سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم . امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند: آفة الدین: الحسد و العجب و الفخر.
سه مورد آفت دین انسان است.(یعنی اگر فردی دچار یکی از سه چیز شود دینداری فرد، کم رنگ و افت زده می شود و اگر جامعه دچار یکی از این سه مورد شود فضای دینداری جامعه کمرنگ و آفت زده می شود ):
مورد اول: الحسد. : یعنی انسان بر نعمتی که دیگری از آن برخوردار است حسد بورزد و و از خدا بخواهد که آن نعمت را آن فرد از دست بدهد. این یک آفت بسیار بزرگ است. اما اگر انسان نعمتی را که به دیگری داده، آرزوی آن را داشته باشد حسد محسوب نمی شود و اشکالی ندارد.
حال چکار کنم حسادتم درمان شود: اولا حسود باید با تقویت اعتقاد و ایمان به عدل خداوند و حکمتش، حسادت خود را درمان کند. زیرا حسادت، ناشی از ضعف شخصیت و خواری نفس اوست. دوما: در مرحله عمل هم ولو با زحمت و تکلف با محبتکردن به شخص مورد حسادت و خوشرویی و تجلیل از او و ذکر نکات مثبتش، به نفس خودش بفهماند، نعمتی که نصیب فرد شده از ناحیه خداوند است و شاید بخاطر لطف و توفیقی بوده.
مورد دوم: العجب: یعنی خودشیفته. اینکه به سبب کمال ظاهری یا مادی یا معنوی که در خودش می بیند، خودش را بزرگ بشمارد. مثلا به جهت زیبایی یا عبادت که انجام میدهد، افتخار کند و خودش را بزرگ بشمارد. در حالی که عبادت برای این است که انسان بت درون خود را بشکند و منیت را از بین ببرد.
مورد سوم: الفخر: فخر ورزدیدن نسبت به دیگران است. عجب این است که انسان پیش خودش، در نزد خودش بزرگ به نظر میآید، فخر این است که به دیگران فخرفروشی میکند و چیزهایی که در خودش هست - گاهی هم نیست - آنها را به چشم دیگران میکشد.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند در محضر ولی خدا هستیم ادب حضور اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خداوند به ما توفیق دوری از رذائل اخلاقی را عنایت فرماید به برکت صلوات
متن اصلی:
المسالة الثالثة العشرة: الغناء، جلسه 303، 1388/8/17
حدیث:فی الکافی، عن الصادق(علیهالسلام): آفة الدین: الحسد و العجب و الفخر.
این سه چیز را آفت دین انسان دانستند. یا به احتمال بیشتر، مراد، دین شخصی هر کسی است، که اگر این سه آفت پیدا شد، دینداری انسان مورد آفت قرار میگیرد، آفتزده میشود، یا فضای دینی جامعه است، که اگر چنانچه در بین مردم این صفات رذیله به وجود آمد، فضای دینداری در جامعه کمرنگ خواهد شد، آفتزده خواهد شد.
1- حسد: یعنی انسان بر نعمتی که دیگری از آن برخوردار است رشک بورزد و زوال آن را بخواهد. یک وقت شما آرزو میکنید که شما هم آن نعمت را که خدا به او داده، داشته باشید، این، عیبی ندارد، این حسد نیست، طالب زوال این نعمت از آن طرف مقابل نیستید. این، غَبطه است، اغتباط است. امّا یک وقت چون خود شما دستتان به آن نعمت نرسیده است، آرزو میکنید که از آن دیگری هم این زایل بشود! این، میشود حسد. این، آفت خیلی بزرگی است.
2- عجب. عجب یعنی خودشگفتی، انسان از آنچه که در خودش هست به شگفت دربیاید، این را بزرگ بشمارد، اعجاب بورزد. یا نیکوییهای ظاهری و مادّی است، مقام یا مالی که انسان دارد، یا چیزهای معنوی است؛ عبادتی انسان میکند، رقّت قلبی پیدا میکند، به انسان حالت خودشگفتی دست بدهد که این منم طاووس علیّین شده. این، خیلی چیز بدی است. همۀ این عبادات و تضرّعات و توسّلات برای این است که انسان آن بت درون خودش را بشکند، آن منیّت را از بین ببرد. خشوع در مقابل پروردگار، تذلّل در درون نفس برای همین است. ما در درون خودمان یک بتی داریم، یک طاغوتی داریم، که گاهی رشد میکند و بر همۀ وجود ما مسلّط میشود. آن را بایستی آرام کرد. آن را باید کنار زد. عبادات، مهمترین تأثیرش این است که انسان این حالت تذلّل را پیدا کند. عجب که آمد، همۀ اینها را خراب میکند. یعنی خود آن عجب، آن بت را دوباره رشد میدهد و بزرگ میکند. عجب باطل میکند عبادات را.
3- یکی هم فخر نسبت به دیگران است، تفاخرورزیدن. عجب این است که انسان پیش خودش، در نزد خودش بزرگ به نظر میآید، فخر این است که به دیگران فخرفروشی میکند و چیزهایی که در خودش هست - گاهی هم نیست - آنها را به چشم دیگران میکشد. الشافی صفحۀ 578