سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
چگونه خدای مهربانتر ازمادر، انسان را میسوزاند؟
اگر مادر به بچه اش بگوید:دست به بخاری داغ نزن که دستت میسوزد. آیا اگر بچه دست بزند به مهربانی مادر ربط دارد؟ مسلما خیر.
وقتی کودکی را مار گزیده است، دوستداران او، دست و پای او را بسته و جای نیش مار را تیغ می زنند تا زهر وارد خون نشود. این کار از سر رحمت و عطوفت است.
خطاهای انسان نیز گاهی سطحی است. خداوند مهلت می دهد و گاهی خطاها شدیدتر و موجب اذیت و آزار دیگران است خداوند نیز در دنیا جریمه و مجازات هایی برای شخص برقرار می شود. تا پشیمان شود و جبران کند و در صورتی که خطاهای او گسترده تر و قابل جبران در دنیا نباشد در عالم برزخ مکافات خواهد شد و اگر خطاها عمیق تر بود در مواقف قیامت و سختی های محشر مجازات خواهد شد تا پاک گردد و در نهایت برخی گناهان با آتش جهنم باید پاک شود و سپس نجات خواهد یافت. در این نگاه نقش آتش جهنم همانند از بین بردن ناخالصی ها در کوره خالص سازی آهن و مس و طلا خواهد
«آخرت ظهور واقعی وضعیت دنیاست». یعنی تجسم وعین اعمال دنیاست. با این توضیح که:
رابطه بین یک جرم و سزای آن میتواند چند گونه باشد:
1- اعتباری و قراردادی مثل آنکه برای تخلف از فلان علامت راهنمایی و رانندگی فلان مبلغ را وضع کرده باشند .
2 - تکوینی مثل آنکه اگر کسی سوزن در چشم خود فرو برد کور خواهد شد. 3 - رابطه عینیت که جزاء عین جرم باشد و تجسم اعمال به همین معنای سوم میباشد .
اگر سؤال شود که چرا خداوند نظام هستی را بگونهای ترتیب داده است که عمل مجرمانه انسان هویتی اینگونه داشته باشد. میگوییم این سؤال مانند آن است که اگر کسی سوزنی در چشم خود فرو برد و نابینا شد. اعتراض کنیم که چرا خداوند آهن را با انعطاف آفرید تا از آن سوزن درست شود و چرا دست را پر قدرت و چشم را نرم قرار داد تا سوزن در او فرو رفته و موجب نابینایی شود غافل از آنکه آنچه او آفریده جای ایرادی ندارد این ترکیب حاصل از حرکات اختیاری ما و شما است که مشکل آفرین شده است. حال سؤال شما را با توجه به مقدمات فوق باید اینگونه تصحیح کرد. که: چرا انسان که قدرت و اختیار و عقل و دانش دارد به جای نزدیکی به رحمت حق و کسب بهشت رضوان چنین جایگاه دردآفرینی برای خود فراهم میآورد؟!
اعمال ما صورتی ملکی و دنیایی دارد که فانی و موقت است .در این جهان به صورت سخن یا عمل دیگر ظاهر می شود. نیز صورتی ملکوتی دارد که پس از صدور از ما هرگز فانی نمیشود. اعمال ما در وجهه ملکوتی و چهره باطنی باقی است. روزی پردههای مربوط به دنیا کنار می رود و حقیقت آشکار می شود . کردارمان را با چهره ملکوتی مشاهده خواهیم کرد. اگر زیبا و لذّت بخش است، نعیم و بهشت ما خواهد بود اما اگر زشت و بد است، آتش و جحیم خواهد بود. جزای آخرت عین کردار دنیا است و چیزی جدا از عمل نیست.
در واقع گناهکاران در لحظه گناه به مثابه بیماری می مانند که اگر چه تیغ جراحی بدنش را پاره کرده، اما به دلیل اثر داروی بیهوشی، متوجه درد و رنج نیست و اگر هوشیاری او بازگردد از این حالش نهایت رنج و عذاب را خواهد داشت.
محبت پدر ومادر و دیگر انسانها غالباً احساسی بیش نیست . در برخى از موارد برخلاف حکم عقل، حق و عدالت عمل مىکند. در حالى که لطف و رحمت الهى هرگز جدا از عدل، حکمت و سنتهاى حکیمانه پروردگار در نظام خلقت نیست.
برخی از کیفرها لازمه عدل الهی است همانطور که در دنیا اگر یک حاکم، شخص ظالمی را که ستمهای بسیاری روا داشته و حقوق بسیاری از انسانها را تضییع نموده، و یا مادری، یکی از فرزندان را که ستمهای بسیاری نسبت به فرزندان دیگر روا داشته و حقوق آنان را تضییع نموده، مورد مؤاخذه و کیفر قرار ندهند، مورد ملامت انسانهای منصف و با وجدان قرار میگیرند و عدالتشان زیر سؤال میرود، همچنین کسانی که ظلم و ستمهای بسیاری میکنند؛ مثلاً تعدادی از جوانان از یک خانواده را کشته، یا یک یا چند نفر را سالها در زندان نگه داشته، و آنها را شکنجه میکنند، آیا عدل و رحمت الهی حکم میکند که از آن ظالم بگذرد و انتقام مظلومان را از ستمگران نگیرد و آنان را به حال خودشان بگذارند؟
-وقتی کسی مال یتیمی می خورد ، این گونه نیست که خدای متعال جهنمی را از آتشی پر کرده باشد و مال یتیم خور را در آن آتش بیاندازد ، بلکه خوردن مال یتیم باطنی آتشی و سوزناک دارد که در قیامت که روز پدیدار شدن باطن ها است ، باطنش نمایان می شود و آتشی می شود که مال یتیم خور را می سوزاند. آتش و عذاب آن شخص در آخرت باطن عمل خود او است که در دنیا با آن زندگی کرده است.
قرآن کریم می فرماید : « إِنَّ الَّذینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیرا» "کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت،) تنها آتش میخورند و بزودی در شعلههای آتش (دوزخ) میسوزند."
اگر خدا نسبت به این عذاب و آتش خبر می دهد در حقیقت هشدار از گرفتار شدن به باطن و نتیجه اعمال خود ما می دهد و ما نباید به خدا اعتراض کنیم که چرا این هشدار را به ما دادی و آتش را به او نسبت دهیم و بگوئیم که خدایا چرا ما را به خاطر مثلا خوردن مال یتیم در آتش دردناک جهنم سوزاندی ؟
مانند هشداری که پلیس نسبت به تصادف و یا سقوط در دره ، به رانندگان خاطی می دهد. اگر راننده ای خطا کرد و رعایت سرعت و نکات راهنمائی و رانندگی را نکرد و به دره سقوط کرد یا با ماشین دیگر تصادف کرد نمی تواند پلیس را مقصر بداند که چرا برای خطای من چنین جریمه و عذابی را معین کردی ؟! بلکه باید خودش را سرزنش کند که چرا عملی را مرتکب شدم که نتیجه و باطنی چنین دردناک و نابودگر داشت؟
البته جهنم برای اکثر خوب است،چون باعث پاک شدن میشود و بعد از پاکی به بهشت میروند.
خداوند توفیق فهم معارف دین و عمل به آنها را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد