سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن نیز یکی از علل اصلی بی ایمانی را جهل و ضعف معرفتی انسان ها می داند؛چنانچه حضرت نوح (علیه السلام) به قوم خود می فرماید:(وَلَـکِنِّیَ أَرَاکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ)(هود: 29); شما را مردمانی ناآگاه می بینم.
امیر مؤمنان (علیه السلام) نیز درباره علت کفر می فرماید:اگر مردم در موارد ناآگاهی درنگ و تأمّل می کردند، هرگز به کفر و گم راهی نمی گراییدند.( میزان الحکمة،ج 2، ص 153)
بنابراین، یکی از علل روان شناختی دین گریزی در همه انسان ها، به ویژه جوانان، ضعف معرفتی و عدم تفکر درباره دین است.
برخی از علل دین گریزی عبارتند از:
1. خانواده: خانواده ها با تربیت نادرست و ناقص خود اغلب زمینه های دین گریزی را فراهم می کنند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کلُّ مولودٍ یُولَد على الفطرةِ فاَبواهُ یَهوّدانهِ او یُمجّسانه»؛هر انسانى که به دنیا مىآید، در ذاتش به خداپرستى گرایش دارد. اما پدر و مادر او را از خالق هستى دور کرده، باعث انحراف وى از دینمىشوند(من لایحضره الفقیه،ج 2،ص49)
2. دوستان و رفیقان ناباب: دوستان نقش مهمی در زندگی انسانها دارند. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «المرءُ على دینِ خلیله.» (وسائل الشیعه، ج 4، ص 207). به همین دلیل است که گاهى یک فرد فاسق در مدتى کوتاه گروه زیادى را از دین بىزار مىکند. در قیامت نیز شکایت اهل دوزخ از دوستان و اطرافیان می باشد: یَا وَیْلَتَا لَیْتَنى لَمْ أَتَّخِذْ فُلانا خَلیلاً لَقَدْ أَضَلَّنی(آیه 228فرقان)
3.مطبوعات ورسانه های جمعی تحت قدرت مستکبرین: مستکبران در هر زمانى با شیوههاى گوناگون تبلیغاتى، شایعه و تهمت، و زدن برچسبهایى مثل مخالف آزادى، مرتجع و عقب مانده و یا با ترویج شک و شبهه، تحقیر و استهزاى باورهاى دینى مردم، موجبات دینگریزى را فراهم کردهاند. مردم را از دین گریزان مىکنند. براى نمونه، هنگامى که شعیب علیهالسلام مردم را به ترک بتپرستى و پرهیز از کمفروشى دعوت مىکرد، به او مىگفتند: این دعوت تو مخالف با آزادى انسانهاست. آزادى انسان حکم مىکند هر که را خواست، بپرستد و هرگونه که خواست در اموالش تصرف کند
4. نداشتن الگوهای مناسب: گاهی بجای اینکه الگوگیری از شهدا،علما ،متفکرین و دانشمندان داشته باشند؛برخی از بازیگران و هنرمندان فاسق غربی را الگو قرار می دهند که اثر منفی زیادی دارد.
خداوند ما را از شر وسوسه های شیطانی نجات دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام فرستادن معاذ به شهر یمن به او فرمودند: ...وَلیَکُن أکثَرُ هَمِّکَ الصَّلَاةَ فَإنَّهَا رَأسُ الإسلَامِ بَعدَ الإقرَارِ بِالدِینِ.
بیشترین تلاشت ترویج نماز باشد چرا که بعد از اقرار به دین، نماز اصل و اساس اسلام است. (تحف العقول، النص ص:26)
دو مورد از تفاوتهای نماز واجب و مستحب:
1. نمازهای مستحبی را می توان ایستاده یا نشسته یا در حال راه رفتن یا حرکت وسیله نقلیه خواند و رعایت قبله فقط در حال حرکت شرط نیست و در حال حرکت می توان رکوع و سجده را با اشاره انجام داد مثلا برای رکوع یا سجده سر را مقداری پایین بیاورد؛ لذا نماز زیارت که نماز مستحبی است انسان می تواند در حال راه رفتن بخواند. بخلاف نمازهای واجب مثل نماز قضا که در صورت امکان باید ایستاده و در حال آرامش بدن با رعایت قبله خوانده شود. (رساله مراجع مسأله 766 ؛ عروه الوثقی)
2. نماز های مستحبی را بجز نماز باران و نماز عید سعید فطر و عید قربان نمی توان به جماعت خواند لذا نمی توان نماز زیارت را به جماعت خواند بخلاف نمازهای واجب روزانه که مستحب موکد است که انسان نمازهای واجب روزانه را به جماعت بخواند. (رساله مراجع جلد 1 مساله 1 نماز جماعت ؛ عروه الوثقی، احکام صلوات المندوبه، قبل از مسآله 1 ، فی ما یستقبل له، قبل از مسأله 1)
خداوند ما را از نمازگزاران قرار بدهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام کاظم علیه السلام فرمود: «من کف غضبه عن الناس کف الله عنه غضبه یوم القیامة؛ هر که خشمش را از مردم بازدارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز خواهد داشت». (تحف العقول، ص 391)
برخی از روشهای غلبه بر خشم:
1-یاد خدا : «ِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» تنها با یاد خدا دلها آرامش مى یابد!.(رعد ۲۸)
2-تغییر وضعیت دادن: پیامبر:زمانیکه یکی از شما عصبانی شد، باید بنشیند(نزهة الناظر، ص 33)
3-وضو با آب سرد:پیامبر فرمود: خشم از شیطان است و شیطان از آتش پدید آمده و آتش را به آب می توان خاموش کرد؛ وقتی یکی از شما خشمگین شود، وضو گیرد.(نهج الفصاحة، ص: ۵۸۶)
4- دوری کردن از افراد بداخلاق: چون انسان تحت تاثیر خلقیات اطرافیان واقع میشود
5- سکوت کردن: پیامبر:هرگاه یکی از شما عصبانی شد باید سکوت کند (بحار،ج68،ص404)
5-گفتن برخی اذکار مثل:«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم »و (لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم) و صلوات فرستادن
-خداوند اخلاق خوش و صبر در مشکلات را به همه عنایت فرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
رزق در لغت بمعنى بخشش مستمر و متداوم است؛ و رزق الزاما امورات مادی نیست، بلکه امورات معنوی را هم شامل می شود و لذا هر گونه بهره اى را که خداوند نصیب بندگانش مى کند، از مواد غذایى و مسکن و پوشاک، سلامت جسم و روح تا علم، عقل و فهم و ایمان و اخلاص به همه اینها رزق گفته مى شود.
برخی از عوامل افزایش رزق:
1. احسان به مردم بویژه به اهل خانه :-امام صادق علیه السلام : «هر که با خانواده ی خود نیکوکار باشد، روزیش زیاد می شود.» (میزان الحکمة، ح۷۱۸۵)
۲. خوش اخلاقی: -امام علی علیه السلام : «گنجهای روزی، در اخلاق خوش نهفته است.» (میزان الحکمة، ح ۷۱۸۸)
۳. اطعام کردن: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): «روزی کسی که اطعام می کند، سریعتر از فرو رفتن کارد در کوهان شتر، به سویش می آید.» (میزان الحکمة، ح ۷۱۹۰)
۴. قرض دادن و انفاق کردن : امام علی (علیه السلام) فرمود: «کمک مالی کردن به برادر دینی، روزی را زیاد می کند.» (میزان الحکمة، ح ۷۱۹۹)
5. دعا کردن در حق مؤمنین:امام باقر علیه السلام :«پشت سر برادرانت دعا کن، که این کار روزی را به طرف تو سرازیر می کند.» (میزان الحکمة، ح ۷۱۹۳)
6. صدقه دادن: امام علی (علیه السلام) فرمود: «با صدقه دادن، روزی را فرود آورید.» (میزان الحکمه، ح ۷۱۹۶)
7. نیت پاک:امام علی (علیه السلام) فرمود: «هر که خوش نیت باشد، روزیش زیاد می شود.» (میزان الحکمه ، ح ۷۱۹۸)
8. شکرگذاری: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
9. رعایت تقوا: مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ(آیه ۲ و۳ سوره طلاق)
خداوند روزی حلال به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایتی حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: ثَلَاثَةٌ یُدْخِلُهُمُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ إِمَامٌ عَادِلٌ وَ تَاجِرٌ صَدُوقٌ وَ شَیْخٌ أَفْنَى عُمُرَهُ فِی طَاعَةِ اللَّهِ.
خداوند متعال سه گروه را بدون حساب وارد بهشت می کند؛ امام عادل و تاجر راستگو و انسان سالخورده ای که عمرش را در اطاعت خدواند عز و جل گذرانده. (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ؛ النص ؛ ص133)
اگر کسی کالایی خریداری کند و بعد بفهمد برای کالا بیش از قیمت واقعی پول پرداخت کرده با چند شرط می تواند معامله را برهم زده و پول خود را پس بگیرد:
1. تفاوت قیمت آن قدر زیاد باشد که عرفا قابل تسامح نباشد و مردم به زیادی آن اهمیت بدهند. مثلا خانه ای را با دو برابر قیمت خریده باشد.
2. خریدار در زمان معامله از قیمت واقعی کالا خبر نداشته باشد یا نسبت به آن غفلت کند؛ فرقی نمی کند که فروشنده نسبت به قیمت واقعی آگاه باشد یا نباشد.
3. تفاوت قیمت باید در زمان عقد معامله باشد؛ پس اگر تفاوت قیمت بعد از زمان معامله اتفاق بیفتد حق برهم زدن معامله را ندارد. مثلا اگر یک کیلو زعفران به قیمت روز بخرد و بعد از زمان معامله قیمت آن کاهش پیدا کند، خریدار حق برهم زدن معامله را ندارد.
4. این حق فسخ با رعایت شرایط برای فروشنده در جایی که مالش را ارزان فروخته نیز ثابت می شود. (رساله مراجع م2124 و 2125 ؛ تحریر الوسیله، خیار غبن م4)
خداوند توفیق کسب روزی حلال به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام : اِنَ فِی الجَنَه مَنزِلَهً لَا یَبلُغُهَا عَبدٌ اِلَا بِالِابتِلَاء فِی جَسَدِهِ: در بهشت مقام و منزلتی وجود دارد که هیچ بنده ای به آن نرسد ، مگر به درد و بیماری ای که در بدنش حادث شود(کافی، ج2 ،ص255)
فلسفه و علت بلاهای مومنین:
1. بخشش گناهان : امام صادق علیه السلام : «هنگامی که گناهان بنده زیاد می شود و اعمالی ندارد که آن را جبران کند خداوند او را به حزنی دچار می کند تا آمرزیده شود.»( کافی،ج 2، ص 444)
2. ترفیع درجه و مقام: امام صادق علیه السلام :هر اندازه که ایمان بنده افزون گردد، تنگ دستی اش بیشتر و زندگی اش سخت تر شود.(کافی، ج2 ، ص261)
3. تکامل: سختی ها موجب رشد و تکامل فرد میشود.. امام علی علیه السلام می فرمایند: «درختان بیابانی (که از مراقبت و رسیدگی باغبان محرومند) چوب محکم تر و دوام بیشتری دارند و درختان باغتان (که دائماً مراقبت شده اند) نازک پوست و بی دوام ترند( نهج البلاغه، نامه 45)
4. از فواید بلا این است که غرور را از انسان دور می کند(نهج البلاغة، خطبه 238) و از طرفی باعث تذکر و یادآوری نعمت های الهی می شود(سوره اعراف،آیه 30)
البته برخی بلاها و مصائب آثار و نتیجه اعمال خود انسان هاست؛ مثلا بدون تعقل و مشورت ازدواج می کند که به مشکل می خورد واین مشکلاتی که برایش اتفاق می افتد تقصیر خودش است. «خود کرده را تدبیر نیست.»
از طرفی بلاهای دنیوی در برابر پاداش اخروی چیزی نیست.
خداوند صبر در بلاها را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایتی حضرت صادق علیه السلام درباره راهکارهای شرعی که انسان دچار ربا نشود می فرمایند: ...نِعْمَ الشَّیْءُ الْفِرَارُ مِنَ الْحَرَامِ إِلَى الْحَلَال.
فرار از حرام به حلال چیز پسندیده و خوبی است. (الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج5 ؛ ص247)
دو نکته کوتاه درباره راهکار شرعی سود حلال:
1. برخی اوقات انسان با شخصی مواجه می شود که می گوید با توجه به ناچاری که داشته قرض گرفته و ربا پرداخت می کند، حال آیا این ناچاری، عذر و بهانه برای پرداخت ربا هست یا خیر؟
در جواب عرض می شود با توجه به راهکارهای متعدد شرعی که برای سود حلال وجود دارد نوبت به این نمی رسد که انسان بخواهد ناچاری را بهانه کند و ربا پرداخت کند مثلا یکی از راه های کسب سود حلال معامله نسیه است؛ خصوصیت معامله نسیه این است که سودش حلال و قطعی است بطور مثال شخصی که پول دارد می تواند با خرید نقدی جنس و فروش نسیه یا قسطی آن به قیمت بیشتر، سود حلال به دست آورد مثلا کالاییکه قیمت نقد آن500 هزار تومان است را به 600 هزار تومان نسیه بفروشد.
2. در معامله نسیه باید قیمت و مدت مشخص و معلوم باشد، فروشنده و خریدار میتوانند ابتدا در مورد قیمت و مدت با هم صحبت کنند که به تناسب مدت، قیمت زیاد یا کم شود اما عقد معامله باید بر یک قیمت و مدت معین بسته شود مثلا این کالا را به مبلغ 600 تومان می فروشم که پولش را شش ماه بعد بپردازید.
خداوند متعال به همه ما روزی حلال عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایت است از حضرت رضا علیه السلام که فرمودند: ...إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِینِنَا... فَلَا تَزْوُوهُ عَنَّا وَ لَا تَحْرِمُوا أَنْفُسَکُمْ دُعَاءَنَا...
. پرداخت خمس کمک در (تبلیغ) دینمان است (در ادامه حضرت فرمودند) پس از پرداخت آن دریغ نکنید و خودتان را از دعای ما محروم نکنید. (الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج1 ؛ ص548)
دو نکته کوتاه درباره حکم شرعی مصرف خمس:
1. یکی از واجبات مالی که عبادت هم می باشد، پرداخت خمس است؛ و کسی که خمس بر او واجب می شود باید آن را دو قسمت نماید: یک قسمت آن سهم امام زمان علیه السلام است که در زمان کنونی هر کسی باید به دفتر مرجع تقلید خودش پرداخت کند یا با اجازه دفتر مرجع تقلید به مصرف خاصی برساند. که مرجع تقلید هر فردی به عنوان نائب امام زمان علیه السلام شناخته می شود؛ و یک قسمت دیگر سهم سادات فقیر شرعی است که به نظر اکثر مراجع این قسمت هم باید به دفتر مرجع تقلید یا با اجازه دفتر مرجع تقلید به سید فقیر پرداخت شود.(مشهور به فتوا یا احتیاط) (مخالف: سیستانی: پرداخت سهم سادات نیاز به اجازه ندارد). (توضیح المسائل مراجع م 1834)
2. کسی که می خواهد خمس را به سید فقیر یا دفتر مرجع تقلید پرداخت کند باید به قصد قربت پرداخت کند یعنی خمس را به قصد انجام فرمان خداوند و برای نزدیک شدن به او بدهد.(فتوی یا احتیاط) (امام خامنه ای سایت، شماره استفتاء611289 ؛ سیستانی، رساله جامع 2440 و همچنین اقتباس از م 1829 رساله مراجع)
خداوند متعال توفیق انجام وظایف دینی را به همه عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام فرمود: «البرزخ هو القبر» عالم برزخ، قبر است.»(بحار،ج6 ص 218)
و فرمود: «القبر منذ حین موته الی یوم القیامه(بحار،ج6، احوال البرزخ ، ح 116)مقصود از قبر برزخ انسان است که از لحظه مرگ تا روز قیامت است.
همانطور که از احادیث یاد شده فهمیده می شود منظور از قبر همان عالم برزخ است که عالمی است که بین دنیا و آخرت است و نه آن قطعه کنده شده در زمین؛ لذا شب اول قبر در واقع، شب اول انتقال انسان از این دنیا به عالم برزخ است.
مقصود از فشار قبر در معارف دینی ما این نیست که در قبور خاکى ( که مثلا قطعه ای از آرامگاه است)، فشارى بر بدن انسان ها وارد مىشود؛ بلکه مقصود از«فشار قبر» عذاب خاصى است که انسان در آن عالم ( برزخ)، متناسب با رفتارها و اعمال خود مىبیند و لذا فردی که در دریا غرق می شود و یا سوزانده می شود هم، فشار قبر را تجربه می کند.
برخی از عوامل کاهش فشار قبر:
1. نماز شب : امام رضا علیه السلام : «کسی که نماز شب بخواند و در قنوت نماز «وتر» هفتاد بار استغفار کند از عذاب قبر پناه داده میشود.» (بحار، ج ۷۵، ص ۲۶۵)
2 . زیارت امام حسین علیه السلام : امام باقر علیه السلام می فرمایند: زیارت امام حسین باعث ایمن بودن زائر از عذاب قبر می شود(مستدرکالوسائل، ج 10، ص 309)
3. صدقه دادن: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : صدقه آفات دنیا و فشار قبر و عذاب روز قیامت را دفع میکند.(بحار ج89ص336)
4. اتمام رکوع: امام باقر علیه السلام : "کسی که رکوعش را تمام و کمال به جا آورد، وحشت قبر او را نمیگیرد(بحارج6ص244)
5. صلوات فرستادن: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : صلوات بر من [تبدیل به] نوری در قبر و نوری بر [پل] صراط و نوری در بهشت می شود.( مستدرک الوسائل، ج5، ص 335)
6. مداومت برخواندن برخی سوره ها مثل:یس، زخرف، نساء
خداوند ما را با پیروی از دستورات دینی از عذاب قبر مصون بدارد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت رضا علیه السلام در روایتی می فرمایند: مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ التَّنَظُّفُ.
تمیزی و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است. (تحف العقول ص: 442)
دو نکته کوتاه درباره کیفیت تطهیر فرش و لباس:
1. اگر فرش و لباس نجس شود مثلا خونی شده باشد چنانچه بعد از برطرف کردن نجاست یک مرتبه شسته شود و باقی مانده آب با فشار دادن خارج شود یا با پارچه یا وسیله دیگری آب جمع شود، پاک می شود و نیازی به چند بار شستن نیست هر چند به نظر برخی از مراجع اگر با آب کر، آب کشی صورت بگیرد نیازی به فشار دادن و خارج کردن آب نیست (صرفا جهت اطلاع: به فتوای آیات عظام: گلپایگانی، صافی، اراکی، سیستانی، بهجت و زنجانی و...در آب کر فشار لازم نیست. خویی و تبریزی و وحید و امام (احتیاط)و مکارم(فشار یا حرکت تا آب خارج شود.): فشار دادن لازم است. نسبت به دفعات شستن: سیستانی: فقط لباس و بدن احتیاطا دوبار شسته شود. خوئئ و تبریزی: در صورتی که متنجس به بول باشد دوبار شستن لازم است.) (رساله مراجع مساله 159)
2. به نظر اکثر مراجع لباس یا فرشی که با ادرار غیر بچه شیر خوار نجس شده، اگر بخواهد با آب قلیل تطهیر شود باید دو مرتبه شسته شود و بعد از هر مرتبه فشار داده شود تا آب خارج شود یا بوسیله پارچه یا وسیله دیگری جمع شود و آبی که از فرش و لباس جدا می شود یا جمع می شود، نجس است. (مخالف: سیستانی: در فرش یک مرتبه کافی است. آیت الله مکارم: در فرش و لباس یک مرتبه کافی است. آیت الله خویی و تبریزی می فرماید: غساله متعقب به طهارت پاک است.) (رساله مراجع مساله 160 و 27)
خداوند متعال همه ما را اهل علم و عمل قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
در قرآن و روایات برای نماز تأثیرات بسیار زیادی در زندگی دنیوی و اخروی بندگان را ذکر کرده اند . دانستن این آثار باعث می شود که شوق ما نسب به خواندن نماز بیشتر شود.
برخی از فواید نماز خواندن:
1. بازدارندگی از گناهان: أَقِمِ الصلَوةَ إِنَّ الصلَوةَ تَنهَى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ... (عنکبوت/45)
نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و منکرات باز مى دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است ..
از طرفی نمازمثل چشمه آبی است که 5 وعده کسی خود را با آن بشوید و موجب پاک شدن از گناهان میشود.
2 . غفلت زدایی: بزرگترین مصیبت آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند, اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف, و در هر شبانه روز پنج بار انجام می شود, مرتباً به انسان هشدار می دهد, هدف آفرینش او را خاطر نشان می سازد.
3. از بین رفتن کبر و غرور: انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاک در برابر خدا می گذارد, خود را ذره ی کوچکی در برابر عظمت او می بیند, پرده های غرور و خود خواهی را کنار می زند,
امام علی علیه السلام :خداوند نماز را برای پاکسازی از کبر واجب کرده است.
4. نماز موجب یاد خدا میشود (اقم الصلوه لذکری، طه 14) و یاد خدا موجب آرامش میشود (الا بذکر الله تطمئن القلوب، رعد 28)
ان شاءلله خداوند متعال ما را جزء نماز گزاران واقعی قرار بدهد، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. از حضرت کاظم علیه السلام روایت شده که می فرمایند: ...اَداءُ الاَمانَةِ وَ الصِّدقُ یَجلِبانِ الرِّزقَ، و َالخیانَةُ و َالکَذِبُ یَجلِبانِ الفَقرَ وَ النِّفاقَ ... .
اداى امانت و راستگویى روزى را زیاد مى کند و خیانت و دروغگویى باعث فقر و نفاق مى شود. (تحف العقول ص403)
چند نکته در مورد اشیاء پیدا شده:
1. بر انسان لازم نیست مالیکه پیدا شده را بردارد بلکه برداشتن شیئی که پیدا شده مثل پول، کفش، طلا و گوشی کراهت دارد و بهتر است انسان برندارد. (صرفا جهت اطلاع: آیت الله سیستانی: کراهت در جایی است که احتمال اینکه صاحب مال دنبال آن بیاید باشد.)
2. اگر مالی که برداشته نشانهای نداشته باشد که بواسطه آن صاحبش معلوم شود احتیاط است (جهت اطلاع بیانکننده: احتیاط واجب یا مستحب) با اجازه مجتهد، آن را از طرف صاحبش به فقیر صدقه بدهد.
3. اگر نشانه ای دارد که بواسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند و ارزش آن به مقدار حدود دو و نیم گرم نقره یا بیشتر باشد باید تا یک سال مرتب اعلام کند به این صورت که هفته اول هر روز و هفتههای بعد هر هفته ای یک بار اعلام کند و نباید در اطلاع رسانی سهل انگاری نماید و چنانچه بعد از یکسال اطلاع رسانی صاحبش پیدا نشود می تواند آنها را برای خود بردارد به قصد اینکه هر وقت صاحبش پیدا شد عوضش را بدهد یا به صورت امانت برای صاحبش نگهداری کند یا صدقه بدهد. (رساله مراجع م 2564 و 2574 ؛ منهاج الصالحین سیستانی، خوئی، وحید ج 2 م643 و م766 ؛ تحریر الوسیله، القول فی لقطه غیر الحیوان م 5)
خداوند متعال روزی حلال به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از نشانه های قبولی حج این است که انسان هنگامی که از زیارت خانه خدا به وطن باز می گردد، از گناهانی که بر آن پایبند بوده است برگردد، و اگر از حج برگشت و بر اعمال زشتی که قبل از رفتن انجام می داد پافشاری داشته باشد، نشانه این است که حج او مردود و مورد قبول خداوند نیست(مستدرک الوسائل، ج 10، ص 166) --همین ملاک در زیارت ائمه نیز هست.
دومین علامت قبولی زیارت : عمل کردن و داشتن شرایط قبولی زیارت است ازجمله: قبول ولایت: هر که ولایت ما را نپذیرد و به رهبری ما گردن ننهد، خدا عملی را از او بالا نمی برد».کافی: ج 1، ص430)
امام رضا علیه السلام فرمود: (کلمه لااله الاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشروطها و انا من شروطها) یعنی عبادت و توحید زمانی موثر است که ولایت امام زنده(انا) را قبول کند
خداوند: زیارت ما را به کرمش قبول بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: مَنْ نَظَرَ إِلَى امْرَأَةٍ ... غَمَّضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ إِلَیْهِ طَرْفُهُ حَتَّى یُعْقِبَهُ اللَّهُ إِیمَاناً یَجِدُ طَعْمَهُ.
کسی که چشمش به نامحرم بیفتد و نگاهش را ببندد، خدا طعم ایمان را به او می چشاند. (من لا یحضره الفقیه، ج3، ص: 473)
چند نکته کوتاه درباره ارتباط با نامحرم:
1. گفتگو با نامحرم از طریق تلفن یا پیامک یا چت در شبکه های مجازی، در صورتی که همراه با قصد لذت شهوانی یا ترس افتادن در گناه باشد، یا کلمات نامناسب میان دو نامحرم رد و بدل شود، چنین گفتگویی حرام است مثلا اگر خانمی یا آقایی ترس این را داشته باشد که با چت کردن با نامحرم به گناه آلوده می شود یا از همان چت کردن لذت شهوانی برده شود، در این مورد چت با نامحرم گناه ومعصیت است.
2. لمس مستقیم بدن نامحرم مثل دست دادن به نامحرم در غیر ضرورت و اضطرار حرام است هر چند نامزد انسان باشد که هنوز بین دو نفر عقد شرعی خوانده نشده باشد.
3. حضور زن و مرد نامحرم در مکان خلوت که دیگری نمی تواند به آنجا وارد شود، و احتمال آلودگی به گناه هم وجود دارد، حرام است حتی به نظر تعداد زیادی از مراجع(حضرت امام، گلپایگانی، صافی، مکارم، زنجانی: احتیاط واجب.) صرف حضور زن و مرد در چنین مکان خلوتی هر چند احتمال آلودگی به گناه هم وجود نداشته باشد، باز هم حرام است. (رساله مراجع م889)
خداوند متعال توفیق ارتباط صحیح با بندگانش را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و ال محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
1. تقوا (والعاقبه للتقوی)
2. تحکیم و تثبیت عقاید:داشتن عقاید محکم و عقلانی موجب تثبیت دینداری و رفع بی دینی میشود.
3. توبه فوری و دائمی از گناهان وعقب نینداختن توبه، چون مرگ بی خبر می آید.
4. صبر و استقامت ورزیدن در برابر سختی ها و مشکلات و استعانت از خداوند.
5. توجه به نماز اول وقت و نماز شب.
6. پرداخت وجوهات شرعیه از جمله خمس.
7. دوستی با نیکان و علما و ترک دوستی با افراد ناباب.
8. دعا براى حسن عاقبت:مثل مداومت بر تسبیحات فاطمه زهرا(سلام الله علیها)؛ خواندن دعای (رضیت باللّه ربّا و دعای غریق(یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک)
خداوندا عاقبت امرهمه ما را ختم به خیر فرما به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت شهادت حضرت صادق علیه السلام؛ در روایتی حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: ...مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیَا فِیهِ أَمْرُنَا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوب.
هر کس در مجلسی بنشیند که در آن مجلس یاد ما اهل بیت علیهم السلام زنده می شود، قلبش در روزی که قلبها می میرند، نمی میرد. (وسائل الشیعة ؛ ج14 ؛ ص502)
چند نکته درباره تعظیم شعائر:
1. تعظیم شعائر یعنی گرامی داشتن و اهمیت دادن به علامتها و نشانه هایی که انسان از آن علامتها به یاد خدا میافتد و موجب تقویت دین خدا و ایمان افراد می شود. و یکی از مصادیق تعظیم شعائر، عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام می باشد. ( استفتائات مکارم ج1 س1638)
2. بهترین شیوه برای مجالس عزادرای این است که احکام حلال و حرام خدا بیان شود؛ و این مجالس همراه معرفت و افزایش بینش شیعیان باشد و اعتقادات ایشان نیز تقویت گردد و محبتشان به ائمه اطهار علیهم السلام مستحکم گردد. (سیستانی استفتائات کتبی در گروه علمی حرم، استفتائات مکارم ج1 س575)
3. در ایام عزاداری انجام گناه و هر کاری که عرفا بی احترامی به اهل بیت علیهم السلام باشد حرام است مثل پخش موسیقی لهوی یا حضور در مجالس مختلط، که این ها همیشه حرام اما در ایام عزای اهل البیت علیهم السلام گناهش بیشتر است. (استفتائات بهجت ج4 س6392 ،استفتائات تبریزی ج2 س1918 و مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید ج2 برپایی مجالس عروسی در ایام شهادت معصومین ص49 و50)
4. عزاداران محترم باید از هر عملی که باعث اذیت دیگران می شود پرهیز نمایند مانند بلند کردن غیر متعارف صدای بلندگوها که سبب مزاحمت برای همسایهها می شود. (اجوبه س1448)
خداوند متعال همه ما را جزء عزاداران واقعی اهل بیت علیهم السلام قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
تسلیت ایام
پرسش: گاهی گفته میشود امام صادق ( علیه السلام ) کاری به سیاست نداشتند و فقط مشغول تدریس علوم دینی بودند. ایشان نه فقط برای گرفتن حکومت قیام نکردند، بلکه حتی پیشنهاد رهبری قیام عباسیان را نیز نپذیرفتند؛ آیا این رفتار امام ( علیه السلام ) نشان نمیدهد که دینداری، ربطی به مسائل سیاسی و حکوت ندارد؟
پاسخ: اولاً طبق برخی روایات، امام حتی به اندازه هفده نفر هم نیروی آماده قیام نداشتند و لذا در صورت قیام، حتماً شکست میخوردند(کافی، ج 2، ص 190)
ثانیاً پیشنهاد رهبری به امام، مغرضانه و ابزاری برای رسیدن به قدرت بود، به این دلیل که عباسیان پس از به قدرت رسیدن، تقریباً تمام متحدان قبلی خود را نابود کردند.
ثالثاً امام هرگز نسبت به حکومت و سیاست بیتفاوت نبودند، بلکه مبارزه سیاسی امام، یک مبارزه مخفی بود؛ به این دلایل:
1. امام حکومت عباسیان را غاصبانه و ظالمانه میدانستند و به همین دلیل، هم خود حاضر به همکاری با آنها نبودند و هم یارانشان را از این کار منع میکردند، و میفرمودند حتی دوست ندارم برای آنان گرهی بزنم یا درِ کیسهای را ببندم و یا چیزی بنویسم.( فروغ کافی ، ج ۵ ، ص ۱۰۷)
امام همچنین دادگاههای حکومت عباسی را به رسمیت نمیشناختند و شیعیان را از مراجعه به آنها منع میکردند و بجای آن دستور میدادند تنها به قاضیانی مراجعه کنند که به طور عام، از طرف امام منصوب شده باشند(وسائل الشیعه ، ج ۱۸ ، ابواب صفات القاضی ، باب ۱۱ ، ص ۹۹)
2. از طرف دیگر، امام نیروهای فداکاری داشتند همانند «عبدالله نَجاشی» والی(استاندار) اهواز که به درون دستگاه خلافت نفوذ کرده بودند تا بتوانند از این طریق، در اقدامات سیاسی اثرگذار بوده و شرایط را تا حد امکان، به نفع شیعیان بهبود دهند.
3. امام صادق ( علیه السلام ) صریحاً حکومت را حق الهی خویش میدانستند؛ مثلاً در روز عرفه و در جمع زیادی از مسلمانان، چندبار این سخن را تکرار کردند: «ای مردم! رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) امام و پیشوا بود، سپس علی بن ابیطالب، سپس حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن علی و اکنون من امام هستم».
بنابراین، امام مبازه سیاسی داشتند، اما در جبهه جنگ نرم، نه مبارزه مسلحانه.
خداوند ما را شیعه واقعی امام صادق ( علیه السلام ) قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت شهادت حضرت صادق علیه السلام از آن حضرت روایت است که می فرمایند: مَنْ تَعلَّم ِ لِلّه و عَمِلَ ِلله وَ عَلَّم ِلله دُعِیَ فی مَلکوتِ السّماواتِ عظیماً.
کسی که برای خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران نیز یاد دهد، در آسمانها از او به بزرگی یاد میشود. (امالی طوسی: ص168 ، ح280 )
دو نکته درباره یادگیری و آموزش مسائل دینی:
1. مسائلى را که انسان غالبا به آنها احتیاج دارد واجب است، یاد بگیرد. مانند احکام نماز، روزه ،معاملات مثل احکام خرید و فروش یا احکام وام و تسهیلات. (رساله مراجع م 11)
2. همچنین گاهی اوقات آموزش دیگران نیز به انسان واجب می شود مثلا چنانچه فردی در موردی بیاطّلاع از حکم شرعی باشد و به علّت ندانستن مسأله شرعی، واجبی را ترک یا حرامی را مرتکب گردد، در صورتی که احتمال تأثیر وجود داشته باشد، راهنمایی او و یاد دادن مسأله شرعی واجب است؛ مانند کسی که نمیداند استفاده از انگشتر طلا بر مرد حرام است یا گوش دادن به موسیقی لهوی و غنا حرام است یا پوشش قدم پای زن در مقابل نامحرم واجب است و به علّت جهل به حکم شرعی و ندانستن مسائل محلّ ابتلایش، این موارد را رعایت نمیکند، ارشاد او با وجود شرایط واجب است. (حضرت امام، توضیح المسائل، ملحقات، توضیح المسائل جامع، م2222؛ امام خامنه ای،سایت استفتاء خصوصی ش 824789، بهجت، استفتائات، ج1، س112؛ فاضل، جامع المسائل،ج2، س94؛ سیدابوالقاسم خویی، صراط النجاه، ج۳، س۹۴۵؛ سیدابوالقاسم خویی، استفتائات، تقلید، س۱۴؛ سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، ج۲، امربهمعروف و نهیازمنکر، القول فی شرائطها، الرابع)
خداوند متعال بحق حضرت صادق علیه السلام همه مسلمین را موفق به کسب علم و دانش فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
تسلیت ایام
پرسش: دوران امامت امام صادق ( علیه السلام ) مصادف بود با ضعف حکومت امویان و عباسیان، زیرا حکومت اموی اواخر دوره خود را میگذراند و عباسیان نیز در ابتدای راه بودند. حال پرسش آن است که چرا امام صادق ( علیه السلام ) از این فرصت برای قیام و پس گرفتن خلافت الهی استفاده نکردند؟
پاسخ: در یک جمله، میتوان گفت زمینه قیام فراهم نبود. زیرا مهمترین عامل قیام و تشکیل یک حکومت، آمادگی مردم و وجود نیروهای از جانگذشته است و امام صادق ( علیه السلام ) از چنین چیزی محروم بودند؛ دلیل این ادعا اینهاست:
اولاً شهادت امام حسین ( علیه السلام ) نشان داد که هنوز مردم آمادگی همراهی با ولی خدا را ندارند؛ زیرا با اینکه خودشان به امام نامه نوشته بودند، اما او را تنها گذاشتند، بلکه در مقابلش ایستادند. پس از قیام عاشورا نیز قیامهای عدالت خواهانه تا زمان امام صادق ( علیه السلام ) تقریباً همگی شکست خوردند، مانند قیام توابین، مختار و زیدیه.
ثانیاً خود امام صادق ( علیه السلام ) از این شرایط آگاه بودند و صریحاً میفرمودند که برای قیام، یارانی ندارند؛ به عنوان نمونه، سَدیر صَیرَفی از امام میپرسد شما با این همه شیعه و یاور چرا قیام نمیکنید؟ امام فرمود: فکر میکنی شیعیان ما چند نفر باشند. سدیر گفت: یکصد هزار نفر. امام فرمود: یکصد هزار نفر؟ سدیر گفت: آری و شاید دویست هزار نفر. امام فرمود: دویست هزار نفر؟ سدیر گفت: آری و شاید نیمی از جهان. در اینجا امام صادق ( علیه السلام ) خاموش گردید. پس آن حضرت همراه سدیر صیرفی به سوی ینبع رفتند و در بین راه امام صادق ( علیه السلام ) در حالی که به گله بزها نگاه میکرد فرمود: ای سدیر! اگر شیعیان ما به تعداد این بزها رسیده بود بر جای نمینشستم.» سدیر میگوید: من تعداد بزها را شمردم دیدم تعداد آنها 17 بز میباشد.( کافی، ج 2، ص 190)
بنابراین، امام به نهضت علمی روی آوردند و مبارزه در جنگ نرم و مبارزه فرهنگی را ترجیح دادند و در نهایت نیز در این راه، به شهادت رسیدند.
خداوند ما را شیعه واقعی امام صادق ( علیه السلام ) قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. از حضرت أمیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت شده که فرمودند: مَنِ اتَّجَرَ بِغَیْرِ فِقْهٍ فَقَدِ ارْتَطَمَ فِی الرِّبَا.
کسی که بدون یادگیری احکام، تجارت کند، بداند که در ربا فرو خواهد رفت. (نهج البلاغه، حکمت447)
یکی از سوالاتی که فراوان پرسیده می شود این است که گرفتن دیرکرد در برابر دین جایز است یا خیر؟(جهت اطلاع بیان کننده: دیرکرد در مالیات و جریمه راهنمایی و رانندگی و مانند این دو دیرکرد در برابر دین نیست و حکم دیرکرد را ندارد.)
در جواب عرض می شود: یک قسم از دیرکرد به نظر همه فقها حرام است و آن صورتی است که طلبکار به بدهکار برای تأخیر پرداخت بدهیش مهلت بدهد و بابت مهلت دادن وجهی دریافت کند که در بازار به نو کردن چک هم تعبیر می کنند مثلا ماشینی را شش ماهه می فروشد در سررسید پرداخت دین، بدهکار و طلبکار با یکدیگر توافق می کنند، که بدهکار بدهی را با تاخیر پرداخت کند ولی بابت تاخیر مبلغی پرداخت کند، که این مورد ربا جاهلی گفته می شود و حرام است.
اما نوع دیگر این است که فروشنده در هنگام خرید و فروش مثلا، اعلام کند بدهکار ملزم است بدهی را در سررسید پرداخت کند و فروشنده رضایت به تاخیر پرداخت ندارد اما با بدهکار در ضمن خرید و فروش شرط می کند، چنانچه بدهی را در سررسید پرداخت نکند، وجه معینی بابت خسارت باید بپردازد، چنین شرطی به نظر برخی از مراجع از جمله امام خامنه ای صحیح است هر چند برخی مراجع این را هم غیر شرعی می دانند.(آیت الله مکارم: جریمه دیرکرد هرگاه به عنوان یک قانون بانکی طبق محاسبه سود پول اعمال شود نوعی ربا خواری و حرام است. و اگر به عنوان تعزیر در برابر تاخیر در پرداخت دین باشد (در فرض عدم اعسار) مبلغ آن جریمه متعلق به بیت المال است نه سیستم بانکی. و اگر به عنوان شرط ضمن العقد درآید و به وامگیرندگان تفهیم شود و آنها موافقت کنند میتواند مشروع باشد و در این صورت نیز سزاوار است انصاف را رعایت کنند.) (استفتائات آیت الله سیستانی س 359 و 364 ؛ مکارم، سایت)
خداوند متعال توفیق کسب روزی حلال نصیب همه ما بگرداند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در توضیح آیه (أُولَـٰئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ - آنها بهترین مخلوقات هستند - آیه 7 بینه) خطاب به امام علی ( علیه السلام ) فرمود: « هو أنت و شیعتک، تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیین:یا علی! آن ( خیر البریه ) تو و شیعیانت هستید. تو و شیعیانت روز قیامت در حالی که شما از خدا خشنود و خدا از شما خشنود است، میآیید.» (الدر المنثور سیوطی، ج۶، ص۳۷۹-المیزان ؛ ج۲۰، ص۳۴۱)
بنابراین پیدایش شیعه از زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده است و شیعه دوازده امامی همان اسلام حقیقی است که به فرمایش پیامیر مبنی بر تمسک به قرآن و اهل بیت عمل کرده است و پیامبر طبق نقل کتب شیعه و سنی، کلمه شیعه علی را بکار برده است؛ پس علت این که گاهی گفته میشود شیعه جعفری چیست؟
1. امام صادق ( علیه السلام ) در تبیین فقه شیعه و بیان و معرفی اسلام بیش ترین تاثیر را داشته است. بیش ترین روایات فقهی (حدود 70 درصد) مربوط به امام صادق ( علیه السلام ) است. ،بیشترین شاگرد ( حدود 4 هزار) از ایشان است (الار شاد ، ص271 ) و البته این مساله بخاطر شرایط زمانه بوده است که چون زمانه درگیری میان بنی امیه و بنی عباس بوده، و ایشان آزادی بیشتری داشته اند .
2. چون مذاهب فقهی اهل سنت در همین دوره پایه گذاری شده و این دوره، دوره شکل گیری مذاهب فقهی اسلام نیز بوده است. اصطلاح رئیس مذهب شیعه که اکثراً بر امام صادق ( علیه السلام ) اطلاق می شود، بیشتر ناظر به فقه شیعی در برابر مذاهب اهل سنت است، و گرنه اساس تشیع و مکتب امامت از لحاظ معارف بنیادی، در عرض مذاهب فقهی نبوده و معارف اصلی اسلامی همان معارف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که از اهل بیت به ما رسیده است.
3. ائمه چهارگانه اهل سنت و دیگر بزرگان شان شاگردان و یا شاگرد شاگردان امام بوده اند، مثلا مالک بن انس بیشتر عمرش و ابوحنیفه 2 سال از عمرش را شاگرد امام بوده اند و این مساله سبب شد پیروی شیعه از فقه و مذهب اهل بیت با نام «جعفری» شناخته شود.( رسول جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه،ص 345)
خداوند ما را جزء شیعیان واقعی قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیه السلام می فرماید: «ذِکْرُ الْمَوتِ یُمِیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفْسِ وَیَقْطَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ... وَیَکْسِرُ اَعْلامَ الْهَوَی وَیُطْفِی ءُ نارَ الْحِرْصِ وَیُحَقِّرُ الدُّنْیا؛ یاد مرگ خواهشهای باطل را از دل زایل می کند و ریشه های غفلت را می کند ... و عَلَمهای هوا و هوس را می شکند و آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می سازد»
هنگامی که جنازه کسی را برداشتند، فکر کن که گویا تو خود آن کسی هستی که [در تابوت است و] آن را برداشته اند».
برخی از فواید یاد مرگ:
1. مانع انجام دادن کارهاى زشت میشود: «مرگ برهم زننده لذت ها، تیره کننده شهوت ها و نابودکننده آرزوها را به یاد آرید؛ آن گاه که به کارهاى زشت شتاب مى آرید»(نهج البلاغه خطبه ۹۹)
2. موجب انجام دادن اعمال و کردار نیک مى شود: «آن که مرگ را چشم داشت، در کارهاى نیک پاى پیش گذاشت(نهج البلاغه، کلمات قصار ۳۱)
3. کاهش دوستی دنیا: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :« مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می کاهد».
4. رضایت به مقدار کم دنیا: امام علی علیه السلام : کسی که بسیار یاد مرگ کند، به مقدار کمی از دنیا راضی می شود(نهج البلاغه، کلمات قصار ۳۴۹)
چون حکایت دنیابه فرموده حضرت عیسی علیه السلام مثل : حکایت کسی است که از آب دریا می نوشد. هر چه بیشتر بنوشد، بر عطش او افزوده شود تا او را بکشد».
خداوند حب و دوستی دنیا را از دلهای همه برطرف بفرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. از حضرت رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند: لَیسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِماً اَو ضَرَّهُ اَو ما کَرَهُ.
هر کس در حق مسلمانی خیانت کند یا به او زیانی وارد سازد یا به او نیرنگ زند از ما نیست. (وسائل الشیعه، ج۱۷، ص 284)
نکاتی درباره غش در معامله:
غِشّ در معامله حرام است و غش آن است، در کالایی که داد و ستد می شود فریبی بکار برود، که دارای مصادیقی است:
1. مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد به طوری که مشتری متوجه نشود، مثل مخلوط نمودن برنج درجه یک و درجه سه یا گردوی پارسالی با امسالی.
2. مخلوط کردن جنس با چیز دیگری غیر از آن جنس مانند مخلوط کردن شیر با آب یا عسل با شیره نبات.
3. صورت ظاهری خوبی به جنس دادن مانند آب زدن به سبزی کهنه که تازه جلوه کند.
4. مخفی کردن عیب جنس در صورتی که مشتری به فروشنده اعتماد داشته باشد که از او مخفی نمی دارد.
5. جنسی را به عنوان جنس دیگر فروختن مثل فروش بدلیجات به عنوان طلا؛ که در این صورت اخیر علاوه بر حرام بودن، معامله باطل نیز می باشد. (رساله مراجع، مسأله 2055 ؛ تحریر الوسیله، کتاب مکاسب، مسأله 17)
خداوند متعال روزی حلال و با برکت به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :افضل اعمال امتی انتظار فرج ؛ بهترین اعمال امت من انتظار فرج الهی است»( عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 39 )
معنای انتظار این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها واجب است، مانند یاری حق، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد (عجلالله تعالیفرجهالشریف) بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند.
هر مسلمانی، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذار نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛
وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب میکند، وسایل پذیرایی را آماده میکند و با لباس مرتب و چهرهای شاداب در انتظار میماند. چنین کسی میتواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظار میهمان بوده همه او را مسخره خواهند کرد. انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده شود، از رفتار و کردار او فهمیده شود. با چنین توضیحی روشن است که یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست؛ چرا که چنین کسی نمیتواند از وابستگیها و دلبستگیها و آلودگیها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد.
امام رضا (علیه السلام) در حدیثی تحقق انتظار فرج را این طور تبیین می کند: انتظار فرج نزد ما پایداری و مقاومت در برابر دشمنی ها و ستم ها و مصاحبت زیبا با همسایگان، اعطای خوبی ها به همگان، پند دادن به دیگران و نصیحت و مهربانی نسبت به انسان های مومن است. چنین انتظاری افضل اعمال است.
خداوند ما را جزء منتظران حقیقی قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که می فرمایند: مَن حَافَظَ عَلَى الجَمَاعَة حِیثُمَا کَانَ، مَرَّ عَلَى الصِّراطِ کَالبَرقِ الخَاطِفِ اللّامِع.
کسی که هر کجا که باشد محافظت و مداومت بر نماز جماعت داشته باشد مانند برق، سریع و نورانی از پل صراط میگذرد. (ثواب الاعمال،343)
در نماز جماعت شرایطی باید رعایت شود:
1. ماموم جلوتر از امام نایستد و بنابر احتیاط کمی عقب تر بایستد.(مشهور) (رساله مراجع م 1432)
2. جاى ایستادن امام باید از جاى ایستادن ماموم بلندتر نباشد، ولى اگر مکان امام مقدار خیلى کمى بلندتر باشد اشکال ندارد و همچنین بالاتر بودن مکان ایستادن ماموم نسبت به امام به مقدار معمول و متعارف اشکال ندارد. (رساله مراجع م 1415 و 1416)
3. فاصله امام و مأموم و فاصله صف ها زیاد نباشد یعنی از جای سجده مأموم تا جای ایستادن امام یا دیگر مأمومینی که واسطه اتصال هستند، بیش از یک گام فاصله نباشد.(مشهور و مطابق احتیاط. رهبری: فاصله بین نمازگزاران در نماز جماعت باید چه مقدار باشد؟ پاسخ: در نماز جماعت، اگر فاصله با نفر جلو یا پهلو، بیش از یک گام بلند نباشد، جماعت صحیح است. مکارم: اگر یک یا چند قدم میان امام و مأموم یا مأمومین با یکدیگر فاصله باشد، به طوری که به آن جماعت بگویند، مانعی ندارد. سیستانی: فاصله تا یک قدم بزرگ اشکال ندارد که حدودا یک متر است. زنجانی، بهجت: لازم است بین امام و مأموم بیش از مقدار اندام انسان در حال سجده فاصله نباشد. صافی: احتیاط واجب بین جای سجده مأموم و جای ایستادن امام بیشتر از یک قدمِ فراخ فاصله نباشد. خوئی: احتیاط واجب این فاصله به یک متر نرسد. حضرت امام، نوری، فاضل: بین جای سجده ماموم و محل ایستادن امام به مقدار یک قدم معمولی اشکال ندارد.) (سایت ادمین، سوالات سامانه جامع، نماز، شماره 1020446 ؛ رساله مراجع م 1435 ؛ رساله جامع مساله 1710)
4. بین امام و مأموم و همچنین بین صف ها چیزی مثل دیوار یا پرده مانع نباشد ولی بودن پرده و مانند آن بین صف زنان و مردان اشکال ندارد. (رساله مراجع م1433)
خداوند متعال توفیق شرکت در نماز جماعت را به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.