سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. پیامبر خدا صلی الله علیه و اله در روایتی می فرمایند: إنّ إبلیسَ رَضِیَ مِنکُم بالمُحَقَّراتِ
همانا شیطان و ابلیس به همان گناهان که در نگاه افراد کوچک شمرده می شود، خشنود است.
چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف:
1. بسیاری از افراد و مؤمنین مراقب هستند که گناه بزرگی انجام ندهد ولی بدانید روش شیطان برای این دسته از افراد این است که این افراد را به گناه کوچک وسوسه می کند و خاصیت گناه کوچک آن است که وقتی انسان بر گناه صغیره و کوچکی اصرار ورزید گناه در قلب انسان متراکم می شود و متاسفانه برای انسان ارتکاب گناه بزرگ آسان می شود. لذا ممکن است در ابتدا به یک فردی در محیط کار پیشنهاد خیانتی یا اختلاسی را بدهند قبول نکند ولی اگر او آرام آرام با گناه و نافرمانی خدا انس بگیرد و سرش گرم شود، کارش به جایی میرسد که همان گناه بزرگی که روز اوّل حاضر نبود آن را مرتکب بشود، آن را به راحتی انجام میدهد! اینطور نیست انسان یک باره از مرز ایمان و کفر بگذرد و وارد کفر بشود، نه، یواش یواش او را نزدیک میکنند تا اینکه اینطوری میشود.
2. در قرآن کریم، آیات متعدّدی هست که مضمونش آن است که گاهی انجام یک گناه راهی باز می کند بسوی کفر و نفاق و تکذیب آیات الهی. لذا خداوند می فرماید: « ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ ». سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند. یعنی همین افراد مومن بودند و اول نمی خواستند تکذیب آیات الهی را داشته باشند اما اثر اصرار بر گناه همین انکار آیات الهی است.
در پایان نکته ای مهم درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم ادب حضور اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در اطراف ضریح مطهر هر چند برای صلوات فرستادن یا درخواست صلوات پرهیز شود تا مزاحمتی برای حضور قلب دیگر زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
خشنودی قلب نازنین حضرت رضا علیه السلام صلوات
متن اصلی:
النوع الاوّل: «الاکتساب بالاعیان النجسة»
جلسه 32، 1383/12/11
حدیث اخلاقی
عن امیر المومنین(علیهالسلام)، عن رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) إنّه قال: إنّ إبلیسَ رَضِی مِنکم بالمُحَقَّرات. ابلیس همین اندازه از شما راضی میشود به گناهان کوچک. البته این در مورد همه نیست، در مورد بسیاری، ابلیس راضی نمیشود به گناهان کوچک، آنها را به گناهان بزرگ وادار میکند، خیلی هم راحت از او اطاعت میکنند. لکن برای بسیاری از مؤمنین و کسانی که مواظبند گناه بزرگی انجام ندهند، ابلیس میگوید عیب ندارد، همان گناه کوچک را وسوسه میکند تا مؤمن را وادار کند به گناه کوچک. نتیجه اش چیست؟ آن لعینِ درگاه الهی دارد کار خودش را میکند، او در کار خودش خِبره است، میداند که گناه کوچک وقتی متراکم شد، همان کاری را میکند که گناه بزرگ انجام میدهد. و گاهی تراکم و پی در پی شدن و اصرار بر گناهان کوچک و صغائر و محقَّرات، کاری با انسان میکند که برای انسان ارتکاب گناه بزرگ هم آسان میشود- العیاذ بالله- .خیلی از کارها هست که اوّل اگر به یک مؤمنی عرضه کنند، از آن کار تحاشی میکند، امّا آرام آرام او را مأنوس میکنند با گناه کوچک، یواش یواش سرش گرم میشود، کارش به جایی میرسد که همان گناه بزرگی که روز اوّل حاضر نبود آن را مرتکب بشود، آن را به راحتی انجام میدهد! اینطور نیست انسان یک باره از مرز ایمان و کفر بگذرد و وارد کفر بشود، نه، یواش یواش او را نزدیک میکنند تا اینکه اینطوری میشود. این، در گناهان شخصی و فردی، و در گناهان اجتماعی هم هست. این را هم توجّه داشته باشید. در قرآن کریم، آیات متعدّدی هست دربارۀ این که انسان یک کاری را انجام میدهد (یک گناهی را)، همین گناه راهی باز میکند به سوی کفر و نفاق، حتی تکذیب! «ثم کان عاقبة الذین أساءوا السوءی اَن کذّبوا بآیات الله». اوّل نمیخواست تکذیب کند، مؤمن بود، امّا کارهای سوء را انجام داد منتهی شد به این. یا آن آیۀ شریفۀ «فأعقَبَهم نفاقاً فی قلوبهم بما أخلفوا الله وعدَه»، دربارۀ صدقه و انفاق است. انفاق نکردند آنوقت نتیجه این شد. اوّل به نظر انسان نمیآید که مثلاً یک خمسی به گردنمان هست، یک زکاتی هست، حالا ندهیم چطور میشود؟ همین، انسان را میرساند به نفاق؛ «فأعقبَهم نفاقاَ فی قلوبهم بما أخلفوا الله وعدَه» یا «بما اخلفوا الله ما وعَدوه». ظاهراَ آیه اینطوری است. و آیات متعدّدی در قرآن به این مضمون هست. لذا از گناه کوچک هم بایست اجتناب کرد. این روایاتی که در آن
آمده که خدای متعال قرقگاه دارد؛ «إنّ لِکلّ شیءٍ حمیً»، و از قرقگاهها اجتناب کنید تا به نقطۀ خط قرمز نرسید! وقتی انسان دور و بر مرز بیمهابا حرکت میکند، یکوقت هم پایش را از مرز میگذارد آن طرف! این، چیز طبیعی است. نزدیک مرز نروید تا مبتلا نشوید به خروج از مرز. و إلّا انسان وقتی نزدیک مرز همینطور حرکت کرد؛ ما به خیلی از این سیاسیونی که یک روزی در زمینههای انقلابی خیلی تند و داغ بودند بعد وضعشان به جاهای دیگری رسید، به اینها خیلی اوقات خصوصی و عمومی سفارش کردیم: از مرزها کنار بیائید! مرزها را مشخص کنید! خودتان را از مرز جدا کنید! وقتی نزدیک مرز رفتید،آن وقت خطر عبور از مرز هم برای انسان آسان میشود! گناه کوچک را که به نظر کوچک میآید، کوچک نشمارید! بعد دنبال همین روایت میفرماید: و الذّنبُ الذی لایُغفَر، آن گناهی که مورد مغفرت الهی قرار نمیگیرد، این است که: قولُ الرّجُل لااُؤاخَذُ بهذا الذّنب! خدا که به خاطر این کارها ما را مؤاخذه نمیکند! استصغاراً له. یک گناهی را کوچک میشمارد، میگوید: این که چیزی نیست! این «اغتِِرار بالله»ی که هم در آیات قرآن هست، هم در دعاها هست: و الویلُ الدّائمُ لِمَنِ اغتَرّ بِکَ، در دعای صحیفۀ سجادیه روزهای جمعه میخوانید، بخوانید این دو تا دعای روز جمعه در صحیفۀ سجادیه هست هر دو مضامینش عالی است، یک دعای فطر جمعه است، یکی دعای قربان جمعه است. در روز جمعه، در یکی از آنها همین است: و الویلُ الدائمُ لِمن اغترّ بک، کسی که غرّه بشود به خدا، ما أکثَر تَصرّّفَه فی عذابک و ما أبعدَه مِن المَخرَج، این است. این اغترار به خدا، غرّه شدن به خدا، همین است که انسان بگوید: این کارها که چیزی نیست که خدای متعال ما را برای این کارها عذاب کند. نخیر، همین کارها انسان را میکشاند به گناهان بزرگ - العیاذ بالله - . النوادر، صفحۀ 129