سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امیر المومنین علیه السلام در روایتی برای دوری از قضاوت نادرست مردم دو نکته می فرمایند:
نکته اول : مَن وَقَف نفسَه موقِفَ التُّهَمَة فلایَلومَنَّ مَن أساءَ به الظَنَّ. کسى که خود را در جایگاه تهمت قرار دهد نباید کسى را که به او گمان بد مى برد سرزنش کند. دوری از موضعت تهمت یعنی بنابر این حدیث شریف باید رفتار ما در زندگی به گونه ای باشد که زمینه گمان بد را برای خودمان ایجاد نکنیم که بخواهیم بعدش توجیه و پاسخ بدهیم.البته کسی که گمان بد به کسی پیدا می کند حق اظهار و ابراز آن را ندارد اما باید توجه داشت که ما خودمان زمینه بدگمانی را برای دیگران آماده نکنیم.لذا به همین جهت در انتخاب دوست و هم نشین دقت کنیم و از انتخاب افرادی که به مرتکبین گناه کبیره معروف هستند دوری کنیم. و به بهانه اصلاح آنان خود را دوست صمیمی آنها معرفی نکنیم.
نکته دوم: مَن کَتَم سِرَّه کانتِ الخِیَرَةُ بِیَدِه. کسی که راز خود را پنهان نگه میدارد، اختیار دستِ خودش است. راز را به دیگری که گفتید، اختیار از دست شما خارج شد. او میرود به سوّمی میگوید، سوّمی به چهارمی میگوید. اگر بخواهید این سرّ، این راز پنهان بماند، باید مکتوم نگه بدارید. هر سخنی که از دو نفر بگذرد دیگر پنهان نمی ماند و آشکار می شود و به تعبیری اگر از دو لب بگذرد دیگر راز نخواهد بود.
در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری میکنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند در محضر ولی خدا هستیم ادب حضور اقتضاء میکند که از بلند کردن صدا در اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکانها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.
تعجیل فرج امام زمان و سلامتی مراجع عظام خصوصا امام خامنه ای صلوات
الشرط الثانی: قصد المسافة- درس 95
جلسه 95، سه شنبه 1394/8/19
حدیث:عن ابی جعفرٍ الباقر«علیهالسلام»، عن ابیه، عن جدِّه«علیهمالسلام» قال: قال امیرُالمؤمنین«علیهالسلام»: مَن وَقَف نفسَه موقِفَ التُّهَمَة فلایَلومَنَّ مَن أساءَ الظَنَّ به، یا مَن أساءَ بِه الظنّ. وقتی در موقفی، در جایی خودتان را قرار میدهید که جای تهمت است، اگر کسی به شما سوء ظنّ بُرد، او را ملامت نکنید! از مواقف تهمت دوری کنید! اگر دوری نکردید، طبعاً کسی که شما را در آن موقف دید، به شما سوء ظن پیدا میکند. بعضی از ما در بعضی از رفتارهایمان، چه در زمینۀ مسائل داخلی، چه در زمینۀ مسائل خارجی، طوری مشی میکنیم که به ما سوء ظنّ پیدا کنند! البته بیننا و بین الله ممکن است مسأله حل شده باشد، مشکلی وجود نداشته باشد، امّا اگر کسی به ما سوء ظنّ پیدا کرد، او را نباید ملامت کنیم، بگوییم چرا به ما سوء ظنّ پیدا کردی؟! خودت کردی، خودکرده را تدبیر نیست. گفت: رئیس طلاب در مدرسه طلبهها را جمع کرد، نصیحتشان میکرد، گفت: إتَّقوا مواضع التُّهَم! آخوند تو هم! فرق نمیکند، از مواضع تهمت بایستی پرهیز کرد. البته شما نمیتوانید آن کسی را که به شما سوء ظنّ پیدا کرده است ملامت کنید، اما این دلیل نمیشود آن که سوء ظن پیدا کرده، این سوء ظنّ خود را لباس واقعیت بپوشاند! فرض کند که این واقع است و برود اینجا، آنجا بگوید، شایعه درست کند. این هم آنطرفِ قضیه است.
جملۀ دوّم: و مَن کَتَم سِرَّه کانتِ الخِیَرَةُ بِیَدِه، کسی که راز خود را مکتوم نگه میدارد، اختیار دستِ خودش است. راز را به دیگری که گفتید، اختیار از دست شما خارج شد. او میرود به سوّمی میگوید، سوّمی به چهارمی میگوید. اگر بخواهید این سرّ، این راز پنهان بماند، باید مکتوم نگه بدارید. گاهی اوقات این راز، راز شخصی است. هر کسی بالاخره در زندگیِ شخصیِ خود اسراری، رازهایی دارد که مایل نیست دیگران بفهمند؛ مسائل خانوادگی، مسائل داخلی، مسائل شخصی، مسائل شغلی، و گاهی اسرار اسرارِ مملکتی است! شما مطلع میشوید مثلاً از یک تدبیری در مورد یک مسألۀ مهمِ داخلی یا خارجی، که این تدبیر باید مکتوم بماند. وقتی مطلع شدید، اگر پیش خودتان نگهداشتید، فبها و نعمت؛ اما اگر به دیگری گفتید، مثل اینکه گاهی انسان به رفیقِ محرمش میگوید، گاهی به همسرش میگوید، این، دیگر از دست رفت، دیگر اختیارش دستِ شما نیست. که این را هم بایستی مراعات کرد؛ و کُلَّ حدیثٍ جاوَز اثنَینِ شاع، هر سخنی که از دو نفر تجاوز کرد، افشاء خواهد شد. بعضیها گفتهاند که اِثنَین یعنی این دو لب، حرف از این دو لب وقتی تجاوز کرد، دیگر راز نخواهد بود.[1]