قرآن نیز یکی از علل اصلی بی ایمانی را جهل و ضعف معرفتی انسان ها می داند؛چنانچه حضرت نوح(علیه السلام)به قوم خود می فرماید:(وَلَـکِنِّیَ أَرَاکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ)(هود: 29); شما را مردمانی ناآگاه می بینم.
امیر مؤمنان(علیه السلام) نیز درباره علت کفر می فرماید:اگر مردم در موارد ناآگاهی درنگ و تأمّل می کردند، هرگز به کفر و گم راهی نمی گراییدند.( میزان الحکمة،ج 2، ص 153)
بنابراین، یکی از علل روان شناختی دین گریزی در همه انسان ها، به ویژه جوانان، ضعف معرفتی و عدم تفکر درباره دین است
برخی از علل دین گریزی عبارتند از:
1- خانواده: خانواده ها با تربیت نادرست وناقص خود اغلب زمینه های دین گریزی را فراهم می کنند. پیامبر(ص) فرمود: کلُّ مولودٍ یُولَد على الفطرةِ فاَبواهُ یَهوّدانهِ او یُمجّسانه»؛هر انسانى که به دنیا مىآید، در ذاتش به خداپرستى گرایش دارد. اما پدر و مادر او را از خالق هستى دور کرده، باعث انحراف وى از دینمىشوند(من لایحضره الفقیه،ج 2،ص49)
2- دوستان ورفیقان ناباب:دوستان نقش مهمی در زندگی انسانها دارند. امام صادق(ع)می فرمایند: «المرءُ على دینِ خلیله.» (وسائل الشیعه، ج 4، ص 207). به همین دلیل است که گاهى یک فرد فاسق در مدتى کوتاه گروه زیادى را از دین بىزار مىکند. در قیامت نیز شکایت اهل دوزخ از دوستان و اطرافیان می باشد: یَا وَیْلَتَا لَیْتَنى لَمْ أَتَّخِذْ فُلانا خَلیلاً لَقَدْ أَضَلَّنی(آیه 228فرقان)
3- رسانه های جمعی تحت قدرت مستکبرین: مستکبران در هر زمانى با شیوههاى گوناگون تبلیغاتى، شایعه و تهمت، و زدن برچسبهایى مثل مخالف آزادى، مرتجع و عقب مانده و یا با ترویج شک و شبهه، تحقیر و استهزاى باورهاى دینى مردم، موجبات دینگریزى را فراهم کردهاند. مردم را از دین گریزان مىکنند. براى نمونه، هنگامى که شعیب علیهالسلام مردم را به ترک بتپرستى و پرهیز از کمفروشى دعوت مىکرد، به او مىگفتند: این دعوت تو مخالف با آزادى انسانهاست. آزادى انسان حکم مىکند هر که را خواست، بپرستد و هرگونه که خواست در اموالش تصرف کند
4- نداشتن الگوهای مناسب: گاهی بجای اینکه الگوگیری از شهدا،علما ،متفکرین و دانشمندان داشته باشند؛برخی از بازیگران و هنرمندان فاسق غربی را الگو قرار می دهند که اثر منفی زیادی دارد.
خداوند ما را از شر وسوسه های شیطانی نجات دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد