شرط صحت عمل یعنی اگر عمل بدون وضو، انجام شود صحیح نیست
همهی نمازهای واجب و مستحب (به جز نماز میت).
اجزای فراموش شدهی نماز (سجده و تشهد).
طواف واجب.
شرط جواز عمل (حرام نبودن) یعنی اگر آن عمل بدون وضو انجام گیرد حرام است.
مس خط قرآن.
مس اسما و صفات مخصوص خداوند.
مس اسمای انبیا و ائمهی معصومین(ع) به احتیاط (واجب).
شرط کمال عمل، مانند وضو برای قرائت قرآن.
شرط تحقق عمل، مانند وضو برای با طهارت بودن.
رفع کراهت عمل، مانند غذا خوردن در حال جنابت که با وضو، کراهت آن برداشته میشود.
وضو، شرط صحت همهی نمازهای واجب و مستحب و اجزای فراموش شدهی آن است، بنابراین هیچ نمازی بدون وضو صحیح نیست مگر نماز میت که وضو برای آن لازم نیست.
وضو، شرط صحت طواف واجب خانهی خدا است و بدون آن طواف واجب باطل است. منظور از طواف واجب، طوافی است که جزیی از حج یا عمره است، گر چه آن حج یا عمره مستحب باشد، ولی در طواف مستحب که در غیر حج و عمره کسی انجام دهد وضو لازم نیست.
وضو گرفتن برای خواندن نماز واجب، اگر عرفاً نزدیک داخل شدن به وقت آن باشد اشکال ندارد.
وضو به قصد با طهارت بودن، از نظر شرعی مستحب و مطلوب است و خواندن نماز با وضوی مستحب جایز است.
مستحب است انسان در همه حال با وضو باشد مخصوصاً در هنگام ورود به مسجد و مشاهد مشرفه و تلاوت قرآن و هنگامی که میخواهد بخوابد و بعضی اوقات دیگر.
بعد از آن که وضو به طور صحیح محقق شد، تا زمانی که باطل نشده است، انجام هر عمل مشروط به طهارت با آن جایز است، بنابر این لازم نیست برای هر نمازی وضوی جداگانه بگیرد، بلکه میتواند با یک وضو تا زمانی که باطل نشده هر مقدار نماز که بخواهد بخواند.
دست زدن به خط قرآن بدون وضو حرام است و این امر، اختصاص به قرآن کریم ندارد، بلکه شامل همهی کلمات و آیات قرآنی میشود، هر چند در کتاب دیگری یا در روزنامه، مجله، تابلو و غیر آنها باشد.
توجه
همه جای بدن، مانند لب و صورت و غیره هم حکم دست را دارد.
مس اسما و صفات مخصوص ذات باری تعالی بدون وضو حرام است، و به احتیاط (واجب) نامهای انبیای عظام و ائمهی معصومین(ع) نیز حکم نامهای خداوند متعال را دارد.
مس لفظ جلالهی«الله» بدون وضو جایز نیست، اگر چه جزیی از یک اسم مرکب از قبیل عبدالله و حبیبالله باشد.
آرم جمهوری اسلامی ایران اگر در نظر عرف، اسم جلاله محسوب و خوانده شود، مس آن بدون طهارت حرام است و در غیر این صورت اشکال ندارد، اگر چه احوط (استحبابی) ترک مس آن بدون طهارت است.
مس ضمیرهایی که به ذات باری تعالی بر میگردند، مثل ضمیر جملهی«بسمه تعالی» حکم لفظ جلاله «الله» را ندارد.
نوشتن همزه و سه نقطه به صورت «ا...» به جای لفظ جلالهی«الله» از نظر شرعی مانعی ندارد، و همزه و نقاط، حکم لفظ جلاله را ندارد و مس آن بدون وضو جایز است.
خودداری کردن از نوشتن لفظ جلالهی«الله» به صرف احتمال مس آن توسط افراد بی وضو، مانعی ندارد.
به گردن آویختن گردنبندی که آیات قرآن یا اسمای مبارکه بر آن نقش شده است اشکال ندارد، ولی باید نوشتهها با بدن (بدون طهارت) تماس نداشته باشد.
هرگاه بخواهند هنگام خوردن غذا از ظرفی که آیات قرآنی از جمله آیةالکرسی یا اسمای مبارکه روی آن نوشته شده استفاده کنند اشکال ندارد، به شرطی که با وضو باشند و یا غذا را با قاشق از ظرف بردارند.
کسانیکه به وسیلهی دستگاه تحریر، آیات قرآنی یا اسمای جلاله و یا نامهای معصومین(ع) را مینویسند لازم نیست در حال تحریر و نوشتن با وضو باشند (این کار مشروط به طهارت نیست)، ولی از مس آنها بدون وضو باید اجتناب نمایند.
کلماتی که روی انگشترها نقش میکنند، اگر از کلماتی باشد که شرط جواز مس آن، طهارت است، مثل کلمات قرآنی و مانند آن، مس آن بدون طهارت جایز نیست.
طبع و نشر آیات قرآنی و اسمای جلاله و امثال آن اشکال ندارد، ولی بر کسی که به دستش میرسد واجب است که احکام شرعی آنها را رعایت نماید و از بی احترامی و نجس کردن و مس بدون وضوی آنها خودداری کنند.
استفاده از روزنامههایی که آیات قرآنی یا اسمای مبارکه در آن نوشته شده است در کارهایی، مثل پیچاندن غذا با آن یا نشستن بر آن و یا استفاده از آن به جای سفره و... اگر از نظر عرف بی احترامی شمرده شود جایز نیست، و اگر بی احترامی محسوب نشود اشکال ندارد.
انداختن چیزی که مشتمل بر آیات قرآنی یا اسمای متبرکه است در نهرها و جویبارها، اگر از نظر عرف اهانت محسوب نشود اشکال ندارد.
هرگاه وجود آیات قرآنی و نامهای خداوند و اسامی معصومین(ع) در ورقهیی احراز نشود، سوزاندن و دور انداختن آن اشکال ندارد و فحص و بررسی لازم نیست. گفتنی است سوزاندن و دور انداختن اوراقی که امکان استفاده از آن در صنعت کارتن سازی و مانند آن وجود دارد و یا بر یک طرف آن نوشته شده است و طرف دیگر آن قابل استفاده برای نوشتن است، به علت وجود شبههی اسراف خالی از اشکال نیست.
دفن آیات قرآنی و اسمای مبارکه در خاک و یا تبدیل آنها به خمیر به وسیلهی آب اشکال ندارد، ولی جواز سوزاندن آنها مشکل است و اگر بی احترامی محسوب شود جایز نیست، مگر در صورتی که اضطرار اقتضا کند و جدا کردن آیات قرآنی و نامهای مبارک امکان نداشته باشد.
قطعهقطعه کردن آیات قرآنی و اسمای مبارکه به مقدار زیاد به طوری که حتی دو حرف آنها به هم متصل نمانده و غیر قابل خواندن شود، اگر بی احترامی محسوب شود جایز نیست و در غیر این صورت نیز، اگر موجب محو نوشتهی لفظ جلاله و آیات قرآنی نشود کافی نیست، همچنان که تغییر صورت خطی کلمات با اضافه یا کم کردن بعضی حروف نیز باعث زوال حکم شرعی حروفی که به قصد نوشتن آیات قرآنی یا لفظ جلاله به کار رفتهاند نمیشود. بلی، زوال حکم بر اثر تغییر حروف به نحوی که ملحق به محو حروف گردد، بعید نیست، هر چند احتیاط (مستحب)، اجتناب از مس آن بدون وضو است.