سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم- تسلیت ایام
خداوند در قرآن یکی از عوامل گسترش اسلام را اخلاق خوب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میداند و می فرماید: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ: به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سختدل مىبودى از گرد تو پراکنده مىشدند(آیه 159 آل عمران)
1. اخلاق خوش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : شکی نیست که یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با مردم بود. وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم براى همه مردم مایه رحمت بود و هیچکس را به سبب رنگ و جنس از شمول آن مستثنى نمی کرد.قرآن نیز در تعریف از اخلاق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ: تو اخلاق عظیم و برجستهای داری!(آیه 4 قلم)
2. عامل دوم گسترش اسلام قرآن کریم است: طلوع اقتدار اسلام در مدینه و با تلاوت قرآن بوده است. تأثیر همه جانبه قرآن در ساکنان مدینه تا به آنجا بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: مدینه با قرآن گشوده شد.»( فتوح البلدان ص 21.)
قرآن در دو شکل «محتوایی» و «شکلی» تأثیرگذار بوده است. پیامهای قرآنی در بعد محتوایی، مشرکان را در برابر دعوت به اسلام خلع سلاح کرد، و عامل صوری، یعنی نظم آهنگین قرآن، زیبایی و شور انگیزی، ادبیات قوی و شیوایی آن بر جذابیّت پیامهای قرآن میافزود.
"سوید بن صامت" شاعر زبر دست مشرکین میگوید: «محمّد نه ساحر است، نه شاعر و نه کاهن. به خدا قسم کلام او شیرینی خاصی دارد. ریشههای کلامش پر برکت و شاخههای آن پر میوه است، سخنی بالاتر از آن نیست.( سیره ابن هشام، ج 1، ص 288 و 289.)
3. دعوت و تبلیغ : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در کار تبلیغ اسلام تحرک داشت. به طائف سفر کرد، در ایام حج در میان قبایل می گشت و تبلیغ می کرد، یک بار امام علی علیه السلام و بار دیگر معاذ بن جبل را به یمن برای تبلیغ فرستاد، مصعب ببن عمیر را پیش از آمدن خودش برای تبلیغ مردم مدینه به مدینه فرستاد، گروه فراوانی از یارانش را به حبشه فرستاد.
در حدود صد نامه به شخصیتهای مختلف (مثل سران کشورهای جهان) نوشته و پیامبری خود را اعلام و آنها را به دین اسلام دعوت کردند(وحی و نبوت شهیدمطهری، ص141)
خداوند ما را جزء مبلغین واقعی اسلام قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض تسلیت
از امام صادق علیه السلام روایت شده که آن حضرت در حالى که خانه پر از جمعیت بود فرمودند: اِعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ.
. بدانید از ما نیست کسى که با همسایهاش خوشرفتارى نکند. (وسائل الشیعة ؛ ج12 ؛ ص129)
در اسلام تاکید زیادی نسبت به همسایگان و رعایت حقوقشان شده است از طرفی در مساله 11 رساله مراجع تقلید بیان شده مسائلی را که انسان غالبا به آنها نیاز دارد واجب است یاد بگیرد؛ بنابراین در این فرصت کوتاه نکاتی درباره حقوق همسایگان خدمت شما عرض می کنیم:
1. مهمترین حقی که همسایگان بر عهده یکدیگر دارند، دوری از اذیت و آزار همسایگان می باشد و به عنوان نمونه به برخی از مصادیق آزار و اذیت اشاره می شود:
الف: پارک کردن اتومبیل مقابل درب منازل همسایگان در صورتی که مانع عبور و مرور به خانه شود، حرام است؛ بلکه ایجاد مزاحمت در مقداری که حریم خانه محسوب میگردد و مورد احتیاج اهل خانه است جایز نیست. (1)
ب: برگزاری مجالس اعم از مجالس شادی یا عزاداری باید به گونه ای باشد که سر و صدا یا پذیرایی از مهمانان سبب اذیت و آزار همسایگان نشود. (2)
2. استفاده از درخت همسایه اعم از میوه و شاخ و برگ آن جایز نیست مگر اینکه با اجازه و رضایت همسایه باشد. (3)
3. در آپارتمانها یا در مجتمع ها، مکانهایی که مشترک است، استفاده و هرگونه دخل و تصرف باید با رضایت همه اعضا باشد. (4) و همچنین در زندگی آپارتمانی در ساعت رفت و امد در راهروها و سرویس پله ها و همچنین سر و صدا کردن باید دقت شود.
4. رعایت مسائل بهداشتی و دقت در این امر نیز حق الناس است. اینکه مثلا زباله ها بی موقع بیرون بگذاریم و حتی از بوی بد آن همسایه و یا عابر آزرده شود، این موارد نیز حق الناس است چه برسد به اینکه این آلودگی ها منجر به بیماری و صدمه و خسارت شود.
زائرین و مجاورین گرامی می توانند سوالات دینی خویش را با ذکر نام مرجع تقلید خویش به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر مرجع تقلید دریافت نمایند.
خداوند متعال توفیق خدمت رساندن به مؤمنین را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (استفتائات آیت الله سیستانی ص: 339)
(2) (اجوبه الاستفتائات س 1447)
(3) (جامع المسائل، فاضل، ج1 س 2235)
(4) (استفتائات آیت الله سیستانی ص: 333)
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم- تسلیت ایام
گاهی سؤال میشود که چرا امام حسن ( علیه السلام ) صلح کرد و امام حسین ( علیه السلام ) قیام کرد؟
اولاً اسلام در شرایطی، جنگ را تجویز میکند و در شرایطی، صلح را. خود نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز هم جنگ داشتند و هم صلح؛ مانند صلح حدیبیه با مشرکان مکه. و جنگ خیبر.
ثانیاً شرایط امام حسن( علیه السلام ) با امام حسین ( علیه السلام ) متفاوت بود و همین تفاوتها، عملکرد متفاوتی را میطلبید:
تفاوت یاران: اکثر سپاه امام حسن( علیه السلام )، نیروهای مخلصی نبودند و خیلی زود فریب معاویه را خوردند، حتی برخی از آنها به خیمه امام حمله کردند. خود امام مجتبی( علیه السلام ) در جایی علت صلح را نداشتن یاران واقعی، معرفی کرده و فرمودند: به خدا سوگند، من از آن جهت کار را به او (معاویه) سپردم که یاوری نداشتم. اگر یاوری می داشتم شبانه روز با او می جنگیدم تا خداوند میان من و آنان حکم کند(بحار،ج44،ص147).
در مقابل، لشکر امام حسین( علیه السلام )، یارانی بودند که حضرت در وصفشان فرمود: «من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود نمیشناسم».( الارشاد، ج۲، ص۹۱-۹۴)
تفاوت دشمنان: معاویه با یزید فرق میکرد؛ معاویه برخلاف یزید، شخصی مکار و باهوش بود که توانسته بود با ظاهرسازی، چهرهای موجه و قابل دفاع به خود بگیرد. او از هر روش مشروع و نامشروعی استفاده میکرد تا مخالفان خود را سرکوب کند. بنابراین، لازم بود زمان بگذرد تا چهره واقعی او آشکار شود. مردم پس از بیست سال مشاهده ظلم و همچنین نقض مکرر پیمان صلح توسط معاویه، خودشان تقاضای قیام علیه او را داشتند. به طوریکه هجده هزار کوفی به امام حسین( علیه السلام ) نامه نوشتند.
خود امام مجتبی( علیه السلام ) نیز فرموده بودند: «قیام، پس از معاویه صورت میپذیرد». بنابراین، اگر ایشان نیز در شرایط اباعبدالله ( علیه السلام ) بودند قیام میکردند همچنانکه امام حسین( علیه السلام ) در شرایط امام مجتبی( علیه السلام ) صلح کرده بودند.
خداوند توفیق اطاعت از امامان را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض تسلیت
از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که می فرمایند: مَن مَشى اِلى ذى قَرابَةٍ بِنَفسِهِ وَ مالِهِ لِیَصِلَ رَحِمَهُ اَعطاهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ اَجرَ مِأَةِ شَهیدٍ
هر کس با جان و مال خود در راه صله رحم کوشش کند، خداوند عزّوجلّ پاداش یکصد شهید به او مى دهد.(من لایحضره الفقیه ج 4، ص 16)
یکی از مسائل مهمی که در رساله مراجع تقلید بیان شده این است مسائلی را که انسان غالبا به آنها نیاز دارد واجب است یاد بگیرد؛ یکی از گناهان و خط قرمزهای اسلام عزیز قطع ارتباط با اقوام و خویشان است که اصطلاحا قطع رحم گفته می شود؛ گه یکی از دغدغه ها و نگرانی های پیامبر عظیم الشأن اسلام در اواخر عمر شریفشان نسبت به امتش بوده است.
حال با وضعیت به وجود آمده (در شیوع بیماری) برای انجام صله رحم، تکلیف چیست؟
در پاسخ به چند نکته کوتاه اشاره می شود:
1. حدّاقل صله رحم آن است که در عرف گفته شود: «فلان کس با خویشاوندانش ارتباط دارد»، و اگر طورى رفتار کند که بگویند: «قطع رابطه کرده» قطع رحم محسوب مىشود و این جایز نیست. و جایگاه بستگان (خویشان رحمی) در مقدار این ارتباط با هم متفاوت هستند: نسبت به پدر و مادر، فرزند، برادر و خواهر توجه بیشتری باید کرد. (1)
2. یکی از شیوههای صله رحم، حاضر شدن در منزل ارحام است اما صله رحم منحصر به دیدار حضوری در منزل فرد نیست و ایشان میتواند با تماس تلفنی، پیامک، جویا شدن از احوال او با واسطه؛ یا با احسان به او هر چند از طریق ارسالِ کمک مالی برایش، در مواردی که احتیاج به کمک مالی دارد و مانند آن، این وظیفه الهی را انجام دهد.
3. اگر نوع خاصی از صله رحم با خویشاوند مثلا ملاقات حضوری موجب تأیید کار حرام کسی، یا تشویق بر ارتکاب گناه باشد یا موجب ابتلای خود فرد یا خانواده و فرزندان به گناه شود، یا مثل وضعیت کنونی که برای رعایت مسائل بهداشتی نمیتوان ملاقات حضوری داشت، آن نوع صله رحم جایز نیست و فرد موظّف است به شیوه دیگری مثلا از طریق تلفن یا راه دیگری صله رحم را انجام دهد. (2)
زائرین و مجاورین محترم میتوانند سوالات دینی خود را با ذکر نام مرجع تقلیدتان به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر همان مرجع دریافت کنید.
خدا توفیق انجام واجبات را به همه ما عنایت کند، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
منابع و نکات توضیحی:
(1) (مکارم، سایت، استفتائات معاشرت و صله رحم)
(2) (سایت لیدر، احکام مناسبتی ویژه آغاز سال جدید، توضیح المسائل جامع مساله 2287 و 2288 و 2289)
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم- تسلیت ایام
خداوند در قرآن به صراحت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را (امی) معرفی کرده و می فرماید:(ألَّذینَ یَتَّبِعُونَ النَّبیّ الأُمِّیَّ-کسانی که از پیامبر امی تبعیت می کنند..)( آیه 157 اعراف)
مفهوم امی که از ماده ام بمعنی مادر یا امت به معنی جمعیت گرفته شده است معانی مختلفی دارد:
1. درس نخوانده : یعنی به همان حالتی که از مادر متولد شده باقی مانده و مکتب استادی را ندیده است
2. به معنی کسی که از میان امت و توده مردم برخاسته ، نه از میان اشراف ، و مترفین و جباران ،
3. چون مکه را ام القری میگویند این کلمه را مرادف مکی دانستهاند(مجموعه آثار شهید مطهری؛ ج 3 ؛ص230 )وهیچ مشکلی ندارد که هر سه معنا را داشته باشد(تفسیر نمونه،ج 6،ص 397 )
باید به این نکته توجه داشت که در میان مورخان بحثی نیست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مکتب نرفت و خط ننوشت ، و قرآن نیز صریحا در آیه 48 سوره عنکبوت درباره وضع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبل از بعثت میگوید: تو هرگز پیش از این کتابی نمیخواندی، و با دست خود چیزی نمینوشتی، مبادا کسانی که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند!
ولی باید به این نکته توجه داشت که درس نخواندن غیر از بیسواد بودن است و کسانی که کلمه امی را به معنی بیسواد تفسیر میکنند ، گویا توجه به این تفاوت ندارند .
هیچ مانعی ندارد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به تعلیم الهی ، خواندن یا خواندن و نوشتن را بداند ، بی آنکه نزد انسانی فرا گرفته باشد ، زیرا چنین اطلاعی بدون تردید از کمالات انسانی است و مکمل مقام نبوت است . شاهد این سخن روایاتی است که می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میتوانست بخواند و یا هم توانائی خواندن داشت و هم توانائی نوشتن (تفسیر برهان،ج4 ،ص332 ) اما برای اینکه جائی برای کوچکترین تردید برای دعوت او نماند از این توانائی استفاده نمیکرد.
خداوند ما را با معارف حقیقی آشنا بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت ایام حزن اهل البیت علیهم السلام
خداوند متعال در قران مجید می فرماید: وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا
و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر باز خواهید یافت .(مزمل آیه 20)
در ایام ماه صفر قرار داریم که در این ایام از وسایل مساجد و حسینیه ها برای مجالس روضه و عزاداری استفاده می شود و از آنجایی که اموال مساجد و حسینیه ها وقف هستند یا به صورت هدیه برای مسجد و حسینیه ها قرار داده شده است لذا چند نکته ای کوتاه درباره اموال مساجد و حسینیه ها تقدیم می شود:
1. اگر کسی مالی را مثل زمین یا ظرف یا فرش و مانند اینها وقف مکانی کند، بعد از اینکه وقف به صورت شرعی تحقق پیدا کرد، واقف اختیاری نسبت به این مال وقفی ندارد بنابر این نمی تواند شکل وقف اولیه را تغییر بدهد یا اینکه مال وقفی را بفروشد یا مال وقفی را به کسی ببخشد یا امانت بدهد، بلکه باید مطابق همان وقف اولیه به آن عمل شود. (1)
2. خرید و فروش مال وقفی جایز نیست و چنانچه مالی وقف مسجد یا حسینیه ای شده و مورد نیاز مسجد یا حسینیه نیست و همین وسیله در مسجد یا حسینیه دیگری مورد نیاز است باید به همین مسجد یا حسینیه دیگر منتقل کرد و نمی توان آن وسیله را فروخت و تبدیل به احسن کرد؛ لذا فروش مال وقفی مراحلی دارد که حتما باید به کارشناسان مطلع در این زمینه مراجعه کرد. (2)
3. اموال وقفی مساجد یا حسینیه ها یا هر مکان دیگری که بطور مخصوص برای همان مکان وقف شده یا کیفیت وقفش معلوم نیست، بیرون بردن آن وسایل از مکان وقفی به مکان دیگر هر چند بطور موقت یا امانت دادن این وسایل باشد، حرام است بنابر این اگر دیگی یا ظرفی وقف مسجد یا حسینیه است، جایز نیست آن را برای پخت و پز به بیرون از مسجد و حسینیه منتقل کنند. (3)
نکات و مسائل شرعی بسیار دقیق و جزئی است و در برخی موارد نیز در نظرات مراجع تفاوت است که عزیزان لازم است مطابق نظر مرجع خویش عمل نمایند؛ سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 و همچنین پیامکی 30002020 به صورت شبانه آماده پاسخگویی و خدمت می باشد که می توانید سوالات فقهی و اعتقادی خویش را بپرسید.
خداوند توفیق انجام کارهای خیر را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
نکات توضیحی و منابع:
(1) توضیح المسائل مراجع مسأله 2676
(2) تحریر الوسیله کتاب الوقف م 73 ؛ آیت الله سیستانی منهاج الصالحین ج 2 م 100
(3) امام خامنه ای: بیرون بردن وسایل مسجد شامل فرش، صندلی و ظروف آشپزخانه که معمولا توسط خیرین و از درآمد مسجد خریداری شده، جهت مجالس مذهبی و دینی خارج از مسجد چه حکمی دارد؟ جواب: در صورتی که وقف، یا ملک مسجد باشد جایز نیست. آیت الله مکارم: آیا مىتوان ظروف حسینیّه را براى جشن عروسى، یا جهت ولیمه دادن اجاره یا امانت داد؟ جواب: جایز نیست؛ مگر این که به هنگام وقف چنین چیزى شرط شده باشد. (رهبری، استفتاء خصوصی، شماره استفتاء 666672 ، 26/3/1399 ؛ آیت الله مکارم، استفتائات سایت)
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم- تسلیت ایام
در مورد اینکه چرا امام حسن ( علیه السلام ) با معاویه صلح کردند، عللی وجود دارد که به برخی اشاره می کنیم:
1- روی گردانی مردم از جنگ، و عدم حمایت از امام(علیه السلام)
سستی مردم در حمایت از امام، از مهم ترین دلایل اقدام آن حضرت برای اتخاذ موضع جدید بود. هیچ کس نمی تواند مدعی شود که امام به جنگ با معاویه اعتقاد نداشته است. امام حسن ( علیه السلام ) فرمودند: به خدا سوگند، من از آن جهت کار را به او (معاویه) سپردم که یاوری نداشتم. اگر یاوری می داشتم شبانه روز با او می جنگیدم تا خداوند میان من و آنان حکم کند(بحار،ج44،ص147).
2- حفظ جان شیعیان: حفظ شیعه یکی از ضروریاتی بود که امام را وادار به پذیرش اقدامی کرد که انجام آن، رشادت خاص خود را می طلبید امام حسن ( علیه السلام ) فرمودند :من برای حفظ جان شیعیانمان، مصالحه کرد(اخبار الطوال دینوری، ص 220)
3- حفظ دین: امام حسن علیه السلام یکی از دلایل صلح خود را حفظ دین بیان کردند و فرمودند: «ترسیدم ریشه مسلمانان از زمین کنده شود و کسی از آنان باقی نماند؛ از این رو با مصالحهای که انجام گرفت، خواستم دین خدا حفظ شود ( حیاة الحسن شریف قرشی، ص۳۵)
زیرا جامعه اسلامی در شرایطی قرار داشت که ممکن بود جنگ با معاویه، اصل دین را از بین ببرد. جنگ با معاویه نه به نفع کوفیان بود و نه به نفع شامیان، بلکه زمینه حمله نظامی رومیان را به جهان اسلام فراهم میکرد.
خداوند توفیق اطاعت از امامان را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض تسلیت ایام
از امام رضا علیه السلام روایت شده است: مَنْ تَذَکَّرَ مُصابَنا، فَبَکی وَ أبْکی لَمْ تَبْکِ عَینُهُ یوْمَ تَبْکِی الْعُیونُ
هر که مصائب ما را یادآور شود و گریه کند یا دیگری را بگریاند، روزی که همه گریان باشند او نخواهد گریست، (وسائل، ج 14،ص502)
در مسئله 11 توضیح المسائل مراجع تقلید اینگونه آمده است مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد واجب است
در این ایام دهه آخر ماه صفر در حرم مطهر رضوی و در محضر حضرتش باشیم و زیارت کنیم. برای زیارت آدابی نقل شده است، یکی از اعمالی که در ضمن زیارت تاکید شده، توبه و استغفار از گناهان است و تلاش بر اینکه اعمال و کردار افراد بعد از زیارت مانند قبل از زیارت نباشد، بلکه رفتارش بهتر و نزدیکتر به سیره امام علیه السلام باشد.
2. توبه عملی واجب است؛ یعنی شخص از گناهِ گذشتهاش پشیمان باشد و تصمیم جِدّی بر ترک گناه در آینده داشته باشد، ولی اگر حق مالی مردم به گردنش باشد باید حق مالی و بدهی مالی را پرداخت کند و با توبه از گناه، حق مالی مردم از بین نمی رود. بنابر این اگر کسی خسارت مالی به مال کسی وارد کرده یا بدهکاری به مردم دارد، باید بدهیش را در صورت توانایی، فوراً برگرداند.(1)
3. اگر شخص بخواهد بدهی خود را پرداخت کند، چنانچه به طلبکار دسترسی دارد باید به خود او بدهد و اگر فرد از دنیا رفته باشد باید به ورثه اش بپردازد. و اگر پرداخت مستقیم بدهی به طلبکار سبب آبروریزی باشد یا مانع شرعی دیگری در میان باشد، میتواند به صورت غیر مستقیم مثلاً به کمک واسطه بدون ذکر جزئیات، بدهی خود را پرداخت کند، و انجام کارهای خیر از طرفِ طلبکار به جای پرداخت بدهی کافی نیست. اگر به طلبکار دسترسی ندارد باید برای پیدا کردن او تلاش کند و چنانچه از پیدا کردن طلبکار ناامید شود باید (به فتوای یا احتیاط) با اجازه دفتر مرجع تقلید مقدار بدهی را از طرف طلبکار به فقیر شرعی صدقه بدهد. (2)
عزیزان توجه داشته باشند به هدف امکان مراجعه حضوری و پرسش مستقیم از کارشناس؛ در برخی از مسیرها در اماکن متبرکه میز خدمت پاسخگویی با حضور کارشناس آقا و خانم قرار داده شده که زائرین محترم میتوانند سوالات دینی خود را بپرسند.
خداوند متعال به حق حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام فرج امام زمان علیه السلام را برساند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
منابع و نکات توضیحی:
(1) تحریر الوسیله، کتاب الغصب، مساله 4 ؛ منهاج الصالحین، ج 2 ، م 809)
(2) نکته: طبق فتوای امام خامنهای برای اجازه در پرداخت رد مظالم احتیاط مستحب است. (سوالات سامانه جامع، اموال پیدا شده و مجهول المالک، مظالم، تاریخ ۱۳۹۹/۰۸/۱۹ ؛ استفتائات آیت الله سیستانی، سوال 353 ؛ منهاج الصالحین، ج2 م 990)
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم- تسلیت ایام
خداوند در قرآن در مورد مزد رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: « ... قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبىبگو: من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىکنم جز دوستداشتن نزدیکانم »(الشورى:23)
از طرفی در قرآن از قول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرموده است: قُلْ ما سَاَلْتُکُمْ مِنْ اَجْر فَهُوَ لَکُمْ اِنْ اَجْرِیَ اِلاّ عَلَى اللّهِ: «بگو: پاداشى را که از شما خواستم تنها به سود شما است و اجر و پاداش من تنها بر خداوند مى باشد».(آیه 47 سباء) واز طرفی فرموده است که اجرمن این است که به راه خدا بروید (آیه 57 فرقان)
از ضمیمه کردن این سه تعبیر به هم، چنین نتیجه مى گیریم: اگر در مورد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اجر رسالت، مودت ذى القربى شمرده شده است، این مودت از یکسو، به سود خود مومنان است، نه به سود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، و از سوى دیگر، این محبت وسیله اى است براى هدایت یافتن به راه خدا.
براى ادامه راه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و هدایت و رهبرى او، باید دست به دامن ذوى القربى زد، و از رهبرى آنها استمداد جست، این، همان چیزى است که شیعه در مساله امامت از آن جانبدارى مى کند، و معتقد است رشته رهبرى بعد از پیامبر، نه در شکل نبوت که در شکل امامت، براى همیشه ادامه خواهد داشت.
توجه به این نکته نیز لازم است که: محبت، عامل موثرى است براى پیروى کردن، همان گونه که در سوره«آل عمران» آیه31 مى خوانیم: قُلْ اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی: «بگو: اگر خدارا دوست مى دارید از من پیروى کنید»; چرا که من مبلغ فرمان او هستم. اصولاً، پیوند محبت با کسى، انسان را به سوى محبوب و خواسته هاى او مى کشاند و هر چه رشته محبت قوى تر باشد، این جاذبه قوى تر است، مخصوصاً محبتى که انگیزه آن کمال «محبوب» است.البته متاسفانه مردم،طبق فرمایش امام سجاد علیه السلام اگربجای دستور به مودت،ستور به ظلم به اهل بیت علیهم السلام می داد بیشتر از این به خاندانش ظلم نمی کردند والبته این ظلم شامل غصب حق خلافت وظلمهایی مثل شهادت واسارت نیزمیشودکه به نوعی این مظلومیت پیامبر رامی رساند.
خداوند توفیق اطاعت از امامان را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت ایام حزن آل الله حضرت امیرالمومنین علیه السلام در روایتی می فرمایند: تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چونان قطرهای در برابر دریای پهناور است. (وسائل الشیعة، ج16، ص: 134حدیث21170)
همانطور که همه می دانیم یکی از مهمترین واجبات دین اسلام امر به معروف و نهی از منکر است و تک تک ما در قبال این واجب الهی مسؤل هستیم؛ لذا امشب بنا داریم چند نکته ای درباره احکام امر به معروف و نهی از منکر خدمت شما بیان کنیم:
1. واجب شدن امر به معروف و نهی از منکر شرایطی دارد از جمله: احتمال تاثیر در مخاطب است که قدری راجع به این شرط صحبت کنیم. احتمال تاثیر است یعنی اگر انسان احتمال عقلایی بدهد مثلا ده درصد احتمال بدهد که امر و نهیش نسبت به شخص گنهکار تاثیر دارد باید تذکر بدهد هر چند گمان قوی داشته باشد که ممکن است گنهکار نپذیرد و وجود احتمال برای ثابت شدن تکلیف شرعی کافی است، اما اگر انسان یقین و اطمینان دارد که تذکر هیچ اثری نسبت به گنهکار ندارد به نظر اکثر فقها تکلیف ساقط است (که نوعا این یقین را افراد ندارند لذا مراقب باشیم به بهانه واهی واجب را ترک نکنیم). (1)
2. سوال این است که مراد از این احتمال تاثیر دقیقا چیست؟ (مثلا اگر نهی ناهی موقتا در مخاطب اثر کند آیا تاثیر شرعی محسوب می شود و امر و نهی واجب است ؟) پاسخ این است که اگر انسان احتمال بدهد که با تذکر دادن، گنهکار حتی موقتا و مدت کوتاهی گناه را مرتکب نمی شود یا باعث می شود گناه را کمتر یا کم رنگ تر انجام دهد و یا اینکه امر و نهی در آینده ممکن است در او اثر کند در همه این موارد امر به معروف و نهی از منکر واجب است مثلا اگر کسی نماز نمی خواند چنانچه انسان احتمال بدهد با امر به نماز، اهل نماز می شود یا حداقل چند روزی نماز می خواند یا در آینده اهل نماز می شود، امر به نماز واجب است. (2)
سامانه پیامکی 30002020 به صورت شبانه روزی آماده دریافت سوالات شرعی و دینی شما مؤمنین می باشد.
خداوند متعال توفیق عمل به وظائف شرعی را به همه ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
نکات توضیحی و منابع:
(1) سیستانی: اگر می داند تاثیر ندارد، احتیاط واجب کراهت خود را برای کارهای ناشایسته اظهار کند.
(2) (رساله مراجع ج2 ملحقات ص: 956 ؛ تحریر الوسیله، کتاب امر به معروف شرط دوم ؛ رساله جامع م 2202 و 2205)
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم- تسلیت ایام
خداوند در قرآن می فرماید:« الباقیات الصالحات خیر عند ربّک ثواباً و خیر مرداً«؛ «... و کارهای شایسته ماندنی، نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوش عاقبت تر است.«؛ (سوره مریم، آیه ۷۶)
وقف که در بسیاری از روایات اسلامی از آن به « صدقه جاریه » تعبیر شده است دارای ثواب و فضیلت های فراوانی است.حضرت صادق علیه السّلام فرمودند: « هنگامی که انسان می میرد، پرونده عمل او بسته می شود مگر اینکه یکی از این سه چیز از او باقی مانده باشد که در این صورت پرونده اعمال او مفتوح و تا هنگامی که یکی از این سه چیز وجود دارد اجر و ثواب در آن پرونده ثبت می گردد:
1. صدقه جاریه (هر چیزی که مصدر و منبع عایدات و درآمدهایی است که در راه خیر صرف می شود) .
2. سنّت و رسم نیکی که در زمان حیات خود به تأسیس آن اقدام و پس از مرگ همچنان مورد عمل است.
3. فرزند صالحی که پس ازمرگ پدر و مادرش به یاد آنها است و برای آنان دعا می کند ». (وسایل ،ج 13، ص292)
در سیره معصومین نیز وقف نقل شده است،مثلا: نقل شده: امام حسین علیه السلام زمینها و چیزهای دیگری را که به ارث برده بود وقف کرد و حتی اطراف قبر مطهر خویش را از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خرید و وقف آنها کرد؛ بدین شرط که زائران را به سوی مدفنش راهنمایی کرده و به مدت سه روز از آنها به عنوان میهمان پذیرایی کنند(وقف در اسلام، ص 5.)
شیخ صدوق در روایتی دربارهی موقوفات امام صادق علیه السلام چنین نقل میکند که ایشان وصیت کرده بود تا مجلس عزاداریای بر پا کنند و اموالی را نیز بدین جهت وقف کردند ( مستدرک الوسائل، ج 2، ص511 .)
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت
در روایتی امیر المؤمنین علیه السلام می فرمایند: ....أَفْضَلُ الْعِبَادَة الْعَفَافُ...
... برترین عبادت پاکدامنی است. (الکافی (ط الاسلامیه) ج2 ص467)
امروز قصد داریم راجع به زینت ناخن مصنوعی که متاسفانه اخیرا بین بانوان مسلمان در حال گسترش است نکاتی شرعی بیان کنیم؛ اینکه آیا خانمی که چنین آرایشی را انجام داده است وضو و غسلش درست است یا نه؟ و حتی اصل کاشت ناخن آیا برای یک بانوی مسلمان متدین جایز است یا خیر؟
در پاسخ لازم است خدمتتان عرض کنیم که اولا اصل کاشت ناخن به تصریح برخی از مراجع تقلید از جمله امام خامنه ای حفظه الله حرام است؛ که متن فتوای معظم له بدین شرح است: اگر کسی بخواهد برای زینت و زیبایی این عمل را انجام دهد و کاشت هم به کیفیتی صورت می گیرد که برداشتن آن برای او ممکن نباشد و یا برداشتن ضرر و یا مشقت زیاد دارد لذا نمی خواهد بردارد ایجاد این مانع روی ناخن شرعا حرام است و خانم نباید از این زینتی که برای طهارتش مشکل ایجاد می کند استفاده کند. (2)
3. در ادامه فتوا، مقام معظم رهبری فرمودند حالا کسی که حکم را نمی دانسته و ناخن مصنوعی کاشته است لازم است برای وضو و غسل تا قبل از اینکه نماز قضا شود آن را جدا کند ولو هزینه سنگینی برایش داشته است،
اما در صورتی که ( مثلا در آن وعده نماز به دلیل زمان کم یا نداشتن امکانات) امکان جداکردن آن تا پایان وقت نماز ممکن نباشد باید فعلا علاوه بر انجام وضو و غسل جبیره ای، تیمم هم انجام دهد و نمازش را بخواند و بعد از برداشتن ناخن مصنوعی به احتیاط واجب نمازهایش را قضا کند. (3)
نظر برخی دیگر از مراجع هم تقریبا مشابه نظر مقام معظم رهبری است که می توانند عزیزان مراجعه بفرمایند و از کارشناس فقهی سوال کنند؛ مناسب همینجا عرض کنیم که سامانه تلفنی 05132020 و پیامکی 30002020 آماده دریافت سوالات شرعی و پاسخ مطابق نظر مراجع مختلف است.
خداوند متعال توفیق پاسداشت کرداری از دستورات دین به همه ما مرحمت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) العروة الوثقی، ج۲، کتاب الصلاة، فصل فی الستر و الساتر، م1 و 5. آیت الله مکارم: پوشاندن زیورآلاتی که معمولا در معرض دید نامحرم است مانند انگشتر و حلقه ازدواج چنانچه مفسده ای نداشته باشد واجب نیست ولی غیر اینها را باید از دید نامحرم پوشاند.
(2) رهبری، سایت لیدر ؛ مکارم، استفتائات سایت، شرایط صحت وضو، نبودن مانع ؛ سیستانی: اگر بداند نمی تواند مانع را برطرف کند انجام آن در وقت نماز جایز نیست و خارج از وقت نماز به احتیاط واجب جایز نیست.
(3) امام خامنه ای، استفتاء کتبی از معظم له، تاریخ انتشار: 1400/2/18.
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم- تسلیت ایام
خداوند در قرآن در اثبات اعجاز قرآن می فرماید: إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ : اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل کردهایم شک و تردید دارید، یک سوره همانند آن بیاورید؛(آیه 23 بقره)
وجوه مختلفی برای اعجاز قرآن وجود دارد که برخی را عرض می کنیم:
1. تحدی و مبارز طلبی: قرآن مجید برای اینکه نشان دهد معجزه و از نزد خداست و سخن پیامبر نیست. در چند مورد جن و انس را به آوردن شبیه آن دعوت نمود تا آنها که ادعا می کنند قرآن کلام بشر است فرصت اثبات ادعای خود را داشته باشند(آیه 88 اسراء)
2. اعجاز قرآن از جهت آورنده آن: رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله ) فردى امّى بوده، پس چگونه میتوانسته است در میان مردم جزیره العرب که اصولاً با دانش و فرهنگ بیگانه بودند، چنین کتابى از پیش خود بیاورد.
3. عدم وجود اختلاف در قرآن:آیه ( لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً) اثبات این ادعا میکند که عدم اختلاف در قرآن نشان اعجاز است،چون بشر در گفته هایش اختلافات زیادی پیدا می شود.
4-. اخبار غیبى:در قرآن مطالبى نسبت به برخى افراد، یا بعضى از وقایع که در آینده؛ یعنى زمان بعد از نزول آیات قرار بوده واقع شود، پیشبینى شده که به همان صورت به وقوع پیوسته است؛ از جمله آیه (غُلِبَتِ الرُّومُ فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ -آیه 1-3 روم)است که پیروزی رومیان بر ایرانیان بعد از شکست را ذکر می کند.
خداوند پیروی از معارف قرآن را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت ایام
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمودند: مَن أَعانَ مُؤمناً مسافراً فرَّجَ اللهُ عَنهُ ثَلاثاً و سَبعینَ کُربَةَ
کسی که یک مسافر مؤمنی را یاری کند خداوند متعال هفتاد و سه گرفتاری او را رفع میکند(.وسائل الشیعة، ج11، ص: 429)
در مساله 11 رساله مراجع تقلید بیان شده مسائلی که انسان معمولا به آنها نیاز دارد، واجب است یاد بگیرد؛ از آنجایی که مسائل نماز مورد نیاز است چند نکته درباره نماز مسافر خدمت شما عرض می شود:
1. مسافریکه نمازش شکسته است اگر تصمیم قطعی داشته باشد که حداقل 10 روز کامل در شهر یا روستای محل اقامت بماند باید نمازش را کامل بخواند؛ لذا اگر فردی که میداند ده روز نمی ماند یا تردید و شک دارد؛ نمازش شکسته است و روزه صحیح نیست. (1)
2. آنچه در قصد ده روز مهم است کیفیت محاسبه دقیق قصد ده روز است بنابر این اگر کسی در بین روز وارد شهر یا روستای محل اقامت شود چنانچه بتواند حداقل ده شبانه روز کامل یعنی240 ساعت در آنجا بماند میتواند قصد ده روز کند مثلا اگر کسی ساعت10 صبح وارد مشهد شود در صورتی که بتواند حداقل تا ساعت10روز یازدهم در مشهد بماند می تواند قصد ده روز کند. اما اگر کسی شب وارد شهر یا روستای محل اقامت شود همین که بتواند حداقل تا غروب روز دهم آنجا بماند قصد ده روز صحیح است مثلا اگر کسی ساعت 12 شب وارد شهر مشهد شده همین که قصد ماندن تا غروب روز دهم داشته باشد کافی است هر چند که کمتر از دویست و چهل ساعت می شود.
مسائل شرعی بسیار جزئی و دقیق است و در برخی موارد بین مراجع تقلید تفاوت فتوی وجود دارد که هر کسی باید بر طبق فتوای مرجع تقلید خودش عمل کند، در همین راستا سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 به صورت شبانه روزی آماده پاسخگویی به سوالات شرعی و دینی شما زائرین و مجاورین محترم می باشد.
خداوند متعال سفر مسافرین اسلام بویژه زائرین حضرت رضا علیه السلام را بیخطر فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (رساله مراجع م 1335)
(2) (رساله مراجع م 1336 ؛ عروه الوثقی، فصل فی صلاه المسافر، فصل فی قواطع السفر، الثانی)
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم- تسلیت ایام
خداوند در قرآن با مخالفین مبارز طلبی کرده و می فرماید: إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ :اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده ایم شک دارید ، پس - اگر راست می گویید - سوره ای مانند آن بیاورید(آیه 23 بقره)
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم معجزات فراوانی داشته اند که به برخی اشاره میشود:
1. قرآن: تحدی قرآن بهترین دلیل بر اعجاز قرآن است که می فرماید: اگر میتوانید سوره ای مثل قران بیاورید و تا امروز همه انسان ها از آوردن حتی یک سوره مانند کوچک ترین سوره های قرآن عاجز بوده و تا ابد نیز عاجز خواهند بود.
2. شق القمر: مشرکان مکه گفتند: «اگر واقعاً پیامبر خدا هستی ماه را برای ما بشکاف و دو نصف کن و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در شب ماه بدر این کار را کرد ولی قبول نکردند و گفتند سحر است. (بحار ، ج۱۷، ص۳۵۵)
3. حرکت درخت به سمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :مشرکان از پیامبر برای اثبات نبوت خواستند کهˈاین درخت را بخوان تا از ریشه کنده شده و در پیش تو بایستد.ˈ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این کار را کرد،بعد گفتند: به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آید، و نصف دیگر در جای خود بماند.بعد که این کار شد، سران قریش از روی کفر و سرکشی گفتند فرمان ده تا این نصف باز گردد و به نیم دیگر ملحق شود، و به صورت اول درآید و وقتی این کار نیز شد گفتند: توساحر و دورغگویی(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲(خطبه قاصعه))
البته معجزات دیگری مثل 'تسبیح گفتن دانههای سنگ در دستان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ؛ رد الشمس و... نیز هست که صرفنظر میشود.
خداوند،توفیق فهم معارف دین را به ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم عرض تسلیت ایام عزای معصومین ع
از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت است که فرمودند: فَمَا مِنْ مُؤْمِنٍ مَشَى إِلَى الْجَمَاعَةِ إِلَّا خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ أَهْوَالَ یَوْمِ الْقِیَامَة
هیچ مؤمنی نیست که در مسیر نماز جماعت، قدم بردارد مگر این که خدای رحمان، ترس و هراسِ روز قیامت را برای او سبک میگیرد. (وسائل الشیعه، ج 8 ص: 288)
در مساله 11 رساله مراجع تقلید آمده است: مسائلی را که انسان به آن غالبا نیاز دارد واجب است یاد بگیرد؛ از مسائل مورد نیاز مسائل نماز جماعت است که در این چند دقیقه قصد داریم چند نکته راجع به شرکت در نماز جماعت بیان کنیم:
1. موقعی که انسان می خواهد نیت جماعت کند، واجب است امام را معین کند، ولی دانستن اسم امام جماعت لازم نیست؛ مثلا اگر قصدش اقتداء به امام جماعت حاضر باشد، کافی است و نماز صحیح است. (1)
2. ماموم برای متصل شدن به جماعت باید در حالی که امام ایستاده است یا در حالی که در رکوع است، اقتدا کند. (2)
3. اگر مأموم موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به رکوع امام برسد، هر چند ذکر امام تمام شده باشد، نماز به صورت جماعت صحیح است و یک رکعت حساب می شود. اما اگر نمازگزار موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود اما به رکوع امام نرسد به فتوای تعداد زیادی از مراجع تقلید از جمله امام خامنه ای نماز به صورت فرادی صحیح است و باید نماز را تمام کند. (3)
سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 به صورت شبانه آماده پاسخگویی و خدمت می باشد که می توانید سوالات فقهی و اعتقادی خویش را به صورت تلفنی سوال کنید. و همچنین سامانه پیامکی 30002020 نیز به صورت پیامکی پاسخگوی سوالات دینی است.
خداوند متعال توفیق شرکت در نماز جماعت را به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (توضیح المسائل مراجع، مساله 1460)
(2) (توضیح المسائل مراجع، شرایط نماز جماعت، شرط پنجم: ماموم قبل از تمام شدن رکوع امام به جماعت برسد.)
(3) اراکی، تبریزی، خوئی، وحید: نماز باطل است. زنجانی: بنابر احتیاط واجب نماز باطل است. مکارم: نمازش را بطور فرادی تمام کند و بنابر احتیاط واجب اعاده کند. سیستانی: می تواند نمازش را فرادی تمام کند و می تواند برای رسیدن به رکعت بعد نماز را قطع کند. (رساله مراجع م 1427)
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت ایام عزای معصومین علیهم السلام
از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال شد کدام یک از مؤمنین از همه زیرک تر می باشد، حضرتش فرمودند: أَکْثَرُهُمْ ذِکْراً لِلْمَوْتِ، وَ أَشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدَاداً
آن کس که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر مهیّای آن شده باشد. (الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج3 ؛ ص258)
در روایات بیان شده است که مومنین واقعی در هر حالی به یاد مرگ و آماده این سفر هستند؛ این آمادگی (زائرین عزیز) شوون مختلفی دارد که یکی از آن موارد بحث وصیت است.
بعد از اینکه انسان فوت می کند دستش از این دنیا کوتاه می شود و دیگر کاری از او ساخته نیست ولی مومنین توجه داشته باشند که در دین اسلامی مفهومی به نام وصیت وجود دارد که دست افراد را بعد از مرگ تا حدودی و با شرایطی برای برخی از تصمیمات باز گذاشته است اینکه بعد از مرگ برایش انجام دهند؛ که لازم است با مطالعه و یادگیری مسائل آن دقت کنیم که وصیت بر اساس موازین شرع انجام بگیرد؛
در این زمان کوتاه فقط گزارش وار چند نکته کوتاه در این رابطه بیان می کنیم:
1. در وصیت انسان سفارش می کند بعد از فوتش برای او کارهایی انجام دهند یا برای بخشی از اموالش تعیین تکلیف می کند که این وصیت می تواند به صورت شفاهی باشد یا مکتوب. (1)
2. انسان فقط می تواند تا یک سوم مال خود را برای بعد مرگش وصیت کند و بیشتر از آن در صورتی که با اجازه همه ورثه باشد اشکالی ندارد. (2)
3. اگر وصیتی شرعا ثابت باشد واجب است بر طبق آن عمل شود و ورثه نمیتوانند مصلحت اندیشی کنند و با وصیت مخالفت کنند مثلا اگر میت بخشی از یک سوم اموالش را برای مجلس عزاداری سیدالشهداء و سایر معصومین وصیت کرده است ورثه نمی توانند تخلف کنند و یا در راه خیر دیگری مصرف کنند. (3) مشابه وصیت امام باقر(علیهالسلام) که وصیّت کردند که شیعیان تا ده سال بعد از ایشان در منا روضه برپا کنند.
4. اگر کسی برای مجلس تعزیه ای که بعد از فوتش برگزار می شود وصیت شرعی نکرده باشد، فقط در صورتی می توان از اموال میت برایش، مجلس تعزیه گرفت، که همه ورثه راضی باشند و در میان ورثه صغیر هم وجود نداشته باشد. چنانچه یک نفر از ورثه رضایت نداشته باشد نمی توان از سهم ورثه ناراضی برای میت هزینه کرد.
مسائل وصیت بسیار جزئی و دقیق است لذا توصیه می شود نسبت به این مسائل با افرادی که به مسائل شرعی و دینی آگاه هستند مشورت شود در همین راستا می توانید با شماره تلفن 32020 با پیش شماره 051 تماس بگیرید.
خداوند متعال عاقبت همه مؤمنین را ختم به خیر فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
نکات توضیحی و منابع:
(1) (رساله مراجع م2694 و 2695 و 2696)
(2) (رساله مراجع م2721 ؛ اجوبه الاستفتائات س 1843)
(3) (اجوبه الاستفتائات س 1834 ؛ استفتاء شخصی، شماره استفتاء 813062 تاریخ 28/7/1396 ؛ سیستانی، سایت، پرسش و پاسخ، وصیت س9 ؛ سایت مکارم، استفتائات، وصیت، تغییر وصیت)
سلام علیکم-- بسم الله الرحمن الرحیم-- با تسلیت ایام سوگواری
در روایات به برخی از اعمال اشاره شده که ثواب شهادت و شهید را دارد که به برخی اشاره می کنیم:
1-تحصیل علم:پیامبر گرامی ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید: "کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است". (سفینه البحار، ج 1، ص 720 )
2 -معرفت داشتن نسبت به خدا و اهل بیت ( علیه السلام ) : حضرت علی ( علیه السلام ) میفرماید: "کسی که در بستر از دنیا رود، اما معرفت حق پروردگار و معرفت واقعی پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) او و اهلبیتش ( علیه السلام ) را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است"(نهج البلاغه، خطبه 19)
3 - دفاع از خود: امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید: "کسی که برای دفاع از مال خود در برابر مهاجمان ایستادگی کند و کشته شود، شهید است"(سفینةالبحار، ج 1، ماده "شهد" )
4-مرگ در حالت دوستی اهل بیت: امام سجاد ( علیه السلام ) می فرماید: هر که در زمان غیبت قائم ؛ بر موالات و دوستی بمیرد خداوند پاداش هزار شهید مانند شهیدان بدر و احد به او اعطا کند( بحار ج82، ص172)
-خداوند توفیق شهادت در راه خودش را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض تسلیت ایام
از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت است که فرمودند: مَنْ حَافَظَ عَلَى الْجَمَاعَةِ حَیْثُمَا کَانَ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِع
کسی که هر کجا که باشد محافظت و مداومت بر نماز جماعت داشته باشد، مانند برق،سریع و نورانی از پل صراط میگذرد. وسائل الشیعة، ج8، ص: 307
در توضیح المسائل مسئله 11 آمده است که مکلف مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد؛ یکی از همین مسائلی که زیاد هم ابتلاء دارد احکام طریقه اقتدا در نماز جماعت است که لازم است برویم و مسائلش را بیاموزیم؛
در این مجال قصد دارم به دو مساله کوتاه در این باب اشاره کنم باقی مسائل را حتما مراجعه کنیم و بیاموزیم:
1. کسی که یک رکعت از امام جماعت عقب مانده باشد مثل اینکه نمازگزاری در نماز ظهر یا عصر به رکعت اول نماز جماعت نمی رسد و در رکعت دوم اقتدا می کند، وقتی امام جماعت تشهد رکعت دوم را می خواند به فتوای اکثر مراجع تقلید بنابر احتیاط واجب ماموم باید موقع تشهد به حالت نیم خیز بنشیند؛ ولی وقتی امام جماعت تشهّد رکعت آخر را میخواند و رکعت سوم ماموم است به نظر اکثر مراجع از جمله امام خامنه ای بهتر آن است که به حالت تجافی و نیم خیز بنشیند؛ یعنی انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد و اگر از همان ابتدای تشهد بخواهد قصد فرادا نماید و بلند شود، مانعی ندارد. (1)
2. اگر مأموم موقعی که امام جماعت در رکعت دوّم نماز چهار رکعتی است اقتدا کند، باید در رکعت دوّم نمازش که رکعت سوّم امام است، بعد از دو سجده بنشیند و تشهّد را به مقدار واجب بخواند، سپس برخیزد و چنانچه برای گفتن سه مرتبه تسبیحات اربعه وقت ندارد، باید تسبیحات اربعه را یک مرتبه بگوید و به فتوای اکثر مراجع تقلید از جمله امام خامنه ای در رکوع خود را به امام جماعت برساند. (2)
زائرین و مجاورین گرامی می توانند سوالات دینی خویش را با ذکر نام مرجع تقلید خویش به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر مرجع تقلید دریافت نمایند.
خداوند متعال توفیق شرکت در نماز جماعت به همه ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
نکات توضیحی و منابع:
(1) آیت الله مکارم: احتیاط آن است که به حالت تجافی بنشیند و بنابر احتیاط واجب صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید. صافی: احتیاط آن است که به حالت تجافی بنشیند و صبر کند تا امام تشهد را بگوید و بعد برخیزد و واجب نیست صبر کند تا امام سلام بگوید. وحید، خوئی، تبریزی: اگر از ابتدای نماز قصد انفراد داشته است، محل اشکال است. (عروه الوثقی، فصل فی مستحبات الجماعه م 9 ؛ رساله مراجع م 1452 و م 1439؛ امام خامنه ای، سایت ادمین، همسان سازی ها ؛ رساله جامع م 1755)
(2) حضرت امام، آیت الله زنجانی: در رکوع یا سجده خود را به امام برساند. وحید: اگر در رکوع به امام نرسید، بنابر احتیاط واجب، قصد انفراد نماید. (رساله مراجع م1440 ؛ توضیح المسائل جامع م 1748)
سلام علیکم-- بسم الله الرحمن الرحیم-- با تسلیت ایام سوگواری حضرت اباعبدالله و گرامیداشت هفته دفاع مقدس
کمک های خدا و امدادهای غیبی به معنای کمک هایی است که از غیب و از ناحیه خدا برای انسان اتفاق می افتد؛ ولی برای دریافت این امدادها، شروطی لازم است که برخی را ذکر می کنیم:
1-ایمان و تقوا:وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا*وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ»[آیه2 طلاق] در صورت برخورداری از تقوای الهی، انسان مشمول برخی امدادها می شود، مانند: خارج کردن انسان از تنگناهای دنیوی و اخروی و توفیق یابی در انجام نیکی ها
2-جهاد وتلاش و سختی: تلاش و کوششی که انسان را به زحمت زیاد اندازد، راه رسیدن به هدایت الهی است: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»[آیه 69 عنکبوت] جهاد شامل جنگ با دشمنان حق، مبارزه با هوای نفس، تلاش در راه کسب علم و تلاش در راه کسی روزی حلال می شود.
3-صبر و پایداری: خداوند میفرماید:«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ [فصلت/30] در حقیقت، کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداست»؛ سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود میآیند»
حضرت موسی (علیه السلام) آنگاهکه میخواهد قوم خود را آماده کند تا در برابر سختیها و فشارهای فرعونیان زمانش تحمل خود را از دست ندهند به آنها سفارش میکند تا صبر و استقامت پیشه کنند و تقوای الهی را رعایت کنندتا خداوند نصرت و یاری خویش را شامل حال آنها کرده
4-یاری از خدا وتوبه و استغفار:خداوند می فرماید:زمانی که از پروردگارتان تقاضای کمک می کردید و او تقاضای شما را پذیرفت وشما را یاری کرد(آیه 9 انفال) و فرموده :وقتی استغفار بجویید انواع نعمتها را به شما میدهد(آیه 10-12 سوره نوح)
-خداوند ما را مشمول عنایات ویژه اش بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد