بیان بین الصلاتین دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ بین نماز مغرب و عشا :
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از خصلتهای برجسته خوبان، زاهد بودن نسبت به دنیاست؛ از شاگردان امام صادق علیه السلام از حضرتش درباره زهد در دنیا سوال کرد؛
حضرت در جواب فرمودند: : قَد حَدَّ اللهُ«عزّوجلّ» ذلک فی کتابِه.خدای متعال در قرآن زهد را مشخص و مرز بندی کرده است. در آنجایی که فرمود: ، فَقالَ : «لِکَیْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَاکُمْ» برای آنچه از دست دادهاید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید.
چند نکته پیرامون حدیث شریف:
1. معنای زهد طبق حدیث شریف، دل بسته نبودن به امکانات و نعمتهای دنیوی است و معنای زهد این نیست انسان از دنیا و آنچه نِعَم دنیوی است، بهره مند نشود و خود را محروم کند.
2. طبق این حدیث شریف و آیه قرآن اگر برای امور دنیوی چنانچه تلاشی کرد و به آن دست نیافت یا مالی را از دست داد، تاسف خوردن ناپسند است، آری آنچه هر چه انسان غصه بخورد، جا دارد، غصه خوردنش هم ثواب دارد. مربوط به امور اخروی است مثلا اگر یک شب نماز شب را نتوانستید بجا بیاورید، و صبح که بیدار شدید تأسف خوردید که چرا بیدار نشدم، این غصه خوردن، ثواب دارد.
3. طبق حدیث شریف و آیه شریفه قرآن، اظهار فرح و شادمانی در برابر چیزهایی که بدست می آوریم، با زهد منافات دارد و ناپسند است. منظور از این اظهار فرح ناپسند، شامل آن شادمانی می شود که انسان از خود بی خود و بی اختیار شود یعنی حالت مست و مغروری و تکبری به او دست بدهد.
جهت شادی ارواح طیبه شهدای جنگ تحمیلی رژیم اشغالگر صهیونی صلوات
متن اصلی:
الشرط السابع: ان لایکون ممّن اتّخذ السفر عملاً و شغلاً کالمکاری
جلسه 201، 1395/11/10
حدیث:
عن حفص بن غیاث النخعی القاضی، از عامّه است، لکن مرید و شاگرد امام صادق«علیه الصلاةوالسلام» و ثقه است. قال: قلتُ للصادق جعفر بن محمد«علیهماالسلام»: مَا الزّهدُ فی الدنیا؟ یکی از ارزشهایی که مسلّماً در شرع مقدس، در معارف الهی بر آن ترغیب شده است، زهد است. می پرسد: زهد چیست؟ چطور زهد را معنا کنیم تا بتوانیم بر طبق آن، درست عمل کنیم؟
حضرت در جواب می فرمایند: قَد حَدَّ اللهُ«عزّوجلّ» ذلک فی کتابه؛ خداوند«عزّوجلّ» در قرآن زهد را مشخص کرده، مرزبندی کرده، آنجایی که فرمود: «لِکَی لاتأسَوا علی ما فاتَکم و لاتَفرحوا بما آتاکم»[1]. زهد، این است. خیلی ها تصوّرشان از زهد این است که انسان از دنیا و آنچه نِعَم دنیوی است، بهره مند نشود، خود را محروم کند. این یک ریاضتی است، یک جاهایی هم آثار بسیار خوبی دارد. چیزی را که انسان به آن مشتاق است و نفس او، او را به آن تحریض می کند و به سمتِ آن می کشاند، از آن دست بکشد. این، امر مطلوبی است. البته نه در همه جا، در مواردی قطعاً مطلوب است و آثار خوبی هم دارد، لکن این، زهد نیست. زهد، بی رغبتی است، دلبسته نبودن است؛ «و شَروه بثمنٍ بخسٍ دراهمَ معدودة و کانوا فیه من الزاهدین»[2]، فروشندگان یوسف بی رغبتی نشان دادند. می شد یوسف را به قیمت گرانتری بفروشند، اما با دراهم معدوده ای فروختند، زهد به خرج دادند! زهد یعنی بی رغبتی. خصوصیت بی رغبتی، در این آیۀ شریفه بیان شده است: «لکی لاتَأسوا علی ما فاتکم»؛ آن چیزی که بدست نیاوردی، یا از شما فوت شده است، از زینت و زخارف دنیوی، بر آن تأسف نخورید! دل انسان، انسان را به سوی جلوه های مادّیِ دنیا می کشاند؛ خانۀ خوب، اتومبیل کذائی، پولِ آنچنانی، مقام کذائی. «ذلک متاعُ الحیاة الدنیا»، اینها زیورهای دنیاست، کالاهای دنیا اینهاست. اگر توانستید دلِ خودتان را قانع کنید که نسبت به اینها رغبت نداشته باشد، این، زهد است. «و لاتَفرحوا بما آتاکم»، اگر هم بدست آوردید، فَرح به خرج ندهد. فرَح، غیر از مسرّت است،
بیان بین الصلاتین دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ بین نماز ظهر و عصر :
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.ضمن تسلیت ایام عزاداری. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: ما ضَعُفَ بَدَنٌ عمّا قَوِیَت علَیهِ النِّیَّةُ. هیچ بدنى در انجام آنچه نیّتِ بر آن قوى باشد، ناتوان نیست.
چند نکته کوتاه در توضیح حدیث شریف:
1. امام صادق علیه السلام در این حدیث شریف به یک نکته روانشناسی اشاره می کنند و آن هم این است که اگر انسان بر یک هدف ممکنی تصمیم راسخ و قوی و استوار بگیرد، بدن و جسم او نسبت به آن توانمند می شود و طاقت می آورد. مثلا در یک روز گرمِ تابستان، اگر تصمیم و عزمِ راسخ پیدا کردید که روزه بگیرید، بدانید که بدن شما با شما همراهی خواهد کرد.
2. خاصیت عزم راسخ و تصمیم قوی این است که بدن را به کار میگیرد، نیروهای خفتۀ در بدن را بیدار میکند، به او نیرو میبخشد. لذا کسانی که در حال معمولی، راه رفتن معمولی هم برایشان آسان نیست، اما وقتی خطر مرگی وجود دارد، میبینید مثل جوانها میدوند! بدن همراهی میکند چون این عزم، راسخ و قوی است.
3. در موارد فراوانی که جسم ما توانایی و کارایی لازم را ندارد باید علتش را در نیت و اراده و تصمیم خودمان جستجو کنیم و طبیعتا برای رسیدن هدف باید تصمیم و اراده قوی داشته باشیم.مثلا اگر کسی نسبت به نماز یا هر کار خیر دیگری سستی و تنبلی را در خودش مشاهده می کند نتیجه نداشتن یک تصمیم قوی و اراده قوی هست.
خداوند توفیق اراده قوی و تصمیم راسخ را در کارها به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
متن اصلی:
الشرط الثالث: استمرار القصد- درس 109
جلسه 109، یک شنبه 1394/10/13
حدیث:
عن فضیل بن یسار قال: قال الصادقُ جعفر بن محمد«علیهماالسلام»: ما ضَعُفَ بدنٌ عَمّا قَوِیَت علیه النِیَّة. میفرماید: هر آن هدفی و هر آن کاری که نیّت شما، عزم شما بر آن، راسخ و قوی باشد، بدن شما نسبت به آن ضعیف نخواهد بود. انسان نسبت به بعضی از امور، عزم راسخ پیدا نمیکند. مثلاً انسانِ عاقل تصمیم بر پرواز نمیگیرد؛ چون امرِ محالی است. لکن نسبت به امور ممکنۀ عالم اگرچه دشوار است، نیّتِ شما متمرکز میشود. میفرماید: در این موارد، اگر نیّتِ شما قوی بود یعنی عزمِ راسخ داشتید، بدن شما در راه نخواهد ماند، طاقت خواهد آورد. فرض کنید در یک روز گرمِ تابستان، اگر تصمیم و عزمِ راسخ پیدا کردید که روزه بگیرید، بدانید که بدن شما با شما همراهی خواهد کرد. تأثیر نیّت، تأثیر عزم در جوارح و اعضای انسان، این را شاید روانشناسها و کسانی که در مسائل مربوط به روان و اعصاب انسان کار میکنند، امروز شاید تصدیق کنند، شاید با مقدمات علمی این را ثابت کنند. عزم راسخ انسان، بدن را به کار میگیرد، نیروهای خفتۀ در بدن را بیدار میکند، به او نیرو میبخشد. لذا کسانی که در حال معمولی، راه رفتن معمولی هم برایشان آسان نیست، اما وقتی خطر مرگی وجود دارد، میبینید مثل جوانها میدوند! بدن همراهی میکند چون این عزم، راسخ و قوی است. این، درس است. در موارد فراوانی که ما میبینیم نمیتوانیم، جسمِ ما کارائیِ لازم را ندارد، بگردیم منشأش را در نیت خودمان، در عزم خودمان پیدا کنیم، عزم و ارادهمان را قوی کنیم. امالی، صفحۀ 408.
این وبسایت با نام «احکام حرم رضوی (ع)» برای اطلاع رسانی احکام و
بیان بین الصلاتین در حرم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) شکل گرفت.
امید است به مرجعی مناسب جهت طلاب گرانقدر تبدیل گردد.
امام زمان(عجّ):
«واکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم»
«برای تعجیل در امر فرج ، بسیار دعا کنید که همان فرج شماست.»
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ