کل بیان های بین الصلاتین از ۲/۱۰/۱۷ تا ۲/۱۰/۲۴

حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از مهمترین وظایف دینی امر به معروف و نهی از منکر است برای اینکه این وظیفه را بتوانیم انجام دهیم، باید شیوه مناسب انتخاب شود، لذا به همین مناسبت  به چند نکته کوتاه توجه شود: 

 

1.  در انجام این فریضه نباید خجالت کشید. افرادی که خجالتی هستند برای اینکه خجالتشون بریزه یه راهش به قول یکی از علما(آیت الله حائری شیرازی) این است که در جمع مثلا در خونه یا مسجد یا جای مناسب دیگری موقع اذان، اذان بگوید. 

 2.  یکی از شرایط احتمال تاثیر هست ومعمولاتاثیرداره لذابه اینکه تذکر اثر دارد یا ندارد خیلی فکر نکنیم، کاری را که صحیح است انجام بدیم، خدا برکتش را عنایت می کند. 

3.  در هنگام انجام فریضه با محبت باشیم. به گونه ای که طرف مقابل حس کند، دستش را میگیرید نه مچش را و اینکه با عملش مشکل دارید نه با خودش. 

4.محترمانه بگویید مثلا  به خانم نامحرم بگویید: خانم محترم ... 

 

5. در غالب موارد بگوییم و رد شویم و توضیح لازم نیست و به هیچ عنوان بگو و مگو و مشاجره انجام نگیرد ضمن اینکه  در برخی مواقع لحظه اخر که ازمکان خارج میشویم، بگوییم.  

 

در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. 

 

سلامتی همه مسافرین مخصوصا جمع حاضر صلواتی عنایت بفرمایید

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-

قرآن کریم می‌فرماید: خداوند هر کس را بخواهد هدایت می‌کند و هر کس را بخواهد گمراه می‌کند. سوال این است که اگر هدایت و ضلالت به دست خداست پس ما چه نقشی داریم؟

اولاً طبق آیات دیگر، خداوند هیچ کسی را بدون دلیل گمراه نمی‌کند، بلکه این خود افراد هستند که زمینه گمراهی خود را فراهم می‌کنند؛ مانند ظالمان، کافران و مسرفان.

نکته دوم: هدایت الهی دارای دو معنا و دو مرحله است: هدایت ابتدایی که شامل همه انسانها می‌شود و به این معناست که پروردگار، امکانات لازم برای رسیدن به سعادت را در اختیار همه قرار داده است؛ هم فطرت و عقل و وجدان را در همه انسانها قرار داده و هم انبیا و اولیا و قرآن را برای هدایت آنها فرستاده است. در این مرحله، گمراهی و ضلالت معنا ندارد.

مرحله و معنای بعدی هدایت این است که خداوند انسان را به گونه‌ای آفریده و سنتها و قوانینی در عالم و در وجود انسان قرار داده، که هم می‌تواند راه حق را انتخاب کند و هم راه باطل را؛ حال اگر مسیر حق را در پیش گرفت، دائماً بر ایمان و هدایش افزوده می‌شود و اگر راه باطل را انتخاب کرد، پیوسته از رحمت و هدایت دور خواهد شد. معنای ضلالت الهی نیز همین است.

مانند کسی که در یک امتحان رد می‌شود. این خود اوست که نتوانسته قبول شود اما می‌گویند معلم او را انداخت و قبول نکرد، زیرا معلم بوده که شرایط و قوانین امتحان را ایجاد کرده. در اینجا هم خود شخص است که مسیر باطل را انتخاب کرده، اما قوانین وجود او و سنتهای عالم را خدا اینطور قرار داده که اگر او خودش خواست بتواند این راه را انتخاب کند و چیزی مانعش نشود. بنابراین، یک جهت گمراه شدن مربوط می‌شود به اختیار خود شخص و جهت دیگرش مربوط می‌شود به شرایط و مقرارتی که خداوند وضع کرده.

نکته پایانی اینکه، در درگاه خداوند، راه همیشه برای تغییر مسیر و دوباره امتحان دادن باز است؛ مانند حر که در نهایت، به هدایت الهی رسید.

خداوند توفیق فهم معارف دین به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: علیکُمْ بقیام الّلیل فَإِنَّهُ تکفیرُ السَّیئاتِ:بر شما باد به قیام در شب(نماز شب)، چرا که موجب پوشاندن و بخشش گناهان است.(بحار، ج ۸۷، ص ۱۲۳)

در روایات اثرات اخروی مختلفی برای نماز شب ذکر شده است که به برخی اشاره میشود:

1-پاک شدن گناهان: یکی از آثار نماز شب پاکی روح از آلودگی گناه می‌باشد.پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند: انسانی که سحرخیز باشد و نماز شب بخواند، آن گناهانی که در روز انجام داده ،پاک می‌شود. نمازشب حسنه ای است که در دل های مومنین وارد شده و آثار معصیت و تیرگی هایی که دلهایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین می برد.

2-قبولی اعمال: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: نماز شب باعث قبولی عبادات و اعمال است.«(بحار، ج87، ص161)

3- استجابت دعا: امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «کسی که در قنوت نمازوتر, چهل مومن و سپس برای خود دعا کند خداوند دعاهای وی را مستجاب می‌گرداند(وسائل الشیعه، ج4، باب 45)

4-رضایت خدا: رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: نماز شب سبب کسب رضایت پروردگار است.( بحار ، ج. ۸۷، ص. ۱۶۰)

خداوند توفیق نمازشب به همه عنایت فرماید به برکت صلوات برمحمد وآل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از مسائل مهم دینی مساله ارتباط با نامحرم است که بی مبالاتی نسبت به این مساله آسیبهای مختلف فردی و اجتماعی و خانوادگی را بدنبال دارد که به جهت اهمیت آن، به چند نکته اشاره می شود:

1.گفتگو با نامحرم از طریق تلفن یا پیامک یا چت در شبکه های مجازی ، در صورتی که همراه گناه باشد یا اینکه فرد نگران افتادن در گناه باشد یا کلمات نامناسب مثل سخنان غیر اخلاقی و فساد انگیز، میان دو نامحرم رد و بدل شود، چنین گفتگویی حرام است.

2. لمس بدن نامحرم مثل دست دادن به نامحرم حرام است هر چند قصدی نداشته باشد یا نامحرم مسن یا فامیل نامحرم باشد.

 3.حضور زن و مرد نامحرم در مکان خلوت که دیگری نمی تواند به آنجا وارد شود، و احتمال آلودگی به گناه هم وجود دارد، حرام است.(  جهت اطلاع : به نظر تعداد زیادی از مراجع حضرت امام، گلپایگانی، صافی. مکارم و زنجانی: احتیاط واجب صرف حضور زن و مرد در چنین مکان خلوتی هر چند احتمال آلودگی به گناه هم وجود نداشته باشد، باز هم حرام است.) (رساله مراجع ج1 م889) 

 

در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.


خداوند متعال توفیق ارتباط صحیح با بندگانش را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و ال محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق(علیه السلام) درمورد علم غیب ائمه(علیهم السلام) می فرمایند: إِذَا أَرَادَ اَلْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِک: زمانی که امام اراده کند،چیزی را بداند،خدا او را آگاه می کند(کافی، ج1،ص 258 )

گاهی سوال میشود چرا ائمه(علیهم السلام) ازعلم غیب خود برای کشته نشدن، استفاده نکردند؟ باید گفت:

1-دوگونه علم وجود دارد(طبیعی-غیب) و انسان در برابرعلم طبیعی تکلیف دارد؛ ولی علمی که از ناحیه غیب به دست آمده، تکلیف نمی‌آورد؛ چون علم غیب در حقیقت علم امام، آگاهی بر قضای حتمی الاهی است که تغییر ناپذیر است؛ در نتیجه، هیچ تکلیفی ندارد; زیرا تکلیف در جایی معنا دارد که انجام یا ترک چیزی در اختیار مکلف باشد . امر و نهی درباره قضای حتمی بیهوده و بی اثر است; زیرا اراده انسانی در آن تاثیر ندارد

2-معصومین علیهم السلام مکلف به زندگی به شیوه عادی بودند تا از الگو بودن نیفتند،چون برای هدایت بشر آمده اند ؛ واگر ازعلم غیب بهره گیرند، هرگز شکست نمی خوردند و نمی توانند الگوی مناسبی برای مردم باشد; زیرا در غم و رنج و مصیبت و مشکل انسان های عادی شریک نیست که خلاف طبیعت است. البته گاه برای حفظ و عزت دین از علم غیب به دستور خدا استفاده می کنند; ولی قانون واساس بر این است که در جریان امور ظاهری از علوم عادی بهره گیرند

3-طبق برخی روایات(کافی، ج1،ص 258 ) ،علم غیب براى پیامبر و امامان علیهم السلام شأنى است؛ یعنى، چنان نیست که این علم همواره، هر چیزى را در اختیار آنان قرار دهد. بر این اساس، ممکن است نسبت به نحوه شهادت خود با همه جزئیات آن علم نداشته باشد چون اراده نکرده که بداند.

4-معصومین علیهم السلام نیز باید امتحان شوند و سنت الهی این است و ازطرفی عمل به غیب موجب برهم خوردن قوانین طبیعی است.

خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند:  إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَیُهَوَّلُ عَلَیْهِ فِی مَنَامِهِ فَتُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ إِنَّهُ لَیُمْتَهَنُ فِی بَدَنِهِ فَتُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ.  همانا مؤمن خواب هولناک مى بیند و به سبب آن گناهانش بخشوده مى شود و آسیب بدنى مى بیند و بدان سبب گناهانش آمرزیده مى شود .

چند نکته کوتاه در توضیح حدیث شریف:

1.در این حدیث شریف دو نمونه برای یک مطلب مهمی بیان شده و آن مطلب مهم این است که معادله و ترازوی دنیا و آخرت، یک ترازوی عادلانه است. هر مومنی که در دنیا به هر جهتی سختی بکشد، در آنجا پاداش این سختی‌کشیدن را خواهید دید لذا اگر مومنی در دنیا بیماری سختی دارد یا حوادث خانوادگی دشواری دارد بدون پاداش نمی ماند البته این مطلب مجوزی برای کم کاری دیگران در انجام وظایفشان برای کمک و حل مشکلات از مومنین نمی شود. . لذا در روایت دارد که پای مؤمن به یک سنگی گیر می‌کند، می‌لغزد و می‌افتد، خدای متعال بخاطر همین، یک اجری به او می‌دهد.

2. اگر انسان در زندگی، هیچگونه رنجی، ناراحتی‌ای نداشته باشد که البته چنین چیزی کم اتفاق می‌افتد، در آخرت از برخی از دستاوردهایی که افراد رنج‌کشیده دارند، محروم خواهد بود. البته اگر این امکانات از راه حرام باشد علاوه بر اینکه از اجر محروم هستند، به عذاب الهی هم دچار می شوند.

3.این حدیث شریف یک جهابینی ارزشمندی را به انسان عرضه می کند که اگر با این نگاه پیش برویم، بسیاری از حسادتها و دعواها و غصه‌ها و حرام‌خوری‌ها از بین می‌رود.


در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.


خداوند معرفت دینی را به همه ماعنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و ال محمد


متن اصلی:


الشرط السابع: ان لایکون ممّن اتّخذ السفر عملاً و شغلاً کالمکاری- درس 170

جلسه 170، دوشنبه 1395/8/3

حدیث :

عن ابان بن تغلِب قال: - سند این حدیث سند خوبی است- قال ابوعبدالله الصادق جعفرُ بنُ محمدٍ«صلوات‌الله‌علیهما»: إنّ المؤمن لَیُهَوَّلُ علیه فی منامِه فتُغفَر له ذنوبُه. در این حدیث، دو نمونه ذکر شده است برای بیان یک مطلب مهمی گرچه خود این دو نمونه علی الظاهر حامل مسألۀ مهمی نیست. نمونۀ اوّل این است که: اگر یک بندۀ مؤمنی یک خواب بدی، کابوس ببیند، ناراحت شود، می‌فرماید: همین خواب بدی که او می‌بیند، موجب آمرزش گناهان او می‌شود. خواب بد چه تأثیری در آمرزش گناه دارد؟ اینجا مسأله، مسألۀ خوابِ بد و این حادثۀ خاص نیست، مسأله یک مسألۀ مهمتری است. می‌خواهند بفرمایند: معادله و ترازوی دنیا و آخرت، یک ترازوی عادلانه است. هر چه اینجا سختی کشیدید، در آنجا پاداش این سختی‌کشیدن را خواهید دید. اینطور نیست که اگر کسی در این دنیا سختی‌هایی را تحمل می‌کند، بدون پاداش باشد؛ بعضی از انسانها غصه و ناراحتی‌ای دارند، بیماریِ سختی دارند، حوادث خانوادگیِ دشواری دارند. و بعضی مراقب مزاج خودشان هستند، سالم زندگی می‌کنند، غذاهای خوب می‌خورند، اگر بیمار شوند دوای لازم، طبیب لازم، در وقت خودش در اختیار دارند. آن یکی یا پزشک در اختیار ندارد، یا محل دوردستی است که به بیمارستان جاده ندارد، یا پول بیمارستان و پزشک را ندارد! اینکه بگوییم شانس و اقبالِ این دو چنین است. نخیر، اینطوری نیست. عِلل و عوامل گوناگون طبیعی و اجتماعی در صحّت، یا بیماری، راحتی یا ناراحتی انسان نقش دارند، تأثیر دارند اما علّت را هر چه فرض کنیم، خودِ این حادثۀ تلخ که برای من و شما پیش می‌آید، در مقابلش نزد خدای متعال یک اجری وجود دارد. اینجا کم آوردید، برایتان مشکل درست شد؛ آنجا به شما پاداش خواهند داد. این، یک قاعدۀ کلّی است. لذا در روایت دارد که پای مؤمن به یک سنگی گیر می‌کند، می‌لغزد و می‌افتد، خدای متعال بخاطر همین، یک اجری به او می‌دهد.

نقطۀ مقابلش هم همین‌طور است. اگر انسان در زندگی، هیچگونه رنجی، ناراحتی‌ای نداشته باشد که البته چنین چیزی کم اتفاق می‌افتد، در آخرت از برخی از دستاوردهایی که افراد رنج‌کشیده دارند، محروم خواهد بود. در روز قیامت، به آن کسانی که زندگی را در لذّات غیرحرام گذراندند، خدای متعال می‌فرماید: «اذهبتم طیّباتکم فی حیاتکم الدنیا و استمتعتم بها»[1]، خوبی‌ها و طیّباتی که لازم بود، شما آنجا استیفاء کردید! اینجا دیگر چیزی ندارید. البته اگر از راه نامناسب و حرام باشد، از راه نامشروع باشد، که عذاب و آتش است. اگر از راه مشروع باشد، از اجر اخروی محروم می‌شوند. در یک روایتی دارد که فقراء در روز قیامت در رفتن به بهشت از اغنیاء سبقت می‌گیرند! آن اغنیاء مؤمن که آنها هم اهل بهشتند. آن فقری که او در دنیا کشیده است، آنجا به دردش می‌خورد. این جهان‌بینی، چه تغییری در زندگی انسان بوجود می‌آورد. این، یک نگاه و یک تلقّی از جهان و حوادث است. ما از حوادث چه تلقّی‌ای داریم؟ تارةً تلقّی ما این است که خیرات، همین رفاه و لذائد زودگذر است. قارون وقتی راه می‌رفت، کنوزش را هم با خودش می‌برد، بعضی‌ها با حسرت نگاه می‌کردند، می‌گفتند: «یا لیتَ لنا مثل ما اوُتِیَ قارون»[2]، کاش ما هم چنین

ثروتی بدست می‌آوردیم. این یک طور جهان‌بینی است. ولی افراد مؤمن تنگدست می‌گویند: ما آنجا که حیات و زندگی اصلی است، یک چیزی بدست خواهیم آورد که برای ثروتمند در دنیا مایۀ حسرت است، گیرِ او نمی‌آید. این هم یک جهان‌بینی است. ببینید، این جهان‌بینی چقدر حسادتها را، دعواها را، غصه‌ها را، حرام‌خوری‌ها را از بین می‌برد. این روایت می‌خواهد بگوید: شما کوچکترین رنجی که در دنیا می‌برید، در مقابلش اجری دارید. یکی از رنجهای کوچک این است که خواب بد ببینید؛ خوابِ بد چند دقیقه‌ای، نیم‌ساعتی، یک ساعتی انسان را اذیت می‌کند، بعد تمام می‌شود. اما همان مقداری که شما را اذیت می‌کند، در مقابلش غفرانِ ذنوب است.

و إنَّه لَیُمتَهَنُ فی بدنِه فتُغفَر له ذنوبُه. این، نمونه دوّم است. بعضی‌ها کارشان آسان است، و بعضی سخت؛ مثلاً در بیابان، زیر آفتاب کار می‌کند، یا در سرما، سرِ پستِ نگهبانی است، بعضی از مردم کارهای سخت را تحمل می‌کنند. این فشار آوردن به بدن را امتهان می‌گویند با هاء هوّز. امتهان در بدن هم موجب آمرزش می‌شود، یُغفر له ذنوبُه.[3

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم

خدواند در قرآن درباره علم غیب می فرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ؛ و هیچ احدی بر غیب خدا اطلاع ندارد؛ مگر کسی که خدا از او راضی باشد (آیه 26و27جن)

آیات قرآن درباره علم غیب سه گونه است:

1-برخی آیات علم غیب را مخصوص خدا میداند(آیه 59 انعام)

2-برخی آیات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) علم غیب را از خود نفی میکند(آیه 188 اعراف)

3-برخی آیات گوید که برخی از رسولان و برگزیدگان نیز علم غیب دارند(آیه 27 جن)

راه جمع این است که بگوئیم:

علم غیب ذاتا ومستقلا مخصوص خداست و معصومین از جانب خدا علم دارند؛ازاین جهت هرجا در قرآن آمده که علم غیب مخصوص خداست(آیه 59 انعام) منظور علم غیب ذاتی و استقلالی وبالفعل است وهرجا گوید برخی دیگر که خدا بخواهد به آنها میدهد(آیه 27 جن)،منظور غیر مستقل است و ازجانب خدا وبا اذن اوست وبالفعل معصومین ندارند،ولی بالقوه دارند که اگر بخواهند خدا به آنها میدهد؛ ازطرفی برخی علوم مثل روز قیامت فقط مختص خداست .

خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: سه چیز در دنیا و آخرت  مایه سربلندی و افتخار مومن است.

مورد اول: الصلاةُ فی آخرِ اللیل. انسان در آخر شب برخیزد و تهجّد و عبادت کند.خداوند متعال در قرآن درباره اهل ایمان می فرماید شبها برای ارتباط با خدا از رختخواب بلند می شوند و خداوند درباره عظمت بیدار خوابی در نیمه شب می فرماید: « فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»، هیچ انسانی حدس نمی زند که چه روشنیِ چشمی برای این افرادی است که سحر پا می شوند وعبادت می کنند.


مورد دوم: و یأسُه بما فی أیدی الناس. یعنی از اموال یا امکالناتی که دست مردم است خود را مایوس کند و چشم طمع نداشته باشد. متاسفانه برخی از افراد زندگی و امید خود را به کمک مالی  یا کمک آبرویی یا واسطه شدن نزد دیگران، وابسته می کنند که زیبنده مومن نمی باشد.


مورد سوم: ». ولایةُ الامام مِن آل النبی. ولایت امام علیه السلام.  ولایت یعنی ارتباط وثیق و محکم  و ولایت پیوند دو طرفه است. محکم. ولایت فقط اعتقاد به ولایت نیست بلکه اعتقاد به حاکمیتِ آنهااست و باید انسان خودش را با آنها مرتبط کند ارتباط عملی، ارتباط فکری، ارتباط معارفی، ارتباط اخلاقی، ارتباط قلبی.


این سه مورد برای مومن هم دنیا برایش ارزش دارد؛ بخاطر اینکه اینها به کمک می کند که زندگی پاکی را تجربه کند و کارهایش به سامان می رسد و ارزش اخروی دارد چرا که ثواب الهی شامل حال او می شود.


در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.


خداوند توفیق کارهای خیر را به همه ما عنایت فرماید صلواتی عنایت بفرمایید.



متن اصلی:

 الشرط السابع: ان لایکون ممّن اتّخذ السفر عملاً و شغلاً کالمکاری- درس 184

جلسه 184، دوشنبه 1395/9/22

حدیث:

عن عبدالله بن سِنان قال: سمعتُ اباعبدالله«علیه السلام» یقول: ثلاثةٌ هُنّ فخرُ المؤمن و زَینُه فی الدنیا و الآخرة. فخر مؤمن است، یعنی مایۀ سربلندیِ اوست، مایۀ افتخار اوست. نه به این معنا که او می تواند بخاطر این چیزها به دیگران فخر بفروشد! چون فخرفروشی به دیگران به هر جهتی مذموم است ولو بخاطر ارزشهای معنوی، مثل علم و تقوا و امثال اینها. همچنین به معنای این هم نیست که انسان پیشِ خودش بخاطر این عملْ حالت غروری پیدا کند، حالت فخر و افتخاری پیدا کند که این مایۀ عجب بشود. عُجب هم جزو مسقِطات انسان است. پس مراد از فخر، اینها نیست اما یک ارزش است؛ هم ارزشی است در دنیا، هم ارزشی است در آخرت. ارزش در دنیاست بخاطر اینکه به او در امور دنیای او هم کمک می کند، زندگی او را، حیات او را حیاتِ طیبه ای قرار می دهد، کارهای او را رو به راه می کند، به سامان می رساند و منافع دنیوی برای او دارد. در آخرت هم که ثواب الهی شامل حال او می شود. این سه چیز چیست؟

الصلاةُ فی آخرِ اللیل، یکی، این است که انسان در آخر شب برخیزد و تهجّد کند، نماز بخواند و عبادت بکند و توسل الی الله انجام بدهد. که آیۀ شریفه می فرماید: «فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»[1]، آن کسانی که «تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ»، بعد می فرماید: « فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»، هیچ انسانی حدس نمی زند که چه روشنیِ چشمی برای این افرادی است که سحر پا می شوند، عبادت می کنند. گذشتگان ما، بزرگان از علمای ما، خودشان که مقیّد بودند، هیچ، مقیّد بودند که طلاب را به این کار سوق بدهند. شنیده بودیم ما کسانی بودند از مدرسین و معلمین و مدیران مدارس حوزه های علمیه که سحر می آمدند در مدرسه و نگاه می کردند ببینند طلبه ها بیدار شدند، نشدند، نماز می خوانند، چراغها روشن است یا روشن نیست. این را ما بایستی در خودمان و در دیگران تقویت کنیم این نمازخواندن در آخر شب را.

دوّم: و یأسُه بما فی أیدی الناس. یعنی از اموالی که دست مردم است، امکاناتی که دست مردم است، خود را مأیوس کند، چشم طمع به دست مردم ندوزد! یعنی زندگی خود را منوط نکند به داده این و آن. این، خیلی مهم است. بعضی اوقات انسان زندگی خود را، امید خود را می بندد به اینکه زید و عمرو و بکر به او کمک کنند؛ یا کمک مالی، یا کمک آبروئی، یا پارتی او بشوند برای اینکه فلان شغل را پیدا کند، به فلانجا راه پیدا کند، چشمشان به این و آن است. در یک دائرۀ وسیع تر اگر نگاه کنیم، کسانی چشمشان به قدرتهاست، قدرتهای داخلی، قدرتهای خارجی، نگاه کنیم ببینیم آمریکا چه کمکی به ما می تواند بکند، اروپا یا غرب چه کمکی می تواند به ما بکند. آنچه در این روایت از ما خواسته شده است، و به این مضمون روایات زیادی هست، این است که انسان خود را از اینها مأیوس کند، چشم ببندد به کمک الهی؛ «ألیس الله بکافٍ عبدَه». خدا را وقتی که انسان دارد و کفایت می کند انسان را. از خدا بخواهد. خدای متعال البته از امکانات و وسائل مادی به انسان بهره می رساند، شکی نیست، اما دلها دست خداست، قدرتها دست خداست، حوادث عالم دست قدرت الهی است، از خدا بخواهیم. این هم دوّمین چیزی که مایۀ فخر مؤمن است.

سوّم: و ولایةُ الامام مِن آل محمد«صلی الله علیه وآله». ولایت یعنی ارتباط وثیق و محکم. فقط اعتقاد به ولایت نیست، که این البته شرط اصلی است، اعتقاد به حاکمیتِ آنها، اعتقاد به ولیّ بودن آنها، این، شرط اصلی است اما این کافی نیست، باید انسان خودش را با آنها مرتبط کند؛ ارتباط عملی، ارتباط فکری، ارتباط معارفی، ارتباط اخلاقی، ارتباط قلبی، همین محبتها، که یک روایتی یک وقتی اینجا خواندیم که فرموده بودند: شما اگر ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا می کنیم. این که شما برای امامتان دعا کنید، امام هم که به فضل الهی و به قدرت الهی علم پیدا می کند به عمل شما و به ما فی الضمیر شما، او هم شما را دعا می کند. این، ولایت است. ولایت یعنی: پیوند دو طرفه. [2] امالی، صفحۀ 638.

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم .بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از روشهای متداول امروزی قرض الحسنه غیر رسمی است که در جلسات فامیلی یا هیئات و مانند آن تشکیل می شود، در این باره چند نکته را خدمت شما بزرگوران یادآوری میکنم:

1-صندوقهایی که افراد به یکدیگر قرض می دهند و فردی را به عنوان مدیر صندوق و نماینده اعضا انتخاب می کنند که وجوه جمع آوری شده را به برنده قرعه کشی قرض بدهد، و هیچگونه سود و کارمزدی دریافت نمی شود، اشکالی ندارد هر چند افراد به انگیزه برنده شدن در قرعه کشی شرکت کنند.

2-اگر مدیر صندوق از قرض دهندگان مبلغی بابت حق الزحمه خودش دریافت کند اشکالی ندارد.مثلا اگر تعداد اعضا ده نفر باشد و مبلغی ماهانه حسب قرعه به هر نفر داده می شود، یک ملیون باشد و کارمزد آن 20 هزار تومان باشد، بجز نفر اول، همه اعضا قرض دهنده هستند، و مدیر می تواند حق الزحمه دریافت کند.

3-برداشتن وام اول توسط مدیر صندوق در صورتی  صحیح است که با رضایت همه اعضا باشد و در برابر انجام کارهای صندوق نباشد.

4-مدیر صندوق بدون رضایت اعضا نمی تواند در وجوه جمع آوری شده از اعضا دخل وتصرفی  انجام دهد مگر اینکه از طرف اعضا اختیار داشته باشد.

در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. 


تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای حفظه الله صلواتی عنایت بفرمایید.

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم

امام علی(علیه السلام ) گناه را از عوامل سلب آرامش می داند و می فرمایند: کَم مِن شَهوَةِ ساعَةٍ اَورَثَت حُزناً طَویلاً؛. چه بسیار خواهش های نفسانی لحظه ای، که اندوه طولانی و درازی را در پی دارد.( کافی، ج 2 ، ص 451 )

بعضی از عوامل از بین رفتن آرامش که در روایات بدان ها اشاره شده است عبارت اند از:

 1-دلبستگی به دنیا: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: "رغبت و علاقه به دنیا موجب غم و حزن انسان است و زهد و بی رغبتی به دنیا موجب راحتی قلب و بدن است(بحار، ج 73، ص 91)

 امام خمینی (ره) نیز با توجه به روایات به فرزندشان حاج سید احمد فرمودند: «... من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف نمودم، به این نتیجه رسیده ام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنج های درونی و روانی و روحیشان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگر خراش تر است... آنچه مایه نجات انسان ها و آرامش قلوب است، وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دایمی خدای تعالی حاصل می شود(نامه 26/4/1363)

2- طمع و چشم داشت به مال مردم: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: "کسی که به مال دیگران طمع و چشم داشت، داشته باشد حزن و اندوهش طولانی خواهد شد(بحار، ج 77، ص 172)

3- حسادت: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام ) فرمود: "غیر از حسود ظالمی را ندیدم که شبیه ترین کس به مظلوم باشد؛ زیرا دارای قلبی غصه دار و حزنی پیوسته است"( بحار، ج 73، ص 256)

 4- چشم و هم چشمی: وقتی می بینند کسی چیزی دارد، آنها هم سعی می کنند آن چیز را تهیه کنند و داشته باشند و نداشتن آن چیز موجب نگرانی و ناراحتی آنان می گردد و احساس کمبود می کنند.  پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: در امور دنیا به کسانی که وضع زندگیشان پایین تر از تو می باشد بنگر، نه به کسانی که وضع مالی آن ها از تو بهتر و برتر است(جامع السعادات، ج6، ص105)

خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از واجبات نماز طمانیه و آرامش داشتن در هنگام ذکرهای نماز است که در این باره به چند اشاره میکنم:

چند نکته کوتاه درباره واجبات نماز:

1.    استقرار و آرامش داشتن هنگام ذکرهای نماز یعنی هنگام گفتن تکبیره الاحرام و قرائت حمد وسوره و تسبیحات اربعه و ذکرهای رکوع و سجود و سایر ذکرهای واجب نماز باید بدن نماز گزار آرامش داشته باشد و در هنگامی که می خواهد کمی جلو یا به سمت دیگری برود نباید ذکر نماز را بگوید.(رساله مراجع م 1030)

2.    نماز گزار اگر بخواهد ذکرهای مستحبی را به قصد همان ذکری که در نماز وارد شده، بگوید باید بدنش در حال گفتن ذکر آرام باشد مثلا هنگام سر برداشتن از سجده و نشستن بعد از سجده چنانچه تکبیر را به قصد ذکری که در نماز دستور داده اند، بگوید، (به فتوا یا احتیاط) باید بدن آرام باشد البته ذکر بحول الله باید در حال برخاستن گفته شود.(رساله مراجع م 1030 و 966)

3.    حرکت دادن دست و انگشتان در حال قرائت و تشهد یا تسبیحات اربعه اشکالی ندارد.(رساله مراجع م 967)

4.    اگر فردی در رکوع یا سجده باشد و پیش از تمام ذکر واجب عمدا سر از رکوع و سجده بردارد نماز باطل است.(رساله مراجع م 1033)

در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. 

خداوند ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را تعجیل بفرماید سلامتی مراجع عظام خاصه امام خامنه ای حفظه الله صلواتی عنایت بفرمایید.

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت رضا علیه السلام در روایتی می فرمایند حضرت عیسی به نزدیکان خود توصیه می فرمود:  لا تَأسَوا على ما فاتَکُم مِن دُنیاکُم إذا سَلِمَ دِینُکُم. : وقتی دینتان سالم است، آنچه از دنیا از دست دادید یا بدست نیاوردید، این شما را متأسف نکند. مثلا اگر شخصی مایل به یک مقامی یا مالی بود و به آن نرسید، افسوس نخورد.

همۀ خیر و سعادت بشر در همین کلمه است. علّت هم معلوم است، علّت این است که زندگیِ ما به دو قسمت  تقسیم شده است؛ یک قسمتِ کوتاهِ مختصر که همین دنیای مادّی است. یک قسمت هم، آن قسمتِ اصلی زندگی است که طولانی و ابدی است. و «إنّ الدار الآخرة لهی الحَیَوان لو کانوا یعلمون»[1]، زندگیِ واقعی آنجاست. وقتی دین سالم بود، آن قسمتِ اصلی زندگی سالم است. وقتی دین سالم نبود، آن بخش عمده و اصلی، آن سرمایۀ اصلی از دست رفته است.

نقطه مقابل اهل دین، اهل دنیاییند و اینگونه حضرت توصیف می کنند: کما لا یَأسى أهلُ الدنیا على ما فاتَهُم مِن دِینِهِم إذا سَلِمَتْ دُنیاهُم. اهل دنیا درست به عکس است، هر چه از دینشان از دستشان برود، ناراحتشان نمی‌کند! نگرانشان نمی‌کند وقتی دنیایشان سالم و کامل است. پول داشته باشد، زندگی راحتی داشته باشید، عیش داشته باشد، عزّت داشته باشد کافی است دیگر نماز و تقرب الی الله و اخلاص و خصویات دیگر دینداری اهمیتی برایش ندارد. 


طبق این حدیث شریف: معیار برای شناخت اهل دین و اهل دنیا این است که: اهل دنیا آن کسانی‌اند که اگر دینشان از دستشان رفت، وقتی دنیایشان محفوظ است، خیلی نگران نمی‌شوند، ناراحت نمی‌شوند. اهل دین در مقابل اینگونه نیستند و دینشان اولویت دارد. این یک توصیۀ بسیار مهم و حکمت بسیار عظیمی است.


در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.


تعجیل در فرج امام زمان و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای صلوات


متن اصلی:


الشرط الخامس: ان لایکون السفر حراماً  مسألة 44- درس 166

جلسه 166، یک شنبه 1395/7/25

حدیث :

عن الحسن بن علیٍّ الخَزّاز، که ثقه است. این روایت از لحاظ سند، روایت معتبری است. قال: سمعتُ اباالحسن الرضا«علیه‌السلام» یقول: قال عیسیَ بنُ مریم«علیه‌السلام» للحواریّین: یا بنی اسرائیل! لاتأسَوا علی ما فاتَکم مِن دنیاکم اذا سَلِمَ دینُکم. حواریّین، آن نزدیکانند، از همۀ آحاد بنی اسرائیل در آن زمان که در شهرها پراکنده بودند و حضرت  سراغ اینها می‌رفتند، اینها آن جمعِ نزدیکِ به حضرت بودند، بهترین توصیه‌ها و عالی‌ترین حکمتها به اینها گفته می‌شد. به این حواریین فرمودند: وقتی دینتان سالم است، آنچه از دنیا از دست دادید یا بدست نیاوردید، این شما را متأسف نکند! همۀ خیر و سعادت بشر در همین کلمه است. اگر به یک مقامی مایل بودید برسید، نرسیدید؛ به یک عنوانی مایل بودید نائل بشوید، چه عنوان دینی و معنوی مثلاً مجتهد بشوید، مرجع تقلید بشوید؛ چه عنوان دنیایی، مدیر بشوید، رئیس بشوید. دلتان می‌خواست اینطوری بشوید، و نشدید. دلتان می‌خواست فلان‌طور خانه‌ای، مال و منالی داشته باشید، نشد. اینها همه‌اش دنیاست، یعنی همان زینتها و زیورها و خوشی‌ها و زیبائی‌های دنیاست. خیلی‌هایش چنانچه با گناه بدست نیاید، چیزهای خوبی است. اما بدستتان نیامد! این، شما را متأسف نکند. وقتی دینتان را توانستید نگه دارید، فوتِ این چیزها شما را ناراحت نکند. به نظر بنده همۀ حکمتِ انبیاء در همین یک جمله است. این را اگر بتوانیم عمل بکنیم، سعادت در همین است. علّت هم معلوم است، علّت این است که زندگیِ ما تقسیم شده است به دو قسمت؛ یک قسمتِ کوتاهِ مختصر که همین دنیای مادّی است. یک قسمت هم، آن قسمتِ اصلی زندگی است که طولانی و ابدی است. و «إنّ الدار الآخرة لهی الحَیَوان لو کانوا یعلمون»[1]، زندگیِ واقعی آنجاست. آن، زندگیِ اخروی است. وقتی دین سالم بود، آن قسمتِ اصلی زندگی سالم است. وقتی دین سالم نبود، آن بخش عمده و اصلی، آن سرمایۀ اصلی، آن ربح اصلی از دست رفته است ولو یک تکۀ کوچکی هم نصیب انسان بشود.

نقطۀ مقابل اهلِ دین اهل دنیایند، می‌فرماید: کَما لایَأسَی اهلُ الدنیا علی ما فاتَهم مِن دینِهم اذا سَلِم دنیاهم، اهل دنیا درست به عکس است، هر چه از دینشان از دستشان برود، ناراحتشان نمی‌کند! نگرانشان نمی‌کند وقتی دنیایشان سالم و کامل است و در اختیار است. پول داشته باشیم، راحت داشته باشیم، عیش داشته باشیم، عزّت داشته باشیم، نماز نشد، روزه نشد، تقرّب نشد، اخلاص نشد، خصوصیاتِ دیگری که برای دین‌داری لازم است، نشد، نشد! اهل دنیا اینطوری‌اند. پس معیار برای شناخت اهل دین و اهل دنیا این است که: اهل دنیا آن کسانی‌اند که اگر دینشان از دستشان رفت، وقتی دنیایشان محفوظ است، خیلی نگران نمی‌شوند، ناراحت نمی‌شوند. اهل دین به عکس‌اند. این، یک توصیۀ بسیار مهم و حکمت بسیار عظیمی است.[2] امالی، صفحۀ 585

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم

امام صادق(علیه السلام) برای افزایش طول عمر می فرمایند: صَدَقه وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ یَزِیدَانِ فِی الْأَجل :نیکی به پدر و مادر و صله رحم موجب ازدیاد عمرند.(بحار، ج‏71، ص 83)

در روایات راههایی برای افزایش عمر بیان شده است که برخی ذکر میشود:

1-نیکی به والدین و صله‌رحم: صله‌رحم تا جایی نقش دارد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید حتی زمانی که قومی به جای نیکی، به فجور و گناه ورزی روی می‌آورند به سبب آنکه صله‌رحم را به جا می‌آوردند، دارای عمر طولانی خواهند شد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می‌فرماید: مردمی که گناهکارند و نه نیکوکار، به صله‌رحم، اموالشان زیاد و عمرشان طولانی می‌شود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد!؟ (کافی، ج 2، ص 155)

2- خوش اخلاقی: امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانه‌ها را آباد و عمرها را طولانی می‌کنند. (کافی، ج 2، ص 100) واین طبیعی است، چون با اخلاق خوش استرس کم شده و بیماریها کم میشود.

3- زیارت امام حسین(علیه السلام): در این باره امام صادق(علیه السلام) فرموده است: زیارت امام حسین(علیه السلام) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزی‌ات را زیاد می‌کند و زندگی‌ات را همراه با سعادت می‌کند (کامل الزیارات، ص 286)

4- نیکی به خانواده: امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: هر کس به شایستگی در حق خانواده‌اش نیکی کند، خداوند بر عمرش می‌افزاید. (کافی، ج 8، ص 219، ح 269)

خدواند عمر با برکت به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می‌فرمایند: « أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ بیته و قرائةِ القرآنِ: فرزندان‌تان را با محبت من و محبت خاندان من و محبت قرآن تربیت و تادیب کنید.» برای تربیت نمودن فرزندان بر محبت اهل بیت (علیهم السلام) استفاده از مهارتهای زیر مفید می باشد: (کنزالعمال، ج16، ص456.)
برخی از روشهای تربیت نمودن فرزندان بر محبت اهل بیت ( علیهم السلام) را عرض میکنیم:
1. بیان فضایل اهل‌بیت ( علیهم السلام)
زمانی که فرزندان با فضایل اهل بیت ( علیهم السلام) آشنا می‌شوند علاوه بر این که شناخت عمیق‌تری از آنان پیدا می‌کنند محبت آنان نیز در قلب شان ریشه می‌دواند و رشد می‌کند و همین امر زمینه را برای پذیرش امامت آنان نیز فراهم می‌آورد.
2. جلسات بزرگداشت یاد اهل بیت
زنده نگه داشتن یاد اهل بیت ( علیهم السلام) بویژه برپایی مراسم سوگواری امام حسین (علیه السلام) و یا شرکت دادن فرزندان در این مجالس علاوه بر فراهم نمودن زمینه برای آشنایی با معارف دینی و آشنایی با اهداف و راه و رسم زندگی آنها، موجب برقراری ارتباط معنوی فرزندان با اهل بیت ( علیهم السلام) خواهد شد
امام صادق ( علیه السلام ) فرمود: [نام و یاد] ما را زنده نگه دارید خدا رحمت کند آن را که[نام و یاد] ما را زنده نگه می‌دارد. (بحارالانوار، ج44، ص282.)
3. زیارت قبور اهل بیت ( علیهم السلام )
یکی از جذاب‌ترین مسافرت‌ها که علاوه بر ارزش معنوی، دارای لذت مادی نیز می‌باشد، مسافرت برای زیارت قبور ائمه (علیهم السلام) است. البته با آشنایی و قرائت زیارت‌نامه‌های وارد شده از جانب ائمه (علیهم السلام) از قبیل زیارت امین الله و جامعه کبیره و... علاوه بر آشنایی با ویژگی‌های ائمه (علیهم السلام) و اهداف مهم آنان، موجب ایجاد محبت و علاقه به آنان نیز خواهد شد.
4. الگو سازی
وقتی مخاطب با افرادی آشنا می‌شود که بسیاری از صفات عالی انسانی در آنها جمع شده آن افراد را به عنوان الگوی زندگی خود انتخاب می‌کند و سعی می‌کند در زندگی نیز در حد توان مانند آن افراد زندگی کند. البته برای بیان فضایل اهل بیت می‌توان با توجه به سن و میزان پذیرش فرزندان، از قالب‌های شعر، قصه و حکایت استفاده نمود
خداوند توفیق محبت به همراه اطاعت از اهل بیت علیهم السلام را به ما عنایت فرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله می فرمایند: روی حضرت عیسی از قبرستان عبور می کردند و متوجه شدند که یکی از مردگان روحش در عذاب است و مدتی گذشت مجدد از عیسی از کنار همان قبر عبور کردند متوجه که روح آن مرده در عذاب نیست، از خدای متعال علت را سوال کرد. خدا به جناب عیسی وحی کرد:  یا رُوحَ اللّه ِ ، قَد أدرَکَ لَهُ وَلَدٌ صالِحٌ فأصلَحَ طَریقا و آوى یَتیما ، فغَفَرتُ لَهُ بِما عَمِلَ ابنُهُ.  اى روح خدا؛ فرزند صالحى از او بزرگ شد و راهى را درست کرد و یتیمى را سرپرستى نمود و من او را براى آنچه این فرزندش انجام داد آمرزیدم.

چند نکته درباره این حدیث نورانی:

1. آنچه ما از این حدیث و امثال این باید استفاده کنیم و عبرت بگیریم، این است که: تأثیر عملِ فرزندمان را در سرنوشت خودمان ببینیم لذا بچه ها را رها نکنیم و آن در مسیرالهی صحیح تربیت کنیم.

2.یکی از اشکالات اساسیِ تربیتِ امروزیِ برخی از ماها این است که فرزندان را رها می کنیم و گویا هیچ مسولیتی فرهنگی در برابر فرزندانمان نداریم و همچنین متاسفانه برخی فرزندان هم احساس می کند که در مقابل پدر و مادر هیچ مسولیت وتعهدی ندارد که این فکر متاسفانه الگوی پذیری از فرهنگ غلط غرب است.مثلا شاید شنیده باشید در غرب به بهانه حقوق بشر یا حقوق کودکان چنانچه کودک نابالغی به پلیس تماس بگیرد و بگوید پدرم به پشت گردن من زده، پلیس پدر را مواخذه و جریمه می کنند در حالی که گاهی اوقات درموارد نادر به اقتضای مسولیت پذیری پدر بوده است اما غلط بودن معیارها روشن است و سبب بسیار از کج رویها و بی حرمتی می شود. و از طرفی چشمشان را هزاران جنابت علیه کودکان مظلوم غزه می بندند. البته نکته ای که باید توجه شود این که با این سخن توجیه برخی از سختگیری های بیجا و بی مورد والدین توجیه نمی شود.

3.تربیت پدر و مادر نسبت به فرزندان که یک وظیفۀ قطعی و حتمی است. ووقتی فرزندِ صالح به بلوغ می رسد و عملِ نیکی انجام می دهد، در عالمِ برزخ، در حال آن پدر ومادر اثر مثبت می گذارد.


در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.


جهت شادی روح همه گذشتگان و پدران و مادران و شهدای عظمیم الشان و امام شهدا صلوات


متن اصلی:


الشرط السابع: ان لایکون ممّن اتّخذ السفر عملاً و شغلاً کالمکاری- درس 178

جلسه 178، یک شنبه 1395/8/23

حدیث:

عن الصادقِ جعفرِ بنِ محمدٍ«علیهماالسلام»، عن ابیه، عن آبائه«علیهم السلام» قال: قال رسولُ الله«صلی الله علیه وآله»: مَرَّ عیسیَ بنُ مریم«علیهماالسلام» بِقَبرٍ یُعَذَّبُ صاحِبُه ثمّ مرّ به مِن قابلٍ فإذا هو لیس یُعذِّبُ. فقال: یا ربِّ! مَررتُ بهذا القبر عامَ أوَّل فکان صاحبُه یُعذِّبُ ثمّ مررتُ به العامَ فإذا هو لیس یعذِّبُ! فأوحی الله«عزّوجلّ» الیه: یا روحَ الله! إنّه أدرکَ ولدٌ صالح فأصلَح طریقاً و آوی یَتیماً فَغَفرتُ له بِما عَمِلَ ابنُه.

حضرت عیسی«علیه السلام» با آن چشم ملکوتی چیزهایی را می دید که انسانِ معمولی نمی تواند ببیند. دید که صاحب این قبر، این مُرده، در حال عذاب است! بعد از گذشت یک سال، دوباره حضرت از آنجا عبور می کردند، دیدند این مُرده روحش معذّب نیست. اگر این فرد، گناهکار بود، طبیعت امر این است که عذابش استمرار داشته باشد. دیدند صاحب این قبر، معذّب نیست. قهراً برایش سؤال ایجاد شد، قبل از اینکه او سؤال بکند، خدای متعال وحی فرستاد و جواب داد که: یا روحَ الله! این که می بینی عذاب از او منقطع شده است، چون یک فرزند صالحی از او به بلوغ رسیده است که یک کار نیکی انجام داد؛ مثلاً راه مردم را اصلاح کرد، جاده ای را درست کرد یا یک یتیمی را پناه داد یا یک صدقه ای داد، یا یک تعلیمی کرد، از این قبیل کارهای نیک انجام داد. خداوند متعال می فرماید: من از گناه پدر گذشتم بخاطر کار نیک فرزندش.

گاهی آباء به کردار اولاد دچار ثواب یا عقاب می شوند! گاهی هم به عکس است؛ «ذُرِّیَّةً ضِعَافاً خَافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً »[1]، عملِ پدر موجب می شود که فرزندان یا ذریّۀ ضعاف مورد یک ناراحتی قرار گیرند! ساز و کار این، به قول فرنگی مآبها: مِکانیسم این چیست؟ این، یک حرف جداگانه ای است در جای خود. آنچه ما از این حدیث و امثال این باید استفاده کنیم و عبرت بگیریم، این است که: تأثیر عملِ فرزندمان را در سرنوشت خودمان ببینیم، بچه ها را رها نکنیم! یکی از اشکالات اساسیِ تربیتِ امروزیِ ما این است که فرزندان را رها می کنیم. این هم از سیّئاتِ غربیهاست که بر ما تحمیل شده! جزو سرریزهای فرهنگ آنهاست که: فرزند در مقابل پدر و مادر کأنّه هیچ تعهدی و هیچ مسئولیتی ندارد. البته متقابلاً هم همین طور است، یعنی پدرها هم در مقابل فرزندان گویا مسئولیتی ندارند. پسر، خانه را رها می کند، از پدر اجازه نمی گیرد، جلو روی پدر یا مادر می ایستد! اینها رفتارهایی است که در جوامع غربی رائج است. گاه یک بچۀ نابالغ به پلیس تلفن می زند و از پدرش شکایت می کند که: با من دعوا کرده یا فرض کنید پشتِ گردنِ من زده! پلیس هم پدر را جریمه می کند! ببینید چقدر این رفتار، رفتارِ غیرمنطقی و غیر عقلائی است. با طرح یک عناوینی مثل: حقوق بشر، یا حقوق کودک، هزاران جنایت می کنند! کودکان را، دختر را، پسر را مورد انواع و اقسام بی حرمتی ها قرار می دهند از لحاظ اخلاقی و جسمی و غیرذلک، آنوقت اینجا یقۀ پدر را می گیرند که: تو چرا پشتِ گردن فرزندت مثلاً زدی. غلط بودنِ معیارها، نامیزان و نامتعادل بودن زندگی چیزی است که امروز متأسفانه عالَم غرب و تمدّن غرب اسیرش است. وقتی پایه غلط بود، وقتی خشتِ اول کج نهاده شد، به تدریج کجی زیاد می شود. در صد سال، صد و پنجاه سالِ پیش، تاریخ و اوضاع و احوال اروپا را که می خوانید، اینطوری نبوده است. تربیت پدر و مادر نسبت به فرزندان که یک وظیفۀ قطعی و حتمی است، تحت الشعاع شعارهای غلط قرار گرفته است. البته از آنطرف هم گاهی اوقات از طرف والدین سختگیری های بیجا و بی موردی می شود، آن را نمی خواهیم تصحیح کنیم، اما مراقبت پدر و مادر نسبت به فرزندان یک وظیفه است. وقتی فرزندِ صالح به بلوغ می رسد و عملِ نیکی انجام می دهد، در عالمِ برزخ، در حال آن پدر اثر مثبت می گذارد. این، مسألۀ مهمی است که از این روایت و امثال این باید فهمید. امالی، صفحۀ 599

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
1. در قرآن ، فرزند یک «نعمت الهی» است که انبیای الهی آن را عاجزانه از خداوند درخواست کرده‌اند، و فرموده اند: رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً : «خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزه‌ای به من عطا بفرما(آیه 38 آل عمران)
2. در روایات نیز توصیه به فرزندآوری شده است؛ مثلاً پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «فرزند زیاد داشته باشید که من فردا [ى قیامت] به زیادى شما بر امتهای دیگر، مباهات مى‏کنم»( من‏لایحضره‏الفقیه، ج3، ص 481)
3. در نگاه توحیدی، همه چیز دست خداست، همان خدایی که یک نفر را روزی می‌دهد، روزی چند نفر را هم می‌رساند. بنابراین، کسی که بخاطر ترس از فقر، ازدواج نمی‌کند یا بیش از این بچه نمی‌آورد، در حقیقت، در رزاقیت و قدرت خدا شک دارد.
در جاهیلت، برخی به بهانه ترس فقر، فرزندان خود را می‌کشتند که امروزه به شکل سقط جنین درآمده است. قرآن با این کار مخالفت نموده و فرموده: «فرزندان خود را بخاطر ترس از افتادن به فقر، نکشید، این ما هستیم که هم آنها و هم شما را روزی می‌دهیم؛ کشتن آنها، گناه بزرگی است».(آیه 31 اسراء)
شخصی به امام کاظم (علیه السلام) نوشت که: پنج سال است بخاطر ترس از فقر، بچه‌دار نشده‌ام؛ حضرت فرمودند: «بچه بخواه، چرا که خداوند به آنها روزی می‌دهد»( کافی،ج6،ص3)
4. باید سبک زندگی را تغییر داد؛ و از اسراف و راحت طلبی اجتناب کنیم و بجای آن، فرهنگ قناعت و تلاش را جایگزین کنیم.
البته اینها به این معنا نیست که در خانه بنشینیم تا از آسمان، روزی برسد؛ خیر، باید تلاش کرد. بلکه خود حرکت و فعالیت ما نیز یک روزی و نعمتی از جانب خداست.
خداوند فرزند صالح به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از عبادتهای مالی پرداخت خمس است که در این زمینه به چند نکته اشاره می کنم:

۱.خمس یکی از صدقات و انفاقهای واجب است که بر افرادی که دارای درآمدی هستند، با شرایطی ممکن است پرداخت خمس واجب شود و پرداخت خمس به تعبیر حضرت رضا علیه السلام کلید روزی شماست.

۲.افراد برای پرداخت خمس می توانند به دو صورت عمل کنند صورت اول این است که هر وقتی درآمدی بدستشان رسید، خمس آن را پرداخت کنند مثلا اگر امروز حقوق می گیرد، خمس آنرا بدهدو سپس استفاده کند و صورت دوم این است که تا پایان سال خمسی صبر کند و آن مقداری از درآمد که صرف در نیاز زندگی نشده است و در انتهای سال خمسی باقی مانده خمس آنرا حساب کند و می تواند جهت محاسبه به افراد خبره و کارشناس مراجعه کند.

۳.اما سال خمسی چیست؟ به نظر امام خامنه ای و  برخی مراجع دیگر شروع سال خمسی با کسب اولین درآمد شروع و یکسال بعد همان تاریخ انتهای سال خمسی اوست که به این مدت سال خمسی گفته می شود. 

در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. 

تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی مراجع خصوصا امام خامنه ای حفظ الله صلواتی عنایت بفرمایید.

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-

امام عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می فرمایند: أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم پس برای ما بسیار دعا کنید. زیرا که فرج و گشایش امور شما در آن است(بحار،ج53 ، ص180 )
فواید دعا برای امام عصر عبارتند از:
1. همانطور که درحدیث خوانده شده گذشت: دعا در زمان غیبت حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) باعث دفع بلا از شخص می شود و باعث حل مشکلات خود فرد میشود.
2. دعای به آن حضرت دلیل بر اظهار، محبت و دوستی به آن حضرت است و ایشان ذرّیه پیامبر است و محبت ذرّیه به آن حضرت امر خدا و مزد رسالت پیامبر است (قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى 23شوری)
3. ثواب دعا عاید همه مومنین و مومنات می شود چون خیر ظهور آن حضرت به همه می رسد. باعث سرور آن حضرت می شود. امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: هیچ عبادتی نزد خداوند بهتر نیست از مسرور ساختن مومن.( کافی، ج 2، ص 188)
4. بر طبق روایات ، وقت ظهور امام عصر «عجل الله تعالی فرجه الشریف » از امور بدائیه است . به این معنا که امکان پس افتادن یا پیشتر به وقوع پیوستن آن قطعاً وجود دارد . بنابراین شاید جلو افتادن وقت ظهور ، به اهتمام ما در دعا برای ایشان وابسته باشد . امام صادق « علیه السلام » فرمودند : وقتی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل به طول انجامید ، به درگاه خدا چهل روز ضجه و ناله زدند ، پس خداوند به موسی و هارون وحی فرستاد که بنی اسرائیل را خلاص کنند و از صد و هفتاد سال ] باقی مانده‌ی این عذاب [ صرف نظر کرد .حضرت سپس فرمودند : شما نیز همین طورید ، اگر چنین کنید خدا فرج ما را می‌رساند و گرنه ] تاخیر [ این امر تا آخرین حد خود خواهد رسید(بحار ، ج 52 ، ص 131)
5. بزرگترین اجر دعای ما علاوه بر همه ی برکات و آثار مادی و معنویش ، این است که مشمول دعای نیمه شب حضرت خواهیم بود و از رزق مادی و معنوی گرفته ، تا طول عمر و سعادت لقای آن حضرت ، تا مصون ماندن از آفات آخر الزمان ، همه را از ابر برکت آن حضرت ، بر سرمان خواهند بارید .
خداوند ما را مشمول دعاهای حضرت قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم.بسم الله الرحمن الرحیم. در این فرصت کوتاه چند نکته درباره احکام نماز و روزه مسافر خدمت شما خوبان یادآوری کنم:

1. اگر مسافری در شهری مثل مشهد قصد ده روز کند باید نماز را کامل بخواند.البته قصد ده روز به شرطی صحیح است که بداند ده روز کامل می ماند که ده روز کامل یعنی حداقل 240 ساعت بتواند در مشهد بماند و اگر شب آمده حداقل تا غروب روز دهم بماند. 

2. اگر مسافری قصد ده روز کند و یک نماز چهار رکعتی ادائی بخواند و از تصمیمش منصرف شود تا زمانی که آنجا هست باید نماز را کامل بخواند.

3.مسافری که نمازش شکسته است چنانچه بخواهد در رکعت سوم امام جماعت اقتدا کند نمی تواند در هنگامی که امام  جماعت برای رکوع رکعت سوم تکبیر می گوید یا در حال رفتن به رکوع هست اقتدا کند بلکه باید زمانی که امام در رکوع مستقر شد اقتدا کند یا هنگامی که امام جماعت ایستاده هست اقتدا کند اما در این صورت نمازگزار باید حمد و سوره را بخواند و اگر فرصت ندارد حداقل حمد را بخواند و خودش را به رکوع برساند.




در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.


جهت قبول زیارت و سلامتی همه زائرین صلواتی را عنایت بفرمایید

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم

سوال: آیا اهل بهشت از زندگی ابدی و نعمتهای آن خسته نمی‌شوند؟

نکته‌اول: فطرت انسان بدنبال کمال نامحدود است و به اندک، قانع نمی‌شود. تنها خداست که تشنگی کمال‌جویی انسان را برطرف می‌کند و با او قلبش آرام می‌گیرد: «الا بذکر الله تطمئن القلوب».

اما اگر بجای خدا به چیزهای فانی، محدود، متناهی و زودگذر دل ببندد و دنبال آنها باشد، مثلاً به اشتباه خانه و ماشین و چیزهای دیگر را معشوق خود قرار دهد تا چند وقت ممکن است او را به خود مشغول کند اما بعد از مدتی دلش از آن زده می‌شود و برایش تکراری و خسته‌کننده می‌‌شود.

بنابراین عامل اصلی خستگی، کسالت و دلزدگی در دنیا، محدودیت و زودگذر بودن چیزهایی است که به آنها دل می‌بندیم. اما اگر محبوب حقیقی‌مان را پیدا کنیم در همین دنیا نیز در کمال آرامش و لذت خواهیم بود.

نکته‌دوم: در همین جهان نیز نعمت‌هایی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمی‌‌شود؛ مثلاً اگر صدها سال عمر کنیم باز هم نوشیدن آب گوارا و اتنشاق هوای تازه برایمان لذت‌بخش است. حال، چه رسد به نعمت‌های بهشتی!

نکته‌سوم: طبق برخی روایات، هر روز نعمت‌های بهشت حالت نو و جدیدی پیدا می‌کنند. مثلاً امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: «خداوند هر صبحگاه بهشت ویژه‌ای را مى‌گشاید و مى‌گوید: بوى خوشت را افزون کن و نسیمت را بیفزا». همچنین در روایت دیگری آمده است: «در هر روز جمعه نعمتهاى بهشت هفتاد برابر می‌شود». و یا امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید: ««براى اهل بهشت سفره‌هایى مى‌گسترانند که طعامهایى دارد که از آن لذیذتر و خشبوتر نیست؛ سپس سفره دیگرى براى آنها مى‌گسترانند».

و نکته‌چهارم: بزرگ‌ترین نعمت و لذت بهشت، لقاء‌الله است. در همین دنیا نیز ما هیچ‌گاه از دیدن محبوبمان خسته نمی‌شویم و دوست داریم که هر لحظه پیش معشوق خود باشیم چه برسد به دیدار خدا و زیارت انبیا و ائمه در بهشت!

خداوند ما را جزء بهشتیان قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

شب ولادت امام محمد باقر علیه السلام
جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تبریک به مناسبت ولات حضرت باقر علیه السلام. اگر‌خداوند به انسان فرزندی عنایت کند والدین نسبت به فرزند وظایفی دارند:

1.‌برخی از وظایف مستحب است مانند عقیقه کردن که مستحب است که روز هفتم تولد باشد و اگر تاخیر بیفتد ساقط نمی شود بلکه هر وقت که فراهم شد می توانند عقیقه کنند حتی اگر فرد در زمان حیاتش عقیقه ننماید می توان بعد از فوتش از طرف او عقیقه کنند.همچنین عقیقه باید گوسفند و گاو یا شتر باشد و حیوان دیگری کفایت نمی کند  و برای هر فرزندی یک حیوان لازم است. همچنین به نظر مشهور مراجع مکروه است که پدر و کسانی که نان خور  پدرِ  نوزاد هستند مثل مادر و خواهر و برادرِ نوزاد ، از عقیقه بخورند  و کراهت ، نسبت به مادرِ نوزاد بیشتر است و این حکم شامل پدر بزرگ و مادربزرگ نوزاد نمی شود مگر اینکه نان خور پدر نوزاد باشند (تحریر الوسیله فصل فی احکام الاولاد م 15)

2.برخی از وظایف واجب است مانند اینکه فرزند را تربیت دینی کنند مثلا نسبت به حجاب و نماز و مسائل دینی، فرزند را آشنا کنند و چنانچه کوتاهی کنند و فرز‌ند در زمان بلوغ رعایت نکند والدین شرعا مسول خواهند بود و او را از گناهانی که خدای متعال رضایت ندارد مانند دروغ و غیبت وتهمت به دیگران و‌ضرر زدن به خود یا دیگران منع کنند و نفقه دادن به فرزند تا زمانی که فرزند فقیر است واجب است. (توضیح المسائل (محشى - امام خمینى)؛ ج‌2، ص: 512، [مسأله 2491]تحریر ج 3 مساله 15)


در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.


خداوند به همه ما فرزندان صالح عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

شب ولادت امام محمد باقر علیه السلام
جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم
جابر؛ علت باقر نامیدن امام محمدباقر علیه السلام را از پیامبر این گونه نقل میکند که پیامبر فرمود: و یبقرالعلم بقراً:شکافت علم را شکافتنی و آشکار ساخت آن را. (کافی،ج ١ ،ص ٤٦٩)
برخی از فضایل امام باقر علیه السلام را خدمت شما عرض میکنیم:
1. حلم امام: روزی شخصی نصرانی رو به امام کرد و با وقاحت تمام گفت: «انت بقر» ولی امام علیه السلام با کمال آرامش فرمود: « نه، من باقر هستم .» نصرانی گفت: «تو فرزند آن مادری هستی که آشپز بود .» امام علیه السلام در جواب فرمود: آشپزی حرفه ایشان بوده است .» سپس آن نصرانی با کمال بی شرمی گفت: تو فرزند کنیز سیاه بدزبان هستی . امام علیه السلام فرمود: « اگر تو راست می گویی خداوند او را ببخشد و اگر دروغ می گویی خداوند تو را ببخشد .» آن نصرانی وقتی چنین برخوردی را از امام دید از رفتار خود پشیمان شده و مسلمان شد .( بحار،ج 46، ص 289 )
2. زحمت در طلب رزق: در گرماى شدید تابستان محمدبن منکدر که خود را از زهاد و عباد و تارک دنیا مى ‏دانست امام را در حال خستگى شدید در انجام کارى مى ‏بیند گمان مى ‏کند امام خود را براى طلب دنیا این گونه به زحمت انداخته، لذا به نصیحت مى‏پردازد و مى ‏گوید آیا سزاوار است مرد شریفى مثل شما در این گرماى طاقت فرسا در طلب دنیا بیرون بیاید، اگر خداى نخواسته در این حال مرگ شما را فرا رسد چه وضعى براى شما پدید خواهد آمد؟ شایسته نیست شما به دنبال دنیا بروید و خود را به رنج و زحمت بیندازید.
امام علیه السلام می فرمودند: اگر مرگ من در همین حال برسد و من بمیرم، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته‏ ام، زیرا این کار، عین طاعت و بندگى خدا است. تو خیال کرده ‏اى که عبادت منحصر به ذکر و نماز و دعاست من زندگى و خرج دارم اگر کار نکنم باید دست حاجت به سوى تو و امثال تو دراز کنم.(منتهى الآمال،ج 2،ص 91)
3. صدقات فراوان : امام صادق (علیه السلام) فرمود: « خدمت پدرم رسیدم. آن حضرت مشغول صدقه دادن به فقرا بود و هشت هزار دینار طلا به آنها صدقه داد و خانواده ای یازده نفری را خرید و آزاد کرد.( بحار، ج 46، ص 286 -305)
خداوند ما را جزء شیعیان حقیقی قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

ولادت امام محمد باقر علیه السلام
جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تبریک به مناسبت ولادت امام باقر علیه السلام. حضرتش در روایتی می فرمایند: در زمانی که رسول خدا در مسجد حضور داشتند مردی داخل مسجد شد و شروع به نماز خواندن کرد اما هنگام سجده بدرستی سجده نمی کرد و کمتر از مقدار لازم و شایسته سجده کرد. چرا که حکم شرعی آن است هنگام سجده باید سر بر سجدگاه گذاشته شود و بدن آرام بگیرد و ذکر سجده هم از ابتدا تا انتهای ذکر در حال آرامش بدن گفته شود.

وقتی که پیامبر خدا این صحنه را مشاهده کردند، فرمودند: نَقرٌ کَنقرِ الغراب لو ماتَ علی هذا مات علی غیر دینِ محمدٍ صلی‌الله‌علیه‌وآله.   : مثل نوک زدنِ کلاغ، نوک می‌زند. و اگر این فرد با این‌چنین نمازی بمیرد، مرگ او مرگِ بر دینِ ما نیست! یعنی نمازش نماز نیست.

نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف عرض کنم:

برای اینکه انسان از نماز بهره وافری ببرد نیاز به حضور قلب در نماز دارد و حضور قلب در نماز وابسته به دو عامل هست:

 عامل اول برای داشتن حضور قلب در نماز توجه قلبی هست یعنی یعنی دلِ انسان باید متوجه باشد که در نماز مخاطبی دارد و آن مخاطب خدای متعال است و در پیشگاه خداوند حضور پیدا کرده است و انسان از اول تا آخرِ نماز سعی کند که این احساس در او زنده بماند که در مقابل کسی شخص بسیار با عظمتی قرار دارد و با خدای متعال حرف می‌زند. و اگر این احساس و حالت در انسان به وجود آمد-البته تمرین لازم دارد - حتی اگر معانیِ کلمات را هم نداند، باز فضیلت نماز را خواهد برد. جوانهای عزیز چنانچه در جوانی این خصوصیت را تمرین کنند پیدا شدن این حالت توجه آسانتر و ماندگار خواهد بود.

عامل دوم برای داشتن حضور قلب در نماز انجام درست و کامل واجبات نماز است. انسان نمی تواند با سجده یا رکوع ناقص حضور قلب پیدا کند.لذا رکوع با تمامی واجباتش از جمله آرامش بدن در هنگام ذکر رکوع و قیام و ایستادن بعد از رکوع همراه با لحظه ای آرامش بدن و سجده با تمامی واجباتش از جمله گذاشتن اعضای هفتگانه روی زمین و همچنین گفتن ذکر سجده در حال آرامش بدن و همچنین رعایت نشستن بدن بین دو سجده همراه با لحظه ای آرامش بدن. لذا برای حضور قلب به این دو عامل باید توجه بشود.


در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.

جهت قبول زیارت و سلامتی همه زائرین صلواتی را عنایت بفرمایید.

متن اصلی:

الشرط الخامس: ان لایکون السفر حراماً (مسألة 39: إذا نذر ان یتمّ الصلاة أو یصوم...)- درس 156

جلسه 156، سه شنبه  1395/2/28

حدیث :

عن زرارة بن أعیَن قال: سمعتُ اباجعفرٍ محمدَ بنَ علیٍ الباقر«علیهماالسلام» یقول: دَخل رجلٌ مَسجداً فیه رسول الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله» فَخفَّف سجودَه دونَ ما یَنبغی و دونَ ما یکون من السجود. این شخص شروع کرد به نماز خواندن، سجودی که می‌کرد، خیلی کوتاه بود، کمتر از آن مقداری که شایستۀ سجود است. بعد از گذاشتن پیشانی بر زمین، باید بدن استقرار پیدا کند، بعد ذکر بگوید؛ این مقدار، سجودِ او طول نکشید! فقال رسولُ الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله»: نَقرٌ کَنقرِ الغراب. حضرت فرمودند: مثل نوک زدنِ کلاغ، نوک می‌زند! بعد فرمودند: لو ماتَ علی هذا مات علی غیر دینِ محمدٍ«صلی‌الله‌علیه‌وآله». اگر این فرد با این‌چنین نمازی بمیرد، مرگ او مرگِ بر دینِ ما نیست! یعنی نمازش نماز نیست. مسألۀ توجه و حضور در نماز، مسألۀ بسیار مهمی است و این، متوقف است هم بر اَعمالِ جوارحی، هم بر اَعمال جوانحی. بر اَعمال جوانحی متوقف است، یعنی دلِ انسان باید متوجه مخاطبِ در نماز یعنی خدای«عزّوجلّ» باشد. انسان از اول تا آخرِ نماز سعی کند که این احساس در او زنده بماند که در مقابل کسی قرار دارد، دارد با کسی حرف می‌زند. شاید اگر این حالت در کسی بوجود آمد- البته تمرین لازم دارد- که از اول نماز تا آخر نمازْ احساسش این باشد که دارد با کسی حرف می‌زند، مخاطبی دارد. اگر چنین حالتی به کسی دست داد، حتی اگر معانیِ کلمات را هم نداند، باز فضیلت نماز را خواهد برد. دارد با خدا حرف می‌زند، ولو درست نمی‌داند که چه می‌گوید و معانیِ این کلمات چیست.

اگر معانیِ کلمات را انسان بداند، اما متوجه حضور عند الله و قیام بینَ یدَیِ الله در نماز نباشد، این فضیلت را ندارد. ماها معنای کلمات را می‌دانیم، گاهی هم دقت می‌کنیم معانیِ کلمات را در نظر می‌گیریم، اما توجه نداریم به اینکه الآن حاضرِ بینَ یَدَیِ الله تعالی هستیم! این را توجه نداریم. پس حضور قلب و نمازِ کامل متوقف است بر عملِ جوانحی که همین احساس قلبی است که انسان احساس کند در مقابل خدای متعال قرار گرفته است. اینجا داخل پرانتز عرض کنیم: جوانها! قدر جوانی‌تان را بدانید! مکرّر بنده به جوانها عرض می‌کنم: این کار در جوانی، تمرین کردنش آسانتر است. و اگر تمرین کردید و این حالت در شما ملکه شد، بعد، این می‌ماند، تا آخر انسان همین‌طور خواهد بود، به مجردی که وارد نماز شد توجه پیدا می‌کند که دارد با خدا حرف می‌زند، همان حضورِ قلب.


اگر در جوانی، انسان نتواند این تمرین را بکند و این حالت را برای خودش فراهم بکند، در سنین ماها خیلی مشکل خواهد شد. محال نیست، اما مشکل است. جوانها قدر بدانند، از


حالا تمرین کنند این حالت را در نماز تحصیل کنند.

امّا نماز، اعمالِ جوارحی هم دارد؛ رکوع دارد، سجود دارد، قیام دارد. این اعمال هم باید خوب و کامل انجام بگیرد. فرمود: این، چطور نماز خواندنی است؟! انسان نمی‌تواند در یک چنین نمازخواندنی با این سجود که مانند کلاغ نوک به زمین می‌زند، متوجه به خدا بشود، حضور قلب پیدا کند. در رکوع و سجود، ماها وضعمان معلوم است که چطور هستیم؛ ناقصیم، قاصریم، ضعیفیم، توانائی‌هایمان بسیار محدود است. در روایت دارد که امام صادق«علیه‌السلام» در رکوع، پنجاه مرتبه عرض می‌کرد: «سبحان ربّیَ العظیم و بحمده»، ما خیلی جدیّت بکنیم، سه مرتبه مثلاً این ذکر را می‌گوییم. بنابراین، نمازِ خوب، نمازِ مستحسن، نمی‌گوییم نمازِ کامل، نمازِ مطلوب، هم به عملِ جوانحی احتیاج دارد که عبارت است از همان حضور قلب و احساس حضور بین یدَی الله«عزّوجلّ»، هم به اعمالِ جوارحی احتیاج دارد یعنی همین اعمالِ جوارحی را باید درست انجام بدهد. این ترکیب، بهترین ترکیبی است که خدای متعال مقرّر فرموده است، این ترکیبِ قیام و رکوع و سجود و تشهد و باز دوباره قیام و برداشتن سر از سجده و دوباره برگشتن به سجده، مجموعِ اینها یک هندسۀ کامل از لحاظ اعمالِ جوارحی است برای اینکه انسان بتواند آن بهرۀ وافی را از نماز ببرد.[1] امالی، صفحۀ

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم

1.بلوغ شرعی بر اساس بلوغ طبیعی و جسمی تعیین شده :یعنی دخترها زودتر به بلوغ جسمی و عقلی می‌رسند 

-(مثلا:زودتر حرف میزنند) (دستگاه فکری آنها زودتر بکار می افتد) 

2.تحقیقات علمی ثابت کرده : رشد زن سریعتر از مرد است ومدت رشد 15 ساله مرد را در 9 سال طی میکند 

و این موضوع، در تمام جانداران وگیاهان هم، هست،که رشد انواع ضعیفتر و لطیفتر به نسبت نوع خشن تر رشد سریعتر است  (پاسخ به پرسشهای مذهبی،مکارم ص423)

 (دختران در سن 11-14 توانایی مادرشدن دارند که پسران در 15 ندارند)

3.چون خدا آنها را زودتر به تشریفات و درگاه خود پذیرفته است، یعنی با ارزشتر ند

-(مثل درگاه یک شاه که افرادی را 6سال زودتر بپذیرند) 

-هنوز پسر مشغول بازی است، زن مشغول راز و نیاز است؛ زن برای دریافت فضائل، شایسته‏‌تر از مرد است

-اهل سلوک ‏‌گویند:مشرَّف شدیم نه ‏مکلّف، چون مشقتی نیست، بلکه شرف در کار است

4.بجای اینکه زنان در طول زندگی هر ماهی چند روز نماز نمیخوانند، اینجا جبران میشود  (زن در آئینه جمال و جلال،جوادی ، ص 216)

خداوند ما را با معارف حقیقی آشنا بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد 

جزئیات
حدیث گفتار روز

توضیح حدیثتوضیحات

سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امام صادق در روایتی به دو نکته مهم توصیه می فرمایند: 

توصیه اول : اَلنَّومُ راحَةٌ لِلْجَسَدِ. خواب به اندازه، مایه آسایشِ جسمِ انسان است. یعنی خواب به اندازه در تمام جسم یعنی در بافتهای عضلانی و استخوانی و عصبی و امثال اینها، تاثیر گذار است. اینکه در روایات به ساعت خواب یا ساعت بیداری مثل خوابیدن اول شب یا بیدار شدن در سحر و مانند اینها سفارش شده است حاکی از اهمیت این موضوع است. 

نکته که امروزه باید توجه شود اینکه برخی از افرادمتاسفانه تا پاسی از شب مشغول مشاهده فیلم یا برنامه های دیگر هست، چنین افرادی غالبا دیگر به آسانی نمی توانند برای نماز صبح بیدار شوند چه برسد به اینکه بخواهند سحر خیزی داشته باشد و این یک خسارت معنوی بسیار بزرگی است.لذا این روایت می خواهد بگوید خواب مایه آرامش است به آن توجه کنید و درست انجام شود.

توصیه دوم: السُّکوتُ راحَةٌ لِلْعَقْلِ. سکوت هم آسایش عقل است. یعنی انسان باید وقتی را برای فکر کردن، برای اندیشیدن بگذارد. مثل فکر کردن در امور آخرت و امور معنوی و یا تربیت فرزند و ...... متاسفانه برخی از افراد وقتی برای فکر کردن ندارند! یا مشغولِ گفتن و گفتن‌اند، یا مشغول کارکردن‌اند، هیچ فراغتی برای فکر کردن در زندگیِ اینها وجود ندارد، در حالی که فکر کردن جزو اصلی‌ترین کارهای انسان است. 


در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.

جهت قبول زیارت و سلامتی همه زائرین صلواتی را عنایت بفرمایید


متن اصلی:

الشرط الخامس: ان لایکون السفر حراماً (هل الشرط ابتدائی ام استمراری؟)- درس 147

جلسه 147، دوشنبه 1395/2/7

حدیث :

عن ابی عبدالله الصادق«علیه‌السلام» قال: النومُ راحةٌ للجسد. خواب، آسایشِ جسمِ انسان است. ترتیب در خواب، اندازه نگهداری در خواب، تأثیراتش بر روی جسم انسان است؛ جسم، اعمّ است از بافتهای عضلانی و استخوانی و عصبی و امثال اینها، اعصاب هم جزو جسم است. این که در شرع مقدس برای ساعاتِ خواب هم مطلب هست؛ چه وقت بخوابید، چه وقت نخوابید، مثلاً بینُ الطلوعَین نخوابید! سحر بیدار بشوید! سرِ شب بخوابید! اینها همه نشان‌دهندۀ این است که مسألۀ خواب مورد توجهِ ویژه است از طرف آن معلمِ بزرگ بشریت، پیامبر اکرم و اعظم و ائمۀ هُدی«علیهم‌السلام». اینها همه مُلَهم مِن عند الله‌اند.

اینجا من یک حاشیه‌ای بزنم به وضعیتِ کنونیِ خودمان: این تلویزیون شبها تا پاسی از شب فیلم پخش می‌کند! بچه‌ها را، بزرگها را پای این جعبۀ جادو می‌نشاند! وقتی شما شب دیر خوابیدید، بیدارشدنِ سحر که پیش‌کش، برای نماز صبح هم آسان بیدار نمی‌شوید! ببینید چقدر خسارت معنوی، چقدر خسارتِ مادّی به انسان وارد می‌شود. در بعضی از شهرها من دیدم که وقتِ بیداری‌شان ساعتِ 9 صبح است؛ یعنی قبل از 9 صبح هیچ دکّانی باز نیست! از 9، 9 و نیمِ صبح شروع می‌کنند بازکردن! این، غلط است. بنابراین، بر روی خواب تکیه شده است. این که می‌فرماید: راحةٌ للجسد، فقط نمی‌خواهند یک واقعیت را بیان کنند، بلکه می‌خواهند تأکید کنند به اینکه به این امری که مایۀ راحتِ جسد شماست، اهتمام کنید! درست آن را برگزار کنید!

بعد می‌فرماید: و النُّطقُ راحةٌ للروح، حرف زدن هم آسایشِ روحِ انسان است. انسان اگر چنانچه سکوت را شیوۀ خودش قرار بدهد و اصلاً حرف نزند، روحش آشفته می‌شود. حرفهایی هست، انگیزه‌هایی هست، انسان می‌خواهد اینها را بگوید، یا انس پیدا کند، سؤال کند رفعِ جهالت خود کند، یا افاده کند رفعِ جهالتِ مخاطب بکند. بنابراین، نطق لازم است. این که در روایاتِ ما در مورد سکوت و صمت تأکید شده است، مراد از آن روایات، این نیست که اصلاً حرف نزنید، یعنی پرحرفی نکنید! پرحرفی نکردن، غیر از حرف نزدن است. بنابراین، نطق هم یک وسیلۀ دیگری است که خدای متعال قرار داده است. وقتی این سینه پر می‌شود از حرف یا از شکایت یا از دانش یا از سؤال و استفهام، این چیزی که می‌تواند این صندوقچۀ پر و در هم ریخته را آسایش بدهد، زبان انسان است، زبانْ آسایش می‌دهد دل را، روح را.

السکوتُ راحةٌ للعقل، سکوت هم آسایش عقل است. یعنی انسان باید وقتی را برای فکر کردن، برای اندیشیدن بگذارد. ما متأسفانه می‌بینیم کسانی را که وقتی برای فکر کردن ندارند! برای خودشان یک وقتی باز نمی‌کنند برای فکر کردن! یا مشغولِ گفتن و گفتن‌اند، یا مشغول کارکردن‌اند، کارکردنهای معمولی! هیچ فراغتی برای فکر کردن در زندگیِ اینها وجود ندارد، در حالی که فکر کردن جزو اصلی‌ترین کارهای انسان است؛ چه در امور علمی فکر کند، چه در امور زندگی فکر کند، چه در امور مدیریتیِ خودش اگر مدیر است فکر کند، چه در امورِ خانواده فکر کند، چه در مورد آینده‌اش فکر کند، چه در مورد آخرت فکر کند، چه در مورد مرگ فکر کند، اینها همه‌اش فکر است، این فکرها وقت لازم دارد، وقتی باید گذاشت برای فکر کردن، برای اندیشیدن.[1] امالی، صفحۀ 526.

جزئیات
Begin WebGozar.com Counter code End WebGozar.com Counter code