سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم .
ضمن عرض تسلیت مجدد به جهت شهادت فخر شیعه و علامه بزرگوار سید حسن نصر الله .در روایتی نقل شده که شخصی از امیر المومنین درباره آمادگی برای مرگ سوال کرد، حضرت در پاسخ آمادگی برای مرگ در سه مطلب بیان می کنند:
مورد اول: اداء الفرائض: انجام واجبات، البته واجبات منحصر در نماز و روزه و واجباتِ مالی نیست، واجباتِ اجتماعی مانند امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله، اهتمام به امور مسلمانان،هم واجب است. آنچه از فرائض میشناسید، آنرا بجا بیاورید!
مورد دوم: اجتنابُ المحارم؛ دوری از محرمات ! اینجا محل لغزش ماست، اجتنابِ از محرّمات مخالفت با هوای نفس انسان است. خصوصیت محرّمات این است که غالباً کارهایی هستند که هوای نفس ما را به سمت آنها میکشاند؛ شهرتطلبی، شهوتطلبی، لذتطلبی، راحتطلبی، اینها چیزهایی است که ما را به سمت محارم میکشاند. بزرگانی که تعلیمِ اخلاق و معنویت و معرفت میدادند، سخنشان این است که راه اصلی و کار اصلی، اجتناب از محرّمات است. و الّا اگر اجتناب از محرّمات نباشد، انجام واجبات بلکه انجام مستحبات و نوافل نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.مثل این است که شما چند لولۀ قطورِ آب را به روی یک استخر باز میکنید که این استخر پر شود، امّا این استخر پر نمیشود! بعد که دقت میکنید، معلوم میشود چند زاویه از زوایای این استخر شکاف دارد، آب از آنجا بیرون میرود. تا این شکافها را نگیرید، تا این رخنهها را مسدود نکنید، استخر پر نخواهد شد. لذا دوری از گناهان بمنزلۀ بستن همان رخنهها، و ترَکهایی است که در شخصیتِ انسان یا در عمل انسان پیش میآید.
مورد سوم: الاشتمالُ علی المکارم: انسان مکارم اخلاق را در خود جمع کند، مکارم اخلاق مانند تواضع، صبر، شکر، محبت، رأفت، و امثال این ها را در خود جمع کند. حضرت در ادامه می فرمایند: کسی که این سه مطلب را توانست در خود ایجاد کند دیگر اهمیت نمیدهد که وَقَع علی الموت أم وَقع الموتُ علیه، یعنی او به سراغ مرگ برود یا مرگ سراغ او بیاید؛ برایش آسان است.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم ادب حضور اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در اطراف ضریح مطهر هر چند برای صلوات فرستادن یا درخواست صلوات پرهیز شود تا مزاحمتی برای حضور قلب دیگر زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
شادی ارواح شهدا خصوصا اسطوره مقاومت علامه سید حسن نصر الله و تسلای دل شیعیان صلواتی عنایت بفرمایید.
متن اصلی:
ادلة وجوب القصر- درس 35
جلسه 35، سه شنبه 1393/10/16
حدیث:
و قیل لأمیرالمؤمنین«علیهالسلام»: ما الاستعدادُ للموت. حال که به یاد مرگ افتادیم و میخواهیم خودمان را برای عبور از این دروازۀ خطرناک. آماده کنیم، چگونه خودمان را آماده کنیم؟ سؤالِ منطقیِ واقعی است. حضرت در جواب فرمود: سه چیز است، اگر اینها را رعایت کنید آمادۀ عبور از این مرحلۀ خطرناک میشوید. این سه چیزِ به زبان، آسان است، ولی در عمل دارای دشواریهایی است. قال: ثلثة: 1- أداءُ الفرائض، انجام واجبات، فقط نماز و روزه و واجباتِ مالی نیست، واجباتِ اجتماعی مانند امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله، اهتمام به امور مسلمانان، اعانه به مضطرّ هم واجب است. آنچه از فرائض میشناسید، آنرا بجا بیاورید!
2- و اجتنابُ المحارم: از محرّمات هم اجتناب کنید! غالباً اینجا ما گیریم، اجتنابِ از محرّمات کارِ مخالف با هوای نفس انسان است. محرّمات غالباً کارهایی هستند که هوای نفس و غرائز انسان را به آن میکشاند؛ شهرتطلبی، شهوتطلبی، لذتطلبی، راحتطلبی، اینها چیزهایی است که ما را به سمت محارم میکشاند. بزرگانی که تعلیمِ اخلاق و معنویت و معرفت میدادند، مکرّر از اینها شنیدیم که راه اصلی و کار اصلی، اجتناب از محرّمات است. و الّا اگر اجتناب از محرّمات نشد، فرائض که هیچ، نوافل را هم انسان بجا بیاورد، نتیجۀ مطلوب نخواهد گرفت. ما مکرّر مثال زدیم، مثل این است که شما چند لولۀ قطورِ آب را به روی یک استخر باز میکنید که این استخر پر شود، امّا این استخر پر نمیشود! بعد که دقت میکنید، معلوم میشود چند زاویه از زوایای این استخر سوراخ دارد، شکاف دارد، آب از آنجا بیرون میرود. تا این شکافها را نگیرید، تا این رخنهها را مسدود نکنید، استخر پر نخواهد شد.
لذا اجتناب از محارم بمنزلۀ سدّ همان رخنهها، سوراخها و ترَکهایی است که در شخصیتِ انسان، در عمل انسان پیش میآید.
3- و الاشتمالُ علی المکارم: انسان به مکارم اخلاق مشتمل بشود، مکارم اخلاق مانند تواضع، صبر، شکر، محبت، رأفت، و امثال این مکارم را در خودش جمع کند. فرمود: کسی که این سه سرفصل را توانست تأمین بکند، ثمّ لایبالی دیگر اهمیت نمیدهد که وَقَع علی الموت أم وَقع الموتُ علیه، او به سراغ مرگ برود یا مرگ سراغ او بیاید؛ برایش آسان است. چنانکه حضرت در مورد خودشان فرمودند: و الله ما یُبالی ابنُ ابی طالبٍ«علیهصلواتالله» أ وَقع علی الموت ام وقع الموتُ علیه، من اهمیت نمیدهم که من به سراغ مرگ بروم یا مرگ به سراغ من بیاید.[1]