توضیحات
        سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم 
پرسش: گاهی گفته میشود امام صادق ( علیه السلام ) کاری به سیاست نداشتند و فقط مشغول تدریس علوم دینی بودند. ایشان نه فقط برای گرفتن حکومت قیام نکردند، بلکه حتی پیشنهاد رهبری قیام عباسیان را نیز نپذیرفتند؛ آیا این رفتار امام ( علیه السلام ) نشان نمیدهد که دینداری، ربطی به مسائل سیاسی و حکوت ندارد؟ 
پاسخ: اولاً طبق برخی روایات، امام حتی به اندازه هفده نفر هم نیروی آماده قیام نداشتند و لذا در صورت قیام، حتماً شکست میخوردند(کافی، ج 2، ص 190) 
ثانیاً پیشنهاد رهبری به امام، مغرضانه و ابزاری برای رسیدن به قدرت بود، به این دلیل که عباسیان پس از به قدرت رسیدن، تقریباً تمام متحدان قبلی خود را نابود کردند. 
ثالثاً امام هرگز نسبت به حکومت و سیاست بیتفاوت نبودند، بلکه مبارزه سیاسی امام، یک مبارزه مخفی بود؛ به این دلایل: 
1. امام حکومت عباسیان را غاصبانه و ظالمانه میدانستند و به همین دلیل، هم خود حاضر به همکاری با آنها نبودند و هم یارانشان را از این کار منع میکردند، و میفرمودند حتی دوست ندارم برای آنان گرهی بزنم یا درِ کیسهای را ببندم و یا چیزی بنویسم.( فروغ کافی ، ج ۵ ، ص ۱۰۷) 
امام همچنین دادگاههای حکومت عباسی را به رسمیت نمیشناختند و شیعیان را از مراجعه به آنها منع میکردند و بجای آن دستور میدادند تنها به قاضیانی مراجعه کنند که به طور عام، از طرف امام منصوب شده باشند(وسائل الشیعه ، ج ۱۸ ، ابواب صفات القاضی ، باب ۱۱ ، ص ۹۹) 
2. از طرف دیگر، امام نیروهای فداکاری داشتند همانند «عبدالله نَجاشی» والی(استاندار) اهواز که به درون دستگاه خلافت نفوذ کرده بودند تا بتوانند از این طریق، در اقدامات سیاسی اثرگذار بوده و شرایط را تا حد امکان، به نفع شیعیان بهبود دهند. 
3. امام صادق ( علیه السلام ) صریحاً حکومت را حق الهی خویش میدانستند؛ مثلاً در روز عرفه و در جمع زیادی از مسلمانان، چندبار این سخن را تکرار کردند: «ای مردم! رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) امام و پیشوا بود، سپس علی بن ابیطالب، سپس حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن علی و اکنون من امام هستم». 
بنابراین، امام مبازه سیاسی داشتند، اما در جبهه جنگ نرم، نه مبارزه مسلحانه. 
خداوند ما را شیعه واقعی امام صادق ( علیه السلام ) قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد