سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم. یکی از اصحاب حضرت رضا علیه السلام از حضرتش سوال کرد: ما حد التوکل. فقالی لی : ان لاتخاف مع الله احدا وقال: قلت : ما حد التواضع؟ قال: أن تُعطِیَ الناس مِن نَفسِک ما تُحبّ أن یُعطوکَ مثلَه.
مرز توکل و نهایت توکل چیست؟ حضرت فرموند که با وجود خدا از هیچ چیزی و هیچ کسی نترسی.
نکته ای در این زمینه : این ترسی که ماها داریم، یا ترس بخاطر جانمان است، یا بخاطر آبرویمان است، یا ترس بخاطر از دست دادن درآمدی، مالی است، یا ترس از قدرت است، ترس از تشر است. میفرماید: وقتی خدا را ملاحظه میکنی و برای خدا کار میکنی و خدا ناظر بر توست و پشت سر توست، از کسی نترسی. نهایتِ توکل این است.
از حضرت سوال شد مرز تواضع چیست؟ حضرت فرمودند: هر آنچه که توقع داری مردم نسبت به تو انجام بدهند، عین همان را تو هم نسبت به دیگران انجام دهی.
مقصود این روایت این است که:
برای خودمان هیچ امتیازی نسبت به دیگران قائل نباشیم. این که توقع داریم به ما سلام کنند اما خودمان سلام نمیکنیم یا توقع داریم از ما بدگویی نکنند، اما خودمان از دیگران بدگویی میکنیم به خاطر این است که به طور ناخودآگاه امتیازی را برای خودمان قائلیم که برای دیگری قائل نیستیم. این، خلاف تواضع است، این، تکبّر است. ولو اینکه فرد خنده رو باشد و سرش را هم کج کند و اظهار کوچکی کند باز هم دل او متکبّر است.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل فرج امام زمان و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای صلواتی عنایت بفرمایید.
متن اصلی: درس خارج امام خامنه ای،
طرق اثبات المسافة(خبر واحد)- درس 59
جلسه 59، دوشنبه 1393/12/18حدیث:عن الحسن بن الجهم[1] که ثقه و از اصحاب حضرت رضا«علیهالسلام» است. قال: سألتُ الرضا«علیهالسلام» فقلتُ له: جُعلتُ فداک! ما حَدُّ التوکّل؟ حدّ توکّل چیست؟ ظاهراً مراد از حدّ در اینجا معنای منطقی آن نیست که عبارت باشد از جنس و فصل، بلکه مراد، نهایتِ توکل است. حدّ توکل یعنی مرزی که مفهومِ و عنوان توکّل تا آنجا ادامه دارد. فقال لی: اَن لا تَخاف مع الله احداً. نهایت توکل این است که با وجود خدا، با توجه به ذات مقدس باری، از هیچ چیزی و از هیچ کسی نترسی. این ترسی که ماها داریم، یا ترس بخاطر جانمان است، یا بخاطر آبرویمان است، یا ترس بخاطر از دست دادن درآمدی، مالی است، یا ترس از قدرت است، ترس از تشر است. میفرماید: وقتی خدا را ملاحظه میکنی و برای خدا کار میکنی و خدا ناظر بر توست و پشت سر توست، از کسی نترسی. نهایتِ توکل این است. امام بزرگوار ما واقعاً اینطوری بود، دل به خدا داده بود، از هیچکس نمیترسید، این را انسان حس میکرد. خود امام«رضواناللهتعالیعلیه» برای بنده نقل کردند، گفتند: من از آقای کاشانی کسی را شجاعتر ندیدم! بعد سه قضیه نقل کردند که این سه قضیه نشان میدهد آقای کاشانی از هیچ چیز نمیترسید. حدّ توکل، این است. اگر این شد، انسان در میدانهای زندگی این ملاحظهکاریهایی که ما داریم، مبادا بدش بیاید، یا تشر بزند، سِمَت ما را از ما بگیرد، مبادا جان ما را به خطر بیندازد. اینها را کنار میگذارد. یَخشَونَه و لایَخشونَ أحداً الّا الله.
قال: قلتُ: فَما حدُّ التواضع؟ اندازۀ و مرز تواضع کجاست؟ قال: أن تُعطِیَ الناس مِن نَفسِک ما تُحبّ أن یُعطوکَ مثلَه. به انسانها، به غیر خودت آنچیزی را عطا کنی که توقع داری آنها آن چیز را به تو عطا کنند. یعنی برای خودت نسبت به دیگران، هیچ امتیازی قائل نباشی. این که توقع داریم به ما سلام کنند اما خودمان سلام نمیکنیم یا توقع داریم از ما بدگویی نکنند، اما خودمان از دیگران بدگویی میکنیم به خاطر این است که به طور ناخودآگاه امتیازی را برای خودمان قائلیم که برای دیگری قائل نیستیم. این، خلاف تواضع است، این، تکبّر است ولو به ظاهر انسان لبخند هم میزند، سرش را هم کج میکند، اظهار کوچکی هم پیش این و آن میکند امّا دل او متکبّر است! دل، برای خود امتیازی قائل است. این، تواضع نیست، تواضع این است که: هر آنچه که توقع داری مردم نسبت به تو انجام بدهند، محبت کنند، احترام کنند، مراعات حق کنند، عین همان را تو هم نسبت به دیگران انجام دهی. یعنی برای خودمان هیچ امتیازی نسبت به دیگران قائل نباشیم.[2]