سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: : سخترین و دشوارین چیزی که خداوند بر بندگانش فریضه و واجب کرده است سه چیزاست:
اول: إنصافُ الناسِ مِن أنفسِهم. انصاف یعنی نصف کردن. همانطوری که برای خودتان حکم میکنید، برای او هم همانطور حکم کنید. متاسفانه اشکال برخی از ماها بلکه خیلی هامون این است که عیبی را که از دیگران می بینیم، مستحق توبیخ و برخورد می دانیم، اما همان عیب را در خودمان یا نمی بینیم یا اگر دیدیدیم بزرگ و با اهمیت حساب نمی کنیم که مستحق برخورد بدانیم. اگر همین یک مطلب در جامعۀ اسلامی رائج بشود و خودمان را موظف بدانیم، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
دوم: و مُواساةُ الإخوانِ فی الله، مواسات یعنی کمک و همکاری کردن، یعنی در راه خدا و در راه تکلیف و آنچه رضای خدا متوجه به آن است، با برادران مؤمن همکاری کنیم.
سوم: و ذِکرُ الله علی کلِّ حال. ذکر خدا در همۀ حالات. ذکر خدا یعنی چه؟ آیا به این معناست که تسبیح دست بگیریم و دائماً «لا اله الّا الله» «سبحان الله»، بگوییم؟ این کار البته خوب است، با فضیلت است اما این ذکرُ الله که دشوارترین فریضه هست طبق تبیین امام منظور این است اگر یک کارِ خیری پیش آمد، چون به یادِ خدا و متوجه امر و نهی خدا هستید، آن کارِ خیر را حتماً انجام بدهید! اگر گناهی پیش آمد، چون به یاد خدا هستید، متوجه باشید که آن گناه را انجام ندهید! ذکرُ الله یعنی این. این هم واقعاً کار سختی است.
متن اصلی:
فصل دوم: قواطع سفر جلسه 256، 1396/9/13 حدیث:
عن ابی عُبیدَةِ الحَذّاء قال: عن ابی عبدالله جعفرِ بنِ محمد«صلواتاللهعلیهما» قال: ألا اُخبِرُکم بِأشدِّ ما افتَرضَ اللهُ علی خَلقِه. أشدّ یعنی سختترین، دشوارترین عمل. به معنای افضل نیست، البته شاید بین دشواری و سختیِ عمل و فضیلت آن عمل، ارتباطی وجود داشته باشد؛ أشِدّاءُ علی الکفّار، یعنی در مقابل دشمن، سختند، نفوذناپذیرند. بعد خود حضرت بیان فرمودند: إنصافُ النّاس مِن أنفسِهم، با مردم، منصفانه رفتار کنیم! یعنی اگر در این قضیه خودتان را در قِبال او قرار بدهید، همانطوری که برای خودتان حکم میکنید، برای او هم همانطور حکم کنید! ما خیلی موارد از مشکلات خودمان اغماض میکنیم، میگوییم بشریم دیگر، چکار کنیم؟! همین عمل را اگر از نفرِ دیگر ببینیم، اغماض نمیکنیم! اشکال، این است که عیب را در دیگران میبینیم و مُستوجب برخورد میشماریم، همان عیب را در خودمان یا نمیبینیم یا اگر دیدیم، آنچنان بزرگ و با اهمیت نمیشماریم، مستوجب توبیخ و برخورد نمیدانیم! این، یکی از سختترینِ وظائف است. ما افترَض الله، یعنی این، فریضه است که خدای متعال بر گردنِ ما گذاشته که با مردم منصفانه رفتار کنیم! انصاف یعنی نصف کردن. همچنان که با او رفتار میکنید، مثل همان با خودتان رفتار کنید! عکسش هم همینطور است، آنچنان که با خودتان رفتار میکنید، مثل آن با او رفتار کنید! اگر همین یک مطلب در جامعۀ اسلامی رائج بشود و خودمان را موظف بدانیم، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. ارزش اسلام این است. جمهوری اسلامی که ما گاهی میگوییم حرفهایی برای جهان و برای بشریت دارد، که این حرفها حرفهای نو است، یکی از حرفها اینهاست. بشریتِ مادّی اصلاً این معنا را درک نمیکند. تعبیر اِفتَرض الله یعنی: این، فریضه است که بر عهدۀ ماست.
دوّم: و مُواساةُ الإخوانِ فی الله، مواسات یعنی کمک و همکاری کردن، یعنی در راه خدا و در راه تکلیف و آنچه رضای خدا متوجه به آن است، با برادران مؤمن همکاری کنیم! واقعاً این همکاری کردن و مواسات کردن و کمک کردنِ با برادران هم یکی از آن کارهای بزرگ و مهم است.
سوّم: و ذِکرُ الله علی کلِّ حال. ذکر خدا در همۀ حالات. ذکر خدا یعنی چه؟ آیا به این معناست که تسبیح دست بگیریم و دائماً «لا اله الّا الله» «سبحان الله»، بگوییم؟ این کار البته خوب است، با فضیلت است و از فضیلت این نبایستی غفلت کرد! اینکه انسان به زبان ذکر الهی را جاری کند، خیلی خوب است و کمک میکند به افزایش معرفت انسان نسبت به پروردگار عالم. در این، تردیدی نیست. البته آن کسانی که ذکر میگویند و حواسشان جای دیگر است، آنها را کار نداریم، که گاهی اوقات همینطور مشغول ذکرگفتن هستند اما فیلم هم تماشا میکنند! این که اصلاً ذکر نیست، لقلقۀ لسان است. آنجایی که واقعاً ذکر است، بافضیلت است. اما این ذکرُ الله علی کلِّ حالی که أشدُّ ما افتَرضه الله است، این نوع ذکر نیست. خودِ حضرت ذکر را معنا میکنند: فإن عَرَضَت له طاعةٌ للهِ عَمِل بها و إن عَرَضَت له معصیةٌ تَرکَها. ذکرُ الله یعنی همیشه به یاد خدا باشید! اگر یک کارِ خیری پیش آمد، چون به یادِ خدا و متوجه امر و نهی خدا هستید، آن کارِ خیر را حتماً انجام بدهید! اگر گناهی پیش آمد، چون به یاد خدا هستید، متوجه باشید که آن گناه را انجام ندهید! ذکرُ الله یعنی این. این هم واقعاً کار سختی است. امالی شیخ طوسی، صفحۀ 88 .