دو توصیه امام صادق علیه السلام

حدیث با موضوع

توضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق در روایتی به دو نکته مهم توصیه می فرمایند: 

توصیه اول : اَلنَّومُ راحَةٌ لِلْجَسَدِ. خواب به اندازه، مایه آسایشِ جسمِ انسان است. یعنی خواب به اندازه در تمام جسم یعنی در بافتهای عضلانی و استخوانی و عصبی و امثال اینها، تاثیر گذار است. اینکه در روایات به ساعت خواب یا ساعت بیداری مثل خوابیدن اول شب یا بیدار شدن در سحر و مانند اینها سفارش شده است حاکی از اهمیت این موضوع است. 

نکته که امروزه باید توجه شود اینکه برخی از افرادمتاسفانه تا پاسی از شب مشغول مشاهده فیلم یا برنامه های دیگر هست، چنین افرادی غالبا دیگر به آسانی نمی توانند برای نماز صبح بیدار شوند چه برسد به اینکه بخواهند سحر خیزی داشته باشد و این یک خسارت معنوی بسیار بزرگی است.لذا این روایت می خواهد بگوید خواب مایه آرامش است به آن توجه کنید و درست انجام شود.

توصیه دوم: السُّکوتُ راحَةٌ لِلْعَقْلِ. سکوت هم آسایش عقل است. یعنی انسان باید وقتی را برای فکر کردن، برای اندیشیدن بگذارد. مثل فکر کردن در امور آخرت و امور معنوی و یا تربیت فرزند و ...... متاسفانه برخی از افراد وقتی برای فکر کردن ندارند! یا مشغولِ گفتن و گفتن‌اند، یا مشغول کارکردن‌اند، هیچ فراغتی برای فکر کردن در زندگیِ اینها وجود ندارد، در حالی که فکر کردن جزو اصلی‌ترین کارهای انسان است. 


در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.

جهت قبول زیارت و سلامتی همه زائرین صلواتی را عنایت بفرمایید


متن اصلی:

الشرط الخامس: ان لایکون السفر حراماً (هل الشرط ابتدائی ام استمراری؟)- درس 147

جلسه 147، دوشنبه 1395/2/7

حدیث :

عن ابی عبدالله الصادق«علیه‌السلام» قال: النومُ راحةٌ للجسد. خواب، آسایشِ جسمِ انسان است. ترتیب در خواب، اندازه نگهداری در خواب، تأثیراتش بر روی جسم انسان است؛ جسم، اعمّ است از بافتهای عضلانی و استخوانی و عصبی و امثال اینها، اعصاب هم جزو جسم است. این که در شرع مقدس برای ساعاتِ خواب هم مطلب هست؛ چه وقت بخوابید، چه وقت نخوابید، مثلاً بینُ الطلوعَین نخوابید! سحر بیدار بشوید! سرِ شب بخوابید! اینها همه نشان‌دهندۀ این است که مسألۀ خواب مورد توجهِ ویژه است از طرف آن معلمِ بزرگ بشریت، پیامبر اکرم و اعظم و ائمۀ هُدی«علیهم‌السلام». اینها همه مُلَهم مِن عند الله‌اند.

اینجا من یک حاشیه‌ای بزنم به وضعیتِ کنونیِ خودمان: این تلویزیون شبها تا پاسی از شب فیلم پخش می‌کند! بچه‌ها را، بزرگها را پای این جعبۀ جادو می‌نشاند! وقتی شما شب دیر خوابیدید، بیدارشدنِ سحر که پیش‌کش، برای نماز صبح هم آسان بیدار نمی‌شوید! ببینید چقدر خسارت معنوی، چقدر خسارتِ مادّی به انسان وارد می‌شود. در بعضی از شهرها من دیدم که وقتِ بیداری‌شان ساعتِ 9 صبح است؛ یعنی قبل از 9 صبح هیچ دکّانی باز نیست! از 9، 9 و نیمِ صبح شروع می‌کنند بازکردن! این، غلط است. بنابراین، بر روی خواب تکیه شده است. این که می‌فرماید: راحةٌ للجسد، فقط نمی‌خواهند یک واقعیت را بیان کنند، بلکه می‌خواهند تأکید کنند به اینکه به این امری که مایۀ راحتِ جسد شماست، اهتمام کنید! درست آن را برگزار کنید!

بعد می‌فرماید: و النُّطقُ راحةٌ للروح، حرف زدن هم آسایشِ روحِ انسان است. انسان اگر چنانچه سکوت را شیوۀ خودش قرار بدهد و اصلاً حرف نزند، روحش آشفته می‌شود. حرفهایی هست، انگیزه‌هایی هست، انسان می‌خواهد اینها را بگوید، یا انس پیدا کند، سؤال کند رفعِ جهالت خود کند، یا افاده کند رفعِ جهالتِ مخاطب بکند. بنابراین، نطق لازم است. این که در روایاتِ ما در مورد سکوت و صمت تأکید شده است، مراد از آن روایات، این نیست که اصلاً حرف نزنید، یعنی پرحرفی نکنید! پرحرفی نکردن، غیر از حرف نزدن است. بنابراین، نطق هم یک وسیلۀ دیگری است که خدای متعال قرار داده است. وقتی این سینه پر می‌شود از حرف یا از شکایت یا از دانش یا از سؤال و استفهام، این چیزی که می‌تواند این صندوقچۀ پر و در هم ریخته را آسایش بدهد، زبان انسان است، زبانْ آسایش می‌دهد دل را، روح را.

السکوتُ راحةٌ للعقل، سکوت هم آسایش عقل است. یعنی انسان باید وقتی را برای فکر کردن، برای اندیشیدن بگذارد. ما متأسفانه می‌بینیم کسانی را که وقتی برای فکر کردن ندارند! برای خودشان یک وقتی باز نمی‌کنند برای فکر کردن! یا مشغولِ گفتن و گفتن‌اند، یا مشغول کارکردن‌اند، کارکردنهای معمولی! هیچ فراغتی برای فکر کردن در زندگیِ اینها وجود ندارد، در حالی که فکر کردن جزو اصلی‌ترین کارهای انسان است؛ چه در امور علمی فکر کند، چه در امور زندگی فکر کند، چه در امور مدیریتیِ خودش اگر مدیر است فکر کند، چه در امورِ خانواده فکر کند، چه در مورد آینده‌اش فکر کند، چه در مورد آخرت فکر کند، چه در مورد مرگ فکر کند، اینها همه‌اش فکر است، این فکرها وقت لازم دارد، وقتی باید گذاشت برای فکر کردن، برای اندیشیدن.[1] امالی، صفحۀ 526.

اعتقادی
Begin WebGozar.com Counter code End WebGozar.com Counter code