.
دوم: پذیرش مردمى است که اگر مردم آن را نخواهند، و شرایط فکرى و روانى فراهم نباشد، آن قیام به سرانجام نمى رسد؛ چنان که امام حسین «علیه السلام» به جهت عدم همراهى مردم به شهادت رسید.
خداوند ما را جزء یاران واقعی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد