پاسخ:
یکم؛ اراده الهى بر اين تعلّقگرفته كه نظام كلّى حاكم بر جهان، نظام علّى و معلولى و سبب و مسبّبى باشد؛[34]34) یعنى هرمعلولى، علّت خاص و هرعلّتى، معلول مخصوص داشتهباشد و بر این اساس بسيارى از فعل و انفعالات و حوادث موجود در اين عالم در چارچوب نظام طبیعی قرار مىگيرد؛ مسائل آب و هوا، ميزان بارش باران و بسيارى از حوادث جغرافيايى و طبيعى از همين قاعده پيروىکرده و در چارچوب نظام منسجم علّى-معلولى قراردارد. پس كاملا طبيعى است كه اگر چند نفر مبتلا به کرونا از چین وارد قم و مهمان شخصی قمیشوند، این ویروس به دیگران منتقل شده، برخی از مردم قم به این ویروس مبتلا شوند و این واقعیت میتواند حتی در فرضی که هیچ گناهی در قم و یا هرشهر دیگری صورت نگرفتهباشد، باز هم محقق شود.
دوم؛ اگرچه میان برخی از گناهان با برخی از بلاها رابطه علی-معلولی وجود دارد، امّا اینطور نیست که تمام بلاها بر اثر گناهان باشد؛ بلکه عوامل مختلفی میتواند در به وجود آمدن بلا دخالت داشتهباشد. در این رابطه به چند نکته اشاره میشود:
الف: برخی مصائب و مشكلات ناشی از اعمال خود انسان است و این امور گاهی از قبیل عدم رعایت امور بهداشتی و گاهی از قبیل گناه است؛ مثلاً ابتلا به بیماری بهدلیل عدم رعایت نکتههای بهداشتی از خطاهای عملی انسان است که دامنگير او و دیگران میشود؛ هرچند در فرض عدم تقصیر در ابتلا به بیماری، خداوند به رحمت خویش بر انسان گرفتار مینگرد و برای دردی که بهواسطه آن بیماری تحمل میکند، پاداشهایی در نظر میگیرد و بر اساس مصلحت شخص مبتلا، آن پاداش را در دنیا یا آخرت به او عطا میفرماید؛ اما بههرحال منشأ بیماری، خود انسان بوده است و در فرض مقصربودن، حتی مستحق پاداش و عوض از جانب خداوند هم نخواهدبود
گاهی هم ابتلا به امراض، مصایب و بلاها، ناشی از گناهانی است که انسان مرتکب میشود. در این فرض هم خود انسان مسئول پیامدهای آن است. خداوند در قرآن میفرماید: «آنچه از مصائب و ناملايمات به شما رسد، به خاطر اعمالى است كه خود انجام دادهايد»[35]35). این آيه بهخوبى نشان مىدهد مصائب و بیماریهایی كه دامنگير انسان مىشود، ناشی از عمل خود انسان است و به اين ترتيب يكى از فلسفههاى حوادث دردناک و مشكلات زندگى روشن مىشود. البته پیامدهای مادی گناه همواره در زندگی انسان ها پدید نمیآید و ممکناست به جهان آخرت منتقل شود؛ ولی گاهی خداوند بهمنظور سبککردن بار گناه بنده، او را در دنیا عقوبت میکند. این عقوبت هم در حقیقت ناشیاز مهر و رحمت واسعه الهی است که میخواهد بندهاش پاک و سبکبار از این دنیا منتقلشود. امير مؤمنان على (علیه السلام) از پيامبر گرامى خدا (صلی الله علیه و آله) نقل مىكند كه فرمود: «اين آيه (وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ ...) بهترين آيه در قرآن مجيد است. اى على هرخراشى كه از چوبى بر تن انسان وارد مىشود و هرلغزش قدمى، بر اثر گناهى است كه از او سر زدهاست. آنچه خداوند در دنيا از بندگانش عفو مىكند، گرامىتر از آن است كه (در قيامت) در آن تجديد نظر فرمايد (و آنان را عقوبت کند) و آنچه را كه در اين دنيا عقوبت فرموده، عادلتر از آن است كه در آخرت بار ديگر كيفر دهد»[36]36) به اين ترتيب اينگونه مصائب علاوهبر اينكه بار گناه انسان را سبک مىكند، به او قدرت خودكنترلی در رفتارهای نادرست میدهد.
البته ظاهر آيه ۳۰ سوره شوری، عام است و همه مصائب را در بر مىگيرد، ولى مطابق معمول در الفاظ عام و مطلق، استثناهايى وجوددارد، مانند مصائب و مشكلاتى كه دامنگير انبيا و ائمه معصوم (علیهم السلام) مىشده كه براى ترفيع مقام يا آزمايش آنها بود و همچنين مصائبى كه گريبان غيرمعصومان را مىگيرد و جنبه آزمون دارد.
ب: اگر بشر زندگی راحت و خالی از هرگونه ناملايمات داشتهباشد، ارزش راحتی و آسايش را درک نخواهدكرد؛ زيرا بشر با غرور، شهوت، اميال و غرايزی كه دارد اگر بهحال خود رهاشود و هيچ وسيل بيدارباشی نداشتهباشد، اندکاندک حدود و حقوق را فراموشكرده، طبعاً به هرگونه خواسته نامشروع، اميال و آرزوهای پست تنخواهدداد و این امر برای او پیامدهای نامطلوبی در پیدارد. گاهی بشر به يک بانگ بيدارباش و زنگ خطر نيازمنداست تا فطرت ذاتیاش بيدارشده و به خداوند روآورد. علت برخی از مصائب و مشكلات ايناست كه انسان، دلبسته و اسير زرق و برق اين جهان مادی نشود و آن را جاودانه نپندارد. بنابراين مصائب و مشكلات بهمنزله زنگ بيدارباشی برای غافلان، شلاقی بر ارواح خفته، رمز ناپايداری جهان مادی و اشارهای به كوتاهبودن عمر اين زندگی است. البته این هم رحمتی از جانب خداوند متعال در حق بندگان است؛ چراکه هم بندگان را در مسیر حق نگهمیدارد و هم بابت درد و سختی ناشی از بلای واردشده، پاداشی درخور مرحمت خواهدکرد.
ج: گاهی وجود مشكلات در زندگی به خاطر آزمایش الهی و امتحان انسان است؛ چنانكه انسانهای وارسته مانند حضرت ابراهيم خليلالرحمان بارها مورد آزمايش قرار گرفتند تا به رشد معنوی نائل شوند.
سوم: مردم قم هرگز تافته جدابافتهای از دیگر مردمان نیستند؛ هرسنتی که بر دیگر انسانها جاریباشد، بر مردم قم نیز جاریاست؛ بنابراین بلاهایی که بر اهل قم نازل شود، برای خوبانشان درجه و آزمون صبر و شکر و برای بدکارانشان عقوبت و کیفر الهی است
چهارم: در زمان حضور ائمه علیهم السلام نیز بلاهای مختلفی مانند زلزله و... اتفاق می افتاد و جمع حضور امام و بلا هیچ امر عجیبی نبود و مورد اعتراض هیچ کس در هیچ دورانی قرار نگرفت