سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
در روایتی نقل شده که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: عَلَیْکُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِکَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ فَأَمَّا الدُّعَاءُ فَیَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْکُمْ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَتُمْحَى بِهِ ذُنُوبُکُم
بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعای زیاد؛ که دعا بلا را از شما دور می کند و استغفار گناهانتان را از بین می برد. (وسائل الشیعة ؛ ج10 ؛ ص304)
در آستانه آخرین شب از شب های قدر قرار داریم همان شبی که قرار است مقدرات یک سال انسان رقم بخورد؛ لذا نکاتی چند درباره دعا کردن در درگاه الهی خدمت شما عرض می شود:
1. دعا کردن آدابی دارد مثل اینکه انسان در دعا فقط خداوند متعال را اثر گذار بداند و غیر خدا را وسیله بداند، در دعا اصرار و پافشاری داشته باشد یا اینکه دعا کردن با حالت گریه و ابتهال باشد.
و همچنین از آنچه که مانع استجابت دعاست می شود دوری کند مثل گناه، لقمه حرام از قبیل ربا و رشوه، عاق والدین بودن و قطع صله رحم، به دیگران ظلم کردن، ترک امر به معروف و نهی از منکر و رعایت نکردن حق الناس.
2. اگر حق مالی مردم به گردن انسان باشد باید حق مالی و بدهی مالی را پرداخت کرد و تنها با توبه از گناه، حق مالی مردم از بین نمیرود. (1)
3. اگر انسان بخواهد بدهی خود را پرداخت کند چنانچه به طلبکار دسترسی دارد باید به خود وی بدهد و اگر فرد فوت کرده میبایست به ورثهاش بپردازد و اگر پرداخت مستقیم بدهی به طلبکار سبب آبروریزی یا مانع شرعی دیگری در میان است میتواند به صورت غیر مستقیم مثلا به کمک واسطه بدون ذکر جزئیات بدهی خود را پرداخت کند و انجام کارهای خیر از طرف طلبکار بجای پرداخت بدهی کافی نیست.
4. اگر به طلبکار دسترسی ندارد باید برای پیدا کردن او تلاش کند و چنانچه از پیدا کردن طلبکار ناامید شود باید (به فتوای یا احتیاط) با اجازه دفتر مرجع تقلید مقدار بدهی را از طرف طلبکار به فقیر شرعی صدقه بدهد. (2)
تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام و سلامتی مراجع عظام خاصه مقام معظم رهبری صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (تحریر الوسیله، کتاب الغصب، مساله 4 ؛ منهاج الصالحین، ج 2 ، م 809)
(2) نکته: طبق فتوای امام خامنهای برای اجازه در پرداخت رد مظالم احتیاط مستحب است. (سوالات سامانه جامع، اموال پیدا شده و مجهول المالک، مظالم، تاریخ ۱۳۹۹/۰۸/۱۹ ؛ استفتائات آیت الله سیستانی، سوال 353 ؛ منهاج الصالحین، ج2 م 990)