نشانه های ایمان قلبی

حدیث با موضوع نشانه های ایمان قلبی

توضیحات

سلام علیکم . بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت ایام. یکی از خصوصیاتی از خدا در دعاها می خواهیم و بسیار در مسیر زندگی معنوی انسان موثر است، اینکه در دل به خدا و مسائل اعتقادی یقین داشته باشیم.( در دعا می خوانیم: و اجْعَلْ النّور فی بصری والبصیرةَ فی دینی والیقین فی قلبی )
یقین به خدا و نبوت و معاد و دیگر مسائل اعتقادی، یک جنبه ظاهری دارد که انسان از طریق برهان و استدلال اطمینان و باور پیدا کند.اما اینکه انسان علاوه بر ظاهر در باطن هم بخدا و معاد و نبوت یقین دارد طبق روایت امام صادق علیه السالم چند نشانه دارد که در این زمینه به چند مورد اشاره می کنم:
نشانه اول: أَنْ لَا تُرْضُوا النَّاسَ بِسَخَطِ اللَّهِ. اگر ما یقین داریم، یعنی اگر خود را در حضور خدای متعال می‌دانیم، حرکتی که خلاف رضای الهی است برای اینکه مردم راضی بشوند، انجام ندهیم. متاسفانه گاهی اوقات حرفی می زنیم که فرد یا مردم خوششان بیایید در حالی که یا دروغ است یا افترا است یا غیبت است یا موجب غلبه دشمن یا تشویق دشمن می شود، اینها موجب سخط الهی است و این چه اشتباهی است که حرفی بزنیم یا کاری کنیم دل شخص خاصی یا مردمی راضی بشود اما خدا ناخشنود کنیم؟خیلی خطرناک است.
نشانه دوم: به رزاقیت خدای متعال باور داشتم یعنی وظیفه خود را انجام دهیم و بدانیم که رزق می رسد و رزق مقدر را کسی نمی تواند مانع شود لذا امام صادق می فرمایند فَإِنَّ الرِّزْقَ لَا یَسُوقُهُ حِرْصُ حَرِیصٍ وَ لَا یَرُدُّهُ کُرْهُ کَارِهٍ، وَ لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ فَرَّ مِنْ رِزْقِهِ کَمَا یَفِرُّ مِنَ الْمَوْتِ لَأَدْرَکَهُ کَمَا یُدْرِکُهُ الْمَوْتُ. رزق انسان با حرص باز نمی شود لذا انسان باید طبق وظیفه تلاش کند زیرا اگر خدا رزقی را برای انسان مقدر کرده است چنانچه از این رزق فرار کنید مثل اینکه از مرگ فرار می کنید باز هم رزق مقدر نصیب شما خواهد شد همچنان که مرگ شما را پیدا می کند.

در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.

خداوند درک صحیح معارف دینی را به همه ما عنایت فرماید به برکت صلوات

متن اصلی:
فصل دوم: قواطع سفر؛ جلسه 245، 1396/7/25 ؛حدیث:عن ابی عبدِ الله جعفرِ بنِ محمدٍ«علیهماالسلام» قال: إنَّ مِن الیقین أن لاتُرضُوا الناسَ بِسَخَطِ الله. در روایات توصیه شده است، از خدای متعال یقین بخواهید! «و الیقینَ فی قلبی و الاخلاصَ فی عملی». یقین یک رویه‌ها و وجوهِ ظاهری دارد؛ مانند: یقین به مبدأ، به معاد، به نبوّت. یقین در این جهات اعتقادی، معنایِ روشنی دارد، لکن یک بطون و ابعاد باطنی هم دارد، یکی از آنها همین است که: أن لاتُرضوا الناسَ بسخطِ الله. لازمۀ یقین این است که در صدد برنیایید که دلِ مردم را بدست بیاورید بوسیلۀ غضب و سخط الهی- العیاذُ بالله- یعنی یک حرکتِ خلاف رضای الهی انجام بدهید برای اینکه مردم راضی بشوند، برای اینکه دلِ مردم را بدست بیاورید. خیلی مهم است. ماها در معرض چنین اموری هستیم. برای جمعیت‌ها حرف می‌زنیم، برای مردم صحبت می‌کنیم، منبر داریم، گاهی یک حرفی است که وقتی زدیم، مردم از این حرف خوششان می‌آید، راضی می‌شوند، اما این حرف موجب سَخط الهی است. یا دروغ است، یا افتراء است، یا غیبت است، یا تهمت است، یا اغراء به جهل است، یا موجب غلبۀ دشمن است، یا موجب تشویق دشمن است، اینها همه‌اش موجب سخط الهی است. این سخط الهی را ابلهانه به جان بخریم برای اینکه دلِ مردم راضی بشود! مگر رضای مردم مقابله می‌کند با رضای خدا؟! مگر سخط مردم مقابله می‌کند با سخط الهی؟! این چه اشتباهی است که گاهی ما می‌کنیم که یک حرفی می‌زنیم یا یک کاری می‌کنیم که دلِ زید و عمرو از ما راضی بشود، خوششان بیاید، اما خدا را ناخشنود می‌کنیم؟! خیلی کار خطرناکی است. رضای مردم هم اینطور نیست که همیشه بدست بیاید و بتوان دلِ همه را راضی کرد؛ گاهی چند نفر را راضی می‌کنید، چند نفر دیگر ناراضی می‌شوند! غالباً اینطور است. پس اگر ما یقین داریم، یعنی خود را در حضور خدای متعال می‌دانیم، یکی از علائمش این است که: أن لاتُرضُوا الناسَ بسخط الله. یکی دیگر: و لاتَکرَهوهم علی ما لم‌یؤتِکُمُ الله مِن فضله. گاهی می‌بینیم خدای متعال از فضل و لطف خود به یک نفری نعمتی داده یا نامِ نیکی داده یا زندگیِ نیکی داده یا پول و مقامی به او داده؛ کارِ خدا که بی‌حکمت نیست، لابد یک علّتی داشته که او اینطور متنعّم شده و ما نشدیم. ما از آن فرد ناراحت می‌شویم، بدمان می‌آید که او چرا این نعمت را دارد؟! این هم خلافِ یقین است. اگر یقین به حکمت الهی و به توحید افعالی به معنای واقعی دارید، این کارِ خداست که او را به جهتی ترجیح داده؛ برادران یوسف گفتند: «قالوا تالله لقد آثرَک الله علینا»! یا آن جهت در خودِ اوست، یا علّت در دیگری است، یاامتحانِ برای اوست، بالاخره یک علتی دارد. این موجب نشود که دل شما به او ناصاف بشود و از او کراهت پیدا کنی؛ فإنّ الرزقَ لایَسوقُه حرصَ حریصٍ، اینطور نیست که اگر ما حرص بزنیم، راهِ رزق به سمتِ ما باز بشود. هیچکس با حرص، به رزق نمی‌رسد. و لایَرُدُّه کُرهُ کارهٍ، با بدآمدنِ من و شما هم رزق از کسی برنمی‌گردد. و لو أنَّ أحدَکم فَرَّ مِن رزقِه کما یَفِرُّ مِن الموت، اگر شما از رزقی که خدا برایتان مقدّر کرده فرار کنید آنطور که از مرگ فرار می‌کنید، لأدرَکَه کما یُدرِکُه الموت، این رزق شما را پیدا می‌کند همچنان که موت شما را پیدا می‌کند! واقعاً چه بیانات لطیف و حکیمانه‌ای!![1] امالی شیخ طوسی، صفحۀ 61.

اعتقادی
Begin WebGozar.com Counter code End WebGozar.com Counter code