سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.رسول خدا صلی الله علیه و اله در روایتی می فرمایند: أشرافُ اُمَّتی حَمَلةُ القُرآن و اَصحابُ اللَّیل: اشراف امّت من ، حاملان قرآنند و شب زنده داران هستند.
چند نکته درباره توضیح حدیث شریف:
1. در هر جامعه ای یک گروهی بر طبقات دیگر امتیاز دارند و جزو اشراف هستند مثلا در جوامع پولدار ها یا کسانی که در دولت مقام بالایی دارند یا از اصل و نسب برجسته ای برخوردار هستند جزو اشراف هستند اما در جامعه اسلامی طبقه ممتاز، طبقه طبق این روایت شریف حاملین قرآن و اصحاب اللیل هستند یعنی کسانی که با قرآن و سحر خیزی مانوس هستند.البته سحر خیزی به همت و ظرفیت فرد بستگی دارد.
2. شرافتی که در انس با قرآن یا سحر خیزی هست، پُزدادنی نیست؛ که بگوییم ما جزو حاملین قرآن هستیم یا جزو اصحابُ اللیلایم. و بطور کلی ارزش و شرافت به این است که انسان عملی را وسیلۀ تفاخر و برتری جویی قرار ندهد. و کار را برای خدا انجام دهد.
3. نکته ای که باید توجه شود این است که از نگاه اسلامی ثروت یا مقام انسان را جزو طبقه ممتاز نمی کند چرا که ثروتمند اگر از راه حلال ثروتی بدست آورده باشد، وظیفهای دارد، خدای متعال نعمت بیشتری به او داده است، شکر بیشتری باید بکند، پول را بایستی انفاق بکند، در راه حلال مصرف بکند. برتریای بر دیگران ندارد. اگر شخصی یک مقامی دارد، چنانچه به حق به این مقام رسیده باشد، کسی است که توفیق خدمتی پیدا کرده است، خدمتگذار مردم است، و باید به مردم خدمت کند، منّتی بر دیگران ندارد، اینها اشراف محسوب نمیشوند.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را میشنوند و سلام ما را پاسخ میدهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خداوند ما اهل قرآن بدهد به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
متن اصلی:
فی طرق اثبات المسافة(خبر واحد)- درس 57
جلسه 57، دوشنبه 1393/12/11
حدیث:
عن ابنِ عبّاس قال: قال رسولُ الله«صلیاللهعلیهوآله»: أشرافُ اُمَّتی حَمَلةُ القُرآن و اَصحابُ اللَّیل. اشراف، در هر جامعهای به یک طبقهای گفته میشود که یک امتیازی بر طبقات دیگر دارند. در جوامع مادّی، این امتیاز به امور مادّی است، پولدارها یا صاحبان مقامات عالیۀ دولتی و یا کسانی که از اصل و نسب برجستهای برخوردارند، جزو اشرافند. در جامعۀ اسلامی که محور و ملاکِ قضاوت، مادیات نیست، طبعاً ملاک برای اینکه کسی در زمرۀ اشراف قرار بگیرد این چیزها نیست. اشراف در امّت اسلامی، این برجستهها و ممتازها نیستند. ثروتمند اگر از راه حلال ثروتی بدست آورده باشد، وظیفهای دارد، خدای متعال نعمت بیشتری به او داده است، شکر بیشتری باید بکند، پول را بایستی انفاق بکند، در راه حلال مصرف بکند. برتریای بر دیگران ندارد. اگر یک مقامِ حکومتیای، دولتیای دارد، چنانچه به حق به این مقام رسیده باشد، کسی است که توفیق خدمتی پیدا کرده است، نوکر مردم است، خدمتگذار مردم است، باید به مردم خدمت کند، منّتی بر دیگران ندارد، اینها اشراف محسوب نمیشوند. یا کسی که از خانوادۀ مهمی است، بگوید: پدرِ ما چنین بود، پدربزرگهای ما چنین بودند، اجداد ما، طایفۀ ما، خانوادۀ ما اینطور بودند؛ اینها جزو امتیازات محسوب نمیشود؛ گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟! این هم جزو اشراف در جامعۀ اسلامی نیست. پس اشراف یعنی طبقۀ ممتاز، آن کسانی نیستند که پولی دارند، ثروتی دارند، تجارتِ عمدهای دارند، حساب بانکیِ سرشاری دارند، یا مقام دولتیِ چنین و چنانی دارند، یا خانوادۀ چنین و چنانی دارند، اینها جزو طبقۀ ممتاز محسوب نمیشوند. پس در اسلام طبقۀ ممتاز چه کسانی هستند؟ فرمود: حملةُ القرآن. اینها آن نظام ارزشگذاری اسلام را روشن میکند، بر اساس اینها بایستی قضاوت کنیم، بر اساس اینها باید عمل بکنیم. حاملین قرآن ممتازند، و اشراف. حاملِ قرآن بودن صرفاً به این نیست که انسان حافظ قرآن باشد، حامل قرآن بودن به این است که با قرآن مأنوس بشویم
.از جملۀ چیزهایی که به نظر ما جزو مؤکَّدات است- تعبیر واجب نمیکنیم- این است که هر مسلمانی بخصوص امثال بنده و شما لازم است، هر روز بدون تعطیل مقداری قرآن بخوانیم؛ هر چه بیشتر بهتر، با قرآن انس بگیرید! حمَلۀ قرآن یعنی کسانی که با قرآن مأنوسند، قرآن در دل و جان اینهاست، در ذهن و زبان اینهاست، معارف قرآن را میدانند. این میشود حملةُ القرآن. و اصحابُ اللیل، صاحبانِ شب، کسانی که با شب مأنوسند. منظور، برخواستن سحرگاهان و انس با خدای متعال در سحرگاهان است. البته سحرخیزی بستگی به همّت دارد، بستگی دارد به ظرفیت. بعضی از بزرگان مثل: مرحوم آقامیرزا جواد آقای ملکی«رضواناللهتعالیعلیه» میفرمودند: در زمستان، پنج یا چهار ساعت پیش از اذان صبح؛ در تابستان، دو یا سه ساعت پیش از اذان صبح برخیزید! از مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی نقل شده است، فرمودند: در زمستان سه ساعت به اذان صبح، در تابستان یک ساعت و نیم به اذان صبح برخیزید! همّت اینها این است. هر چه بتوانید. انس با خدای متعال در سحر داشته باشید! اینهایند اشراف امّت. و اینطور شرافتی، پُزدادنی نیست؛ که بگوییم ما جزو حملۀ قرآنیم، جزو اصحابُ اللیلایم. این، ارزشش به این است که انسان این را وسیلۀ تفاخر و برتری قرارندهد. خالصاً لوجهِ الله کار را انجام بدهد، میشود اشراف امّت. در ملأ اعلاء وقتی که این امّت را، این جامعۀ اسلامی را طبقهبندی میکنند، ایشان جزو اشراف قرار میگیرد. مهم این است که در ملأ اعلاء در مورد من و شما چطور قضاوت بکنند. امالی، صفحۀ 247.