سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
برخی گویند: امور معنوی مثل دعا و صدقه و توسل و امام، و... چرا میگذارند بلا و بیماری برای آنها و مومنین پیش آید؟
در جواب باید گفت:
اولا: زمانی توسل کردن به اهل بیت و دعا و تضرع برای رفع مشکل تاثیر گذار است که انسان سعی و تلاش خود را برای رفع مشکل بکند(مثلا اموربهداشتی را رعایت کند) و از خداوند و اهل بیت بخواهد سعی و تلاشش موثر واقع شود و در آنجا که رفع مشکل از قدرت او خارج است ، آنان یاریش کنند .علی علیه السلام فرمود ؛«دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « زه» است»(نهج البلاغه حکمت337)
از آنجایی که زه عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو شرایط اساسی برای استجابت دعا است .
یعنی همانطوری که دارو بدون شرایط اثر نمیکند(چقدر مریضها که دارو اثر نمیکند و خوب نمیشوند) دعا نیز بدون شرایط اثر نمیکند؛ مثلا بشرطی آتش چوب را میسوزاند که (چوب کنار آتش باشد-اکسیژن باشد-مانعی نباشد-)،پس دعا نیز بشرطی موثر است که به وظیفه عقلی و دینی خود( مثل رعایت امورعقلانی حفاظتی مثل رعایت سرعت مطمئنه در رانندگی؛ رعایت اموربهداشتی در بیماری) عمل کرده باشد
در موضوع بیماری(کرونا) هم ما موظفیم ، نهایت تلاش خود را جهت مقابله با آن انجام دهیم و حتی اگر نیاز باشد ، زیارت اماکن مقدسه را محدود کنیم تا بیماری شیوع پیدا نکند و آنجا که قدرت کنترل نداریم ، به درگاه خداوند و با توسل به اهل بیت علیهم السلام ، دعا و تضرع کنیم تا یاری خداوند نصیب ما شود .یعنی ممکن است تمام اسباب مادی را انجا دهیم ولی اثر نگذارد،ولی با دعا خود اسباب مادی اثراتش عملی شود؛با این توضیح که : دعا و توسل و... علل نزدیک و قریب را معمولا عوض نمیکند،یعنی موقع نماز باران امام رضا(ع) بدون ابر باران نمی بارد بلکه علل بعیده (دور) را عوض میکند،مثلا اگر قرار نبوده ابری از دریا برخیزد، خدا کاری کرده که آفتاب در ساعت خاص بتاید و بادی که قرار نبوده،ابر را به این سمت بیاورد،آورده است تا به کسی حس معجزه و خارق عادت بودن دست ندهد
ثانیا: اراده خداوند در دنیا بر این تعلق گرفته است که در این عالم همه چیز به طور طبیعی خود پیش برود و وقتی علت های مادی یک پدیده حاصل شد معلول آن نیز محقق شود تا اسباب رشد و امتحان و ابتلاء در دنیا مختل نشود .امام صادق علیه السلام فرمود :« خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری باشد»(الکافی، ج1،ص357)
ثالثا: این که مثلا ازدحام جمعیت در حرم ، موجب شیوع بیشتر بیماری کرونا شود ، منافاتی با تقدس و توسل به ایشان ندارد چرا که این نوع شیوع بیماری مثلا ، طبق قوانین حاکم بر جهان است که یکی از این قوانین تاثیر گذاری علت ها و محقق شدن معلول هاست، و گفتیم اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که در دنیا امور از طریق اسباب طبیعی خود جریان یابد .
وقتی اراده خداوندی چنین بوده است ، امامان نمی توانند اراده ای بر خلاف اراده خداوندی داشته باشند چنان که امام کاظم علیه السلام فرمود:«خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داده است ، زمانی که خداوند چیزی را بخواهد و اراده کند ، امامان هم آن را انجام می دهند و آنها بدون اذن الهی کاری نمی کنند »(بحار؛ ج5 ؛ص114)
رابعا: مسئولین حرم قصد محدودیت ندارند بلکه اراده خود خدا واهل بیت همین است که از طریق اسباب و علل کارها را انجام دهند واز طرفی حفظ جان مومنین واجب است که اگر بخاطر رعایت نکردن به خطر بیفتد گناه بزرگی است
خامسا:باید افرادی که بیماری واگیر دارند به محلهای عمومی نروند و بقیه نیز باید نزدیکشان نشوند، چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود:« از مجذوم فرار کن چنان که از شیر فرا می کنی »(الفقیه ج 3 ص 557) وپیامبر فرمود:« آنکه دارای آفت ( و بیماری مسری ) است بر فرد سالم وارد نشود »(وسائل الشیعه ج 11 ص 507)
بنابراین باید تمام مراقبت های لازم اجرایی شود و آنگاه که خارج از توان انسان است ، امور به خداوند واگذار شود
خداوند همه بلاها مخصوصا این بیماری را ، دفع و رفع کند به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.
فردی به امام رضا علیه السّلام نامه نوشت که من پنج سال است که از بچّه دار شدن جلوگیری می کنم؛ چرا که همسرم از بچّه دار شدن کراهت دارد و میگوید که به خاطر بی چیزی، تربیت آنها بر من سخت است. امام علیه السّلام به او نوشتند:
اُطْلُبِ الْوَلَدَ فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرْزُقُهُمْ.
بچّه دار شو که خداوند روزی آنها را خواهد داد. ( الکافی (ط-الاسلامیه) ج6 ص: 3)
چند نکته درباره سقط جنین:
1. سقط جنین به هر روشی که باشد، در هر مرحله ای، حتی نطفهای که تازه منعقد (بسته) شده باشد حرام است و از گناهان بزرگ میباشد، توجیهاتی نظـیر باردار شـدن در دوران عقـد، زیاد بودن فـرزندان، مهمتر بودن تربیت، مشکلات مالی، پشت سر هم بودن بچه؛ مجوزی برای سقط جنین نمیشود، حتی اگر در حد نطفه و روزهای اولیه باشد. البته اگر جان مادر به تشخیص پزشک متخصص و مورد اطمینان در خطر باشد آن هم قبل از دمیده شدن روح که حدود چهار ماهگی است اشکالی ندارد.
3. کسی که سقط جنین را انجام داده باید توبه کرده و دیه پرداخت نماید؛ مثلا دیه نطفه به نظر اکثر مراجع 20 مثقال شرعی طلاست که معادل تقریبا 72 گرم میشود که به وارث جنین پرداخت نماید. سقط جنین در برخی موارد کفاره قتل عمد نیز دارد. (مشهور؛ سیستانی: دیه نطفه 105 مثقال نقره است.) (سیستانی: سقط در هر سنی که باشد مباشر باید کفاره بدهد البته اگر روح دمیده نشده باشد احتیاط واجب.) (استفتائات، کفاره سقط جنین) (یعنی 60 روز روزه گرفتن و 60 فقیر را طعام دادن) (اجوبه الاستفتائات، س 1266؛ مسائل جدید ج1 ص 193 و194و195 ج4 ص237 و138 ؛ بهجت س 6284؛ جامع المسائل ج1 س 1752- 1754؛ تحریر الوسیله، ج 2،کتاب المواریث، فی کفاره القتل، ص 606 رساله نوین، ج 3، ص 101، گلپایگانی، ارشاد السائل، ص 173،س 638 ، در خصوص مقدار مثقال به گرم نظر مقام معظم رهبری در استفتائات هیئت علمی است؛ بهجت س6233 ج4؛ مکارم؛ ج1 س 1496 و 1487، اجوبه س 1263 صافی جامع الاحکام ج1 س 1408، نوری ج2 ، س 876،تبریزی س 2099، امام ج3 س 12و تحریر ج2 دیه جنین، وحید منهاج ج3 م379؛ مسائلجدیدج1.ص193- 194- 195- ج4 ص237 و138، بهجت س 6284)
خداوند متعال توفیق تربیت فرزندان صالح به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-
اسلام به ازدواج عنایت و تأکید فوق العاده ای دارد؛ به طوری که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
«ما بُنی بِناءً فی الإسلام أحبّ إلی الله عزّوجلّ من التّزویج
هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست». (وسایل الشیعه؛ج 14، ص 3)
1. مباهات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ازدواج: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:« ازدواج کنید و تشکیل خانواده بدهید و تولید نسل نمایید، که من در روز قیامت به شما مباهات می کنم، حتی به طفل کوچکی که سقط شده باشد.»( معانی الأخبار ؛ ج 1 ، ص 291)
2. خروج از سنت پیامبر با ترک ازدواج : النکاح سنتى فمن رغبتى عن سنتى فلیس منى: ازدواج سنت و آیین من است و هر که به سنت من پشت کند از من نیست(جامع الأخبار، ص 101)
3. عامل تکمیل دین: ازدواج غیر از ایجاد نظم در زندگی، وسیله ای برای حفظ و تکمیل دین است. بدان دلیل، ازدواج تکمیل کننده ایمان است که به وسیله آن، بسیاری از گناهان از وجود آدمی ریشه کن می شود و راه برای سعادتمندی او از هر سو فراهم می گردد. لذا، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هر کس ازدواج کند نیمی از دینش را باز یافته است(أمالی طوسی ؛ ج 1 ، ص 518)
4. عامل حفظ پاک دامنی و کسب اخلاق نیک: ازدواج از نظر اسلام وسیله ای برای پاک دامنی و پاک دامن زیستن است. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: ازدواج کن تا پاک دامن باشی (وسائل،ج 20، ص 35)و در سخنی دیگر، فرمودند: مردان را زن دهید تا خدا اخلاقشان را نیکو، ارزاقشان را وسیع و جوانمردیشان را زیاد گرداند) بحارالانوار، ج 103، ص 222 )
خداوند زمینه ازدواج جوانان را فراهم بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم
سوال: آیا اهل بهشت از زندگی ابدی و نعمتهای آن خسته نمیشوند؟
نکتهاول: فطرت انسان بدنبال کمال نامحدود است و به اندک، قانع نمیشود. تنها خداست که تشنگی کمالجویی انسان را برطرف میکند و با او قلبش آرام میگیرد: «الا بذکر الله تطمئن القلوب».
اما اگر بجای خدا به چیزهای فانی، محدود، متناهی و زودگذر دل ببندد و دنبال آنها باشد، مثلاً به اشتباه خانه و ماشین و چیزهای دیگر را معشوق خود قرار دهد تا چند وقت ممکن است او را به خود مشغول کند اما بعد از مدتی دلش از آن زده میشود و برایش تکراری و خستهکننده میشود.
بنابراین عامل اصلی خستگی، کسالت و دلزدگی در دنیا، محدودیت و زودگذر بودن چیزهایی است که به آنها دل میبندیم. اما اگر محبوب حقیقیمان را پیدا کنیم در همین دنیا نیز در کمال آرامش و لذت خواهیم بود.
نکتهدوم: در همین جهان نیز نعمتهایی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمیشود؛ مثلاً اگر صدها سال عمر کنیم باز هم نوشیدن آب گوارا و اتنشاق هوای تازه برایمان لذتبخش است. حال، چه رسد به نعمتهای بهشتی!
نکتهسوم: طبق برخی روایات، هر روز نعمتهای بهشت حالت نو و جدیدی پیدا میکنند. مثلاً امام صادق(ع) میفرمایند: «خداوند هر صبحگاه بهشت ویژهای را مىگشاید و مىگوید: بوى خوشت را افزون کن و نسیمت را بیفزا». همچنین در روایت دیگری آمده است: «در هر روز جمعه نعمتهاى بهشت هفتاد برابر میشود». و یا امام باقر(ع) میفرماید: ««براى اهل بهشت سفرههایى مىگسترانند که طعامهایى دارد که از آن لذیذتر و خشبوتر نیست؛ سپس سفره دیگرى براى آنها مىگسترانند».
و نکتهچهارم: بزرگترین نعمت و لذت بهشت، لقاءالله است. در همین دنیا نیز ما هیچگاه از دیدن محبوبمان خسته نمیشویم و دوست داریم که هر لحظه پیش معشوق خود باشیم چه برسد به دیدار خدا و زیارت انبیا و ائمه در بهشت!
خداوند ما را جزء بهشتیان قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-
یکی از پرسشهای مهم که برای هر کسی مطرح میشود، این است که خداوند چرا ما را آفریده؟ و از این آفرینش چه هدفی داشته است؟
معمولاً این سؤال را میتوان از دو جنبه بررسی کرد و دو معنا دارد: یکی اینکه هدف خدا از آفرینش ما چه بوده و برای او چه فایدهای داشته و دیگر اینکه خدا برای ما چه هدفی قرار داده و ما را آفریده تا ما به چه چیزی برسیم؟
دو نکته در پاسخ به سؤال نخست عرض میشود:
اول: خدای متعال، غنی بالذات و کامل مطلق است و هیچ کمبود و نقصی ندارد تا با انجام کاری، آن نقص و نیاز را برطرف کند و سودی ببرد. قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ: اى مردم، همه شما به خدا نیازمندید. و تنها اوست که بىنیاز و ستوده است(فاطر/15).
دوم: اساساً خلق کردن، بخاطر همین بینیازی و کامل بودن خداست، نه نیاز و نقصش. خدایی که هم علم آفریدن را دارد هم قدرت آن و هم رحمت و فیض بیکران، اگر نمیآفرید، جای سؤال بود، نه حالا که آفریده. به عنوان تشبیه، اگر یک دانشمندی کلاس درسی تشکیل داد، جای سوال ندارد، بلکه اگر چنین نکند، جای تعجب و سوال دارد که چرا دیگران را از علم خود محروم کرده؟!
و اما سوال دوم که خدا ما را آفریده تا به چه هدفی برسیم،
قرآن کریم چندین هدف را برای آفرینش ما انسانها بیان کرده؛ از جمله: «عبادت»(ذاریات/56)، «معرفت»(طلاق/12) و «رحمت»(هود/119). اما به نظر میرسد هدف نهایی همان رسیدن به رحمت الهی است. یعنی هدف اصلی این است که هم در بعد نظری و فکری، موحد باشیم و بدانیم چرخ عالم فقط به دست یگانه خدای دانا و توانا میچرخد(یعنی همان معرفت) و هم در بعد عملی به نقطهای برسیم که تنها او را پرستش کنیم(یعنی همان عبادت) و آنگاه با این دو بال عقیده و عمل توحیدی، به رحمت بیکران الهی نایل شویم.
خداوند توفیق فهم معارف دین به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-
آیا شفاعت باعث جرأت بر گناه نمیشود؟ کسی که بداند هرچقدر هم گناه بکند، بالأخره مورد شفاعت قرار میگیرد، آیا نسبت به وظایف دینیاش سست نخواهد شد؟
پاسخ: اولاً این اشکال اختصاصی به شفاعت ندارد. اگر قرار باشد امید به شفاعت، باعث سستی در انجام تکالیف دینی شود، باید امید به «قبول توبه» توسط خود خدا هم چنین باشد. بلکه قرآن میگوید خداوند برخی گناهان را نه تنها میبخشد، بلکه تبدیل به حسنه هم میکند.
ثانیاً شفاعت ویژگیهایی دارد که مانع از سستی در انجام تکالیف میشود؛ از جمله:
ویژگی اول: شفاعت شرایطی دارد. این چنین نیست که هر کس باهر نوع عمل و عقیدهای، شایسته شفاعت باشد. اتفاقاً یکی از مهمترین شرایط شفاعت، سستی نکردن در انجام تکالیف دینی است؛ امام صادق(ع) در روایت مشهوری فرمودند: «ان شفاعتنا لا تنال مستخفاً بالصلاة؛ شفاعت ما هرگز به کسى که نماز را سبک مىشمرد نخواهد رسید». دقت کنید نفرمود کسی که نماز نمیخواند از شفاعت محروم میشود، بلکه حتی سبکی و سستی در اقامه نماز، مانع از شفاعت میشود.
ویژگی دوم: مجری شفاعت خود خداست و چون خدا با کسی نسبت ویژهای ندارد، پارتیبازی در آن نیست و مثلاً صرف اینکه ما شیعه هستیم دلیل بر آسودگی خاطر از انجام گناهان نیست؛ زیرا حتی برخی از نزدیکان انبیا نیز گرفتار عذاب الهی شدهاند؛ مانند آزر عموی ابراهیم و کنعان پسر نوح. خدا به کسی چک سفیدامضاء نداده است.
سوم: کسی نمیتواند مطمئن باشد که حتما جزءشفاعت شوندگان هست ویا اگر الآن شرایطش را دارد تا آخر هم همینگونه باقی خواهد ماند؛ بسیاری از افراد در ابتدا انسانهای خوبی بودهاند اما در نهایت، شقی و بدبخت شدهاند.
چهارم: شفاعت حکم دارو را دارد؛ دارو هیچ عاقلى را تشویق به بیمار شدن نمىکند، بلکه تنها به بیماران امید بهبودی میبخشد.
خداوند توفیق فهم معارف دین به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-
قرآن کریم میفرماید: خداوند هر کس را بخواهد هدایت میکند و هر کس را بخواهد گمراه میکند. سوال این است که اگر هدایت و ضلالت به دست خداست پس ما چه نقشی داریم؟
اولاً طبق آیات دیگر، خداوند هیچ کسی را بدون دلیل گمراه نمیکند، بلکه این خود افراد هستند که زمینه گمراهی خود را فراهم میکنند؛ مانند ظالمان، کافران و مسرفان.
نکته دوم: هدایت الهی دارای دو معنا و دو مرحله است: هدایت ابتدایی که شامل همه انسانها میشود و به این معناست که پروردگار، امکانات لازم برای رسیدن به سعادت را در اختیار همه قرار داده است؛ هم فطرت و عقل و وجدان را در همه انسانها قرار داده و هم انبیا و اولیا و قرآن را برای هدایت آنها فرستاده است. در این مرحله، گمراهی و ضلالت معنا ندارد.
مرحله و معنای بعدی هدایت این است که خداوند انسان را به گونهای آفریده و سنتها و قوانینی در عالم و در وجود انسان قرار داده، که هم میتواند راه حق را انتخاب کند و هم راه باطل را؛ حال اگر مسیر حق را در پیش گرفت، دائماً بر ایمان و هدایش افزوده میشود و اگر راه باطل را انتخاب کرد، پیوسته از رحمت و هدایت دور خواهد شد. معنای ضلالت الهی نیز همین است.
مانند کسی که در یک امتحان رد میشود. این خود اوست که نتوانسته قبول شود اما میگویند معلم او را انداخت و قبول نکرد، زیرا معلم بوده که شرایط و قوانین امتحان را ایجاد کرده. در اینجا هم خود شخص است که مسیر باطل را انتخاب کرده، اما قوانین وجود او و سنتهای عالم را خدا اینطور قرار داده که اگر او خودش خواست بتواند این راه را انتخاب کند و چیزی مانعش نشود. بنابراین، یک جهت گمراه شدن مربوط میشود به اختیار خود شخص و جهت دیگرش مربوط میشود به شرایط و مقرارتی که خداوند وضع کرده.
نکته پایانی اینکه، در درگاه خداوند، راه همیشه برای تغییر مسیر و دوباره امتحان دادن باز است؛ مانند حر که در نهایت، به هدایت الهی رسید.
خداوند توفیق فهم معارف دین به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-
امام علی ( علیه السلام ) درباره فواید دنیوی دنیا می فرماید:
ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْکُمْ بِالدُّعَاءِ قَبْلَ وُرُودِ الْبَلَاءِ:
امواج بلا را قبل از ورود آن با دعا دفع کنید (نهج البلاغه؛ حکمت 146)
برخی از آثار دنیوی آن به شرح زیر است:
1. دفع بلاها: یکی از خصوصیات عالم دنیا، وجود بلاها و مصیبتهای مختلفی است که گریبانگیر موجودات آن میشود. یکی از راههای دفع این بلاها، دعا کردن است. لذا امام صادق ( علیه السلام ) میفرماید: «هر کس که از بلایی ترسید، و سپس دعا کرد، خدا آن بلا را از او دور میکند( فلاح السائل ، ص 29)
2. زیاد شدن روزی: یکی دیگر از آثار دعا، زیاد شدن روزی است. پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این باره میفرماید: «دعا، روزی را فراوان میکند ( فلاح السائل ، ص 28)
3. نجات از دشمن: در روایات مختلف آمده است؛ دعا مانند سلاحی بُرّنده و شمشیری کُشنده، انسان را از شرّ دشمن نگه داشته و او را از آسیب او نجات میدهد؛ مثلا پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: «آیا شما را راهنمایى ننمایم به جنگ افزارى که شما را از دشمنانتان نجات داده و روزیهایتان را افزون گرداند؟» گفتند: بله. فرمود: «شب و روز پروردگارتان را بخوانید؛ زیرا بهراستى که دعا، سلاح مؤمنان است ( فلاح السائل ، ص 28)
4. شفای دردها و بیماریها: امام صادق ( علیه السلام ) فرمود: «بر شما باد به دعا؛ زیرا آن درمان هر دردى است»( ترجمه کافی، ، ج 2، ص 470)
خداوند دعاهای ما را برآورده به خیر کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن در اهمیت دعا می فرماید:
قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ:
بگو: «اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمىکند.(آیه 77 فرقان)
دعا در اسلام اهمیت زیادی دارد که برخی نقل میشود:
1. محبوبترین کارها: امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: محبوبترین کارها به سوى خدا در همه روى زمین دعاست» (مکارم الأخلاق 2 / 9 / 1985.)
2. مغز عبادت: الدعا مخ العباده؛ دعا مغز عبادت است (بحار، ج 93، ص 300)
3. درمان هر دردی: بر تو باد به دعا، زیرا دعا درمان از هر دردى است(کافی، ج2، ص470)
4. برگرداندن قضای حتمی توسط دعا: قضای الهی را چیزی جز دعا برنمی گرداند.( بحار، ج 90، ص 296)
5. سلاح مومن: پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: الدعاء سلاح المومن؛ دعا، اسلحه مؤمن است.( کافی، ج 2، ص 864)
6. افزایش روزی و دفع بلا: امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: دعای مؤمن در حق برادر دینی غایب خود مستجاب میشود و باعث زیاد شدن روزی و دفع ناگواریها خواهد بود.( وسائل، ج ٤، ص ١١٤٧)
خداوند دعاهای ما را برآورده به خیر کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-
امام صادق علیه السلام درباره دعا کردن می فرمایند:
عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّکُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ :
شما را سفارش مى کنم به دعا کردن، زیرا با هیچ چیز به مانند دعا به خدا نزدیک نمى شوید (کافى، ج 2 ، ص 467 ، ح 6)
برخی از آثار اخروی و معنوی دعا عبارتند از:
1-نجات از دوزخ: پیامبر(ص) میفرمایند: در قیامت امر میشود عدهای را به جهنم ببرند ، خداوند به مالک جهنم میفرماید: به آتش بگو پاهایشان را نسوزاند چونکه با آن به مساجد میرفتند، صورتشان را نسوزاند به خاطر وضو گرفتنشان و دستهایشان را نسوزاند چون هنگام دعا دستها را بالا میگرفتند (عوالی اللآلی، ج 1، ص 360)
2- محبوبیت نزد خدا: انجام هر عبادتی انسان را محبوب درگاه حق تعالی میکند و دعا یکی از آن عبادات و بلکه افضل آن است. خداوند در قرآن کریم از حضرت ابراهیم به خاطر دعاکردنش تعریف و تمجید میکند.(هود/75)و امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: »نزد خداوند متعال، مقام و منزلتی هست که کسی به آن نمیرسد مگر با درخواست و دعا(کافی، ج 2، ص466)
3- زنده شدن دل: امام علی ( علیه السلام ) فرمود: هر که به یاد خدای سبحان باشد , خداوند دلش را زنده و اندیشه و خردش را روشن گرداند . (میزان الحکمه / ج 4 / ص 1857)
4- سلامت ماندن از شیطان : امام على(ع) فرمود: بسیار دعا کن تا از گزند شیطان، در امان بمانى.( بحار، ج ۷۸، ص ۹)
خدواند دعاهای ما را برآورده به خیر کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: « الدَّاعِی بِلَا عَمَلٍ کَالرَّامِی بِلَا وَتَرٍ»؛
«دعاکننده ای که بدون عمل است مثل کمان بدون زه می باشد. (غررالحکم، ص 193، ح 3767)
در روایات موانعی برای استجابت دعا ذکر شده است که برخی را عرض می کنیم:
1. تلاش نکردن : انسان باید در راستای همان دعایی که کرده تلاش و کوشش کند و گرنه دعای او مستجاب نخواهد شد.
و از این جهت در روایات آمده: شخصی که در خانه نشسته و از خدا درخواست رزق می کند خدا دعای او را مستجاب نمی کند. (کافی، ج 2، ص 511)
2. گناه: از امام باقر(ع) روایت شده: «گاهی بنده ای به درجه ای می رسد که بناست دعایش به زودی یا آینده نزدیک مستجاب شود ولی گناهی از او سر می زند، آنگاه خداوند به ملائکه خطاب می کند: حاجت او را برآورده نکنید چرا که او متعرض سخط من شد و مستحق محرومیت. (وسائل ج 7، ص 145)
3. ظلم به دیگران: خداوند به حضرت عیسی(ع) فرمود: به مردم بگو دعای کسی که به دیگران ظلم کرده را مستجاب نخواهم کرد. (عدة الداعی، ص 66)
4. خلاف حکمت و مصلحت بودن : از خداوند حکیم در حدیث زیبای قدسی حکایت شده: ای بندگان من در آنچه به شما امر کرده ام عبادت و بندگی مرا انجام دهید و مصالح خود را به من یاد ندهید، چرا که من عالم ترین به مصالح شما هستم و نسبت به مصالح شما بخل نمی ورزم. (تنبیه الخواطر، ص 350)
5. لقمه حرام : رسول خدا(ص) فرمود: «هر کس لقمهای از حرام بخورد، تا چهل شب نمازش قبول نمیشود و تا چهل صبح دعایش مستجاب نمیگردد»(بحار، ج ۶۳، ص ۳۱۴)
خداوند دعاهای ما را با خیر و مصلحت، استجابت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-
خداوند در قرآن می فرماید:
ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ:
مرا (با خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم (آیه 60 غافر)
در روایات عواملی برای استجابت دعا ذکر شده است که برخی را ذکر می کنیم:
1. ایمان به خدا: اینکه باور داشته باشیم که همه امور به دست اوست و تا او نخواهد هیچ خیر و شری از ما دور یا به ما نمی رسد؛ از این روی خداوند در آیه تلاوت شده، می فرماید: [«مرا» بخوانید [و امید به دیگران نداشته باشید] تا دعایتان مستجاب شود. در روایت آمده: که هرگاه یکی از شما اراده کرد که از خداوند چیزی بخواهد و دوست داشت تا دعایش مستجاب شود، باید از همه مردم «ناامید» شود و فقط به او «امیدوار» باشد پس هرگاه این حالت را خداوند در قلب او دید هرچه او بخواهد خداوند به او عطا می کند. (وسائل ج 7، ص 143)
2. حضور قلب: موقع دعا حضور قلب داشته باشیم و با تمام وجود از او درخواست کنیم چرا که حکایت شده: دعایی که با بی توجهی و بدون حضور قلب باشد خداوند مستجاب نمی کند. (کافی، ج 2، ص 473)
3. حضور در جمع مؤمنین: از امام صادق(ع) نقل شده: هیچ جماعت چهل نفری نیستند که دعا کنند مگر اینکه خداوند دعایشان را مستجاب می کند و ... (کافی، ج 2، ص 487) و خود ایشان هم به هنگام مشکلات زن و فرزندان را جمع می کرد و دعا می کرد و آنها آمین می گفتند. (کافی، ج 2، ص 487)
4. به صورت جمع دعا کردن و نه فقط برای خود دعا کردن :پیامبر اکرم(ص) : هرگاه شخصی از شما دعا کرد پس به صورت جمع دعا کند، چرا که برای همه خواستن، دعا را به استجابت نزدیک تر می کند. (کافی، ج 2، ص 487)
5. دعا برای دیگران: در این زمینه روایات و تأکیدات فراوانی رسیده است چنانکه حضرت زهرا(س) نیز شب تا به صبح را به عبادت و در حال دعای به دیگران می گذراند و می فرمود: «الجار ثم الدار» «اول همسایه بعد خودمان». (وسائل الشیعه، ج 7، ص 113) و در روایات فراوانی نقل شده که دعای به دیگران از جمله دعاهایی است که خداوند وعده استجابت آن را داده (کافی، ج 2، ص 509) و چندین برابر آن دعا را در حق خود دعا کننده مستجاب می کند. (کافی، ج 2، ص 508)
خداوند دعاهای ما را با خیر و مصلحت، استجابت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید:
«خُذْ مِنْ أمْوالِهِم صَدَقة تُطَهِّرُهُم وَ تُزَّکیهم بِها...»
«از اموال آنها صدقهای بگیر تا به وسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی. (توبه/ 103)
از آیات قرآن استفاده میشود صدقه دارای شرایطی میباشد که خدمت شما عرض میکنیم:
1- صدقه باید از اموال حلال و خوب و سالم باشد: أنْفِقُوا مِنْ طَیّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ: از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت حلال) به دست آوردید، انفاق کنید!» (آیه267 بقره)
2- بهتر است که صدقه و انفاق مخفی باشد. «وَاِنْ تُخْفُوها وَ تُؤتُوها الفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکُمْ » «هر گاه آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است.» (آیه271 بقره)
3- صدقه و انفاق همراه با آزار و منّت نباشد: لاتُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالمَنِّ :بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید (آیه264 بقره)
4- انفاق و صدقه باید با اخلاص باشد. «یُنْفِقُونَ أموالَهُمْ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ» «کسانی که اموالشان را برای جلب خوشنودی خدا انفاق میکنند» (آیه265 بقره)
5- انفاق و صدقه از اموالی باشد که آنها را دوست داریم و مورد علاقه ماست. «لَنْ تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ...» «هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمیرسید مگر این که از آن چه دوست میدارید (در راه خدا) انفاق کنید(آیه92 آل عمران)
خداوند توفیق عمل به دستورات دین را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید:
« صُنْعَ اللَّهِ الَّذی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ»:
( این کار ) صنع و آفرینش خداوندی است که هر چیزی را محکم و استوار آفریده است (آیه 88 نمل)
از بررسی آیات و روایات به دست میآید، که اکثر قوانین اسلام بر اساس محکمکاری و استاندارد، پایهریزی شدهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
1- محکم کاری در اعتقادات: اگر اعتقادات بر مبنای باطل و مسایل خرافی پایه ریزی شود، باعث رشد و ترقی نمی شود؛ از این جهت در رساله های علمیه آمده است که اصول دین واعتقادات اصلی با عقل و دلیل مشخص میشود و باید فرد به یقین برسد.
2- مسائل علمی: پیامبر(ص) میفرماید: «قَیدُوا العِلمَ بِالکِتَابه ؛ دانش را با نوشتن در بند کشید.» (أعلامالدین، ص82) بشر امروز هر چه دارد از کتاب و نوشتن است و همه ذخایر علمی گذشتگان در نوشتههای او جمع است؛ وگرنه هیچگاه ممکن نبود علوم گذشتگان به آیندگان منتقل شود.
3-امور اجتماعی: درقرض و بقیه معاملات دستور اسلام بر نوشتن و محکم کاری است تا بعدا به مشکل نخورد. خداوند در بزرگترین آیه قرآن میفرماید: إِذَا تَدَاینْتُمْ بِدَینٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ (هنگامی که بدهی مدّتداری به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید و باید نویسندهای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد.» (آیه 282 بقره)
4- ساختمان سازی: امام صادق دربارة استحکام بنا می فرماید: « هر که ساختمانی بسازد و از آن کم بگذارد، ا جری ندارد (المحاسن، ج2، ص608)
تأکید این روایت بر این است که نباید به خاطر ارزانسازی، از نکات ایمنی و استحکام بنا کاست.
خداوند استحکام در دین و دنیا به ما عنایت بفرماید به برکت صلوت بر محمد و آل محمد