سلام علیکم – بسم الله الرحمن الرحیم –
خداوند در قرآن در مورد مشاوره می فرماید: شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ :در کارها ، با آنان مشورت کن!(آیه 159 آل عمران)
اگر چه مشورت در امور راه گشای مشکلات بسیاری است؛ اما اگر مشاور صلاحیتهای لازم را دارا نباشد، نه تنها مشورت کننده بهرهای از آن نخواهد برد، بلکه زیانهای آن بیش از منفعتش خواهد بود.
از اینرو اسلام، ویژگیهایی برای مشاور برمیشمرد تا مشورت ثمربخش باشد:
1- خدا ترسی: وجود این خصلت در مشاور او را مورد اعتماد قرار داده و از طرح راههایی که خشنودی خدا در آن نیست و یا در نظر گرفتن منافع خویش برحذر باشد و از سر نیک اندیشی و خیرخواهی او را راهنمایی کند.
امام صادق ( علیه السلام ) در این باره میفرماید: «در کار خویش با کسانی مشورت کن که پروای الهی دارند(بحار،ج 75، ص 98)
2- تجربه: مشاور میبایست در زمینه مورد مشورت، تجربه کافی، توانایی درک و تحلیل مشکل را داشته و با استفاده از تجارب گذشتگان، راه حلهای مناسب با شرایط زمانی و مکانی مشورت کننده به او ارائه دهد و به فرموده علی ( علیه السلام ) ؛ خداوندان اندیشه و خرد و تجربه و دوراندیشی بهترین افراد برای مشورتاند.( غرر الحکم، ج 1، ص 407)
3- علم و دانش داشتن: ژرف اندیش و واقعنگر و با روحیات مشورت کننده آشنا باشد و با احاطه کافی بر ابعاد گوناگون مشکلات وی و ارائه آگاهیهای نظری و عملی، بهترین راه حل را به مشورت کننده پیشنهاد کند.
امام علی ( علیه السلام ) فرمود: هر که استبداد ورزد نابود شود و هر که با بزرگان مشورت کند، در عقلشان شریک گردد (نهج البلاغه، ص۳۴۲، حکمت۱۶۱)
4- مشاور باید عاقل و آزاد اندیش باشد. همچنان که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرماید: با انسان عاقل مشورت کنید و از نظرش سرپیچی نکنید که پشیمان خواهید شد(بحار ، ج 75، ص 100)
البته از مشاوره با افراد ترسو،بخیل وحریص نهی شده است(نهج البلاغه؛ نامه 53، ص427.)
خداوند ما را از مشاوران واقعی بهره مند بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
خداوند در قرآن هدف از فرستادن انبیا را اجرای حق و قانون بیان کرده است و می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا «ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم تا به آنچه خداوند به تو آموخته در میان مردم قضاوت کنی و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی. ( آیه 105 نساء)
پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید: أتْقى النّاسِ مَن قالَ الحقَّ فیما لَهُ و عَلَیهِ : با تقواترین مردم کسى است که حقّ را بگوید، چه به سودش باشد چه به زیانش ( الأمالی صدوق : ۷۲/۴۱ )
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی قانون پذیری ایشان، و از محوری ترین اصول در سیره ایشان نیز تعبّد به قوانین الهی بود که مواردی ذکر میشود:
1-جلوگیری از سوء استفاده وابستگان و اطرافیان: وقتی کسی در رأس امور قرار می گیرد، اگرچه خود درست کار باشد ،اما خواه و ناخواه اطرافیان و وابستگانی دارد که ممکن است درصدد سوء استفاده از قدرت و مقام وی برآیند
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که وقتی آیه زکات نازل شد، چون یکی از مصارف زکات «عاملین علیها» (یعنی کسانی که به امر جمع آوری زکات می پردازند) می باشد، عده ای از بنی هاشم تقاضا نمودند که به خاطر خویشاوندی جمع آوری زکات را به آنان واگذار نماید تا در نتیجه، سهمی از زکات از آن آنان باشد. پیامبر فرمودند: «صدقه و زکات بر من و بر بنی هاشم حرام است.» در ادامه فرمودند: «آیا گمان می کنید من شما را بر دیگران ترجیح می دهم؟(کافی، ج4، ص 58)
2-تساوی انسان ها در برابر قانون: پیش از ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان، بر اساس سنّت های موهوم قبیلگی، داشتن ثروت، شخصیت قبیلگی، نژاد، رنگ و مانند آن مایه برتری انسانی بر انسان دیگر شناخته می شد و دارندگان این گونه امتیازات بدان ها تفاخر می کردند. اما با ظهور اسلام، پیامبر بر این گونه امتیازات خط بطلان کشید.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)در خطبه ای که پس از فتح مکّه ایراد نمودند فرمودند: ای مردم! آگاه باشید که پروردگارتان یکی است و پدرتان یکی است. بدانید که نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب، و نه سیاه بر سفید و نه سفید بر سیاه برتری دارد، مگر به تقوا. (میزان الحکمه ، ح 22396) آن حضرت همه انسان ها را، اعم از مخالف و موافق، در برابر قانون مساوی می دانست: «الناسُ امامَ الحقِ سواءٌ(بحار، ج 16، ص 262)
3-رعایت عدالت در اجرای قانون: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: «اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند؛ بدین سبب که در قانون تبعیض روا می داشتند؛ هرگاه یکی از طبقات بالا مرتکب جرم می شد او را از مجازات معاف می کردند، و اگر کسی از زیردستان به جرم مشابه آن مبادرت می ورزید او را مجازات می کردند. قسم به خدایی که جانم در قبضه اوست! در اجرای عدل درباره هیچ کس فروگذاری و سستی نمی کنم، اگرچه مجرم از نزدیکان من باشد.(تحف العقول ،ص29)
خداوند توفیق عمل به قوانین اسلام را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.یکی از مهمترین و مقدس ترین کانون ها خانواده است که زن و شوهر باید برای استحکام محیط آن تلاش کنند و با بهانه واهی زمینه جدایی و طلاق را فراهم نکنند، طلاقی که برای زن و مرد و فرزند آسیبهای مختلفی را به همراه دارد، به همین مناسبت به چند نکته اشاره می شود:
۱.مناسب است زن و شوهر در مشکلات زندگی اعم از مشکل اقتصادی و بیماری در کنار هم باشند لذا از نیش ها و کنایه ها و دیگر گفتار که سبب اذیت یکدیگر می شوند، شرعا باید پرهیز کنند و همچنین این مشکلات سبب نمی شود که زن یا شوهر از حقوق زن و شوهری امتناع ورزند.
۲.مناسب است زن و شوهر در امور زندگی به یکدیگر کمک و خدمت کنند و این گونه رفتارها سبب وابستگی زن و شوهر و علاقه به یکدیکر می شود لذا مستحب است زن در منزل به شوهرش خدمت کند و مرد هم مستحب است برای همسرش رفاه بیشتر از حد واجب از طریق حلال و بدور از اسراف آماده کند.
۳.زن و شوهر فقط در گناه نباید از یکدیگر اطاعت کنند مثلا زنی که از شوهرش درخواست پوشیدن انگشتر طلا دارد، مرد نباید اطاعت کند یا مردی که از شوهرش درخواست کشف حجاب یا زینت و آرایش در برابر نامحرم را دارد نباید اطاعت شود البته بدیهی است خانم برای مخالفت با درخواست حرام شوهر باید با شیوه مناسب و تاثیر گذار برخورد کند.
در پایان نکته ای مهم را درباره زیارت یادآوری کنم، باور ما این است که امام شاهد و ناظر است و اقتضای این باور این است که زائر با پوشش مناسب به زیارت مشرف شود و لازم است خواهران گرامی در همه مکانها خصوصا حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند و همچنین زائرین مناسب است در اطراف ضریح نورانی از بلند کردن صدا پرهیز کنند حتی از درخواست صلوات نیز پرهیز شود تا مزاحم حضور قلب زائر و اذیت زائرین نشود.
خداوند الفت و صمیمت را در میان خانواده ها قرار دهد به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
علت دشمنی برخی از کشورها و در راس آنها آمریکا با نظام جمهوری اسلامی، مساله پرونده هسته ای ایران، موضوعات حقوق بشری و امثالهم نیست،بلکه علل دیگری دارد که خدمت شما عرض می کنیم:
1.نوع حکومت داری یعنی جمهوری اسلامی: علت اصلی دشمنی نظام سلطه با ایران را می بایست در نظام سیاسی ایران یعنی جمهوری اسلامی دانست؛زیرا تا قبل از آن دین را عملا از سیاست جدا کرده بودند ،ولی امام خمینی مدل جدیدی که برخاسته از اسلام و مردم باشد را ارائه داد که قواعد حکومت بر مبانی اسلام می باشد و مردم در چارچوب دین سرنوشت خود را با انتخابات مشخص می کنند.
2. پایبندی به اسلام ناب و ارزشهای اسلامی:مقام معظم رهبری فرمودند: «امروز دشمنی اردوگاه استکبار با ایران اسلامی، به خاطر اسلام است. آنها با اسلام دشمن هستند که به جمهوری اسلامی ایران فشار وارد می کنند و الا آمریکا از هیچ چیز ملت ایران به قدر مسلمان بودن و پای بندی به اسلام ناب محمّدی صلی الله علیه وآله، ناراحت نیست( روزنامه جمهوری اسلامی , 12/2/69)
3. استقلال طلبی جمهوری اسلامی:جمهوری اسلامی ایران به دلیل استقلال طلبی و زیر بار سلطه غرب نرفتن، همواره مورد غضب غرب و قدرتهای استکباری بوده است. نوام چامسکی نظریه پرداز مشهور آمریکایی می گوید: جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیر قابل پذیرش است چون از استقلال خود چشم پوشی نمی کند .( روزنامه رسالت , 27/2/80)
4. آگاهی بخشی و موج بیداری اسلامی نظام جمهوری اسلامی: مقام معظم رهبری حفظه الله فرمودند: «بخش مهمی از تبلیغات ضد جمهوری اسلامی، ناظر به همین جهت است؛ ناظر به این است که الگوسازی نشود؛ در چشم ملت های مسلمان؛ جمهوری اسلامی به صورت یک الگوی موفق درنیاید».
خداوندپیروزی همه جانبه به نظام مقدس ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن درباره جهاد کبیر میفرماید: «فَلَاتُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ جَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا» «ای پیامبر! پس از کافران پیروی نکن و بهوسیله آن با آنها به جهادی بزرگ بپرداز»(آیه 52 فرقان)
«جهاد کبیر» یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن در میدانهای مختلف؛ مثل میدان سیاست، میدان اقتصاد، میدان فرهنگ و هنر. جهاد کبیر به معنای قطع رابطه با دنیا نیست؛ بلکه هویّت و شخصیّت اصلی خودشان را از یاد نبرند؛ و مثل نماینده نظام اسلامی حرکت بکنندو سخن بگویند وهضم قدرتها (فرهنگی،اقتصادی، هنر و...) نشوند.
وقتی از دشمن تبعیت نشود ممکن است هزینه هایی داشته باشد، اما وظیفه این است که:وَ تَوَکَّل عَلَی اللهِ وَ کَفی بِاللهِ وَکیلا؛ در مقابل همه این فشارها به خدا تکیه کن؛ توکّل معنایش این نیست که کار را رها کنید بنشینید تا خدا بیاید عوض شما کار را انجام بدهد؛ بلکه توکّل این است که شما راه بیفتیدو تلاش کنید، آنوقت یقین داشته باشیم که خدای متعال ما را کمک خواهد کردو یقینا پیروزیم وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین.(آیه 69 عنکبوت)
بر اساس معارف قرآن کریم، دشمنان اسلام هرگز از مسلمانان راضی نخواهند شد مگر آنکه مسلمین اسلام را رها کنند و پیرو کافران شوند؛ در نتیجه فرمان الهی این است که هرگز نباید در برابر آنان کوچکترین نرمشی انجام دهید و باید در برابرشان محکم و استوار همچون کوه باشید و مقاومت کنید و تسلیم ناپذیر باشید. در قرآن کریم آمده است«وَ لَنْ تَرْضی عَنْک الْیهُودُ وَ لا النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ (آیه 120 بقره)
خداوند توفیق جهاد در راه خدا به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از نمازهای بسیار با فضیلت نماز جمعه است که در این باره به چند نکته اشاره می شود:
1.یکی از با فضیلت ترین اعمال روز جمعه شرکت در نماز جمعه است که ترک کردن نماز جمعه و اهمیت ندادن به آن شرعا مذموم است و شرکت در نماز جمعه در زمان غیبت امام زمان علیه السلام به نظر اکثر مراجع از جمله امام خامنه ی واجب تخییری است به این معنا که انسان بین خواندن نماز ظهر یاخواندن نماز جمعه مخیراست، هرچند که شرکت در نماز جمعه فضیلت بیشتری دارد. (1)
۲.مسافرین عزیز هم میتوانند در نماز جمعه شرکت کند. (2)
۳.کسی که میخواهد نمازظهر را در منزل بخواند به نظر اکثر مراجع از جمله امام خامنه ای مستحب است که همان اول وقت نماز ظهر را بخواند وتاخیر انداختن لازمنیست.(3)
۴.کسی که در نماز جمعه شرکت کرده واجب است به خطبهها گوش کند و همچنین باید ازهر کاری کهباعث ازبین رفتن فایده خطبهها یا گوش ندادن می شود مانند صحبت کردن با دیگران پرهیزکند.(4)
5.کسی که به خطبهها نرسیده می تواند در نماز جمعه شرکت کفایت ازنماز ظهر نیز میکند.(5)
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل درفرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وسلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و آل محمد.
منابع:
(1)(بنا براحتیاط واجب نماز جمعه کفایت از ظهر نمی کند. صافی، گلپایگانی) (رساله 16 مرجع ج1 ص:1062 م1 و اجوبه س606 و 608)(2) (رساله16 مرجع ج1 ص1065 م12)(3) (سایت امام خامنه ای قسمت استفتائات جدید، نماز جمعه رساله جامع سیستانی م1802 خوئی و وحید منهاج ج2 204 ، ، تبریزی استفتائات جدید ص132 م631 ، اراکی رساله م1506) (5) (رساله 13مرجع ص 847)
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم—
خداوند در قرآن می فرماید: «فیِ جَنَّاتٍ یتَسَاءَلُونَ• عَنِ الْمُجْرِمِینَ• مَا سَلَککمُْ فیِ سَقَرَ• قَالُواْ لَمْ نَک مِنَ الْمُصَلِّینَ»«آنها در باغهای بهشتند و از مجرمان سؤال میکنند. چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم».(آیات 40-43 مدثر)
عواملی در ترک نماز وجود دارد که برخی را خدمت شما عرض می کنیم:
1-گناهان: .در دعای ابوحمزه ثمالی، امام سجاد(علیه السلام) به بررسی عوامل بی رغبتی نسبت به نماز و مناجات پرداخته و به خداوند عرض می کند:"خدایا چه شده است که هرگاه با خود می گویم که آماده نماز شوم و مناجاتی با تو داشته باشم،کسالت را در هنگام نماز بر من مسلط می نمایی؟و لذت مناجات را از من سلب می کنی... شاید به جرم و گناهم مرا مجازات نموده ای؟( بحار، ج 14، ص 310)
2-عدم شناخت و بی مهری به خداوند:خدا به حضرت موسی(علیه السلام) فرمود: اگر ببینی آنان را که درون شب برای من نماز می خوانند گویا من درپیش چشمان آنانم و با من به گفتگو نشسته اند... ای فرزند عمران،خطا می کند و دروغ می گوید آن کس که می پندارد مرا دوست دارد اما همینکه شب فرا می رسد می خوابد.آیا هر محبی سخن گفتن در خلوت با محبوب خود را دوست نمی دارد(بحار،ج87.،ص139)
3-دوستان بد:یکی از عوامل اصلی در ترک نماز دوستان بد هستند،چون دوست بر عقادی دوست اثر فراوانی دارد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: افراد تابع عقیده دوست خود هستند، پس مواظب باشید که با چه کسی دوست می شوید".( مستدرک؛ ج 2،ص 63)
4- عدم شناخت درست از آثار سبک شمردن یا ترک نماز: اگر افراد به اهمیت نماز آگاه شوند و بدانند نماز ستون دین و بازدارنده از فحشا و منکرات است و سستی در انجام نماز چه پیامدهایی دارد، قطعاً سستی نخواهند کرد.
خداوند ما را جزء نماز گزارن واقعی قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.در برخی موارد وظیفه انسان وضوی جبیره است که در این زمینه به چند نکته اشاره می شود:
1. کسی که دستش شکسته و داخل گچ است، یا زخم شده و باند پیچی است، باید وضوی جبیره بگیرد و اگر تمام دست یا صورت بسته باشد، اگر علاوه بر وضوی جبیره تیمم هم انجام دهد به فتوای همه مراجع تقلید به وظیفهاش عمل کرده است. (1)
2. وضوی جبیره مانند وضوی معمولی است با این تفاوت که به نظر اکثر مراجع از جمله امام خامنه ای باید روی باند یا گچ دست مرطوب بکشد.
3.در مواردی که وظیفه شرعی مکلف انجام وضو یا غسل جبیره ای است انجام تیمم صحیح نیست و اگر با اینکه تکلیفش وضوی جبیره بوده کسی فقط با تیمم نماز خوانده، نمازش باطل است و باید دو مرتبه نماز را بخواند.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام تقلید خاصه امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و ال محمد.
منابع و نکات توضیحی:
(1) (بنابر احتیاط تیمم هم نماید. مکارم، صافی، گلپایگانی، وحید، بهجت، خوئی، تبریزی)
(2) (مشهور. مکارم: احتیاط مستحب روی جبیره را مسح کند.) (رساله مراجع م329 و 330 ؛ عروه الوثقی احکام الجبائرم2 و توضیح المسائل مکارم م348)
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم—
خداوند در قرآن می فرماید: وذکّر فانّ الذّکری تنفع المؤمنین؛و موعظه کن که به مؤمنین سود میرساند؛(سوره ذاریات، ایه 55)
ذکر در معنای حقیقی خود به معنای به یاد آوردن است و ازاین دیدگاه هر موجودی بسته به مرتبه وجودی خود در مقامی خاص از یاد خدا قرار دارد و هرچیزی که ما را به یاد خدا آورد به نوعی ذکر است که در قرآن نمونه هایی به عنوان ذکر بیان شده است:
1-قرآن: و من اعرض عن ذکری؛و هر آن که از ذکر من (قرآن) روی گرداند… ؛(سوره طه، ایه 124)
2-رسول: قد انزل الله الیکم ذکراً.رسولاً یتلوا علیکم ایات الله؛به تحقیق، خداوند به سوی شما پیامبری فرستاد که بر شما ایات او را میخواند ؛(سوره طلاق، ایات 10 و 11)
3-نماز: ولذکر الله اکبر؛و به تحقیق که ذکر خدا(نماز) بالاتر است ؛(سوره عنکبوت، ایه 45)
4-یاد زبانی و قلبی و عملی خدا: یاد کردن به زبان( فاذکروا الله کذکرکم آباءکم؛پس خداوند را یاد کنید، همچنان که از پدرانتان یاد میکنید ؛(سوره بقره، ایه 200)- یاد کردن در دل:( ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم؛خدا را یاد کردند، پس برای گناهانشان درخواست آمرزش نمودند ؛(سوره آل عمران، ایه 135)-عمل و اطاعت: فاذکرونی اذکرکم؛پس از من پیروی کنید، تا من نیز به شما پاداش دهم ؛ (سوره بقره، ایه 152)
خداوند ما را جزء ذاکرین قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم. یکی از اصحاب حضرت رضا علیه السلام از حضرتش سوال کرد: ما حد التوکل. فقالی لی : ان لاتخاف مع الله احدا وقال: قلت : ما حد التواضع؟ قال: أن تُعطِیَ الناس مِن نَفسِک ما تُحبّ أن یُعطوکَ مثلَه.
مرز توکل و نهایت توکل چیست؟ حضرت فرموند که با وجود خدا از هیچ چیزی و هیچ کسی نترسی.
نکته ای در این زمینه : این ترسی که ماها داریم، یا ترس بخاطر جانمان است، یا بخاطر آبرویمان است، یا ترس بخاطر از دست دادن درآمدی، مالی است، یا ترس از قدرت است، ترس از تشر است. میفرماید: وقتی خدا را ملاحظه میکنی و برای خدا کار میکنی و خدا ناظر بر توست و پشت سر توست، از کسی نترسی. نهایتِ توکل این است.
از حضرت سوال شد مرز تواضع چیست؟ حضرت فرمودند: هر آنچه که توقع داری مردم نسبت به تو انجام بدهند، عین همان را تو هم نسبت به دیگران انجام دهی.
مقصود این روایت این است که:
برای خودمان هیچ امتیازی نسبت به دیگران قائل نباشیم. این که توقع داریم به ما سلام کنند اما خودمان سلام نمیکنیم یا توقع داریم از ما بدگویی نکنند، اما خودمان از دیگران بدگویی میکنیم به خاطر این است که به طور ناخودآگاه امتیازی را برای خودمان قائلیم که برای دیگری قائل نیستیم. این، خلاف تواضع است، این، تکبّر است. ولو اینکه فرد خنده رو باشد و سرش را هم کج کند و اظهار کوچکی کند باز هم دل او متکبّر است.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلواتی عنایت بفرمایید.
متن اصلی:
ی طرق اثبات المسافة(خبر واحد)- درس 59
جلسه 59، دوشنبه 1393/12/18
حدیث:
عن الحسن بن الجهم[1] که ثقه و از اصحاب حضرت رضا«علیهالسلام» است. قال: سألتُ الرضا«علیهالسلام» فقلتُ له: جُعلتُ فداک! ما حَدُّ التوکّل؟ حدّ توکّل چیست؟ ظاهراً مراد از حدّ در اینجا معنای منطقی آن نیست که عبارت باشد از جنس و فصل، بلکه مراد، نهایتِ توکل است. حدّ توکل یعنی مرزی که مفهومِ و عنوان توکّل تا آنجا ادامه دارد. فقال لی: اَن لا تَخاف مع الله احداً. نهایت توکل این است که با وجود خدا، با توجه به ذات مقدس باری، از هیچ چیزی و از هیچ کسی نترسی. این ترسی که ماها داریم، یا ترس بخاطر جانمان است، یا بخاطر آبرویمان است، یا ترس بخاطر از دست دادن درآمدی، مالی است، یا ترس از قدرت است، ترس از تشر است. میفرماید: وقتی خدا را ملاحظه میکنی و برای خدا کار میکنی و خدا ناظر بر توست و پشت سر توست، از کسی نترسی. نهایتِ توکل این است. امام بزرگوار ما واقعاً اینطوری بود، دل به خدا داده بود، از هیچکس نمیترسید، این را انسان حس میکرد. خود امام«رضواناللهتعالیعلیه» برای بنده نقل کردند، گفتند: من از آقای کاشانی کسی را شجاعتر ندیدم! بعد سه قضیه نقل کردند که این سه قضیه نشان میدهد آقای کاشانی از هیچ چیز نمیترسید. حدّ توکل، این است. اگر این شد، انسان در میدانهای زندگی این ملاحظهکاریهایی که ما داریم، مبادا بدش بیاید، یا تشر بزند، سِمَت ما را از ما بگیرد، مبادا جان ما را به خطر بیندازد. اینها را کنار میگذارد. یَخشَونَه و لایَخشونَ أحداً الّا الله.
قال: قلتُ: فَما حدُّ التواضع؟ اندازۀ و مرز تواضع کجاست؟ قال: أن تُعطِیَ الناس مِن نَفسِک ما تُحبّ أن یُعطوکَ مثلَه. به انسانها، به غیر خودت آنچیزی را عطا کنی که توقع داری آنها آن چیز را به تو عطا کنند. یعنی برای خودت نسبت به دیگران، هیچ امتیازی قائل نباشی. این که توقع داریم به ما سلام کنند اما خودمان سلام نمیکنیم یا توقع داریم از ما بدگویی نکنند، اما خودمان از دیگران بدگویی میکنیم به خاطر این است که به طور ناخودآگاه امتیازی را برای خودمان قائلیم که برای دیگری قائل نیستیم. این، خلاف تواضع است، این، تکبّر است ولو به ظاهر انسان لبخند هم میزند، سرش را هم کج میکند، اظهار کوچکی هم پیش این و آن میکند امّا دل او متکبّر است! دل، برای خود امتیازی قائل است.
این، تواضع نیست، تواضع این است که: هر آنچه که توقع داری مردم نسبت به تو انجام بدهند، محبت کنند، احترام کنند، مراعات حق کنند، عین همان را تو هم نسبت به دیگران انجام دهی. یعنی برای خودمان هیچ امتیازی نسبت به دیگران قائل نباشیم.[2]
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید:أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ:(این آیه وایات قبل آن اعلام بیزاری(ونسخ پیمان و رفع امان)است ازجانب خداوندوفرستاده او،به سوی کسانی ازمشرکان که باآنها پیمان بسته اید.
برای مبارزه بااستکبارشیوه هایی دراسلام نقل شده است که به برخی اشاره میکنیم:
1-اعلان برائت از دشمنان و جداکردن خطوط:خداوند می فرماید: قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ، لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ، وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ... لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ. اعلام برائت از ستم و ستمگران از سوی دین به منظور بارورساختن رشد سیاسی امت و در راستای تحرکآفرینی و مبارزه در برابر ستم بوده است.
2-خودباوری واعتمادبه نفس (مامیتوانیم):یکی ازروشهای مستکبران درغلبه برمردم،به استضعاف کشیدن آنان وتلقین این مطلب است که بدون تکیه وکمک ماقادربه ادامه حیات نیستید،تاآنجاکه فراعنه خودراخدا و رب مردم مینامیدند و هماکنون نیز مستکبران جهان در صدد القای همین مطلب به ملتها هستند که اگر میخواهید به توسعه اقتصادی و فنآوری دست یابید، باید در مقابل ما زانو زده و قدرت و ولایت ما را بپذیرید.
اینکه ما میتوانیم و به خود و تواناییها و قدرت خود اعتماد داشته باشیم، مهمترین اصل در مبارزه با استکبار و زورمداران است؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید:«وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِین[آل عمران/139] و اگر مؤمنید سستى مکنید و غمگین مشوید که شما برترید»
3.برخوردتهاجمی بدون عقبگرد:مستکبران همانند حیواناتی هستند که اگر به آنها حمله کنی عقب مینشینند و هر گاه پا به فرار بگذاری به دنبالت میدوند. خداوند در قرآن کریم بعد از توصیه به حالت تهاجمی در مقابل یاران شیطان میفرماید مکر و کید شیطان ضعیف است: «فَقَاتِلُواْ أَوْلِیَاء الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا [نساء/76] با یاران شیطان بجنگید که نیرنگ شیطان [در نهایت] ضعیف است».بنابراین کوتاه آمدن در برابر دشمن به این دلیل که جلوی بهانه های آنها را بگیرد،درست نیست.تاریخ انقلاب اسلامی به خوبی نشان داده است که هر گاه ملت و دولت ایران، عقب کشیده و کوتاه آمده، استکبار گستاختر و جریحتر شده و هر گاه مقاومت و ایستادگی نموده و حالت تهاجمی به خود گرفته است، آنها عقب کشیده و از مواضع خود کوتاه آمدهاند.
4-تحقیر دشمن و بر ملا کردن قدرت پوشالی مستکبران:حضرت زینب(سلام الله علیها ) در برابر ابن زیاد فرمود:کد کیدک و امام به تبعیت از ایشان فرمود: «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».
5-صبر . صبرو مقاومت در جهاد علیه مستکبران عالم یکی از عوامل پیروزی است. «وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا کُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا». انعام /34
خداوند توفیق مبارزه با مستکبرین را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت عیسی در روایتی به حضرت یحیی می فرماید: إِذَا قِیلَ فِیکَ مَا فِیکَ فَاعْلَمْ أَنَّهُ ذَنْبٌ ذُکِّرْتَهُ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ مِنْهُ وَ إِنْ قِیلَ فِیکَ مَا لَیْسَ فِیکَ فَاعْلَمْ أَنَّهَا حَسَنَهْ کُتِبَتْ لَکَ لَمْ تَتْعَبْ فِیهَا.
اگر مردم عیبی را دربارۀ تو گفتند که در تو هست، گناهت را به یادت آورده اند؛ نسبت به آن گناه از خدا آمرزش بخواه. و اگر نسبت به تو تهمت و افترائی زدند، از سوی خدا حسنهای برایت نوشته میشود که برای به دست آوردن آن زحمتی نکشیدهای.
چند نکته پیرامون این روایت عرض کنم:
اشکال بسیاری از افراد این است که گناهانشان یادشان می رود که قرآن هم می فرماید: احصاه الله و نسوه، خدا همه اعمال را افراد ضبط کرده و آنها فراموش کردهاند. لذا اگر کسی عیبی یا نقطه ضعفی از شما گفت که در من و شما هست، ، این را به عنوان لطف الهی بدانیم! قدر بدانیم! فرصت خوبی است، که از این خطا، گناه استغفار کن!
انسانهای که دارای روح بزرگی هستند و توکل به خدا دارند حوادث روزگار، از جمله افترا و تهمت های افراد آنها را متلاطم نمی کند و با توجه به نکته ای که در روایت بیان شد، خود را مدیریت می کنند اما افرادی که شرح صدر ندارند این افتراها یا ذکر عیوب آنها را بهم می ریزد. و انسان را از کارهای خوب، از فعالیتهای مفید، باز می دارد! باید توجه داشت سکینه و آرامش در وجود انسان، یک نعمت بزرگی از سوی پروردگار است.
این فرمایش پیامبر گرامی صلی الله علیه و اله راهکاری است برای کنترل خشم و عصبانیت از گفتار ناصواب دیگران.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خداوند متعال فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را تعجیل فرماید سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلوات
متن اصلی:
الشرط السابع: ان لایکون ممّن اتّخذ السفر عملاً و شغلاً کالمکاری- درس 179
جلسه 179، دوشنبه 1395/8/24
حدیث:
و قال عیسیَ بنُ مریم«علیه السلام» لیَحیی بن زکریّا«علیه السلام». یک نصیحتی از حضرت عیسی«علیه السلام» به حضرت یحیی«علیه السلام» است، فرمود: إذا قیل فیک ما فیک، اگر چیزی دربارۀ تو گفتند که در تو هست، منظور، عیب است؛ یک نقطۀ ضعفی را دربارۀ جنابعالی کسی یا کسانی گفتند، شما هم به خودت مراجعه می کنی می بینی که درست است، این نقطۀ ضعف در تو هست. فاعلَم أنّه ذَنبٌ ذُکِّرتَه فاستَغفِرِ الله. این ذکر عیب را قدر بدان! بدان که این کارِ خلافی که از آن غفلت داشتی، حال، مردم این خلافِ تو را ذکر کردند، این، گناهی بود که به تو تذکر داده شد. چون اشکال ماها این است که گناهانمان یادمان می رود! قرآن می فرماید: «أحصاهُ الله و نَسوه»[1]، خدای متعال اینها را احصاء می کند، ضبط می کند. پس تذکرِ ذنبی که ما انجام دادیم، این را به عنوان لطف الهی تلقّی کن! قدر بدان! فرصت خوبی است، از این خطا، از این گناه استغفار کن!
و إن قیل فیک ما لیس فیک، امّا اگر حرفی زدند، عیبی را به شما نسبت دادند که در شما وجود ندارد؛ تهمت و افتراء بود، این هم غم و غصه ندارد. می فرماید: خیلی خودت را هلاک نکن! این هم یک خیرِ دیگری است. چه خیری؟ فاعلم أنّه حسَنةٌ کُتِبَت لک لَم تَتعَب فیها، این یک حسنه ای است که خدای متعال برای تو نوشت در حالی که تو هیچ زحمتی برایش نکشیده بودی. تارةً شما مجاهدتی می کنید، زحمتی می کشید، نیمه شبی برمی خیزید، سفری می کنید، پیاده روی ای می کنید، نهی از منکری می کنید، خدای متعال یک حسنه ای به شما می دهد. یک وقت بدون اینکه این کارها را بکنید، خدای متعال به شما یک حسنه ای می دهد. این، همان حسنه است. این که دربارۀ شما یک چیزی را بگویند، گناهی را نسبت بدهند که در شما نیست، این را قدر بدان! یک حسنه ای خدا به تو می دهد که تو برای کسب این حسنه هیچ زحمتی نکشیدی، خودت را به تَعب نینداختی. مؤمن با دلِ بزرگِ خود، با توکل خود به خدای متعال، با حُسن ظنّی که به نظر رحمت الهی دارد، با حوادث اینطوری برخورد می کند. اما کسانی که این شرح صدر را ندارند که نداشتنِ این شرح صدر هم یک مقداری به آن ضعیفِ ایمانیِ ما برمی گردد که موجب می شود شرح صدر نداشته باشیم.
وقتی انسان این را ندارد، این حوادثِ گوناگون انسان را متلاطم می کند، تلاطم در انسان بوجود می آورد. تلاطم که بوجود آمد، انسان را از کارهای خوب، از فعالیتهای مفید، لازم باز می دارد! سکینه و آرامش در وجود انسان، یک نعمت بزرگی از سوی پروردگار است. در سورۀ مبارکۀ فتح، حضرت حقّ«جلّ وعلی» چند بار از ابتدا تا آخر سوره انزال سکینه را یادآوری می کند. در یک جا می فرماید: «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَی وَ کَانُوا أَحَقَّ بِهَا »[2]، در اوائل این سوره می فرماید: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَاناً مَعَ إِیمَانِهِمْ ». این آرامشی که انسان بر اثر اطمینان به خدای متعال پیدا می کند، خیلی قیمت دارد. [3]
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن درباره منافقین که میخواهند به دین حداقلی اکتفا کنند و برخی از مسائل اسلام را کنار بگذارند، می فرماید: یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً: (یهودیان واهل کتاب و منافقین)می گویند:به بعضی ایمان می آوریم ، و بعضی را انکار می کنیم و می خواهند در میان این دو ، راهی برای خود انتخاب کنند .
برخی میخواهند با شعار گول زننده اسلام رحمانی برخی از مسائل دین را کنار بگذراند که اشکالاتی به این نظر مطرح است:
1-دراین تفکر آیات جهاد وسختگیری با منافقین(اشداء علی الکفار؛ واغلظ علیهم) وآیات شهادت کنار گذاشته میشود
2-رحمانیت خدا به همراه (شدید العقاب و شدید المحال؛ منتقم؛جبار، قهار) است و سوره برائت،بیزاری از کفار و اعلان جنگ با آنهاست.
3-اسلام دین مبارزه با طاغوت و ظلم است(واجتنبوا الطاغوت) است
4-سیاست عین دیانت است وتمام انبیاء و اولیاء برای(تشکیل حکومت اسلامی مثل پیامبر) مبارزه کردند
5-خیلی از احکام اسلام مثل جهاد،نهی از منکر؛حدود و دیات احکام حکومتی است و با دین حداقلی نمیسازد.
6-وظیفه حکومت(هدایت فرهنگیِ جامعه بهسوی ارزشهای الهی) و (به بهشت بردن مردم) با استفاده از فراهم کردن زمینه خوبیها و نهی از منکر است، نه اینکه کاری نداشته باشد.
خداوند توفیق شناخت دین وعمل به دستوراتش را به ماعنایت فرماید به برکت صلوات برمحمد وآل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از نمازهای واجب نماز احتیاط است که دراین باره به چند نکته اشاره می شود:
1.نماز احتیاط در برخی از شکیات نماز واجب می شود مثل اینکه انسان در نماز چهار رکعتی بین رکعت سه و چهار در هر قسمتی از نماز باشد شک کند در این صورت باید بنا را بر چهار بگذارد و بعد از نماز یک نماز احتیاط باید بخواند.(رساله مراجع م 1199)
2.کیفیت نماز احتیاط به این صورت است که اگر نمازگزار بخواهد یک رکعت نماز احتیاط بخواند باید فورا بعد از سلام نماز، نیت نماز احتیاط کند و سپس تکبیر بگوید و حمد را بخواند و به رکوع برود و دو سجده نماید و بعد از دو سجده تشهد و سلام را بخواند و اگر وظیفه اش دو رکعت نماز احتیاط است بعد از دو سجده رکعت اول نماز احتیاط یک رکعت دیگر مانند رکعت اول بجا می آورد و بعد از دو سجده ی رکعت دوم، تشهد و سلام را می خواند.(رساله مراجع 1215)
3.نماز احتیاط، سوره و قنوت ندارد و نباید نیت نماز احتیاط را به زبان بیاورد و باید حمد حتی بسم الله آن را آهسته بخواند. (مشهور: بنابر فتوا یا احتیاط) آهسته خواندن حمد و بسم الله، مخالف: سیستانی بنابر احتیاط حمد آهسته خوانده شود اما بسم الله احتیاط مستحب آهسته خوانده شود.)(رساله مراجع م 1216)
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خداوند ما را با اقامه کنندگان نماز محشور بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و اله محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
امام علی علیه السلام دراهمیت عمر می فرمایند: اِغتَنِمُوا الفُرَص فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب: فرصت ها را غنیمت شمارید چون که همچون ابر در گذرند( نهج البلاغه، حکمت 20)
درباره اهمیت عمر و وقت در اسلام ، نکاتی عرض میشود:
1-در اهمیّت زمان همین بس که خداوند در قرآن به آن قسم یاد کرده ( وَالعَصر. إنَ الإنسانَ لَفی خُسر)در حقیقت تنها سرمایه بشر همین عمر است و از دست دادنش باعت بزرگترین خسران و زیان می شود.
2-در قرآن آنچه را که موجب اتلاف وقت می شود به عنوان لغو، باطل، افراط و به طور کلّی بیهوده گرایی و پوچی، از آن سرزنش شده است، چرا که موجب نابودی عالی ترین سرمایه زندگی، و عمر می گردد، خداوند در تعریف مومن می فرماید: (الّذین هم عن اللّغو معرضون)
3-عمر هرگز قابل برگشت نیست و بازتولید نمی شود. وقت را نه توان به کسی داد و نه می توان از کسی قرض گرفت. عمر تنها ماشینی که دنده عقب ندارد. ما فقط یک بار حق زیستن داریم و دیگر فرصت دومی برایمان نخواهد بود.
4-ابدیت ودنیای همیشگی و بدون انتهای بعدی، با همین زمان محدود ما ساخته میشود
5-در احکام شریعت نیز زمان اهمیت دارد. اسلام برای هر عمل و حکمی وقت معینی را مشخص کرده است؛ مثل نماز،روزه وحج و...
6-از مهمترین سوالات شب اول قبر وهمچنین قیامت، چگونگی استفاده از عمر است.
خداوند توفیق استفاده کامل از عمر را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد وآل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از بدهی و دیون انسان خسارتهایی است که به دیگران وارد کرده است که در این زمینه دو نکته را یادآوری می کنم:
1. اگر انسان عمدا یا سهوا به اموال دیگری بدون رضایتش خسارتی وارد کند باید خسارت جبران کند و در این حکم فرقی نمی کند که انسان به صورت مستقیم به اموال دیگری خسارت وارد کند مثل اینکه انسان شیشه ماشینی را بشکند یا غیر مستقیم خسارت وارد کند مثل اینکه اشیای لغزنده یا نوک تیز را در محلّ رفت و آمد دیگران قرار دهد و بر اثر آن آسیب به انسان یا حیوانی برسد.
2. اگر کسی وسیله ای را مثل صندلی یا لب تاب یا ماشین برای استفاده کردن رایگان در اختیار انسان قرار دهد و هنگام استفاده کردن وسیله مورد نظر، آسیب ببیند در این صورت اگر فرد در استفاده کردن کوتاهی نکرده باشد و همچنین در ابتدا صاحب وسیله شرط ضمانت نکرده باشد، فرد استفاده کننده ضامن نمی باشد.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سلامتی مراجع عظام خاصه امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و آل محمد
منابع: (تحریر الوسیله، کتاب الغصب م 54، امام خامنه ای استفتائات، توضیح المسائل جامع، ایت الله سیستانی ج 3، م 1550)
سلام علیکم—بسم الله الرحمن الرحیم---
خداوند درباره خمس می فرماید: وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیل إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ: بدانید که هر غنیمتی به دست شما رسید یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه در روز فرقان بر رسولش نازل کرد ایمان دارید(آیه 41 انفال)
1- در این آیه تأکیدهای ادبی متعددی وجود دارد: واعلموا، انّما، مِن شیءٍ، فَإنّ، لِلّه، إن کنتُم آمَنتُم که اهمیت بالای خمس را میرساند.
2-معنای لغوی «غُنم» هر سود و منفعتی است که به دست انسان برسد، چه منفعت کسب باشد چه غنیمت جنگی یا هر سود دیگری.( مفردات، ج1، ص615؛ التحقیق، ج7، ص271.)
3-برخلاف آنچه احیاناً گمان مى شود این غنیمت تنها غنیمت جنگى نیست، گرچه آیه خمس در ضمن آیات جنگ آمده، زیرا اولًا لغت غنیمت تمام بهره ها را در بردارد، و ثانیا آیاتى مانند( فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَة) غنیمتهایى بسیارى را هم از طرف خدا مقرر داشته، و آیا خدا هم جنگ مى کند تا غنیمتى جنگى داشته باشد؟! ومثلا :امام علی(علیه السلام) از کلمه غنیمت استفاده کرده و فرموده است: اغتنم المهل : فرصت ها و مهلت ها را غنیمت بشمارید(خطبه 76 نهج البلاغه) وپیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خمس از هر چه انسان مالک شود اخراج میگردد(جامع الاحادیث، ج 8، ص 546)
4-علت خمس: امام صادق علیه السلام میفرماید: به راستی خداوندی که خدائی جز او نیست چون زکات را برای ما حرام کرده خمس را برای ما قرار داده است پس زکات را بر ما حرام کرده و خمس را برای ما (دادن خمس به ما) واجب کرده است(وسائل، ج 6، ص 337)
5-فلسفه خمس: امام رضا علیه السلام فرمود: «انَّ الْخُمْسَ عَوْنُنا عَلى دینِنا وَ عَلى عَیالاتِنا وَ عَلى مَوالینا؛ همانا خمس کمکى بر دین (و اهداف دینى)، خاندان و دوستان ماست»(جامع احادیث الشیعه، ج 8، ص 581)
6-مصرف خمس: در راه مصالح مسلمانان، توسعه و ترویج فرهنگ و معارف اسلامى، مصرف کند. از این رو، اداره شئون مقام ولایت و رهبرى، تقویت مراکز دینى و اسلامى، تقویت بنیه اقتصادى حکومت اسلامى، تضمین استقلال آن، رفع محرومیت ها و نیازمندى هاى جامعه (به ویژه سادات) و... از آثار و برکات خمس خواهد بود
خداوند توفیق عمل به دستورات دین را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم .امیرالمومنین علیه السلام در روایتی می فرمایند:
مَنِ اِسْتَطَاعَ أَنْ یَمْنَعَ نَفْسَهُ مِنْ أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ فَهُوَ خَلِیقٌ بِأَنْ لاَ یَنْزِلَ بِهِ مَکْرُوهٌ أَبَداً هر کس چهار صفت را از خود دور کند؛ خواه فرد باشد، خواه مجموعۀ دستاندرکاران و رؤسای جامعه، هیچگاه حادثه و واقعۀ ناخوشایندی متوجّه او نخواهد شد.
قِیلَ وَ مَا هُنَّ قَالَ: اَلْعَجَلَةُ
مورد اول را حضرت فرمودند عجله کردن یعنی فردی بدون فکر و دقّت، درباره کاری تصمیمگیری کند یا کاری را اجرا نماید، بنابراین عجله غیر از سرعت در عمل است.
مورد دوم:َ اَللَّجَاجَةُ. یکی از مسائل خطرناک و بلاهای دامنگیر، اصرار و پافشاری ناحق در مسألهای است که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعی اتّخاذ کرده حاضر نیست عقبنشینی کند ولو خلاف آن ثابت شود.
مورد سوم: اَلْعُجْبُ. مغرورشدن و خودپسندی، که انسان نقصها و ضعفهای خود را ندیده علاوه بر این خوبی هایش را بزرگ شمارد.
مورد چهارم: اَلتَّوَانِی. کاهلی و سستی، کار امروز را به فردا افکندن و تأخیرانداختن.
تجربه های فراون ثابت کرده است که ضرر و زیانهایی که متوجّه جامعه شده است، در اثر دوری نکردن این امور بوده است.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خداوند انشاءالله ما را با مجاهدت خودمان و با توفیق خودش از این صفات دور بدارد.
متن اصلی:
مراتب تسبیب
مرتبۀ اولی
صورت ثالثه (4)
جلسه 40، 1378/11/17
من مواعظ علیّ(علیهالسلام):
من استطاع ان یمنع نفسه من اربعة اشیاء فهو خلیق بأن لاینزل به مکروهٌ ابداً. قیل: و ما هنَّ یا امیرالمؤمنین؟ قال: العجلة و اللجاجة و العجب و التّوانی.
(تحف العقول، صفحۀ 222)
هر کس این چهار صفت را از خود دور کند؛ خواه فرد باشد، خواه مجموعۀ دستاندرکاران و رؤسای جامعه، هیچگاه حادثه و واقعۀ ناخوشایندی متوجّه او نخواهد شد.
1- عجله. بدون تأنّی و دقّت، تصمیمگیری کند یا کاری را اجرا نماید (عجله غیر از سرعت در عمل است).
2- لجاجت. یکی از مسائل خطرناک و بلاهای دامنگیر، اصرار و پافشاری ناحق در مسألهای است که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعی اتّخاذ کرده حاضر نیست عقبنشینی کند ولو خلاف آن ثابت شود.
3- مغرورشدن و خودشگفتی، که انسان نقصها و ضعفهای خود را ندیده و احیاناً محسناتش را بزرگ شمرد.
4- کاهلی و سستی، کار امروز را به فردا افکندن و تأخیرانداختن.
بنده، در اثر تجربیاتی که در سالهای متمادی پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که این سخن علی(علیهالسلام) واقعاً حکمت تمامی است و همۀ ضرر و زیانهایی که متوجّه جامعه شده است، در اثر این امور بوده.
خداوند انشاءالله ما را با مجاهدت خودمان و با توفیق خودش از این صفات دور بدارد
سلام علیکم—بسم الله الرحمن الرحیم---
خداوند در قرآن می فرماید: الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَه: خدا کسی است که هر چه را آفرید،نیکو آفرید(آیه 7 سجده)
درباره فلسفه خلقت شیطان چند نکته ذکر میشود:
1-اولا خدا شیطان را شیطان نیافرید بلکه جن خوبی بود که 6 هزار سال خدا را عبادت کرد و در مقام فرشتگان واقع شد و آنجا با اختیار خود کبر ورزید و به دستور خدا درباره سجده به حضرت آدم گوش نکرد و رانده شد.
2- وجود شیطان نه تنها زیانبخش نیست، بلکه وسیلهای برای پیشرفت و تکامل اوست. چون پیشرفت و شکوفایی استعدادها همواره در میان تضادها صورت میگیرد. و شیطان از بیرون و نفس اماره از درون باعث آبدیده شدن انسان و قدرت روحی او میگردند.
3- اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد و به تعبیر قرآن فقط میل به تقوا در انسان باشد ، ولی میل به بدی در او نباشد ، آن تقوا، تقوا نیست زیرا تقوا وقتی تقواست که فرد در حالی که میل به زشتی و دعوت به زشتی در او هست، تقوا را انتخاب کند.؛بر این اساس اگر شیطان و دعوت به بدی نباشد، عمل صالح نیز ارزش ندارد.
4- وجود ابلیس برای امتحان بندگان ضرورت دارد تا افراد خود را بشناسد که اگر بین دو راه خیر و شر قرار گیرند، کدام راه را انتخاب میکنند؛ راه مستقیم و خیر یا راه شیطانی؟
5- شیطان تسلطی بر انسان ندارد و فقط دعوت و وسوسه به کار بد می کند.
خداوند ما را از شر وسوسه های شیطانی نجات دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی می فرمایند: اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ. روزى را با صدقه دادن فرود آورید.
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. درباره صدقه آنچه مردم بطور رایج می دانند دفع بلاست که همین جور هم هست ولی در این روایت یک اثر دیگری را برای صدقه بیان می کند که صدقه رزق انسان را زیاد می کند.
2. مقصود از رزق فقط مال و ثروت نیست چرا که برخی اوقات شخصی مال و ثروت دارد اما به جهت بیماری نمی تواند از اموالش استفاده کند مثلا برنج دارد اما به جهت بیماری نمی تواند استفاده کند یا اینکه نان دارد ولی باید نان سوخته بخورد. بنابر این ممکن است کسی مال و ثروت داشته باشد ولی رزق و روزی چنین فردی به جهت اینکه نمی تواند استفاده کند، بسته است بنابراین سلامتی و عافیت، از رزق های مهم بشمار می آید.
3. رزق اختصاص به امور مادی ندارد بلکه رزق شامل امور معنوی نیز می شود لذا گفته می شود اللهم ارزقنی توفیق الطاعه.بنابر این جلب رحمت و تفضلات الهی از مصادیق رزق معنوی بشمار می رود که دایره وسیعی دارد.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خداوند رزق مادی و معنوی را زیاد گرداند به برکت صلوات بر محمد و ال محمد
«امر سوّم: بررسی الفاظ دالّه بر ممنوعیت معاملات»- درس 5
جلسه5، 1383/9/9
حدیث اخلاقی
عن امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، قال رسول الله(صلّیاللهعلیهوآله): استنزلوا الرزق بالصدقة. و فی روایةٍِ أخری: أجر السّائل فی حقّ له کأجر المتصدّق علیه.
از جمله احادیث مربوط به صدقه که از پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) نقل میشود، این است که: صدقه، رزق را زیاد میکند. رزق همیشه پول نیست کما اینکه برخی خیال میکنند اگر کسی رزقش زیاد شد، یعنی پول زیاد گیرش میآید، اینطور نیست. بعضی اوقات، شخصی پول زیادی هم دارد امّا از این پول نمیتواند استفاده کند و رزقش بسته است. شخص دیگری هم هست که پول کمتری گیرش میآید امّا با همان پول، ما یحتاج زندگیش را فراهم میکند. چنین فردی رزقش واسع است. منظور از رزق، همیشه رزق مادّی نیست، رزق معنوی هم داریم که دائرۀ خیلی وسیعتری دارد. علم و رحمت الهی و تفضّلات الهی، همۀ اینها رزقند که باید آنها را از خدا طلب نمود. در روایت دیگر حضرت میفرمایند: کسی که حقّی را که متعلّق به اوست، بطلبد، اجر او به اندازۀ اجر کسی است که این حق را به او میدهد. النوادر صفحۀ 87