معیار در رابطه با اشخاصی که در گذشته مرتکب اعمال حرامی مانند شرب خمر شدهاند، وضعیت فعلی آنهاست، اگر از آنچه انجام دادهاند توبه کرده باشند، معاشرت با آنان، مانند معاشرت با سایر مؤمنین است، ولی کسی که در حال حاضر هم مرتکب حرام میشود باید او را از طریق نهی از منکر از آن کار منع کرد، و اگر از انجام فعل حرام اجتناب نمیکند مگر با دوری جستن از او، قطع رابطه و ترک معاشرت با وی از باب نهی از منکر واجب میشود.
پوشیدن طلا یا آویختن آن به گردن بر مردان مطلقاً حرام است، و پوشیدن لباسهایی که از نظر دوخت یا رنگ یا غیر آن تقلید و ترویج فرهنگ مهاجم غیرمسلمانان در نظر عرف محسوب میشود، جایز نیست، همچنین استفاده از زیورآلاتی که استعمال آن تقلید از فرهنگ تهاجمی دشمنان اسلام و مسلمین محسوب شود، جایز نیست و بر دیگران واجب است که در برابر این گونه مظاهر فرهنگی تقلیدی از بیگانگان مبادرت به نهی از منکر زبانی کنند.
فردی که مجبور به صحبت و معاشرت با کسی است که نماز نمیخواند و گاهی او را در بعضی از کارها کمک میکند، موظف است بر امر او به معروف و نهی از منکر در صورت تحقق شرایط آن مداومت ورزد و جز این وظیفهیی دیگر ندارد، و یاری کردن و معاشرت با او اگر سبب تشویق بیشتر او بر ترک نماز نباشد اشکال ندارد.
خانمی که همسرش به مسائل دینی اهمیت چندانی نمیدهد، مثلاً نماز نمیخواند وظیفه دارد زمینهی اصلاح او را به هر وسیلهی ممکن فراهم آورد و باید از هرگونه خشونت که حاکی از بداخلاقی و ناسازگاری او باشد خودداری کند و اطمینان داشته باشد که شرکت در مجالس دینی و رفت و آمد با خانوادههای متدین تأثیر بسیار زیادی در اصلاح او دارد.
مرد مسلمانی که با استناد به قراینی اطلاع پیدا کند که همسرش به طور پنهانی مرتکب اعمال خلاف عفت میشود واجب است از سوء ظن و استناد به قراین و شواهد ظنی اجتناب کند و در صورت احراز ارتکاب فعلی که شرعاً حرام است، جلوگیری از آن از طریق تذکر و نصیحت و نهی از منکر واجب است، و اگر نهی ازمنکر مؤثر نباشد در صورت وجود دلایل اثباتکننده میتواند به مراجع قضایی مراجعه نماید.
دختر میتواند پسر جوانی را راهنمایی کرده و با رعایت موازین اسلامی به او در درس و غیر آن کمک کند، ولی باید از فریب و وسوسههای شیطانی جداً پرهیز شود و احکام شرع در این رابطه مانند خلوت نکردن با اجنبی مراعات گردد.
رفت و آمد و معاشرت علمای اعلام با ظالمین و سلاطین جور در صورتی که برای ایشان ثابت شود که ارتباط با ظالم منجر به منع ظلم او میشود و در نهی از منکر مؤثر است و یا مسألهی مهمی مستلزم اهتمام و پیگیری آن نزد ظالم باشد اشکال ندارد.