سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.
ضمن عرض تسلیت به مناسبت حضرت ابوطالب علیه السلام. و همچنین پیشاپیش مبعث رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را تبریک عرض می کنم، مبعث بزرگترین هدیه است که خداوند به بشریت عنایت کرده است زیرا بعثت حامل گنجینه هایی است که برای این گنجینه ها تمام نشدنی است. خداوند در آیات مختلفی هدف از بعثت را بیان می کند یکی از آیات، آیهی شریفهی سورهی جمعه است: یَتلوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة
طبق این آیه شریفه برنامه عملیاتی بعثت از قرار ذیل است:
برنامه اول :یَتلوا عَلَیهِم آیاتِه؛ باز کردنِ درِ ارتباط با غیب و با الوهیّت است؛ بشر مادّی و محصور و گرفتار در چهارچوب مادّه را ــ که هیچ چیزی بیرون از مادّه را نمیشناسد و از آن مطّلع نیست ــ از این چهارچوب خارج کند، او را در فضای وسیعِ معرفتِ ربوبی وارد کنند. لذا اولین قدم ایمان است.
دومین برنامه :بعد که بشر از این چهاردیواریِ محدود و تنگِ مادّه خارج شد، «یُزَکّیهِم» است؛ تزکیه.
تزکیه یعنی افراد و جامعه رشد اخلاقی و سیاسی و اقتصادی و خانوادگی پیدا کنند و نقائص و زشتی های خود را برطرف کنند.
سومین برنامه: هنگامی که دل و ذهن از بدیها و زشتیها پاک شد و شستشو داده شد؛ نوبت تعلیم و تجلی حکمت و علم الهی است.یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة. تعلیم علم و حکمت است که انسان و جامعه را معنویّت، معرفت، دانش، مجهز می کند و انسانِ ترازِ اسلام ساخته میشود.
نکته مهمی که باید توجه داشته باشیم این است که اگر دعوت پیغمبر را اجابت کنیم تزکیه و تعلیم و رشد دنیا و آخرت حاصل می شود. و گرنه رشد اتفاق نمی افتد.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم ادب حضور اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در اطراف ضریح مطهر هر چند برای صلوات فرستادن یا درخواست صلوات پرهیز شود تا مزاحمتی برای حضور قلب دیگر زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خداوند ما را قدردان نعمت پیامبر خدا صلی الله علیه و اله قرار دهد به برکت صلوات
متن اصلی:
برنامهی عملِ این بعثت چیست؟ بنده میخواهم این را عرض بکنم. در قرآن، در آیات مختلفی مشخّص شده؛ یکی از آیات، همین آیهی شریفهی سورهی جمعه است: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة.(۴) برنامهی عمل این است. یَتلوا عَلَیهِم آیاتِه؛ اوّلین کار، باز کردنِ درِ ارتباط با غیب و با الوهیّت است؛ بشر مادّی و محصور و گرفتار در چهارچوب مادّه را ــ که هیچ چیزی بیرون از مادّه را نمیشناسد و از آن مطّلع نیست ــ از این چهارچوب خارج کنند، او را در فضای وسیعِ معرفتِ ربوبی وارد کنند. اوّل این است؛ یعنی ایمان؛ اوّلین قدم ایمان است.
بعد که بشر از این چهاردیواریِ محدود و تنگِ مادّه خارج شد، «یُزَکّیهِم» است؛ تزکیه. تزکیه به معنای تعالی بخشیدن و رشد دادن از طریق رفع معایب و نقایص است؛ نقاط سیاه را از شیء مورد تزکیه دور کردن و آن را جلوهدار و آمادهی رشد و نمو قرار دادن و به رشد و نمو رساندن؛ این معنای تزکیه است. خب آن چیزی که باید تزکیه بشود چیست؟ مسئله صرفاً مسئلهی تزکیهی اخلاقی فرد نیست؛ مهم این است. تزکیه یعنی زدودن زشتیها و بدیها و زدودن باطل از باطن انسان، از اخلاق درونی ما، از جامعه، از عقیده، از عمل، از رفتار، از سبک زندگی؛ این معنای تزکیه است؛ یعنی یک حرکت فراگیر برای اصلاح امور فرد و جامعه در همهی ابعاد که شامل سیاست میشود، شامل روابط اقتصادی میشود، شامل روابط اجتماعی میشود، ناظر به بیعدالتیهای در جامعه میشود، ناظر به بیعدالتیهای در سطح جهان میشود، در سطح دولتها میشود، در سطح آحاد مردم میشود، فاصلههای طبقاتی را نفی میکند؛ تزکیه شامل همهی اینها است؛ یُزَکّیهِم.
بعد از آنکه مسئلهی تزکیه مطرح میشود، مسئلهی تعلیم است. نه اینکه اینها از لحاظ زمانی مترتّب بر یکدیگر باشند؛ نه، تدریجی است؛ تزکیه تدریجی است، در کنار آن هم تعلیم است. تعلیم یعنی چه؟ یعنی بعد از آنکه با رفع تاریکیها و نقصها و عیوب و باطل، ذهن و روح آماده شد، زمینه آماده شد، آنوقت، وقت تجلّی انوار حکمت الهی و علم الهی است، که حالا بحث حکمتهای الهی یک بحث طولانی و مفصّلی است. در واقع، تزکیه زمینه را شستوشو میدهد و تعلیم، از لحاظ معنویّت، از لحاظ معرفت، از لحاظ دانش، انسان را غنیسازی میکند، جامعه را غنیسازی میکند، انسانِ ترازِ اسلام ساخته میشود؛ تربیت انسان، طبق آنچه اسلام از انسان مطالبه میکند و برای انسان میخواهد، به وجود میآید. مشکلات کنونی همهی ماها و همهی بشریّت در اینجاها است.
خب، یک نکتهی اساسی اینجا وجود دارد و آن، این است که این بعثت و این تحوّل، این دگرگونی، این نشر نیکی و
زیبایی و روشنایی و رفع ظلمت و مصیبت و بدبختی و مانند اینها، یک امر دفعی نیست که بگوییم یک بار بعثت شد و تمام شد، هرچه بعد از آن اتّفاق بیفتد از نتایج همان بعثت اوّل است؛ این[طور] نیست، این آیه این را نمیگوید. این آیه میفرماید: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ وَ اِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ * وَ آخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم؛(۵) این بعثت، هم در میان آن مردم است، هم در میان آن آخرین است؛ این «واو»، واو عطف به «اُمِّیّین» است: بعث فی الامّیّین و فی آخرین. آن «آخرین» چه کسانی هستند؟ آنهایی هستند که «لَمّا یَلحَقوا بِهِم»، هنوز نیامدهاند؛ یعنی تا امروز ما مخاطب بعثتیم، بعثت در میان ما هم هست؛ یعنی همین حالا نبیّ مکرم اسلام در حال تعلیم و تزکیهی ما است؛ همین حالا ما مخاطبیم، مخاطب بعثتیم. در طول تاریخ ابدی بشریّت، این وجود خواهد داشت؛ بشریّت همیشه مخاطب تعلیم و تربیت و تزکیهی پیغمبر اکرم است.
همانطور که پیغمبر در آن روز مردم را به دوری از بتها و شکستن بتها دعوت کرد، امروز هم همین خطاب وجود دارد. اوّلین بت هم بت خود ما است؛ بت درون خود ما، بت نفْس ما، بت اهواء ما و به تعبیر امام (رضوان الله تعالی علیه)، آن حیوان و جانورِ خطرناکِ در وجود ما؛ اوّلین خطر این است؛ یعنی اوّلین مبارزه با آن است، که نزدیکترین دشمن به ما [هم] دشمن نفْس ما است؛ باید با نفْس مبارزه کنیم. بعد هم انحرافات بیرون است که حالا دیگر اوّلین کار، اصلاح منطقهی نزدیکتر است؛ [یعنی] جامعهی خودمان. بعضی میگویند شما که میخواهید دنیا را اصلاح کنید، اوّل خودتان را اصلاح کنید؛ خب بله، اوّل خودمان را باید اصلاح کنیم، اوّل جامعهی خودمان را باید اصلاح کنیم. این مطالبهی نبیّ مکرّم اسلام و بعثت اسلام از خود ما است که اوّل خودمان را اصلاح کنیم؛ ما که اصلاح بشویم، اگر یک نمونهی اصلاحشدهی اسلام را به بشریّت نشان بدهیم، خودش جاذبه دارد و جذب میکند.
تزکیه و تعلیم دو طرف دارد: یک طرفِ دعوتکننده، یک طرفِ دعوتشونده؛ اگر چنانچه دعوتکننده باشد ــ که هست؛ پیغمبر امروز دارد همهی ما را دعوت میکند ــ امّا دعوتشونده اجابت نکند، اتّفاقی نمیافتد. آنچه در انقلاب ما اتّفاق افتاد این بود که دعوتشوندهها اجابت کردند. امام بزرگوار سخن پیغمبر را، بعثت پیغمبر را برای مردم بیان کرد، از مردم مجاهدت را مطالبه کرد، مردم هم اجابت کردند، این حرکت عظیم اتّفاق افتاد، این کار بزرگ انجام گرفت. در ادامه هم، مردم ما به توفیق الهی، به فضل پروردگار، در راه درست حرکتشان را ادامه دادند، موفّقیّتهایی به دست آمده؛ یک جاهایی هم کوتاهی کردیم، ناموفّق شدیم.
این سنّت ادامه دارد، این سنّت همیشگی است؛ تا هر وقتی که اجابت کنیم دعوت پیغمبر را، آن تزکیه حاصل میشود، آن تعلیم حاصل میشود، آن رشد و پیشرفت به وجود میآید. رشد هم فقط رشد معنوی و اخروی نیست؛ نه، «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَة»؛(۶) رشد دنیا و آخرت است؛ خوشبختی دنیا و آخرت است؛ نمونهسازی بهترین زندگی برای دنیای بشر، دنیای جامعه و آخرت جامعه است. اگر چنانچه ما که دعوتشونده هستیم اجابت کنیم، این اتّفاق میافتد. دعوتکننده وجود دارد؛ پیغمبر الان دارد دعوت میکند ما را. ما همان آخرینی هستیم که «لَمَّا یَلحَقُوا بِهِم»؛ ما باید اجابت کنیم. در روز عید مبعث، سالگرد مبعث، به این نکته باید توجّه کنیم که ما هم مورد خطاب بعثت نبیّ مکرّم اسلام هستیم؛ اگر [اجابت] نکردیم، آنوقت مثل همان دنبالهی آیهی شریفه است: مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوراةَ ثُمَّ لَم یَحمِلوها؛(۷) تورات را به آنها دادند ــ در تورات نور بود، حکمت الهی بود، دعوت الهی بود، تورات مجموعهی دستورات الهی بود ــ عمل نکردند؛ اگر ما هم عمل نکنیم، مثل همان میشود: مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوراةَ ثُمَّ لَم یَحمِلوها. این مطلب در مورد بعثت، که عرض کردیم. ۴۰۲/۱۱/۱۹
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی